دنیل دنت؛ آینده مذهب
دنیل دنت (1942-) فیلسوفِ ذهن است. وی متفکری امریکایی است. او فردی آتئیست محسوب میشود. وی در خصوص دین و مذهب، به تأملاتی پرداخته و به نتایجی نائل آمده است. دنت معتقد است که دین در جهان کنونی، روز به روز نحیفتر میشود و از عرصه عمومی خارج میگردد. اما رگههایی از دین همچنان در انسانها وجود دارد. دنت این سویههای دینی در افراد را از این بابت میداند که دین، کارکردهایی داشته است. او عنوان میکند که دین از این رو تا به حال همچنان زنده مانده، چرا که توانسته است نظم اجتماعی را برای انسانها برقرار کند. در نظم و انضباطی که جوامع دارند، دین نقش عمدهای دارد.
دنیل دنت دین را از امور سازگار با اجتماع بر میشمرد که توانسته است در یک انتخاب طبیعی باقی بماند. به باور وی، دین به این خاطر باقی مانده که قدرت نظم بخشیدن به اجتماع را داشته وگرنه طبیعت آن را از میان میبرد. دنت ملاک ماندگاری و توجه به دین را در همین نظم بخشی دین به امور اجتماعی میداند. وی بر همین اساس میگوید، دین میتواند کارکرد مناسبی چون نظم بخشی داشته باشد. از این رو میتوان در مدارس، دین را تدریس کرد تا کودکان با سنتهایی مانند هندوئیسم، بودیسم، کنفسیوس و اسلام آشنا شوند.
دنیل دنت از همینجا وارد نقد دین در جهان جدید نیز میشود. وی اذعان میکند که انسانها به هر میزان که با سختی و آلام دست به گریبان باشند، بیشتر به جانب دین گرایش پیدا میکنند. دنت اما معتقد است که امروزه روز به روز از این دردها و ناملایمات کاسته میشود و بشر رفاه بیشتری را به دست میآورد. به همین علت، رغبت به دین هم کمتر شده است.
به اعتقاد دنیل دنت، دیگر، انسانها برای نظم بخشیدن به امور خود، چندان دست به دامان دین نمیشوند. این کارکرد دین، بسیار کمرنگ و ضعیف شده است. تنها رگههایی از دین اگر باقی مانده است هم به علت برخی ناملایمات بشر است. به عنوان مثال، وقتی که جنگ بر سر آب یا نفت یا از کار افتادن اینترنت یا یک فاجعه غیر قابل تصور دیگر که باعث رشد هراس و مصیبت میشود بوجود میآید، اینها میتوانند گرایش به دین و مذهب را تقویت کنند.
به باور دنیل دنت، مذهب وقتی افول میکند که تندرستی و امنیت انسانها بهبود پیدا کرده است. وی با استناد به پژوهشی که در این خصوص انجام شده، عنوان میکند که مردم شهر ژنو هر چه سعادتمندتر و مرفهتر میشوند، نیاز کمتری به کلیسا دارند.
یکی دیگر از عواملی که دنیل دنت به آن توجه دارد و آنرا عاملی در افول مذهب معرفی میکند، رشد آگاهی مردم است. وی معتقد است که هر چه آگاهی و اطلاعات مردم از جهان اطرافشان افزایش مییابد، نقش دین نیز کمرنگتر میشود. وی نقل میکند که جان مک کارتی، دانشمند کامپیوتر فقید گفته بود من هر جا یک شیب لغزنده میبینم، غریزهام به من میگوید یک تراس بسازم. این همان کاری است که اصحاب مذهب قرنهاست انجام دادهاند. هر زمان بارانِ آگاهی باریدن گرفته، با ساختن یک مانع تلاش کردهاند دیگر اصول دین را نجات بدهند اما ره به جایی نبردهاند. دنت با این تعبیر بر آن است که هر کجا آگاهی و دانش افزایش بیابد، تمایل به دین نیز فروکش میکند.
دنیل دنت همچنین عنوان میکند که هر کسی نوعی مواد برای سرخوشی استفاده میکند که از آن لذت میبرد؛ اما زندگی را الزاماً متعادل نمیکند؛ مانند تنباکو یا الکل. دین هم همچین چیزی است ولی به جای خوردن یا نوشیدن یا کشیدن، از راه چشم و گوش جذب میشود.
دنیل دنت با تمسک به برخی از پژوهشها عنوان میکند که بهترین و کاملترین پژوهشی که درباره دعاها انجام شده در کسانی که دوران نقاهت جراحی قلب را سپری میکنند، دعا کردن هیچ تأثیری در بهبودشان ندارد و گاه میتواند باعث بدتر شدن حال بیمار بشود. این مطالعه در سال 2006 انجام شد و با اینکه در رسانههای جمعی منتشر شد به سرعت توسط رسانهها فراموش شد. دلیلش سوگیری رسانهها بود. تصور کنید اگر نتیجه مثبت میبود تا مدتها دربارهاش مینوشتند. البته این سوگیری در حالِ از میان رفتن است. البته وقتی از میان برود، خداشناسان مجبور میشوند مانعی دیگر بسازند تا اصول دینشان را حفظ بکند.
دنیل دنت در پایان اعلام میکند که ما نخواهیم توانست ادیان را حذف کنیم. شاید به شکل ضعیف شده این دین باقی بماند، ولی کماکان خطرناک خواهد بود. مانند سرماخردگی و ویروس آن؛ با این همه پیشرفت علم هنوز هم کنترل نشده و ما را مدام بیمار و ضعیف میکند.
این دیدگاه دنیل دنت شایسته نقد است. در این متن فقط به گزارشی از این رأی او پرداخته شده است.