آقا موسی صدر؛ مرد ادب، علم و مباحثه

ده ویژگی امام موسی صدر از زبان هم مباحثه‌ای ایشان، حضرت آیت‌الله سیدموسی شبیری زنجانی

همفکر در مباحثه

 

آقا موسی صدر اولین هم مباحثه‌ی من بود و یکی از عواملی که من را به دروس حوزوی علاقه‌مند کرد، همین بحث با اقا موسی بود. به خاطر ویژگی‌هایی که در او بود، مطالب علمی زود برای هر دوی ما حل می‌شود و مطلبی که ممکن بود یک هفته با دیگران درباره‌اش بحث کنیم و شاید آخر هم به جایی نرسیم، با اقا موسی در مدت چند دقیقه حل می‌شد. فکر ما نزدیک به هم بود. گاهی در مورد بعضی از رفقا این اصطلاح را به کار می‌بریدم که فلانی مقدماتش خراب است؛ یعنی محتاج به مقدماتی است که در آن‌ها با ما همفکر نشده است. من و آقا موسی صدر در مقدمات مسائل بحث نمی‌کردیم و فقط مباحثه ما در نتایج بود، لذا زود در مباحثه به نتیجه می‌رسیدیم و مطلب حل می‌شد. 

 

 

ویژگی‌های ده‌گانه‌ی آقا موسی صدر

 

آقا موسی صدر اولین هم مباحثه‌ی من بود. اگر آقا موسی  بود، وضع علمی من خیلی بهتر از حالا بود، به جهت امتیازاتی که بحث با او برای من داشت که در هیچ بحثی چنین نبود. البته هم مباحثه‌هایی خیلی قوی و خوب داشتم؛ مثل اقای بهشتی که از آقا موسی اقوی بود و نبوغ داشت و خیلی فوق‌العاده بود، ولی آقا موسی برای من ارجح بود. 

 

اقای عبادی زنجانی می‌گفت: «در همان سفری که آقا موسی ربوده شد، پیش آقا موسی رفتم. ایشان می‌گفت: من بر تمام اقران تقدم داشتم، به جز بر سه نفر: یکی آقای بهشتی، یکی آسید محمد باقر صدر و یکی هم مرا ذکر کرده بود. 

 

بحث با هیچ کس به قدر بحث با آقا موسی برای من مفید نبود. آقا موسی چند امتیاز داشت: 

 

اولا:‌ بسیار سریع الانتقال بود. البته آقای بهشتی هم در سرعت انتقال فوق‌العاده بودند. 

 

دوم: در استقامت نظر خیلی فوق‌العاده بود. عرفی و مستقیم الفکر بود. 

 

سوم: بیان آقا موسی بسیار روشن بود و ابهام نداشت. 

 

چهارم: در انصاف در درجه‌ی اول بود. 

 

پنجم: در بیان بسیار باادب بود، هیچ گاه تند نمی‌شد و صدایش را بلند نمی کرد و تعابیر خلاف ادب به کار نمی‌برد و تعابیر خلاف ادب به کار نمی‌برد. 

 

ششم: تن صدایش خیلی ملایم بود و با سر من می‌ساخت؛ چون من ضعیف بودم و هر صدایی برای من قابل تحمل نبود، برعکس آقای بهشتی، اگر چه جهات اثباتی خیلی خوبی داشت، ولی صدایش به گونه‌ای بود که سرم درد می‌گرفت و مجبور بودم با وی کوتاه بحث کنم. 

 

هفتم: فکر اقا موسی به من خیلی نزدیک و در مقدمات با من مشترک بود و بحث من با او در نتایج بود. مطلبی که می‌بایست یک هفته با دیگران بحث کنیم، با ایشان در ده دقیقه بحث می‌کردیم. 

 

هشتم: اگرچه سلیقه و ذوق آقا موسی خیلی خوب بود و ذکائش بر من خیلی تفوق داشت، ولی دقتش به گونه‌ای نبود که نتوانم پا به پای او بروم. غالبا در بحث‌ها تسلیم می‌شد. کم وقتی بود که بر عکس شده باشد؛ البته نکته‌ی تسلیم شدنش این بود که او غالبا مدافع کلمات قوم بود و من مهاجم. اشکال می‌کردم و قابل دفاع نبود. فقط یک دفعه بر عکس شد، او له آقای نائینی اشکال کرد و من خواستم دفاع کنم و نتوانستم. 

 

نهم: ویژگی دیگر آقا موسی این بود که در جلسه‌ی اول، سریع به یک مطلب منتقل می‌شد؛ در حالی که طول می‌کشید تا من به آن منتقل شوم، ولی من ممکن بود که درباره‌ی آن موضوع یک صفحه بنویسم و فکر کنم و پشت سر هم مطلب جدید به نظرم بیاید، ایشان در همان جلسه‌ی اول مطلب درست به نظرم می‌آمد و دنبال نمی‌کرد.

 

دهم: فهم خیلی صافی داشت. 

 

آداب و انصاف و ویژگی‌های کمالی دیگرش اسباب موفقیت‌های ایشان بود. خلاصه‌ی کلام، اگر ایشان با من بود، برای من خیلی نافع بود. اگز زنده است، خدا زودتر او را نجات بدهد، و اگر نیست، با ائمه‌ی طاهرین (علیهما سلام) محشور فرماید. 

 

(به نقل از جرعه‌ای از دریا، جلد دوم: مقالات و مباحث شخصیت شناسی و کتاب شناسی)
ده ویژگی امام موسی صدر از زبان هم مباحثه‌ای ایشان، حضرت آیت‌الله سیدموسی شبیری زنجانی

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.