تدوین: حجتالاسلام والمسلمین مصطفیپور
افلح از ماده «فلح و فلاح» در اصل به معنای شكافتن و بریدن است و به هر نوع پیروزی و رسیدن به خوشبختی اطلاق شده است. افراد پیروز در زندگی هدفی دارند و موانعی در مسیر آنان قرار دارد، اما آن موانع را از سر راه بر میدارند و راه خود را به سوی هدف همواره میكنند و پیش میروند. انسان مؤمن در حقیقت به ثمره درخت حیات نائل میشود.
حال باید دید چه رفتارهائی نشانه و سبك زندگی یك فرد مؤمن است؟ قرآن این رفتارها را این گونه بر میشمرد:
1. رابطة قلبی با خدا از طریق نماز خاشعانه
اولین ویژگی انسان مؤمن، برقراری ارتباط درونی با خدا از طریق نماز خاشعانه است: «الذین هم فی صلاتهم خاشعون»
[1] مؤمنان كسانی هستند كه نه تنها نماز میخوانند، بلكه در نمازشان خاشعاند و با خلوص نیت و تواضع قلبی با خدا رابطه برقرار میكنند، یعنی نماز آنها تنها الفاظ و حركات بدون روح و معنا نیست، بلكه به هنگام نماز آن چنان به پروردگار توجه میكنند كه در برابر او از خود و هر چه كه در اطراف آنهاست، منقطع میشوند. به عبرت خلاصهتر، انسان مؤمن در نماز از غیرخدا میبرد و با خدا پیوند پیدا میكند.
خشوع انقیاد درونی همراه با ترس و بر دو قسم است:
الف) خشوع عزیزانه: هر جا كلام خدا و اثر خدا ظهور كرد، خشوع عزیزانه است: «و لو أنزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدّعاً من خشیة الله؛
[2] اگر این قرآن را بر كوه نازل میكردیم، در برابر خدا و از ترس او خاضع میشد». مردان الهی نیز عزیزانه خاشعاند.
ب) خشوع ذلیلانه: خشوعی كه براساس قهر و ذلت است: «یومئذ یتبعون الداعی لا عوج له و خشعت الاصوات للرحمن فلاتسمع الاّ همسا؛
[3] آن روز كه چنین شود همگان از دعوت آن دعوت كننده بدون هیچ گونه سرپیچی پیروی میكنند و صداها در برابر خدای رحمان خاشع میشوند و جز صدایی آهسته نمیشنوی». یعنی عدهای از ترس مقهورانه و ذلیلانه آرام سخن میگویند. كسی كه خشوع عزیزانه را رها كند، دچار خشوع ذلیلانه میشود.
2. گریز از لغو بیحاصل و پوچ
مؤمنان در تمام حركات و خطوط زندگی هدفی مفید و سازنده را پی میگیرند و از كارهای لغو بیحاصل و بیهدف و بیفایده رو بر میگردانند: «والذین هم عن اللغو معرضون؛
[4] انسان مؤمن همانطور كه مسئولیت انسان بودن او اقتضا میكند از انجام امور لغو رویگردان است و فرصت ندارد به كارهای بیاساس بپردازد و عمر عزیز خود و دیگران را بیهوده بر باد دهد. لغو گفتار و رفتاری است كه فایده قابل ملاحظهای ندارد. قرآن كریم میفرماید: «مردان الهی كسانیاند كه نه خودشان به سراغ لغو میروند و نه لغو به سراغ آنها میآید». برخی خود به مجلس گناه نمیروند، اما دوستان ناصالح آنها را میبرند و لذا افزود: «رجال لاتلهیهم تجارة و لابیع عن ذكر الله؛
[5] مردان در آن خانهها تسبیح خدا میگویند و هیچ تجارت و هیچ خرید و فروشی آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداختن زكات باز نمیدارد».
انسان الهی و مؤمن از معاصی و گناهان و دروغ و دشنام و غنا و لهو و لعب دوری میكند.
3. شركت در مسئولیتهای اجتماعی و تعاون همگانی
انسان مؤمن، حقوق و تكالیف مالیای دارد كه آنها را انجام میدهد و منبع خیر برای جامعه است: «والذین هم للزكاة فاعلون؛
[6] آنها كسانی هستند كه زكات را میپردازند».
با توجه به اینكه سوره مؤمنان در مكه بر پیامبر نازل و زكات در مدینه بر مؤمنان واجب شد، میتوان گفت: مراد از زكات، تزكیه نفس است، یعنی مؤمنان كسانی هستند كه تزكیه نفس میكنند، مگر اینكه مراد از زكات، انفاق و صدقات مستحبی باشد كه مؤمنان با این كار در واقع خود را تطهیر میكنند، چنان كه در سوره توبه فرمود: «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزكیهم؛
[7] از اموال اینها صدقه دریافت كن تا آنها را تطهیر و تزكیه كنی». یعنی كسی كه زكات پرداخت میكند با این كار، خود را پاك میكند.
4. حفظ پاكدامنی
انسان مؤمن از آلودگی جنسی پرهیز میكند و عنان نفس خود را در اختیار دارد تا او را به هر جائی نكشاند: «والذین هم لفروجهم حافظون الاّ علی ازواجهم او ما ملكت ایمانهم فانّهم غیرملومین، فمن ابتغی وراء ذلك فاولئك هم العادون؛
[8] كسانی كه نیروهای جنسی خود را از آلودگی نگه میدارند و تنها در مورد همسران و كسانی كه برای آنها مشروع و مجاز است به كار میبرند كه در این صورت بر آنها سرزنشی نیست هر كسی غیر از این طریق بخواهد از قوای جنسی خود كسب لذت كند، از راه راست تجاوز كرده است».
خدای سبحان جهان را با نظام احسن آفریده و غریزه جنسی را برای تداوم نسل در انسان قرار داده تا آدمی از آن بهرهبرداری مشروع كند و لذا فرموده است كه ارضاء این غریزه، در چهارچوب مشروع، هیچ مشكلی ندارد و جایی برای سرزنش نیست، ولی اگر كسی خارج از چهارچوب مشروع، یعنی ازدواج بخواهد غریزه جنسی خود را ارضا كند، مرتكب تعدّی و تجاوز شده است.
از این آیه استفاده میشود كه تفریط در سركوبی غریزه جنسی و افراط، یعنی استفاده از غریزه جنسی در خارج از چهارچوب ازدواج هر دو محكوم و ممنوعاند و رعایت اعتدال و دوری از افراط و تفریط هیچگونه ممنوعیتی ندارد.
5. رعایت امانت
یكی از وظایف اجتماعی هر انسانی تلاش برای حفظ حقوق مردم و جلب اعتماد عمومی است كه از طریق اموری مانند صداقت و راستگویی و راستكرداری، امانتداری، رعایت عهد و پیمان و امثال آن تحقق پیدا میكند. مؤمنان اگر بخواهند به اهداف انسانی و الهی خود در جامعه نایل شوند، یكی از راههای آن ادای امانت مردم است. از این رو قرآن كریم فرمود: «والذین هم لأماناتهم... راعون؛
[9] آنها كسانی هستند كه رعایت امانتهایی را كه به عهده گرفتهاند، میكنند».
خدای سبحان در قرآن، یكی از امتیازات انسان را در برابر مجموعه نظام هستی، پذیرش امانت میداند. آنجا كه فرمود: «انّا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فابین أن یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان؛
[10] به راستی ما امانت خود را بر آسمانها و زمین و كوهها عرضه كردیم، ولی آنها سرباز زدند و از اینكه آن بار سنگین را برگیرند امتناع كردند و هراسناك شدند، اما انسان به عهده گرفت». از طرفی در سوره نساء فرمود: «ان الله یأمركم أن تؤدّوا الامانات الی اهلها؛
[11] خدا فرمان میدهد كه امانتها را به صاحبان آنها برگردانید». این امانت معنای عامی دارد و امانت خدا، پیامبران الهی و امانتهای مردمی را شامل میشود، لذا به هنگام واگذاری مسئولیت به افراد، باید اهلیّت و شایستگی آنها در نظر گرفته شود.
6. رعیت عهد و پیمان
یكی از عوامل اعتماد عمومی كه امروز از آن به عنوان سرمایه اجتماعی یاد میشود، رعایت عهد و پیمانهاست: «والذین هم... و عهدهم راعون؛ مؤمنان كسانی هستند كه اگر تعهدی را پذیرفتهاند آن را رعایت میكنند».
یكی از وظایف مؤمنان رعایت قراردادهاست: «یا ایّها الذین آمنوا اوفوا بالعقود؛
[12] ای مؤمنان به قراردادهایتان وفا كنید» و : «و اوفوا بعهد الله اذا عاهدتم؛
[13] به عهد خداوند وفا كنید هنگامی كه عهد و پیمان بستید». مؤمن تعهدپذیر است و تعهدات خود را به صورت دقیق اجرا میكند.
7. محافظت بر نمازها
مؤمنان دائماً مراقبند كه برنامهشان با خدا به صورت منظم برقرار باشد و بر نماز محافظت میكنند: «والذین هم علی صلاتهم یحافظون؛
[14] آنها بر حفظ نمازهایشان كوشش میكنند».
از آنجایی كه نماز مهمترین رابطه خلق و خالق، برترین مكتب عالی تربیت، وسیله بیداری روح و جان و نگهدارنده انسان از گناهان و بالاخره سرچشمه همه خوبیها و نیكیهاست، بر مؤمنان است كه از آن محافظت كنند و آن را در اوقات خود و با شرایط و آداب آن به جا آورند.
(پاسدار اسلام، شماره 379 و 380)
[1] . المؤمنون، 2.
[2] . حشر، 21.
[3] . طه، 108.
[4] . المؤمنون، 3.
[5] . نور، 37.
[6] . المؤمنون، 3.
[7] . توبه، 107.
[8] . المؤمنون، 7 ـ 5.
[9] . المؤمنون، 8.
[10] . احزاب، 72.
[11] . نساء، 58.
[12] . مائده، 1.
[13] . نحل، 91
[14] . المؤمنون، 9.