دل و کلام امام با هم پیوند داشت و خدا هم به او نتیجه را داد

امام بزرگ این مرد نازنینی که ما در محضر او در اینجا نشسته‌ایم، واقعاً کار را به خدا واگذار کرده بود و او را باور کرده بود. یعنی بازی نمی‌کرد، شوخی نمی‌کرد، ظاهرش و باطنش یکی بود، دلش و کلامش با هم پیوند داشت و خدا هم به او نتیجه را داد؛ آن‌چنان که دیدیم و دیدید

سخنران مراسم شب شهادت امیرالمومنین(ع) در حرم امام گفت: امام بزرگ واقعاً کار را به خدا واگذار و او را باور کرده بود.

به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین ناصر نقویان در مراسم شب احیاء بیست و یکم ماه مبارک رمضان و شب شهادت امیرالمومنین علی‌(ع) گفت: در این شب با امام تجدید عهدی می کنیم و می گوییم که اماما این ودیعه گران بها و این میراث ارزشمندی که با خون شهدا آبیاری شد را حمایت خواهیم کرد.  خدا رو شکر می کنیم در سایه نظام و رهبری هستیم. خون ریزی ها و نا امنی ها را در اطراف کشور می بینیم و این آرامش را ما در سایه رهبری و پاکان داریم.

وی افزود: خدا را شکر می کنیم که در سایه نظام و رهبری ایستاده ایم که امروز دارید می بینید که فتنه ها، خون ریزی ها، جنایت ها و نا امنی ها را در دور تا دور جهان؛ اما این کشور و این امنیت و آرامشی که ما امروز در کشور داریم وجود ندارد جز در سایه ولایت فقیه و رهبری نازنین انقلاب اسلامی که امیدواریم خداوند سایه همه علمای ربانی و همه شخصیت های معنوی به ویژه نازنین رهبر ربانی را بر سر ما مستدام بدارد.

وی در ادامه سخنان خود گفت: شرط اول اعمال امشب تسبیح چرخاندن، ذکر گفتن و فلان دعا را خواندن نیست؛ دل را باید پاک کرد. خدا امشب می خواست به دل من و شما باب رحمتش را باز کند، اما اگر ببیند این دل پر از حسادت است، پر از کینه است، اگردید حاضر نیستیم کسی را ببخشیم، پر از عجب و غرور و تکبر هستیم، خودبینی و خود رایی داریم، اینها همه آلودگی هایی است که تا آنها را صیقل ندهیم، پاک نکنیم و نشوییم، فایده ای ندارد. پس اول این است که باید بیاییم قفل دل را باز کنیم.

نقویان گفت: جالب است در این خواسته دل، اگر پاک ترین انسان را با بدترین آدم در دو اتاق جداگانه بنشانند، می گویید من دلم می خواهد جایی باشم که باغی باشد، بستانی باشد،نهر باشد، صدای بلبل باشد، هر کاری دلمان خواست انجام بدیم، خیلی کارها را که دلمان می خواهد انجام بدهیم. کسی مزاحم ما نباشد، مانع ما نباشد، گشت ارشاد نیاید،، آخوندها مزاحم نشوند، بسیجی ها کارمان نداشته باشند تا بتونیم راحت تفریح بکنیم. این حرف، حرف اراذل و اوباش نیست؛ امیرمومنان(ع) هم همین را می گویند. شما نگاه کنید به خطبه ای که ایشان بعد از رحلت پیغمبر خوانده اند؛ البته من این مطالب را به زبان طنز گفتم؛ البته با کسب اجازه از محضر علما، و الا بعداً یکی ننویسد شما به فلان گروه جسارتی کردید! 

وی با اشاره به مناسبت شب احیاء بیست و یکم ماه رمضان یادآرو شد: امشب شب عجیبی است؛ خیلی باید هوشیار بود. امیرالمومنین(ع) هم دلش جایی را می خواهد که اراذل و اوباش ترین افراد هم دنبال همانجا هستند و آنجا اسمش بهشت است؛ همان جایی که خدا وعده کرد.

این خطیب مشهور گفت: اخیراً جنازه یک خانم هنرپیشه ای را در ویلای بسیار زیبا و مفرح و دل انگیزی که خودکشی کرده بود پیدا کردند و کنار او یه برگه کاغذ هم به عنوان وصیت نامه پیدا شد که گفته بود  من دیگر از دنیا لذت نمی برم. زیرا دنیای اینگونه افراد خیلی کوچک است، چون همه لذت های زمینی روچشیده اند و دلخوشی دیگری ندارند. خوردنی ها، پوشیدنی ها، لذت های غریزی و… تمام شده و به سن 45 سالگی که رسیدند  کم کم افول می کنند؛ لذا بهتر می بینند که دست به خودکشی بزنند.

نقویان اظهار داشت: امام بزرگ این مرد نازنینی که ما در محضر او در اینجا نشسته‌ایم، واقعاً کار را به خدا واگذار کرده بود و او را باور کرده بود. یعنی بازی نمی‌کرد، شوخی نمی‌کرد، ظاهرش و باطنش یکی بود، دلش و کلامش با هم پیوند داشت و خدا هم به او نتیجه را داد؛ آن‌چنان که دیدیم و دیدید. دیدن یک نمونه موجود به عنوان محصول کار او کافی است.

وی با بیان این‌که مشکل ما در اعمال ماست، افزود: این‌که دل ما بهشت را بطلبد کافی نیست؛ دست و پایمان باید دل ما را به بهشت ببرد. اگر کسی خواست از سند دلش استفاده کند باید دست و پایش را به حرکت بیاندازد.

نقویان یادآور شد: خداوند در قرآن می‌گوید اگر دلم بخواهد شما را به جهنم می‌برم و تکه تکه می‌کنم؛ بنده می‌پرسد چرا؟ خدا می‌گوید چون تو هم گفتی «دلم می‌خواهد»؛ می‌گفتم این جور با همسرت صحبت نکن، می‌گفتی دلم می‌خواد به شما چه ربطی دارد؟! گفتم خانم این جوری دل این مرد را نلرزان! می‌گفتی دلم می‌خواهد! آقای رئیس این جوری کشور را اداره نکن، می‌گویی دلم می‌خواهد! یعنی چه دلم می‌خواد؟! حسابی هست، کتابی هست.

این دل وجود عجیبی است؛ خواسته نهایی آن بهشت است. اگر امشب بتوانیم در این طناب کشی بین دل و عمل دل و دست و پا، دل و چشم و گوش یک موازنه‌ای ایجاد بکنیم، که دل یک فرمان بالا بلندی صادر کند، این دل دست و پا را دنبال خودش بکشاند، خیلی خوب می‌شود.

من نه خودم می‌روم او مرا می‌کشد
کاه سرگشته را کهربا می‌کشد
دست و پا می‌زنم می‌رباید سرم
سر رها می‌کنم، دست و پا می‌کشد
گفتم این عشق اگر واگذارد مرا
گفت اگر واگذارم وفا می‌کشد

وی تصریح کرد: می‌گویند ملت ایران دروغ می‌گویند، خب دروغ می‌شنوند که دروغ می‌گویند.

امیر المومنین(ع) می‌فرمایند: مردم به حاکمان‌شان شبیه‌تر از پدران‌شان هستند. یعنی اگر به مردم دروغ تحویل دهید، دروغ پس می‌دهند. بنده اگر به فرزندم دروغ گفتم، او که سخنرانی من را نگاه نمی‌کند. او به عمل من نگاه می‌کند. اتفاقا ملت ایران از همه ملت‌ها بهتر سخنرانی می‌کنند. تمام سخنران‌های دنیا پیش ایرانی‌ها کم می‌آورند!

 
امام بزرگ این مرد نازنینی که ما در محضر او در اینجا نشسته‌ایم، واقعاً کار را به خدا واگذار کرده بود و او را باور کرده بود. یعنی بازی نمی‌کرد، شوخی نمی‌کرد، ظاهرش و باطنش یکی بود، دلش و کلامش با هم پیوند داشت و خدا هم به او نتیجه را داد؛ آن‌چنان که دیدیم و دیدیدحجت الاسلام و المسلمین نقویان در مراسم شب احیاء حرم امام:

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.