کرونا و «مدرنیتهِ در اغما»
علیرضا بیاباننورد*
چند روز پیش خبر مبتلا شدن «لاورنس بِکَوو»، رئیس دانشگاه هاروارد و همسرش به ویروس کرونا در صفحه اینترنتی CNN منتشر شد. گر چه این روزها شاید اکثر ما از موضع بیرونی و ساحل امن و پناهگاهی که در آن به سر میبریم و با دغدغهای بسیار کم البته همراه با ترسی عمیق (همراه با دلداری به خودمان و اطرافیان که کاملاً متناقض گونه به نظر میرسد) در حال رصد کردن اخبار محلی و جهانی کرونا هستیم، اما این خبر آن هم مربوط به دانشگاهی که دستی برتر در تولید علم، اختراع و اکتشاف دارد و جذب کننده نخبگان علمی دنیاست، قدری ترس ما را بیشتر میکند و هم بسیار هشدار دهنده به نظر میرسد.
1. این ویروس که به نوعی دارای اپیدمیِ امپریالیستیِ دموکرات[1] میباشد، فرقی بین طبقات بالا و پایین، شمال و جنوب، فقیر و غنی، دانشمند و بی سواد، قدرتمند و بی قدرت نمیشناسد و همگان را به یکسان در مییابد و در بر میگیرد. چه در ووهان چین باشیم، چه در قم و تهران و رُم یا لس آنجلس و یا هر جای مجهز یا غیر مجهز به دقیقترین سیستمهای امنیتی و به روزِ رصد و کنترل، «کرونا» همه را در مینوردد و هیچ کس از دست آن در امان نیست. چه ساده انگارانه است دوری جستن از مثلاً فلان دانشجوی چینی و توهین به او به جرم آنکه کشورش منشاء و مبداء این ویروس بوده است. کرونا در اصل بنا به ذات عمیقاً دموکرات خود به کشور و قوم خاصی متعلّق نیست و همه به یکسان در معرض ابتلای به آن هستند.
تمدن تکنولوژیک جدید غرب که خاستگاه آن مدرنیته و دنیای مدرن است، دارای چنان عظمت معجزه واری است که انکار آن ناممکن است اما این قدرت عظیم و بی مانند توسط ویروسی ناشناخته، مبهم و جهش یافته و یا بیرون آمده از آزمایشگاهی دست ساخته همین انسان آفرینندهِ عاقل، توانسته است نظم عظیم و حیرت آور آن را دچار خلل و بحران کند. به طوری که بزرگان و سکان داران علم و تکنولوژی را هم به زانو در آورده است.
چنان که هاروارد به عنوان مهد علم و تکنولوژی مدرن و باآن همه انسان تلاشگر و عالِم و محقق در آن را هم به وادی حیرت کشانیده و گرفتار کرده است. برترین پزشکان و دانشمندان به مدد کتابخانههای مجهز این دانشگاه نیز امروزه باید به فکر درمان رئیس خود باشند و گویی هیچ قلعه و بارویی در تمدن بشری و به قولی هیچ حِصنِ حصینی از عبور این ویروس مصون نیست و هر انسان بالندهای را زمین گیر کرده است.
این بلیه و ابتلا برای آگاهان و هوشیاران نشانهای از فروریختن هیمنه برترین دستاوردهای هوش بشری است که در دوره مدرن، در برابر طبیعتی که رام به نظر میرسید سرکشی و تمرد نشان میدهد.
«کرونا» هشداری است به انسان مدرن که خود را در خانهها و سنگرهای نفوذ ناپذیر و دستگاههای تولید ثروت مولد میبیند و معتقد است به تنهایی حتی بدون دیگری، از تمام بلاها مصون خواهد ماند. (همچون گفته پسر نادان نوح (ع) که میگفت «…إلی جَبلٍ یَعصِمُنی…» …میروم بر روی کوهی که مرا حفظ کند…)[2] اما این تلنگر نشان داد هیچ حد و مرزی برای مصونیت کامل برای انسان قابل تصور نیست و هر لحظه ممکن است غرور ناشی از قدرت و عظمت تکنولوژی مدرن با یک مثلاً ویروس در هم بشکند و حصار مستحکم و قلّه رفیعی که انسان بر آن نشسته است را فتح کند.
«کرونا» در واقع حرفی زد که هیچ هنرمند، عالم و استاد اخلاقی نتوانسته با صدای بلند در گوش انسان مدرن و مغرور بخواند. همه حِصنِ حصینی که بشر تصور میکرد، تنها نشأت از قلعههای ذهنیِ حاصل غرور دنیای تکنولوژیک است که به طرفه العینی میتواند بشکند.
در گذشته و مراحل دیگر تاریخ نیز، بشر طاعون، وبا، تیفوس که جان انسانهای بیشماری را میگرفت، تجربه کرده است، اما بحرانهای جدید نظیر سارس، مرس و کرونا کاملاً متفاوت عمل میکنند و نه تنها به کشتار اکتفا نمیکنند بلکه کل زندگی و حتی فکر و اندیشه را هم به تعطیلی میکشانند.
به قول «بیل گیتس» کار تا جایی پیش رفته است که حتی تکنولوژی هم دیگر از عهدهاش بر نمیآید و تنها نظاره گر است. تکنولوژی ظاهراً برای بلاهای طبیعی راهکارهای خوبی را دست و پا میکرد اما هم اکنون اسیر بحرانی شده است که زاده خود اوست. حال منشأ این ویروس هر چه که باشد اعم از یک رخداد طبیعی و غیر قابل پیش بینی و یا حاصل خطای بشری یا بدتر از آن یک تجاوز عمدی از نوع تروریستی، نتیجه اجتناب ناپذیرش یکی است: پدید آمدن سطح بالایی از ناامنی و ناتوانی ساختارهای اجتماعی و حتی تکنولوژیک از دستیابی به راه حل و درمان.
دیگر تمام راههای بشر برای کنترل و پیشگیری البته قبل از تلفات بالا، ناکافی است. در دنیا و جامعه مدرن هر چقدر هم نوعی از نگاه گذشته انسان سنتی به این نوع از بحران وجود داشته باشد، نوعی ترس درونی سراسر جامعه را در بر میگیرد و آنها را به سمت ناامیدی سوق میدهد. و حتی ممکن است در برخی جاها روند به گونهای پیش برود که حس همبستگی مخدوش شود و جامعه را از حالت «جامعه خلاق و توانا و پویا» به «جامعه ترس» تبدیل کند: «ترس از شیوع بیشتر ویروس».
ترس که باعث پدید آمدن اضطراب میشود و رسانههای دست ساخته همین تکنولوژی و انسان مدرن نیز به جای پدید آوردن زمینههایی برای آگاهی بیشتر، فضا را آشفتهتر کرده و ترس را در سطح جامعه گسترش میدهد. یعنی بشر در واقع با دست خویش شرایط زیست خود را با دشواریهای بیشتری مواجه میکند. و ارتباطات اجتماعی که به مدد رسانه گسترش داشته است را بار دیگر به سمت ارتباطات فردی و محدودیتهای آن سوق میدهد. ضمن آنکه این بار عرصه را تنگتر میکند و انسانی را پدید میآورد که تعاملاتش کاهش یافته اما ارتباطات اش به مدد شبکههای مجازی بیشتر میشود. این افزایش ارتباطات نه تنها یاری رسان او نیست بلکه هراس و ترس او را بیشتر میکند. حال انسان مدرن در رسانهها و در خلوت تنهایی خود به دنبال جستجوی چیست؟: چه کسانی مبتلا شدهاند، چه کسانی مصون ماندهاند، چطور میتوان مصون ماند، کجاها بیشتر اوضاع بهم ریخته است، چه چیزهایی از دست میرود، پس از بحران چه میشود و… و حتی بازنماییهایی که در بیرون واقعیت ندارد.
2. حال آیا در این جامعه جایی برای مباحثی مثل به زانو در آمدن دین در برابر علم و تکنولوژی و مدرنیته میماند؟ و یا همچون گذشته و آنچه در عصر قرون وسطی اتفاق میافتاد و ثمره تلخش هم میشد مباحثی مثل به زانو درآمدن علم و تکنولوژی و مدرنیته (شما بخوانید عقل) در برابر دین. همانطور که در دوران روشنگری در غرب اتفاق افتاد و بشر در پی فرصتی بود که قدرت علم را به رخ دین و اخلاق بکشاند.. غافل از اینکه باید از این دو گانگی صفر و صدی رها شد و بسیار بالاتر از این دعویها به قرائت «اسپنسر»، «دکارت»، «هگل» و «پلانک» پناه برد که علم و دین را از هم مستقل نمیدانستند و به قول اینشتین “علم بدون دین لنگ است و دین بدون علم کور” و در واقع پرنده تنها با دو بال، پر پرواز میگشاید. در اینجا خوب است به قول حکیم فرزانه آیت الله جوادی آملی متوسل شویم که معتقد است دین با علم و علم با دین معنا مییابد. «اگر دین باشد و علم نباشد یا گالیله و امثال او را میسوزانند یا به صورت القاعده و طالبان در میآیند و اگر علم باشد و دین نباشد در مدت کوتاهی جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم را راه اندازی میکنند که دهها میلیون نفر را در مدت کوتاهی به قتل میرسانند، علم بی دین خطر جنگ جهانی را داشت و دارد، دین بی علم خطر گالیله سوزی و طالبان شدن و القاعده شدن را دارد. لذا اصرار قرآن و سنت اهل بیت (علیهم السلام) این است که جامعه بشری عاقل باشد. عقل همان دین کامل است که اخلاق را به همراه دارد. (در جلسه اخلاق 3/12/91)
در اینجا ما در نظام بزرگ تمدن کنونی و عظمت آن تردیدی نداریم، اما از آن طرف هم نباید از ناچیزی و ناتوانی انسان و دچار شدنش به غرور و اعتقادش به عقل خود بنیاد و همه چیز دانی مدرن نیز غفلت کرد.[3] و این باعث میشود بار دیگر سخنان «پاسکال» در گوشمان طنین انداز شود که «آدمی بی نهایت بزرگ و بی نهایت کوچک است».
عظمت ناشی از عقل به عنوان آفریدهای از جانب خداوند نباید انسان را دچار غرور کند و به ما بیاموزد بجای اعتماد بیش از حد به عقل و آموزههای مدرن که در نهایت اضطراب آور و ترس برانگیز است باید به دنبال توکل و اعتماد به خداوند بود و باور عمیق آورد که هیچ چیز در نهایت جز از جانب خداوند متعال صادر نمیشود و کاش این پیشامدها باعث میشد زمام امور جهان بار دیگر به دست اخلاق بیفتد که البته این نافی دستاوردهای دنیای مدرن هم نیست و بجای دشمنیها که زمینهای از سقوط را به همراه دارد همدردی و همراهی و همیاری و مهربانی بنشیند و آدمیان در کنار هم متوجه شوند همچنان که به یکسان در معرض خطر قرار دارند، دارای حقوق یکسانی نیز هستند. و این بهترین راه و نجات بخش ترین راه برای ” مدرنیته در اغما” است
شاید کرونا بتواند غرور بشر مدرن را مهار کرده و او را به مقام تذکر برساند[4] و جهان را از این اضطرار برهاند.
* علیرضا بیاباننورد- عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
ارجاعات:
[1] – تعبیری از حسین سرافراز
[2] – سوره مبارکه هود، آیه 43
[3] – به نقل از استاد داوری اردکانی
[4] – همان
سلام. گفته پاسکال بسیاز زیبا است.آدمی بی نهایت بزرگ و بی نهایت کوچک است. مدرنیته و عقل خود بنیاد کانتی چنان غرور وصف ناپذیری برای انسان ایجاد کرده است، که باعث فراموشی مرگ شده است.شاید یاد آوری حس مرگ اندیشی باعث شود انسان به خودش برگردد
سلام علیکم درود بر دکتر بیابان نورد
مقاله بسیار منطقی، علمی، گویا، روان، قابل فهم می باشد و یک نتیجه گیری درست دارد و آن مغرور شدن بشر از تکنولوژی و فناوری و علم خودش و فراموش کردن خدا و دین می باشد که کرونا ویروس آمده تا تلنگری بر این بشر متکبر خود بین بزند تا شاید به سمت خدا و دین الهی هدایت شود.
پاسخ به چند پرسش…
سوال :چرا کرونا از قم شروع شد؟؟؟ آیا برای این بود که کسی اسباب دین داری را به جای دین ننشاند؟!!
پاسخ: چرا از ووهان شروع شد؟؟
چرا از شهری شروع شد که یکی از بزرگترین مراکز ویروس شناسی و میکروب شناسی دنیا در آن است؟؟؟
پاسخ: تا کسی اسباب درمان را به جای درمانگر حقیقی ننشاند!
سوال: اگر روحانیت،
به عنوان واسطه ی خدا و انسان نباشد، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟؟؟
آیا اساسا انسان برای ارتباط با خدا، احتیاح به دلال دارد ؟؟؟
عده ای میگویند، خداوند نه به این جماعت علما و سادات و قضات و ائمه نیاز دارد و نه به قرآن های در صندوق ها…!!!
پاسخ: برای پاسخ به این پرسش ناچارا ۳ دقیقه از وقت شما را باید بگیریم
پیشاپیش پوزش میخواهیم
دین را باید *درست بفهمیم!
دینی که درست فهمیده نشود سودی ندارد!
همانطور که دستی که طی ۲۰ ثانیه *درست شسته نشود، فایده نداره!
چه کسی به شما یاد داد که روش صحیح شستن دستها چیست؟!
دست شستن هم مگر آموزش میخواهد؟!!
همه فکر میکردند بلدند!
اما فهمیدیم بلد نبودیم!
یادمان دادند…
چه کسی؟!
-سازمان بهداشت جهانی!
میدانید کجاست؟
کدام خیابان؟؟
اعضایش کیست؟
تا به حال اعضایش را دیده اید؟؟
پس چطور به حرفشان اطمینان میکنید؟؟
-چون عقلمان میگوید!
*عقل پیامبر درونی است!..
عقل *وسیله است!
وگرنه، هادی خداست!
آیا *ضمانت صددرصدی است که اگر دستتان را درست بشویید ویروس وارد بدنتان نمیشود؟؟
-نه…اما یکی از بهترین کارها همین دست شستن است!
ویروس را میبینید؟؟ اصلا شاید *وجود نداشته باشد؟
-نه! وجود دارد! علائمش را دیده ایم!
سالیان متمادی،
تعداد بسیار زیادی
پیامبران بیرونی،
برایمان گفتند که خدا *وجود دارد!
حتی اگر دیده نشود، علائمش هست..
پرهیز کنید از بدیها و آلودگی ها..!!
ضمانت صددرصدی کردند که با پرهیزگاری خوشبخت میشوید
اعتقاد به وجود خدا هیچ هزینه و ضرری نداشت!
هیچ…
آراممان میکرد..
با دینداری به آرامش میرسیدیم..
اما باید دین را درست فهمید!
سالها اگر اشتباه روحمان را شسته ایم، مغزمان را با هرچیز شستشو داده ایم، حالا بهترین فرصت است!
چند دقیقه تأمل کافیست:
این سخن درست است که خداوند بی نیاز است:
یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ
نه به جماعت علما،
نه به پژوهشگران،
نه به تاریخ نگاران
و نه به ویروس شناسان..
به هیچ کس نیازی ندارد!
این ما بندگان هستیم که نیازمندیم!
به علما زاهد و خیرخواه:
وَتَفَضَّلْ عَلىٰ عُلَمائِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصِیحَهِ
به سادات و بزرگان متین و آرام:
وَعَلىٰ مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکِینَهِ
به قضات و حاکمان دادگستر و دلسوز:
وَعَلَى الْأُمَراءِ بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَهِ
و به أَئِمَّهِ الْهُدَىٰ! پیشوایان هدایت!
که به وسیله آنها خداوند اندوه را از ما بزداید و سختی را برطرف نماید:
بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ ، وَیَکْشِفُ الضُّرَّ
و به قرآنی که نگهداری و عمل شود!
الحافِظُ للقرآنِ العامِلُ بهِ
انسان برای ارتباط با خدا احتیاج به دلال ندارد، احتیاج به *وسیله دارد!
شما برای خوردن، *احتیاج به دهان دارید،
برای استفاده از نور، *احتیاج به خورشید دارید،
برای دیدن، *احتیاج به چشم دارید
و اینها همه *وسیله است!
خدا ما را خلق میکند ( *بوسیله پدر و مادر):
الَّذِی خَلَقَنِی
آیا بدون نطفه هیچ موجودی آفریده میشود!؟
ما را هدایت میکند ( *بوسیله هدایت کننده بیرونی، پیامبران و هدایت کننده درونی، عقل):
فَهُوَ یَهْدِینِ
ما را سیر و سیراب میکند: ( *بوسیله غذا و آب)
وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ
ما را مداوا میکند ( *بوسیله پزشک و دارو):
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ
و…..
سوال: آیا ثمره ی دهها نهاد فرهنگی و هزاران روحانی دستاوردی هم در جهت ارتقای معنوی و مادی مردم ایران داشته است ؟؟؟
پاسخ: البته،
همیشه وسیله ها کامل نیستند!
همه وسیله ها عالی نیستند..
ما فقط ۱۴ *وسیله داریم که کاملند!
همین…
و بقیه نقص دارند!
علما اگر زاهد و خیرخواه نباشند، ناقصند!
اما آیا همه علما ناقصند؟؟
معلم اگر راندمان کلاسش بالا نرود، ناقص است،
آیا همه معلمین ناقصند؟؟
علم پزشکی اگر نتواند داروی کرونا را بسازد، چطور؟!
میشود همه دستاوردهایش را زیر سوال برد؟
آیا اگر چندین پزشک، متعهد نباشند،
تعدادی آموزگار، دلسوز نباشند،
بعضی تاریخ نگاران، راستگو نباشند،
میشود تمام این اقشار را زیر سوال برد؟؟
آیا با رسوایی چند مدیر، یا رئیس بانک، یا….
کل سیستم را تعطیل میکنند؟؟
هر عیب که هست از مسلمانی ماست..
سوال: چندی است که تمامی حوزه ها و زیارتگاهها و مراسم عبادی و … مرتبط با روحانیت بسته شده، چه کسی کمبود آن را حس کرده است ؟؟؟ مقایسه کنید با اینکه اگر امروز ما فقط پرستاران را نداشتیم، چه می شد ؟؟؟
پاسخ:با بستن مراکز مذهبی، کمبودها به این زودی مشخص نمیشود..
همانطور که با بستن سینما و موزه و دانشگاه و مراکز خرید و ….
هنوز کمبودی حس نشده است!..
و همه اینها، مجازی (و روحانیت حتی حضوری) در حال خدمت رسانی هستند.
اکنون سراسر دنیا، با کمبود پرستار مواجهه است، حتی کشوری که از بالاترینها برخوردار است..
اما کمبود اعتقادات مذهبی آنجا معلوم است که بیماران بالای ۶۰ سال رها میشوند!
آنجا که از ترس قحطی به یکدیگر حمله ور میشوند!
آنجا که افسردگی همه گیر شده است..
سوال: آیا روحانیت محصول ادعای الوهی و الهی است و پرستاران محصول علم و عقل عرفی ؟؟!!!
پاسخ: ابن سینا پزشکی که کتاب «قانون»اش تا اندکی پیش در اروپا به عنوان یک منبع در دانشگاهها مورد مراجعه بود، در کتاب شفا فرموده است: «فواجب إذن أن یوجد نبی و واجب أن یکون انساناً»؛
پس بنابراین واجب است که پیامبری باشد و نیز واجب است که آن پیامبر انسان باشد.
دین و علم با هم یکی که میشود پزشکی چون ابن سینا میسازد،
فیلسوفی چون ملاصدرا پدید میآید،
ریاضی دانی چون خوارزمی وجود میابد
و شاعری چون حافظ سخنوری میکند!
پ.ن:
کرونا تمام میشود همانطور که وبا و طاعون هم تمام شد..
من و شما هم اینجا کارمان تمام میشود و میرویم!
اما این دین است که میماند!
و به اعتراف ویل دورانت فیلسوف، تاریخنگار و نویسندهٔ آمریکایی، که میگوید:
هر چیزی اگر یک بار میرانده شود برای همیشه می میرد مگر دین که اگر صد نوبت میرانده شود باز زنده می شود.
درود بر شما استاد بزرگوار اینقدر متن وپاسخ های شما، کامل، واضح، جدید و جذاب است که فقط گوش شنوا و ذهن متفکر می طلبد تا به جان دل بنشیند. درود و سپاس از شما، خداوند پاسبانتان، التماس دعا، اللهم عجل لویک الفرج.
سلام علیکم درود بر دکتر بیابان نورد
مقاله بسیار منطقی، علمی، گویا، روان، قابل فهم می باشد و یک نتیجه گیری درست دارد و آن مغرور شدن بشر از تکنولوژی و فناوری و علم خودش و فراموش کردن خدا و دین می باشد که کرونا ویروس آمده تا تلنگری بر این بشر متکبر خود بین بزند تا شاید به سمت خدا و دین الهی هدایت شود.