خط قرمز آیت‌الله بروجردی، تکمیل و بقای نظام حوزه بود

فاطمه میرزایی ارجمند

آیت‌الله‌العظمی سید حسین طباطبایی احمید بروجردی هفتاد سال پیش، در اواخر دی ۱۳۲۳ به دعوت علمای قم از تهران به سمت این شهر حرکت کرد و به سکونت طولانی‌مدت در زادگاه خود؛ بروجرد خاتمه داد. ۱۶ سال حضور، تدریس و زعامت آیت‌الله بروجردی در حوزه قم، این شهر حوزوی را به اوج اقتدار سیاسی و اجتماعی رساند. به همین مناسبت، با نوه پسری ایشان؛ حجه‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا احمدی بروجردی که مسؤول مؤسسه آیت‌الله‌العطمی بروجردی نیز هست، گفتگو کردم و از او درباره دلایل اقامت آیت‌الله در قم پرسیدم:

آیا به جز دعوت علمای قم، دلیل خاص دیگری برای اقامت آیت‌الله بروجردی در این شهر وجود داشت و آیا ایشان طرحی قبلی برای حضور و تدریس در قم نداشته‌اند؟
ایشان قبلا قم بودند؛ زمان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، ولی به دلایلی به بروجرد رفتند و به مدت سی سال در بروجرد بودند. زمانی که ایشان کسالت پیدا کردند و برای معالجه به تهران رفتند، حضرت امام به دیدن ایشان رفتند و ایشان را به قم دعوت کردند، زیرا که در آن زمان مراجع ثلاث در قم حضور داشتند اما امام به دنبال شخصیت علمی شاخصی برای قم بودند و لذا با ایشان صحبت کردند تا پس از عمل جراحی و رفع نقاهت به قم بیایند که بعد از آن، آیت‌الله بروجردی به قم آمدند و به مدت شانزده سال تا پایان عمرشان در قم حضور داشتند.
سرخوردگی اساتید آقای بروجردی از اتفاقات دوران مشروطه، تا چه حدودی در روش حوزوی و اجتماعی ایشان تاثیر گذاشته بود ؟ آیا این سرخوردگی از عوامل گوشه‌گیری آقای بروجردی در دوره اقامت و تدریس در بروجرد نبود؟
ایشان سرخورده از بحث مشروطه نبودند و تا پایان عمرشان هم می‌فرمودند که کاری که پایانش برایم مشخص نباشد هرگز در آن دخالت نمی‌کنم. ایشان از شاگردان ممتاز آخوند خراسانی بودند و زمانی که اتفاقات مشروطه پیش آمد ، ایشان درس مرحوم آخوند خراسانی می‌رفتند به طوری که جلوی کلاس حاضر نمی‌شدند و در پشت ستون بودند که حتی آخوند خراسانی سؤال کرده بودند سید حسین بروجردی در درس حاضر می‌شوند؟ پس چرا من ایشان را نمی‌بینم؟ ایشان عمدا پشت ستون می‌نشستند، چرا که نمی‌خواستند وارد جریانات مشروطه شوند. آن زمان، دوره مشروطه بود و در جریانات نجف، مرحوم آخوند خراسانی هم یکی از پایه‌های مشروطه بودند. چون امر مشروطه و پایانش بر ایشان روشن نبود، بنابراین ایشان دخالتی نکردند.
طراح اصلی دعوت از آقای بروجردی به قم چه کسی بود؟
مرحوم امام خمینی بودند. در بیمارستان فیروزآبادی تهران، ایشان را دعوت کردند و مرحوم بروجردی پذیرفتند و به قم آمدند.
اسناد موجود نشان می‌دهد که بعد از اقامت ایشان در قم، ارتباط ایشان با بروجرد قطع نشده بود و نظارت خود را کم و بیش بر مسائل مذهبی این شهر حفظ کرده بودند. آیا قومیت‌گرایی که گاهی درباره برخی از علما مطرح می‌شود درباره ایشان نیز صدق می‌کرد؟
نه، بحث قومیت‌گرایی نبود، چون در آن زمان ارتباطات جمعی به این شکل نبوده، بنابراین ارتباط ایشان با شهرستان‌ها از طریق علمای شهرستان‌ها صورت می‌گرفت . علمای طراز اول هر شهرستان با ایشان در ارتباط بودند و بروجردی‌ها نیز علاقه خاصی به ایشان داشتند و مِن‌جمله عموزاده ایشان مرحوم آیت‌الله سلطانی که ایشان هم در رفت و آمد به بروجرد بودند. حتی آیت‌الله بروجردی نسبت به نجف اشرف هم اهتمام ویژه‌ای داشتند.

""
عیادت محمدرضا شاه از آیت‌الله بروجردی
دی 1323 بیمارستان آیت‌الله فیروزآبادی تهران

نحوه اداره بیت ایشان مورد انتقادهایی قرار گرفته است. آیا این انتقادها به‌جاست؟ آیا واقعا ایشان از سوی برخی نزدیکان‌شان کانالیزه شده بود؟
فرزندان آیت‌الله بروجردی در هیچ امری نمی‌توانستند دخالت کنند. پدرم کتاب شرح منظومه را می‌خواستند بخرند، اما پولش را نداشتند، ایشان یک بار با آیت‌الله بروجردی مطرح کرده بودند که در خرید کتاب کمک‌شان کند، اما ایشان پول نداده بودند. با آیت‌الله محسنی ملایری مطرح کرده بودند و ایشان نزد آیت‌الله بروجردی رفته و گفته بودند که آیت‌الله‌زاده از شما مبلغی درخواست کرده است. آیت‌الله بروجردی گفته بودند چه کسی را می‌گویید؟ آقای محسنی هم گفته بود آقازاده شما؛ احمد آقا. آیت‌الله بروجردی ناراحت شده و می‌گویند: «چرا می‌گویید آیت‌الله‌زاده؟! احمد هم مثل سایر طلبه‌هاست و از من شهریه می‌گیرد، قناعت کند و کتاب بخرد. من از این پول‌ها ندارم که بدهم!» بنابراین فرزندان ایشان دخالتی نداشتند. بحثی که بود، در مورد پیشکارشان حاج احمد خادمی مطرح شده بود که یکی از اعتراضاتی که به آیت‌الله بروجردی شد در مورد حاج احمد بود. حاج احمد بسیار آدم توانمندی بود. عده‌ای نزد آیت‌الله بروجردی رفتند و خواستار اخراج حاج احمد شدند. آقای بروجردی هم از حاج احمد خواستند تا چند روزی سر کار نیاید. طی چند روز غیبت حاج احمد، تمام سیستم به هم ریخت. علت اینکه آقای بروجردی حاج احمد را نگه داشته بود این بود که ایشان از بچه‌گی نزد ایشان بزرگ شده بود و می‌دانست که ایشان چه می‌خواهند، چون آقای بروجردی اهل دستور دادن نبودند. حاج احمد در ارتباطاتش آدم بسیار توانمندی بود و دلیلش این بود که زمانی که آقای بروجردی می‌خواستند دستوری را به شاه بدهند، مرحوم فلسفی و حاج احمد پیش شاه رفتند. آیت‌الله بروجردی گفته بودند که من به شاه امر می‌کنم که این کار را انجام بدهد. مرحوم فلسفی هم در بیانِ این جمله مانده بود که چگونه به شاه بگوید که آیت‌الله بروجردی امر کرده که هم شأن آقای بروجردی رعایت شود و هم شاه بدش نیاید. در این حین که مرحوم فلسفی و حاج احمد وارد اتاق شاه می‌شدند، حاج احمد به آقای فلسفی گفته بود که این کار را به من واگذار کن. مرحوم فلسفی می‌گفت که من ساکت شدم و حاج احمد این‌گونه شروع به صحبت کرد که آیت‌الله بروجردی به من امر کردند که من به شما بگویم . مرحوم فلسفی نیز در آن هنگام به قدرت حاج احمد پی بردند که هم شأن آیت‌الله بروجردی را رعایت کرده و هم شأن شاه را.
مرحوم آیت‌الله میرزا محمود اردکانی جدّ اُمّی بنده هستند که از نوادگان ملاعلی کنی بودند. ایشان در مورد اعتراضاتی که به حاج احمد بود داستانی را نقل کرده‌اند که روزی در اندرونی با آیت‌الله بروجردی درباره حاج احمد صحبت می‌کردی. آقای بروجردی می‌گوید که آقای آمیرزا محمود، من اینها را می‌دانم، اما حاج احمد خصوصیاتی دارد که بر این مطالبی که آقایان می‌گویند می‌چربد. لذا آیت‌الله بروجردی اعتنایی به این حرف‌ها نمی‌کردند.
اگر وجود مکتبی به عنوان «مکتب قم» را بپذیریم، آغاز مکتب قم را با آقای حائری یزدی می‌دانید یا آقای بروجردی؟ دلیل شما چیست؟
بنیانگذار حوزه علمیه قم مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بودند، اما روش علمی حاج شیخ عبدالکریم متخذ از مکتب سامرا بود، نجفی نبود. مرحوم حائری گزیده‌نویس بودند. اما حوزه قم به عنوان یک مکتب در مقابل نجف، در زمان آیت‌الله بروجردی مطرح شد که در واقع ریاست حوزه‌های علمیه شیعه از نجف به قم منتقل شد و جهان اسلام نگاهش را متوجه قم کرد، به طوری که قم را پایگاه شیعه می‌دانستند. وقتی از یک «مکتب» حرف می‌زنیم، یعنی باید کسی را داشته باشد که نظریه‌پرداز باشد . آیت‌الله بروجردی در اصول، صاحبِ مکتب و نظریه بود. در فقه، نظریه‌پرداز بود و کسی بود که به اصول متلقای گذشتگان بسیار اهتمام داشت. آیت‌الله سیستانی به من فرمودند که جد شما آیت‌الله بروجردی بیشتر به نجف تعلق دارد. البته ایشان بزرگان نجف را درک کرده بودند اما سیستم نجف بر ایشان غالب نشد. لذا ایشان در بحث رجال صاحب‌نظر بودند. آیت‌الله بروجردی در جمیع جهات صاحب‌نظر بودند و چون صاحب‌ نظریه بودند می‌توان از ایشان به عنوان بنیانگذار یک مکتب نام برد. از سوی دیگر در دوران ایشان بود که قم به تمام دنیا در جنبه‌های مختلف معرفی شد و نگاه‌ها به قم متوجه شد. در حقیقت، قم در کنار نجف قرار گرفت.
آقای بروجردی در روش مرجعیتی خود از الگوی مرجعیتی خاصی تبعیت می‌کرد؟ یا اینکه اقدامات مهم ایشان به ابتکار خود ایشان بود؟
ایشان صاحب سبک بودند و در همه جا نقل کرده‌اند که من هیچ‌گاه قدمی بر نداشتم که به مرجعیت برسم. به تعبیر من، آیت‌الله بروجردی صد سال از زمان خودش جلوتر بود. ایشان در زمانی که در مدرسه صدر اصفهان درس می‌خواند به فکر ساختن مسجدی بود که بعدها مسجد اعظم قم شد. طرح‌هایی که آیت‌الله بروجردی داشت طرح‌های یک‌شبه نبود. ایشان مسؤولیت‌های اجتماعی را هم لحاظ می‌کرد، مثل ساخت بیمارستان، ساخت مدارس، کارخانه برق و … . ایشان در همه زمینه‌ها اقداماتی داشت. ایشان مبلغ دینی به خارج از کشور می‌فرستادند مانند مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا مهدی حائری یزدی؛ فرزند مؤسس حوزه قم که به امریکا فرستادند. مسجد امام علی(ع) را در هامبورگ ساختند که اکنون این مسجد تنها مسجد اروپاست که مرکزیت و محوریت دارد. مرحوم صدر بلاغی را هم به لندن فرستادند. در بحث تعامل با اهل سنت، مکاتباتی که با شیخ شلتوت داشت و فتوای منحصر به فردی که در طول تاریخ به نفع تشییع صادر شد که به گمان اهل تسنن این‌گونه شد که تشییع از فرقه بودن در جهان اسلام به مذهب بودن ارتقا پیدا کرد. در بحث نظام حوزه، ایشان اولین کسی بودند که حوزه را نظام‌مند کردند و بحث امتحانات رسمی در زمان ایشان مطرح شد. تا زمان آیت‌الله بروجردی در هیچ یک از حوزه‌ها امتحانی وجود نداشت. ایشان در نجف مطرح کردند که کسانی که می‌خواهند ارتقا پیدا کنند باید امتحان دهند. در واقع ایشان حوزه را نظام‌مند کردند. ایشان یک خط قرمز داشت و آن هم نظام حوزه بود، هر حرکتی که به حوزه لطمه می‌زد ایشان در مقابلش می‌ایستاد. در واقع خط قرمز آیت‌الله بروجردی بقای حوزه، تکمیل و ارتقای حوزه بود. تمام فعالیت‌های ایشان حتی فعالیت‌های سیاسی نیز بر محوریت حوزه است. اگر بخواهیم به زبان امروز، درباره الگوی مرجعیتی آیت‌الله بروجردی صحبت کنیم، باید بگوییم که ایشان برای مرجعیت خودشان نیز استراتژی داشتند.

آیت‌الله‌العظمی سید حسین طباطبایی احمید بروجردی هفتاد سال پیش، در اواخر دی ۱۳۲۳ به دعوت علمای قم از تهران به سمت این شهر حرکت کرد و به سکونت طولانی‌مدت در زادگاه خود؛ بروجرد خاتمه داد. ۱۶ سال حضور، تدریس و زعامت آیت‌الله بروجردی در حوزه قم، این شهر حوزوی را به اوج اقتدار سیاسی و اجتماعی رساند. به همین مناسبت، با نوه پسری ایشان؛ حجه‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا احمدی بروجردی که مسؤول مؤسسه آیت‌الله‌العطمی بروجردی نیز هست، گفتگو کردم و از او درباره دلایل اقامت آیت‌الله در قم پرسیدم:هفتادمین سالگرد ورود آیت‌الله‌العظمی بروجردی به قم در گفتگویی با نوه ایشان

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.