اسلام در حال تسخیر آموزش عالی اروپا است

منتقدین معتقدند چنین تلاش هایی جهت ایجاد «اسلامی اروپایی» خام و گمراه کننده است، و تنها به ترویج خط فکری ایده ئولوژی مذهبی و سیاسی کمک می کند که به طور ذاتی مخالف تمامی جنبه های شیوه ی زندگی اروپایی است.

 

دانشگاه کاتولیک لوون (قدیمی ترین دانشگاه بلژیک که برای بیش از 500 سال یکی از عوامل اصلی در توسعه ی مکتب الهیات کاتولیک روم بوده است) در ابتدای سال 2014 رشته ی الهیات اسلامی را ارائه می دهد. تصمیم دانشگاه کی یو لوون (نامی که این دانشگاه به آن مشهور است) در بابِ توجه به اسلام ، حرکت های مشابهی توسط دیگر دانشگاه های معتبر اروپایی به دنبال خواهد داشت که تاثیر فزاینده ی اسلام در این قاره را نشان می دهد.

 

دولت های اروپایی گسترش ارائه ی رشته های الهیات اسلامی  (که هزینه ی تدریس آن‌ها در دانشگاه های اروپایی توسط مالیات تامین می‌گردد) را به عنوان راهی جهت حرفه ای کردن آموزش طلاب اسلامی(یا همان مدرسین مذهبی) توجیه می کنند در حالی که بیشتر این طلبه ها حتی به زبان کشوری که میزبان آن ها است صحبت نمی کنند.

 

برخی از دولت های اروپایی بر این باورند که با کنترل آموزش مذهبی امامان، آنها می توانند «اسلام اروپایی» را که ترکیبی از اصول و وظایف اسلامی با ارزش های اروپایی و سنت هایی همچون حاکمیت قانون، دموکراسی، حقوق بشر و برابری جنسی است، ترویج نمایند.

 

اما منتقدین معتقدند چنین تلاش هایی جهت ایجاد «اسلامی اروپایی» خام و گمراه کننده است، و تنها به ترویج خط فکری ایدئولوژی مذهبی/سیاسی‌ای خواهد انجامید که به طور ذاتی مخالف تمامی جنبه های شیوه ی زندگی اروپایی می‌باشد.  

 

در رشته ی الهیات اسلامی در دانشگاه کی یو لوون در دانشکده ی ادیان جهان، گفتمان بین مذاهب و مطالعات دینی (WIDR) ارائه می شود. فقط آن دسته افراد می‌توانند این رشته را اخذ کنند  که دارای مدرک کارشناسی هستند؛ لکن به نظر می‌آید این پیش شرط، احتمال پذیرش اکثریت بزرگی از طلاب در بلژیک و دیگر مناطق اروپا را منتفی سازد. علاوه بر این مساله، دروس اسلامی دانشگاه کی یو لوون فقط به زبان آلمانی تدریس می شود  و این خود  یک مانع زبانی بر سر راه بسیاری از طلاب‌هایی است که در این برنامه شرکت می کنند. در ضمن، دانشگاه هنوز مشخص ننموده که چه کسانی دروس اسلامی را تدریس می کنند، و حتی اطلاعات مربوط به صلاحیت لازم برای اساتیدی که این برنامه ی جدید را برگزار می کنند را نیز منتشر نکرده است.

 

برای گرفتن این مدرک، طلبه ها باید پایان نامه ای را تهیه کنند و دوره ی کارآموزی ای را به عنوان مشاور امور اسلامی در موسسه های عمومی مثل بیمارستان ها، مراکز جوانان، زندان ها و دیگر موسسه ها به اتمام برسانند.

 

ایده پردازان بلژیکی پرتو تازه ای را بر تصمیم دانشگاه کی یو لوون مبنی بر تدریس الهیات اسلامی افکنده اند، حرکتی که به میزان زیادی با حکومت فلاندرز (قسمت شمالی آلمانی زبان بلژیک) هماهنگ شده است. پاسکال اسمت، وزیر آموزش فلاندرز گفته است که برنامه ی جدید (که در فوریه ی 2014 شروع به کار می کند) گامی مهم در ایجاد چارچوبی آموزشی برای اسلام در فلاندرز محسوب می شود. اسمت (که رئیس کمیته ی راهبری نمایندگان دانشگاه و رهبران اسلامی مناطق محلی بوده است) کمک شایانی را در فراهم کردن 100 هزار یورو (معادل 135, هزار دلار) از بودجه ی عمومی به منظور تخصیص برای تدریس اسلام در دانشگاه کی یو لوون در سال های 2014 و 2015 انجام داده است.

 

لودو سانن، عضو پارلمان فلاندرز، که دوره های روش های تربیت طلاب در دیگر کشورهای اروپایی را گذرانده است، اظهار داشته که کار کردن با دانشگاه های موجود به صرفه تر از شروع یک دوره‌ی مستقل الهیات اسلامی از ابتدا می باشد. سانن در مصاحبه ای که با روزنامه ی روزانه ی فلاندرز (De Standaard)داشت این چنین می‌گوید: «ما احتیاج داریم که امامان و طلاب اسلامی خود را داشته باشیم تا آن ها بتوانند از محیط خودمان اسلام را بشناسند و به نحوی بهتر با محیط ترکیب شوند.»

 

برنامه ی اسلامی دانشگاه کی یو لوون، حمایت گیرت بورگئوس وزیر یکپارچگی فلاندرز را نیز به همراه داشته است، به طوری که بورگئوس هزینه ی بخش عظیمی از مطالعات اسلامی را تقبل کرده که پیش از این در سال 2011 کنسرسیوم دانشگاه های فلاندرز آن را به عهده داشت.

 

پژوهش 80 صفحه ای، «امامان و مشاوران اسلامی در فلاندرز: آن ها چگونه ساماندهی می شوند؟» بیان  می کند که رهبران مسلمان در بلژیک عمدتا با زبان و فرهنگ فلاندرز آشنا نیستند، و اغلب به واقعیت اسلام آن گونه که در خاور میانه عمل می شود رجوع می کنند. در نتیجه، امامان در پاسخگویی به نسل جوان مسلمان در بلژیک و کمک به مشکلات آن ها از توانایی خوبی برخوردار نیستند. از این رو به دلیل اینکه احساس می کنند منظور آن ها به خوبی درک نشده است «نسل جوان مسلمانان اروپا به دنبال رهبران مذهبی ای می روند که به زبان آن ها صحبت می کنند و با دنیای این جوانان آشنا هستند.»

 

بورگئوس در مصاحبه با روزنامه ی فلاندری(De Morgen) اظهار کرده است که رشته ی اسلام در دانشگاه کی یو لوون به گونه ای که در حال حاضر ترتیب داده شده است دارای نقایصی می باشد. وی گفته است که  زمان این برنامه باید قابل تطبیق با نیاز تک تک امامان باشد، و این دروس باید به زبان دومی، ترجیحا عربی، تدریس شوند. طبق آن چه که بورگئوس اظهار داشته، از این طریق «برنامه ی این رشته، نیازهای خاص امامان را بهتر منعکس خواهد کرد.»

 

با توجه به این نکته که مسلمانان در حال حاضر 6 درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند (میزانی که در اروپا یکی از بالاترین درصدها محسوب می شود) تربیت امام در دیگر قسمت های بلژیک نیز به سرعت گسترش پیدا کرده است. در شمال بلژیک، انجمن دانشگاه و دانشکده آنتورپ (AUHA) پروژه ای آزمایشی را راه انداخته است که در آن امامان و امامان تحت آموزش با گذارندن دوره هایی (هم چون مقدمه ای بر قانون بلژیک، مقدمه ای بر تاریخ اجتماعی و سیاسی بلژیک، روابط بین فرهنگی و اخلاق غربی) مدرک دانشگاهی می گیرند.

 

در کشور همسایه نیز ، یعنی هلند، دولت از برنامه های متعدد آموزش دینی اسلامی حمایت مالی کرده است. اولین برنامه ی الهیات اسلامی که توسط دولت هلند حمایت شد برنامه ای 2 میلیون یورویی (2.7 میلیون دلاری) بود که اسلام را در بزرگترین دانشگاه مسیحیان پروتستان هلند، دانشگاه آزاد آمستردام (VU) ارائه می کرد. دانش جویان می توانند با گذراندن دوره های الهیات اسلامی، زبان عربی و مطالعات دینی که بر روی اسلام در هلند و مراقبت معنوی تاکید دارد، مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد دریافت کنند. همچنین دولت هلند به دانشگاه لیدن کمکی 2.4 میلیون یورویی (3.1 میلیون دلاری) اهدا کرده تا برنامه ی الهیات اسلامی را راه بیندازد. هر چند که هر دوی این برنامه ها دچار یک گسست ذاتی بین خواسته های سیاستمداران هلندی برای ایجاد اسلام میانه رو تحت حمایت دولت با مطالبات رهبران مسلمان محلی جهت تدریس اسلام اصیل و واقعی است. علاوه بر ارئه ی دروس الهیات اسلامی در دانشکاه آزاد آمستردام و دانشگاه لیدن، وزارت آموزش هلند نیز بودجه های عمومی ای را به دانشگاه علوم کاربردی (Hogeschool InHolland) در آمستردام تخصیص داده است، دانشگاه آموزش عملی ای که مربیان اسلامی را برای کار در مدارس راهنمایی هلند آماده می کند.

 

در سوئد، دانشگاه آپسالا در نوامبر سال 2012 اولین استاد فلسفه و الهیات اسلامی خود را استخدام کرد. طبق گفته های میکائیل استنمارک، رئیس دانشکده ی الهیات دانشگاه آپسالا، «هدف ایجاد نمایی تازه در دانشکده ی الهیات است، و در بلند مدت این دانشکده برنامه های تحصیلی تکمیلی در الهیات اسلامی را ارائه خواهد کرد.»

 

بر اساس سرویس خبری دویچه وله، در کشور آلمان دروس الهیات اسلامی در دانشگاه های آلمانی به حدی محبوب است که در حال تغییر دادن دورنمای ادیان آلمان می باشند. مرکز الهیات اسلامی در دانشگاه توبینگن اولین دانشکده ی الهیات اسلامی که از بودجه ی عمومی استفاده می کند. این دانشگاه در ژانویه ی 2012 تاسیس شده و اولین مرکز اسلامی دانشگاهی بین 4 مرکز موجود در کشور محسوب می شود. علاوه بر مرکز توبینگن، دانشکده های اسلامی دیگری نیز اخیرا در دانشگاه های ارلانگن/نورنبرگ (سپتامبر 2012)، مونستر/اوسنابرک (اکتبر 2012) و فرانکفورت/گیبن (ژوئن 2013) نیز افتتاح گشته اند. دولت آلمان حقوق اساتید و دیگر کارکنان این چهار مرکز اسلامی را، که میزان آن بالغ بر 20 میلیون یورو (25 میلیون دلار) می باشد، طی پنج سال آینده پرداخت خواهد کرد. بر طبق گزارش وزارت آموزش آلمان، این کشور به بیش از 2000 مدرس اسلام نیاز دارد تا این وزارت‌خانه بتواند به بیش از 700 هزار دانش آموز مسلمان آموزش دهد. دولت آلمان مدعی است که با کنترل برنامه های آموزشی مدرسه (که جایگاه تربیت امامان مسلمان و مدرسان دینی اسلام است) نقش مهمی را در مقابله با مروجین نفرت ایفا خواهد کرد. هم اکنون  بیشتر مبلغان حاضر در آلمان از کشور ترکیه و دیگر کشورهایی هستند که به زبان آلمانی صحبت نمی کنند؛ به جهت یکسان‌سازی مسلمانان غیر آلمانی و دیگر آلمانی‌ها، آنت شاوان، وزیر آموزش آلمان اظهار داشته است که مراکز اسلامی نقطه ی عطفی برای یکپارچه کردن 4.3 میلیون مسلمان ساکن آلمان با دیگر آلمانی ها محسوب می شوند.

 

اما منتقدین چنین طرز تفکر را زیر سوال برده اند. آن ها بابت این مساله نگران هستند که مراکز اسلامی به راهی برای آن دسته از اسلام گراها تبدیل شوند که گونه ی سخت گیرانه ای از اسلام را به نظام دانشگاهی آلمان وارد کنند. به عنوان مثال، در توبینگن سه استادی که در دانشکده مشغول به تدریس خواهند شد(این تعداد نهایتا به شش نفر افزایش خواهد یافت) باید رضایت انجمن مشاوره ای اسلامی ای را به دست می آوردند که اعضای آن مسلمانانی متعصب بودند. به طورِِ مثال، عمر حمدان (یکی از این اساتید که سنی مذهب است) می گوید تحلیل  انتقادی‌ای مانند این که آیا قرآن مسلمانان واقعا توسط خداوند نوشته شده است یا نه «کاملا خارج از بحث» است. آن دسته از افراد که با مراکز اسلامی مخالفت می کنند، با اشاره به تبعیض ایجاد شده بین اسلام و مسیحیت، می گویند باید بین متن و مفسر دروس اسلامی فاصله ای وجود داشته باشد، درست مثل همان روشی که در تدریس مسیحیت در دانشگاه های آلمانی استفاده می گردد.  

 

منتقدان از این مساله نیز بیم دارند که گروه های محافظه کار اسلامی تلاش خواهند کرد بر آموزش و تحقیقات انجام شده در این مرکز اسلامی نیز تاثیرگذار باشند. در هیئت مشاوره ی مرکز توبینگن تنها دو کارشناس مستقل وجود دارد. پنج نفر دیگر به اتحادیه ی ترکی – اسلامیِ امور اسلامی (DITIB) تعلق دارند، که در واقع یکی از شاخه های دولت ترکیه می باشد.  رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، از اتحادیه ی  DITIB به منظور به دست گرفتن کنترل بیش از 900 مسجد در آلمان و جلوگیری از یکپارچه شدن مهاجرین ترک با جامعه ی آلمان استفاده می کند. اردوغان بر این باور است که یکپارچه سازی مسلمانان با جامعه ای غیر اسلامی جنایت علیه بشریت است. اردوغان، در خلال جلسه ای که در فوریه ی 2013 با هانس پیتر فردریج (وزیر امور داخلی آلمان) داشت، اظهار کرد که پافشاری برلین بر این امر که مهاجرین ترکی که می‌خواهند در آلمان ساکن شوند می‌بایست با جامعه ی آلمان یکپارچه شده و زبان آلمانی را یاد بگیرند، تجاوز به حقوق انسانی است.

 

شاوان وزیر آموزش آلمان گفته است که اعتماد زیادی به مراکز اسلامی جدید دارد، و امیدوار است که این مراکز «به پیشرفت الهیات اسلامی کمک بیشتری کنند». توماس راشل (دستیار خانم شاوان در وزارت آموزش) گفته است که افزایش مراکز اسلامی در آلمان که از بودجه ی کشور استفاده می کنند «پیشرفتی تاریخی است که قابل مقایسه با ظهور الهیات مسیحیت پروتستان بعد از اصلاحات 500 سال قبل می باشد». طبق گفته های او «الهیات اسلامی به طور اساسی در دانشگاه های آلمان، و در نتیجه در جامعه ی آلمان استقرار پیدا خواهد کرد.»

 

نویسنده: سورن کرن همکار ارشد در موسسه ی نیویورکی گیت استون است. در ضمن، او همکار ارشد سیاست های اروپایی در گروه مطالعات استراتژیک ((Grupo de Estudios Estrategicos) واقع در شهر مادرید می باشد.

 

منبع

 
منتقدین معتقدند چنین تلاش هایی جهت ایجاد «اسلامی اروپایی» خام و گمراه کننده است، و تنها به ترویج خط فکری ایده ئولوژی مذهبی و سیاسی کمک می کند که به طور ذاتی مخالف تمامی جنبه های شیوه ی زندگی اروپایی است.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.