سفری چند روزه به دیار مردمان اهل حق

مطرودند یا منزوی، شیعه‌اند یا غیر شیعه و ده‌ها سؤال و ابهام درباره اهل حق ایران، آنان را به گروه‌های مذهبی ناشناخته و رازآلود ترسیم کرده است. برای کنار زدن این پرده‌های ابهام‌افزا و شک‌برانگیز، باید راهی دیارشان شد. این‌جا کرمانشاه است، دیار مردمان اهل حق. به همراه گروهی از اساتید و دانشجویان دانشگاه ادیان و مذاهب قم رهسپار استان کرمانشاه شدیم.

 

باید گفت تنها استان کرمانشاه محل سکونت این دسته از هم‌وطنان‌مان نیست. اما مهم‌ترین شهرها و روستاهای اهل حق در این استان قرار دارد. لرستان، آذربایجان شرقی و غربی، مازندران و حتی تهران از نقاطی هستند که می‌توان نشانی از اهل حق در آن‌جا یافت.

شناسایی اهل حق از روی چهره بسیار آسان است. اکثر قریب به اتفاق آنان به اتکای موازین شرعی خودشان هرگز شارب‌هایشان را نمی‌تراشند و چنین کاری به عنوان گناهی بزرگ مطرح است. اما با آن‌ها به صحبت مشغول شوی، عشق به مولا علی (ع) حرف اول و آخرشان است. استعمال دخانیات هم در میان همه فرقه‌ها ممنوع است.

بیست کیلومتری شهر صحنه در منطقه تاریخی دینور، روستایی به نام جیحون‌آباد در حاشیه جاده آرمیده است. جیحون‌آباد مدفن و مزار چند نفر از بزرگان اهل حق است. شاه حیاس یکی از سران یازده‌ فرقه اهل حق است. وارد مجموعه که می‌شویم جوانی با ریش و سبیل انبوه و کلاهی ساده بر سر با لباس کردی به عنوان متولی مجموعه به استقبال‌مان می‌آید. این اولین برخورد ما یکی از منسوبان به اهل حق است. مجموعه مزار شاه حیاس شامل دو مقبره مستقل با سه گنبد مخروطی است که مزار سه نفر از بزرگان اهل حق در آن‌ها قرار دارد. یکی از این سه نفر همان شاه حیاس است. برای رسیدن به این مقبره‌ها باید کفش از پا درآورد و پس از گذشتن از حیاط به محل مقبره‌ها رسید. در آوردن کفش در مراکز مذهبی شیعه و غیر شیعی رایج و نشانه حرمت نهادن به آن مکان است اما در مقابر اهل حق باید کفش‌ها را پیش از ورود به حیاط از پا درآورد.

در کنار این مقبره‌ها و البته به دلیل کوهستانی بودن منطقه، با بالا رفتن از چند پله می‌شد وارد «جمع‌خانه» یا بنا به نوشته خودشان «جم‌خانه» شد. جمع‌خانه عبارت بود از یک اتاق ساده و معمولی با چند عکس از مولا علی(ع) و چند پارچه رشته شده آویزان به دیوار. به عبارتی جمع‌خانه به عنوان یک مکان عبادی تفاوتی حتی با یک اتاق خانه‌ای روستایی نداشت در حالی که مسجد به عنوان مکان عبادت مسلمانان دارای معماری و ویژگی‌های ظاهری خاص و متمایز کننده خودش است.

جوان متولی با تواضعی خاص وارد جمع‌خانه شد و با همان تواضع به سؤالات اساتید و دانشجویان در حد اطلاعات خودش جواب داد. جوان از مزاحمت‌هایی که مکتبی‌ها (گروهی منفک شده از شاه حیاسی‌ها) برایشان ایجاد کرده‌اند و تیراندازی از کوه‌های اطراف به سمت مزار شاه حیاس صحبت کرد. اولین شبهه درباره اهل حق در همان جلسه کوتاه برطرف شد. عموم مردم اهل حق را با عنوان «علی‌اللهی» می‌شناسند. یعنی امام علی(ع) همان خداست یا مقام خدایی دارد ولی جوان متولی توضیح داد که «ما چنین اعتقادی نداریم بلکه جلوه‌ای از ذات الهی در وجود امام علی(ع)‌ متجلی شده است». البته ادامه داد که این جلوه ذات الهی در طول تاریخ در وجود افراد دیگری تجلی پیدا می‌کند. این همان عقیده «حلول» یا «دون به دون» است.

صحبت‌ها که تمام شد، به زیارت مقبره شاه حیاس رفتیم و بعد هم خداحافظی کردیم و رهسپار روستای گره‌بان در اطراف شهر هرسین کرمانشاه شدیم. روستا به روستا از میان کوه و تپه و دره گذشتیم و حتی بخشی از راه را با پای پیاده طی کردیم. نزدیک غروب بود که کم کم شکل و شمایل روستای گره‌بان از دور نمایان شد. تو گویی از میان روستاهای خاک گرفته و فقرزده ناگهان وارد یک منطقه رؤیایی توریستی شدیم. ساختمان‌هایی به سبک معماری اروپا و عمارتی تقریباً‌ منطبق با دانشگاه سوربون و فضای سبزی هم‌چون باغ‌های لردهای انگلیسی. اینجا روستای گره‌بان مدفن یکی از سران اهل حق و مجموعه‌ای که در اطراف آن برای پذیرایی از میهمانان و زائران بنا شده است. در ورودی بسیار بزرگ و فلزی است. وارد مجموعه که شدیم، بعد از گذشتن از دو سه ساختمان ویلایی با سقف شیروانی، به ساختمان‌های اصلی مجموعه رسیدیم. ساختمانی شبیه دانشگاه سوربون فرانسه که در مقابلش بلواری شکیل و زیبا به طول حدود دویست متر قرار داشت که به پله منتهی می‌شد. بالای پله‌ها هم مزار خان آتش یکی از بزرگان طریقت مشعشعی قرار داشت. خان آتش همان کسی است که به پیروانش دستور اقامه نماز داده بود و حتماً می‌دانید که اغلب اهل حق به نماز اعتقادی ندارند و به جای آن، نیاز به جای می‌آورند که عبارت است از ادای نذر.

در اطراف ساختمان شبیه دانشگاه سوربون هم حسینیه که کاربری جمع‌خانه هم دارد، و اجاق معروف به اجاق آتش‌بگی قرار دارد. رهبری فرقه مشعشعیه به عهده آقا سید نظام‌الدین مشعشعی است که هم‌اکنون ساکن تهران است و معمولاً کم‌تر کسی می‌تواند با ایشان دیدار داشته باشد.

چون غروب آفتاب نزدیک بود، دوستان دوربین به دست سریع دست به کار شدند و تا توانستند از مجموعه عکس انداختند. بعد هم همگی وارد حسینیه شدیم. سید حبیب آقازاده مدیر مجموعه و نماینده مشعشعی‌ها، شخصی بود ترک‌زبان با لباسی مثل خدمه روستا. بعد از رد و بدل شدن تعارفات اولیه، اساتید از سید حبیب آقازاده خواستند که توضیحی درباره طریقت و آداب و عقایدشان بدهد.کم کم دوستان سؤالاتی کردند و ایشان هم گرچه به اجمال جواب داد. در خلال صحبت هم پذیرایی با چای انجام می‌شد و دوستی که چای رو توزیع می‌کرد، با هر بار خم شدن برای گذاشتن نعلبکی و استکان یک یا علی می‌گفت.

جواب‌های آقای آقازاده نشان دهنده یک قرابت میان عقاید اهل حق و شیعه بود. اعتقاد به امام زمان(عج) به عنوان کسی که روزی جلوه ذات الهی در ایشان حلول خواهد کرد و امثال این اعتقادات. به گفته آقازاده، مشعشعی‌ها دنبال‌رو مشعشعیانی هستند که قبل از صفویه حکومتی شیعی در بخشی‌هایی از ایران و عراق تشکیل دادند.

آقازاده می‌گفت یکی از نشانه‌های علوی‌ها داشتن اجاق بود که مراسم‌های خودشان را در آن‌جا برگزار می‌کردند و هم مسائل سری خودشان را در همین اجاق‌ها مطرح می‌کردند. در ورودی آبادی‌هایشان پنج درخت به نشانه پنج تن می‌کاشتند. شارب گذاشتن هم از همان دوره به عنوان نشانه علوی‌ها باقی مانده. این مجموعه اجاق آتش‌بگی هم از دوره نادرشاه برپا بوده است.

به گفته آقازاده زنان اجازه حضور در مراسم جمع را ندارند. آقازاده می‌گفت ده‌ها هزار نفر در ایام عاشورا و تاسوعا به این‌جا می‌آیند. آیین سرسپردگی هم مدت‌هاست که در این طریقت انجام نمی‌شود.

در همان‌جا بود که معلوم شد از سراسر کشور پیروان این طریقت به این‌جا میان و برای ده روز به عنوان خادم افتخاری خدمت می‌کنند و برمی‌گردند.

بعد از بازدید از اجاق آتش‌بگی و مزار خان آتش، مجموعه را ترک کردیم.

مقصد بعدی در دومین روز سفر، بازدید از مزار بابا یادگار از دیگر بزرگان اهل حق بود. مزار بابا یادگار در روستای «بان زرده» شهر کرند یا همان دالاهو قرار دارد. بعد از طی مسافتی طولانی در دل کوه، در کنار زیارتگاه داود کوسَوار از بزرگان اهل حق متوقف شدیم تا بقیه راه را با خودروهای سبک ولی قدرتی مثل نیسان و تویوتا طی کنیم. البته بعضی از دوستان این مسیر را با پای پیاده طی کردند که نیم ساعتی زمان می‌برد. بر فراز کوه دالاهو، مجموعه مزار بابا یادگار و یکی دو تن دیگر از بزرگان اهل حق مثل سید درویش، مصطفی دودان و آفتاب شریف،‌ به علاوه هفت تن، چهل تن، جمع‌خانه و چشمه غسلان و چشمه هانیتا و … قرار دارد. چهل تن و هفت ظاهراً محل عبادت و ذکر بابا یادگار بوده است. گفته می‌شود که بابا یادگار از مریدان سلطان اسحاق بنیان‌گذار اهل حق بوده که برای تبلیغ این آیین به هندوستان سفر کرده و در همان‌جا کشته شده است.

تکه چوبی قدیمی که مربوط به درب قدیمی مزار بابا یادگار است در این‌جا نگه‌داری می‌شود که روی آن عبارت علی ولی الله نقش بسته است. جمع‌خانه مجموعه هم مثل دیگر جمع‌خانه‌ها عبارت بود از یک اتاق بزرگ با ساختمانی جدید به علاوه چند نماد و نشان اهل حق بر در و دیوار.

چشمه غسلان هم به عقیده مردم توسط بابا یادگار حفر شده است. مردم برای پی بردن به پذیرش یا عدم پذیرش نذرشان به کنار چشمه می‌آیند و ظرف آبی را داخل چشمه می‌اندازند. اگر ظرف داخل آب فرو برود نذرشان پذیرفته شده و اگر روی آب بماند، نذرشان پذیرفته نشده است.

این روستا به هیروشیمای کوچک معروف است چرا که تنها چند روز پس از پایان جنگ، بمباران شیمیایی شد و با توجه به شرایط جنگی منطقه، هیچ‌کدام از مردم روستا نتوانستند منطقه آلوده را ترک کنند.

مقصد بعدی، روستای توت‌شامی بود. باز هم جاده‌های پر پیچ و خم و روستاهای بسیاری را پشت سر گذاشتیم. نزدیک غروب از یکی از غارهای مقدس اهل حق که کنار جاده قرار داشت، بازدید کردیم. هوا تاریک شده بود که وارد روستای توت‌شامی شدیم. روستای توت‌شامی محل اقامت «نصرالدین حیدری» بزرگ خاندان حیدری است. نصرالدین حیدری در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی به دیدار امام خمینی (ره) رفت و امام خمینی(ره) جمله تاریخی خود در مورد اهل حق را در این دیدار به زبان آورد.

متأسفانه نصرالدین حیدری در منزل نبود و ظاهراً به تهران رفته بود. اما پسر ایشان از ما به گرمی استقبال کرد. منزلی روستایی اما استوار و بزرگ که شباهت زیادی به موزه داشت، از آثار مربوط به اهل حق گرفته تا عکس و ظروف قدیمی و شمشیر و …

پسر نصرالدین تحصیلات دانشگاهی داشت و فارسی را سلیس و روان صحبت می‌کرد. البته از هرگونه پاسخ‌گویی به سؤالات طفره می‌رفت و ضیق وقت و کاستی احتمالی در پاسخ‌ها را دلیل آورد. اما شماره تماس دو سه نفر از محققین و صاحب‌نظران این طریقت را به اساتید همراه داد تا سر فرصت تماس بگیرند و هرچه می‌خواهند بپرسند و جواب بگیرند. در ضمن آمادگی‌اش را هم برای همکاری با دانشگاه برای معرفی بهتر طریقت اهل حق اعلام کرد.

روز دوم نیز به پایان رسید. برنامه روز سوم بازدید از آرامگاه سلطان صحاک بنیان‌گذار اهل حق بود. برای رسیدن به آرامگاه سلطان صحاک باید رهسپار شهر پاوه در شمال استان کرمانشاه شد. از آن‌جا نیز باید در مسیر جاده نوسود نزدیک مرز ایران عراق، وارد یک فرعی پرپیچ و خم، خاکی، پرشیب و خطرناک شد تا به مزار سلطان صحاک در روستای پردیور رسید.

آرامگاه در یک مجموعه شامل اقامتگاه زائران، جمع‌خانه، فروشگاه محصولات دینی اهل حق، کشتارگاه نذورات و … قرار گرفته است. در روزهای تعطیل و مناسبت‌های دینی بازدیدکنندگان بسیاری راهی این‌جا می‌شوند. اهدای خروس به عنوان نذر از اعمال جالب توجه رایج در این مجموعه است. مجموعه شلوغ بود و از محل جمع‌خانه هم به عنوان محل استراحت استفاده می‌شد. چند جوان با لباس‌هایی یک دست سفید و کلاهی بر سر و تنبور به دست در محل حضور داشتند که برای گروه برنامه‌ای هم اجرا کردند. در طول راه با دو زن روستایی بی‌حجاب مواجه شدیم که با پای پیاده و برهنه به سمت آرامگاه حرکت می‌کردند. وقتی دلیل این کار را پرسیدیم، گفتند که به یاد اسیری حضرت زینب(س) و معجر برداشتن از سر آن حضرت این کار را انجام می‌دهیم. در داخل جمع‌خانه، شجره‌نامه سلطان صحاک را به صورت کاشی‌کاری نصب کرده بودند.

خود مزار سلطان صحاک در انتهای مجموعه قرار داشت. مقبره‌ای کوچک با دو گنبد که برای ورود به آن باید سر خم می‌کردیم که نمادی از تواضع به شمار می‌آید. قبر سلطان بالاتر از سطح زمین و حدوداً یک متر ارتفاع داشت. کنار قبر و روی زمین سنگی قرار داشت به اعتقاد آنان در حکم حجرالاسود است. سنگی آسمانی و دارای قداست است. گرچه به ظاهر با سنگ‌های دیگر تفاوتی نداشت و نمونه آن فراوان یافت می‌شود. زائران با احترام خاصی با پای برهنه وارد محوطه می‌شدند و هنگام خروج به مقبره پشت نمی‌کردند. زیرزمین جمع‌خانه اختصاص به آشپزخانه و ذبح خروس‌های نذری داشت و چندین زن و دختر مشغول ذبح، پر کردن و طبخ خروس‌های نذری بودند. خروس‌هایی که شاید برخی از آن‌ها از همین وانت پارک شده مقابل درب ورودی خریداری شده بود. وانتی برای فروش خروس نذری. از این‌ها گذشته رفتار عموم مردم متواضعانه و محترمانه بود. مردم از این که کسی غیر از خودشان را می‌دیدند که مشتاقانه در پی جست‌وجو و دانستن است خوشحال می‌شدند.

اهل حق، سلطان صحاک را بنیان‌گذار اهل حق و از نسل امام کاظم (ع) می‌دانند. او اواخر قرن هفتم هجری در سلیمانیه عراق به دنیا آمده و به دلیل اختلاف با برادرانش بر سر جانشینی پدر که رئیس قادریان بود، به کردستان ایران گریخت. سخنان سلطان صحاک در کتابی به نام سرانجام به زبان کردی گرد آمده است. سلطان صحاک به هفت خاندان از سادات اجازه سرسپردگی داد که این تعداد هم‌اکنون به یازده خاندان رسیده است.

بازدید از مراکز متعلق به اهل حق با بازدید از مزار سلطان صحاک به پایان رسید. بازدید از معبد آناهیتا، دیدار با امام جمعه شهر پاوه و استاندار این شهر و بازدید از طاق بستان و بیستون و مزار ابودجانه از صحابه پیامبر(ص) هم از بخش‌های دیگر این سفر بود که به دلیل این که این که ارتباط مستقیمی با اهل حق نداشت، از توضیح درباره آن‌ها خودداری کردم.
مطرودند یا منزوی، شیعه‌اند یا غیر شیعه و ده‌ها سؤال و ابهام درباره اهل حق ایران، آنان را به گروه‌های مذهبی ناشناخته و رازآلود ترسیم کرده است. برای کنار زدن این پرده‌های ابهام‌افزا و شک‌برانگیز، باید راهی دیارشان شد. این‌جا کرمانشاه است، دیار مردمان اهل حق. به همراه گروهی از اساتید و دانشجویان دانشگاه ادیان و مذاهب قم رهسپار استان کرمانشاه شدیم.داود بهلولی

مطالب مرتبط
منتشرشده: 32
  1. AMIR

    یاهوسلام برتمام مردمان شریف اهل حقاین پیاموبرای تمام اونهایی که فکرهاونظریه های بد درباره ی مردمان اهل حق دارند.زمانیکه خود امام خمینی درباره مردمان اهل حق میگویند:کاش من هم میتوانستم یکروز مانند مردم شریف اهل حق باشم حتما به موضوعی پیبرده که چنین سخنی گفته است لطفا درست قضاوت کنید.

  2. از یاران

    با علی از دوستان میخوام یه بار از دید من اهل حق نگاه کنن وبعد قضاوت های بی انصافانه کننمن دینم اهل حق هست و به خاطر رفتارهایی که تو جامعه باهام میشه حس میکنم هیچ تعلقی به این مملکت ندارم حس غریب بودن میکنم وقتی به خاطر دینم وقضاوت نادرست وبراساس یه سری دروغ که همیشه درباره ی من اهل حق بوده از جمع دوستام ترد میشم،تو دانشگاه به طور مستقیم توسط استاد دینم مورد تمسخر قرار میگیره ولی باید یه رسم ادب سکوت کنم ،واسه استخدام باید هویت اصلی خودمو به اسرار منکر شم ونهایتن ردصلاحیت به خاطر دین و بیکار بمونم،تو جامعه بهم مارک کافر بودن بزن باوجود اینکه تو دلم پراز عشق به خداست،باید رودلم وعشقم پابزارم چون دینم دین کافر معرفی شده و کسی حاظر نیست عروس کافر داشته باشه کاشکی یکم انصاف داشتیت شماهایی که ندونسته من اهل حقو مورد انتقاد قرار میدیدکاشکی………………

    1. با سلام
      یاحق برادر گرامی منم اهل حقم افتخار هم میکنم که اهل حق هستم بزرگترین مشکل ما این است که متاسفانه راه ما تبلیغ نمیشه اگه مثل دین شیعه که دین خودمون هم هست تبلیغ وپشت کار داشت الان حداقل ۶۰ درصد مردم دنیا اهل حق میشد به امید روزی که همه مردم دنیا بخصوص خیلی از نادان هایی که مارا علی اللهی میدانند به اشتباه خود پی ببرن یامولا

  3. شیعه ی علی

    بنابه نظرتمامی علماشیعه کسانی که به حلول وتناسخ معتقداندوهمجنینکسانی که یکی یاهمه ی اهل بیت رازیادازحدبالا بورد واصتلاحادرحقشانغلو کنداز کفار محسوب می شودبرای تنویر افکار عمومی از مظلوم نمای این گروه منحرف رجوع شودبهداستان علی(ع)وحسن بصری(سرکرده ی این گروه)وبرائت جستن علی ازاوورجوع سود به نهج البلاغه آنجا که مولا فومودند دوگروه درراه منهلاک می گردند آنهای که مرا یابیش از اندازه بالا می ورند یا بیش ازاندازه پاین می آورنداصل دوستاری علی(ع) که نمی تواند مانع انحراف آنها شود کما این که خیلی ها خداراعبادتمی کنند ومنحرف اند این گروه در دین ومرام شیعه بدعت گزاری کردند ومراسم های مخصوص به خود را دارند بدوناین که برای این مراسم ها دلیلی حدیثی ویا آیه ی بیاورنددرضمن این هاقرآن ماراقبول ندارند وآن راتحریف شده می دانند ومعتقد اند قران واقعی بهنام قران زرده در نزد انان استآن ها کافر اند به دلایلی که ذکر شد وهمجنین محکمترین دلیل این که آن ها به کلمه ی توحید یعنی لاالااله الله ایمان ندارند چون معتقد به حلول وتناسخ روح هستندبرادران و خواهران به جای بهانه گیری ومظلوم نمای حقیقت را قبول کرده وبه راه درست بیائید

    1. یار

      آقای محترم اگر تو زبان گفتاری یک سرخ پوست و یا هر زبان دیگر را نمیفهمی دلیل نمیشود که آن زبان وجود ندارد و یا پایین تر از زبان توست. باید زحمت آموختن و زندگی با آن زبان را در حد یک نسل به خودت هموار کنی تا تازه بتوانی در مورد آن نظر بدی. تو و یا امثال تو بدون اینکه درکی از موضوعات داشته باشید به راحتی آیینی به گرانبهایی یارسان را رد کرده و یا زیر سوال میبرید. آیا این قدرت بیان و رد کردن آیین را در صورت اقلیت بودنت را هم داشتی؟
      خدمت عاقلان و متفکران اصلی که بخواهند در این موضوع یا چنین موضوعاتی غور کنند عرض کنم که درک کردن هر دین و مرام و جهان بینی نیاز به تسلط بر چهارچوب منطق و اصول فلسفی حاکم بر آن را دارد. به عنوان نمونه از دیدگاه و فلسفه دین بودایی ممکن است دین مسیحیت و یهودی و…. کاملا بی اساس باشد و قطعا دین اسلام نیز از دیدگاه و فلسفه یارسان کاملا بی اساس و غیر منطقی است اما نکته مهم این است که راه کمال و وارستگی برای رسیدن به خالق در جهان به هر اسمی و هر منطقی باشد اگر پیرو راستین باشی، درست است.
      چشمت را باز کن که در خود فریفتگی دچار شده ای.
      از دیدگاه تو تجلی حق نادرست و غلو کردنه اما از دیدگاه یارسان از اصول اعتقادی جهانبینی است. کوتاه بینان درک نمیکنند باری از بچه ای که درکودکستان شریعت تحصیل علم میکند نباید انتظار درک حقایق خلقت را داشت و قطعا صلاحیت صحبت و اظهار نظر در مورد علوم رهرو حقی که به حقیقت بسیار نزدیک شده است را ندارد. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

      1. با سلام:آقای یار!! شماطی چه مراحلی کودکستان شریعت را طی کرده ای الان به حقیقت رسیده ای!وبجایی رسیده ای قطعا باید کار مسیحا را هم انجام دهی !قطعا کسی که ادعای حقیقت میکند وخود را بی نیاز از شریعت میداند بایدبه قول ان شاعرعارف آنچه نادیدنی است راببینند! دوست عزیز آیا شما دراین مرحله هستید?اگر هستید آدرس بده تا فردا بیایم واز کرامات شما سیراب گردیم.ایها الناس منطق حکم میکند ما در باره دینمان ,مذهبمان هرچه میخواهد باشد تحقیق کنیم تعصبات کور کورانه را کنار بگذاریم از روستای کوچکمان بیرون بیاییم وبدانیم جهان خدا خیلی بزرگ است مثل بت پرستان عصر جاهلیت نباشیم که درمقابله با حضرت محمد پیامبر ۱۵۰۰میلیون نفرعصر کنونی می گفتند محمد(ص)میگوید ازدین آبا واجدادی بیرون بیایید ,درعصر جاهلیت بت پرستان میگفتند پیامبر باید ازجنس فرشتگان باشد حال آنکه محمد مثل ما یک انسان است.دوست عزیز شما از کودکستان شریعت چه میدانی که بدون گذر از آن ویاد گرفتن الفبای شریعت ادعای حقیقت میکنی! عقلا کسی که اصول شریعت رانداند واجبات حداقلی طی نکرده باشد چگونه میخواهد خود رابه حقیقت برساند!عزیزان از این توهمات بیاین بیرون !کسی تا واجبات شرعی را انجام ندهد ودرتمام امورات شرعی شامل فروعات شرعی را خالصانه وبدون ریا انجام ندهد شمس تبریزی را پیدا نخواهد کرد که به حقیقتش برساند اصولا با هفته یکبار جمع خانه رفتن وسالی سه روز, روزه گرفتن وخروسی را ذبح کردن خدا وکیلی خودتان قضاوت کنید…بنده خود را میگویم نماز هایمان وتمام سی روز رمضان وخمس زکات همه را ادامیکنیم بعضی ساله سه ماه هم درسال روزه وعبادت میکنیم اندر خم یک کوچه ایم حالا دوستانی می خواهند تا لنگه ظهر بخوابند وطعم تشنگی تابستانهای گرم رمضان را نچشند بگویند ما در دانشگاه حقیقتیم وشما در کودکستان شریعت.دوستان قصد فخر فروشی راندارم تا عمری هست وخداوند اختیاری به ما داده بیاییم کودکستان شریعت را طی کنیم وبدانید در دل این کودکستان شریعت مولانا, شمس تبریزی ,حافظ ,وسید علی قاضی علامه طباطبایی,ریاضیدان عارف چون حسن زاده آملیها,فهد حلیها پدید میآیند در ضمن از دوستان عزیز میخواهم از توهین به اعتقادات دیگرا بپرهیزندوما شما عزیزا اهل حق را از خود می دانیم

  4. انوشه

    هو اول اخر یار امروز از زیارت حضرت سلطان سحاک برگشتم تا تابستون که دوباره میرم لحظه شماری میکنم.برای شما که درمورد دین ما اینجور فکر میکنید از ته دل متاسفم یه روزی به این اشتباه تون پی میبرید.فکر نکنید هرکه دروغ میگه!هرکه الکی واسه خودنمایی نماز میخونه!غیبت میکنه!گناه کنه مسلمون هستش!من اهل حقم مهم اینه که توحید رو قبول دارم پس مسلمانم نه من به نظرم اصل مسلمان دین اهل حق یا حق..پناه همه ی شما به سلطان سحاک.یاعلی

  5. یارسان

    آقای شیعه ی علی، اطلاعات شما در مورد یارسان بسیار ناقص است. قرآن زرده فقط برای مشعشعی ها مطرح است و ربطی به دیگر فرق ندارد. مابقی فرق کتاب خودشان را دارند و در کل هم یارسان از اسلام جداست. اگر امان می دهید و همه مان را قتل عام نمی کنید ما هم خودمان را یعه نمی نامیم. اگر فکر می کنید ما دین ما را تحریف کرده ایم دستکم آزاده باشید و بگذارید ما هم اعتقاداتمان را مطرح کنید. مطمئن باید برای هر دو دین اینطور بهتر است.

    1. نرگس محمدیان

      باسلام اینجانب خود شیعه هستم اما متاسفانه درروستای جیحون آباد زندگی میکنیم خواستم به عرض برسونم که همین عده که خودشونو متولی و مرشد شاه حیاس معرفی کردن یه گندهایی تو همون جمع خانه میزنن که عرش خدارو به لرزه میارن و یه مردی رو میپرستن به اسم … که به کنیز خودش به اسم … تجاوز کرد و همچنین چند جوان و پیرزن که درمقابل ظلم ها و کثافت کاری هایش اعتراض کردند به شهادت رساند و خونشان هم پایمال شد چون توی مملکت پارتی داره
      من به عنوان یه یه بنده ی حقیر از خدامیخوام نسلشون نابود بشه اینا ازیزید لجن ترن
      گول حرفاشونو نخورید شنونده باید عاقل باشد

      1. ارمن

        خانوم نرگس محمدی باسلام
        لطفا انصاف داشته باشین همین انسانهایی که شما از یزید بدتر میدانید شما وامسال شما سر سفره شان دارین امرار معاش میکنین اگه خودت آگاه نیستی پدر ومادر وبزرگان شما خوب میدانن روستای جیحون آباد سند ملکی خاندان شاه حیاس بوده وشما به آبخورها معروفین تو ذات ما ایرانیها اینه که حرمت سفره رو باید نگه داشت ولی شما نمک میخورین و نمک دان هم میشکنین ودر مقام شما هم نیست که در مورد آئین یارسان اظهار نظر کنید

      2. طرفدار حق

        خانم نرگس محمدی اثبات شد که طرفداران اسلام امروزی یزیدند یا اهل حقها من منکر حرفهای حضرتعالیه نیستم ولی ایا شما خودتان با اون کنیز صحبت کردین ازاسلام ببراتون بگم امروز داعش جهاد نکاح راه انداخته ادعااینها مکر اسلام نیست اهل تشیع خودتون صیغه موقت را یعنی به دید یک شئ وکالا به زن نگاه میکنید دست اندر کارن خودتون هم که دکل نفت را به اون عظمت قورت میدن ضمنا در دین شما نفرین در کدام ایه قران هست خوب این پارتیهای ایشون کین همانگونه که در دین خود شما زندیق وبی دین وجود دارد در دیین مقدس اهل حق نیز وجود دارد ولی هیچ وقت اگه بنده خدا باشید به دیگران توهین نمی کنید انسان اعمال خودش شرط میباشد واقلیت را نمیتوان به اکثریت ربط داد

      3. جنگ هفتاد و ملت همه راعذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

      4. خانوم نرگس اگه ینفر ب دینتون توهین کنه چ حالی بهتون دست میده شما اصلا حق ندارید درمورده دین هرکس نظر بدین همانطور ک اهل حق ها بادین شما کاری ندارن یکم درست صحبت کردن چیزه بدی نیست

      5. اول واخر یا خاوندکار
        دوست عزیز تو اگه مسلمونی باید بدونی هر کسی رو توی قبر خودش میزارن.مگه شما مسلمونا همتون نماز میخونین و روزه میگیرین یا حجاب رعایت میکنین؟دوست عزیز چرا همه رو بد میکنی
        ار تف تو ذات اون کسی ک ب پیرزن رحم نکرده یا ب کنیز خونش تجاوز کرده.حالا بگو ببینم تموم اون رابطه های نامشروعی ک هموطنان انجام دادن و مسلمونن بخشیده شد.لز این چیزا همه جا هستش.
        دوست عزیز تو چرا از جنایت بزرگی ک خودتون انجام دادین و یکی از باارزش ترین شخص های جامعه اهل حق رو ب شهادت رسوندین نمیگ؟
        خدای حضرت محمد و خدای حضرت علی و خدای مسیح از کمر کسی بزنه ک میخوا اهل حق رو اونجوری ک نیست نشون بده حتی اگه من باشم
        درپناه حق

      6. یزید تویی . جنایت دنیا رو میکنی نماز میخونی بعد میگی مسلمانم

    2. مهدی

      کسی حق قتل عام ندارد و اساسا امامیه چنین کاری را نکرده و نمیکند.اما ما هم میخواستیم بدانیم شما واقعا مسلمان هستین یا خیر که شما گفتید خیر و تکلیف را مشخص کردید.

  6. سالار

    سلام بر همه ی مردم شریف یارسان که با عث افتخارم هستن من با سر بلندی میگم که اهل حقم هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند بنابراین ای مردم یارسان قدر دینتون رو بدونید سبیل هاتون رانزنید از حرف های این و اون نترسید چون اگر انسان آدمیت داشته باشه باید به عقاید دیگران احترام بزاره و اون رو آنطوری که هستن دو ست داشته باشه به قول امام خمینی کاش من یکی از این مردم شریف بودم در مقام دین ما همین و بس یا علی

  7. افسانه

    با سلام به همی مردم خوب ایران من به خودم و همی احل حق و دین حق و حقیقت افتخار میکنم با سپاس

  8. سلام
    من یک شیعه هستم و عاشق ائمه به خصوص حضرت علی (ع)
    به نظر من همه ادیان و مذاهب که یگانگی خدارو قبول دارن و به دستورت خدا مبنی بر عدالت شرافت انسانیت و خیلی چیزهای دیگه که مارو هدایت میکنه برای درست زندگی کردن محترم هستند.درواقع هدف همه پیامبران و ائمه همین بوده.این رو هم قبول دارم که توی همه ادیان و مذاهب کسانی هستند که میخوان با رفتار غلط شون دین رو بد جلوه بدن.اما این ما هستیم که باید هوشیار باشیم و اجازه این کارو ندیم .شیعه و اهل حق و….نداره.هرکسی خودش باید درست زندگی کنه و راه درست رو انتخاب کنه.

  9. سلام خانم محمدی درباره عایشه و عروس حضرت محمد تحقیق کن

  10. بنده خدا و يك اهل حق كوچك

    درود بر تمام ره پویان راه راستی و پاکی . هدف تمام بزرگان در ادیان از ابتدا تا کنون هدایت انسانها به همان راه راستی و پاکی است . و ذات حضرت دوست آنقدر مهربان است که به همه ما با زبان و درصد لیافتمان راهی را می نماید که از آن طریق به سوی کمال و به سویش برسیم زیبایی جهان به همین گونه گون بودنش است . و زیبایی حضرتش در این است که حتی گناهکاران را هم دوست دارد و می بخشد . قضاوت با اوست و حق تنبیه و تشویق هم تنها در لیاقت اوست . و اینکه چه انسانی بر چه انسان دیگر برتری دارد ؟ در کاسه معیار ما حد محاسبه ای نیست و از کجا پیدا که رهگذری که امروز از کنار من عبور می کند و من خواسته یا ناخواسته به او تنه می زنم و می آزارمش یکی از مقربان و بزرگان حضرت حق نباشد ؟ یار همواره باید عاشق یار باشد . در پناه مهر حضرت سلطان و التماس دعا ( یا علی )

  11. یکی از بنده های خدا

    با سلام خدمت تمامی دوستداران حقیقت-بنده اهل کرمانشاه هستم و دوستان اهل حق زیادی دارم. اگرچه همیشه با هم رابطه دوستانه و خوبی داریم ولی گاهی با برخی از دوستان علاقمند به حقیقت بحث های را انجام میدهیم- بدون شک اهل حق اسلام نیست ولی بشدت تحت تاثیر اسلام بخصوص تشیع قرار گرفته- تمامی دوستانی که نظر گذاشتن اول به این سوال پاسخ بدن که آیا دنبال دفاع از اعتقادات خود هستند یا دنبال حقیقت؟ اگر کسی دنبال دفاع از اعتقادات خود به هر وسیله و توجیحی هست بنده با تمام وجود مراتب احترام و ارادت قلبی خودمو به این دوستان اعلام میکنم و اهل حق به شمار میام چون احترام به عقاید دیگران ضروری است و نباید به از کسی تفتیش عقاید صورت بگیره (البته بیشتر انسان ها عقاید از پدران و مادران خود به ارث می برن)- عقاید هر کسی تا زمانی که تهاجمی نباشد و به دیگران ضرر نرساند محترم است. کما انکه داعش نمونه ای از اعتقادت تهاجمی است که با اسم مقدسات دینی و نام پیامبر رحمت برای کشتار مردم استفاده می نماید.
    اگر فردی هستید که حقیقت و ذات یک مسئله برای شما مهم هست ابتدا باید تعریفی از دین ارائه کنیم- دین چیست؟؟؟ مذهب چیست؟؟؟ بدون شک هر دینی چهارچوب و اسکلتی دارد و پشت هر اعتقاد ان باید اصلی وجود داشته باشد وگرنه ان دین بایل و خرافه خواهد بود. متاسفانه دوستان اهل حق به هیچ عنوان دارای وحدت در چهارچوب اعتقادات و مقدسات خود نیستند- یعنی هر فردی بسته به سابقه خانوادگی خود چیزی از دینش آگاهی دارد و در بسیاری از موارد بین چند نفر اهل حق تفاوت فاحشی دیده می شود. اجازه بدهید خاطره ای برای شما بازگو کنم- بنده در زمان دانشگاه با چندین تن از دوستان اهل حق اشنا بودم- یک شب بعد از بحثهای زیاد از سه نفر از آنها خواسته شد که یک برگه سفید و خودکار بردارند و به اتاق های جداگانه بروند و هر چه در مورد اصول دین خود و اعتقادت خود میدانند بنوبسند بعد از انجام این کار متوجه شدیم که اصول مورد پذیرش بین این سه نفر از اساس متفاوت و در تضاد است. متاسفانه در طول زمان بنا به هر دلیلی، اصول و چهارچوب اعتقادی دین اهل حق به خوبی گسترش و توسعه پیدا نکرده و مهجور مانده و یا فقط در اخیتار عده محدودی قرار گرفته است- بسیاری از دوستان اهل حق فقط اهل حق هستند چون تعصب دارند نه چون دلیلی دارند-شاید بزرگان دین همچین سادات اصلی بتوانند در مورد اصول و فلسفه اظهار نظر مناسبی نمیاند ولی مردمان عادی اکثرا هیچ درک صحیحی ندارند. باید به این نکته هم اشاره کرد که همواره در حق این عزیزان ناعدالتی های هم شده که نباید کتمان کرد- بسیاری از اهل حق ها داری استعداد بسیار بالا در زمینه علمی، هنری و . . . می باشند که شاید به دلیل تعصب و اعتقادات خود شکوفا نشده است- البته خوشبختانه در سال های اخیر این تبعیض ها کمتر شده است اگر کسی منکر کاهش تبعیض شود انصافا از دایره انصاف خارج گردیده است.در کل شاید بهتر از این دوستان به عنوان به یک فرقه مذهبی رسمی در کشور پذیرفته شوند. زیرا مباحثه در باب اعتقادات با افراد متعصب بیهوده و تنش افرین است- هیچ کس نمیتواند از دلاوری و بی باکی افراد اهل حق و نقش انها در امنیت کشور عزیزمان چشم پوشی کند- امیدوارم که روزی فضای مناسبی به دور از هرگونع غرض ورزی برای گفتگو در باره اهل حق و تمامی ادیان و اعتقادات در سطح کشور و جهان مهیا شود- بنده به عنوان یک شیعه محب علی و آل علی اروز میکنم امام زمان با امدنش همه را زیر یک پرچم مجتمع کند.

    1. با سلام خدمت شما دوست عزیز
      بنده خودم اهل حق هستم از ادب و رعایت اصول در گفتارتان از شما نهایت تشکر رو دارم.
      درود بر هر چه انسان با ادب و باشخصیته

  12. علی

    من یک شیعه هستم،یک شیعه به هیچ دین و فرقه ای توهین نمیکنه،در هر جایی خوب هست،بد هم هست،دلیل نمیشه همه رو با یه چوب زد،
    اهل حق مردمان اهل دلی هستند،باشد که همه رستگار شوند.

  13. درودخدابه زینب(ع)که هیچوقت بی حجاب نبودوازبی حجابهامتنفر

  14. سارا

    با درود
    من یه ایرانی هستم و مسلمان به اعتقاد بنده تمام ادیان به نوبه خود با یک هدف مشترک وپرستش خدا بنا شدند ولی در تمام دنیا عده ای تندرو با عقاید اشتباه خود و کارهای ناشایست نام و یاد خدا و یاران خالص را زیر سوال برده اند بزرگترین افتخار ما بندگی خداست همانگونه که در داستان موسی و شبان خواندیم بیانگر این است هر کس به طریقی صفت وصف تو گوید هیچکس بر دیگری برتری ندارد و همه انسانیم و انسان بودن و ماندن مشکل امیدوارم دین خدا که انسانیته با این صحبتها به حاشیه نرود حضرت علی برای تمام ما محترمند شیوه و روش زندگی ایشان سرلوحه همه مسلمانان هست کاش اصل ماجرا را فراموش نکنیم.

  15. این جماعت گمراه اهل باطل اند نه اهل حق حیف که عمرشان را در گمراهی به سر می برند قرآن بخوانند تا به اشتباهاتشان پی ببرند

    1. دوست عزیز کاش یه مقدار نظرات دیگر دوستان رو میخوندید بعد به خودتون اجازه توهین میدادید،اکثریت تذکر به این امر دادند ولی خب شما و امثال شما که خودشیفته و خودتون رو اهل درست میدانید مثال آب در هاون کوبیدن هستش
      حیف اون شیعه های اهل خدا که قراره شما هم فکر کنی همرده ایشان هستید و در صف نماز کنار هم باستید،همانا که واقعا شماها در هر دینی وجهه زیبای اون دین رو زیر سوال میبرید،از تمام عزیزان خواننده این پست عذرمیخوام بابت لحن صحبتم با این عالم توانا و همه چیز دان،بنده جارو کش زیر پای تمام عزیزان راهروی از هر دینی هستم و با افتخار اگه قبول باشه سگ درگاه حضرت سلطان

    2. مهدی

      دوست عزیز من خودم شیعه ۱۲ امامی هستم ولی لطفا به عقاید دیگران توهین نکن.من خودم هم در مورد مذهب اهل حق یقین به مسلمان بودنش ندارم ولی هر چی باشه انسان نباید به عقاید دیگران توهین کنه .این رو امام جعفر صادق به ما مگر یاد نداده؟

  16. M

    باسلام من یک شیعه هستم شما مگر نمیگویید ما به حضرت علی اعتقاد داریم حضرت علی به قرآن اعتقاد داشت پس چرا شماره به قرآن هیچ اعتقادی نداری

  17. M

    چه بگویم چیزی نگویم از گفتنم بهتر است زبان در دهان پاسبان سر است

  18. مهدی

    اسلام ۳ اصل به نام توحید نبوت و معاد داره و هر کس اون رو قبول نداشته باشه مسلمان محسوب نمیشه.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.