تحلیل فقهی و اجتماعی فتوای تحریم فیسبوک

آیا دربررسی «ادلّه شرعی حرمت فیس‌بوک»، حکم فیس‌بوک را مانند کتب ضلال می‌یابیم؟ آیا اگر کسی می‌تواند چنین فتوا دهد که استفاده از فیسبوک حرام است؟

آیت‌الله مکارم در پاسخ به پرسش دکتر زیباکلام درباره «ادلّه شرعی حرمت فیس‌بوک»، حکم فیس‌بوک را «درست مانند کتب ضلال» دانسته‌اند و به نکاتی چند اشاره کرده‌اند (اینجا). اما نکات مطرح شده، به جای اقناع مقلدانِ ایشان، پرسش‌های دیگری ایجاد می‌کند؛ در ادامه خواهیم دید که این فتوا هم از جهت فقهی و اجتهادی اشکالات مبنایی دارد و هم نتایج نادرستی به بار می‌آورد. وانگهی در این فتوا، تصویر درستی هم از فیس‌بوک ارائه نشده است. فیس‌بوک برخلاف تصور ایشان، «شهر بی در و دروازه»‌ای نیست و در هیچ جا اثبات نشده است که مفاسد آن بر فواید آن غلبه دارد. با مراجعه به خود فیس‌بوک هم می‌بینیم که نه تنها بسیاری از مقلدان، شاگردان و ارادتمندان ایرانی و غیر ایرانی ایشان در فیسبوک صفحه دارند، بلکه حتی ظاهرا دفتر ایشان نیز از اعضای فعال این «شهر» مجازی است.

 

 

ملاحظات اساسی این فتوا از نگاه فقهی و اجتهادی

 

یک: اعم بودن دلیل از مدعا

دلایل یاد شده موارد بسیار دیگری جز فیس‌بوک را هم در بر می‌گیرد؛ آیا می توان فتوا به تحریم همه آن‌ها هم داد؟ فتوای مذکور «نشر گسترده فساد و انواع گناهان از این طریق» را «دلیل روشن» حرمت اشتراک در فیس‌بوک معرفی کرده است. حال باید دید چگونه این فتوا از بین همه تکنولوژی ها و نرم افزارهای ارتباطی (مانند خود تلفن، تلفن همراه، خود اینترنت، ایمیل، چت، گوگل‌پلاس، واتس‌آپ، وی‌چَت، و …) تنها فیس‌بوک را دربرگرفته است.

 

فیسبوک مصداقی از شبکه‌های اجتماعی است و همه شبکه‌های اجتماعی اساس یکسانی دارند. آیا می‌توان همه شبکه‌های اجتماعی را تحریم کرد؟ وانگهی شبکه‌های اجتماعی مصادیقی هستند از یک کل بزرگتر یعنی تکنولوژی‌های ارتباطی. اکثر تکنولوژی‌های ارتباطی و حتی بسیاری از همین گوشی‌های موبایلی که اکنون دست جوانان ماست، همان کارایی‌های فیسبوک را دارد. آیا کاربرد همه این موارد حرام است؟ به زبان فقهی، «حکم الامثال فیما یجوز و فیما لا یجوز واحد؛ موارد مشابه باید احکام مشابه داشته باشند.» عکس این را هم می‌توان گفت: اگر آن‌ها حلال اند این یکی هم باید حلال باشد.

 

دو: تفاوت نگذاشتن بین وسیله انجام حرام و خود فعل حرام

فیس‌بوک مثل هر ابزار دیگری می‌تواند وسیله گناه واقع شود و از این جهت هیچ ویژگی خاصی ندارد. اما این باعث نمی‌شود که حرمت به خود فیس‌بوک سرایت کند. با اطمینان می‌توان گفت از زمانی که وسایل ارتباطی جدید مانند تلفن و تلویزیون و اینترنت به جامعه ما آمده‌اند مردم ما با استفاده از این وسایل، گناهانی کرده‌اند که اگر این وسایل نبودند، هرگز آن گناهان واقع نمی‌شدند. اما آیا به خاطر چنین استفاده نادرستی از وسایل ارتباطی، خود وسایل را تحریم می‌کنیم؟

 

مثال بزنم: دروغ حرام است. اما اگر کسی از طریق موبایل یا ایمیل یا فیس‌بوک دروغی گفت (که بدون این وسایل نمی‌توانست بگوید)، این باعث نمی‌شود که موبایل یا ایمیل یا فیس‌بوک حرام بشود. موضوع فقه، فعل مکلَّف است. آن فعل حرامی که انسان باید از آن پرهیز کند دروغ گفتن است، از هر طریقی که باشد. فقها در اینکه عنوان حرمت بر روی چه موضوعی برود دقت‌های زیادی به خرج می‌دادند. فقها گفته‌اند که آلات مشترک حرام نیستند: یعنی نمی‌توان وسایلی را که هم کاربرد درست و هم کاربرد نادرست دارند، موضوع حرمت شرعی قرار داد.

 

خود دروغگویی، ترویج فحشا، فریب، آزار دیگران، و … حرام است؛ اما اینکه از چه وسیله‌ای برای این کارها استفاده شود مسئله دیگری است. در مورد خود آن وسیله نمی‌توان حکم شرعی به حرمت داد.

 

برای مثال، مرجعی مانند آیت‌الله وحید خراسانی که فتوا به جواز شرعی استفاده از ماهواره برای مقاصد حلال داده‌اند (اینجا) نظر به همین مطلب داشته‌اند. در چنین فتوایی آلات مشترک بودن ماهواره کاملا لحاظ شده است و در واقع، حرمت شرعی، متوجهِ نوع و شیوه استفاده از ماهواره می‌شود نه خود ماهواره. فیس‌بوک هم همین طور است.

 

در فتوای مقام معظم رهبری هم همین نکته رعایت شده است و ایشان استفاده از فیسبوک را مطلقا حرام نکرده‌اند بلکه به تشخیص خود مردم واگذار کرده‌اند که اگر مفسده دارد حرام، و در غیر این صورت حلال است (اینجا).

 

سه: تشبیه نادرست به شهر بی دروازه

با آنکه فتوای علمی باید از قیاس و تشبیه و تمثیل به دور باشد، دو تشبیه و مقایسه در فتوای ایشان وجود دارد. ایشان فیسبوک را به «شهر بی در و دروازه» تشبیه کرده‌اند. اما این قیاس یا تشبیه، ارزش فقهی ندارد و قابل بحث علمی نیست. چون در منابع دینی، «شهر بی در و دروازه» موضوع احکام فقهی قرار نگرفته و حکم شرعی ندارد. این تعبیر، صرفا یک تعبیر تشبیهی و قیاسی است برای اقناع مخاطب؛ اما آیا واقعا قانع‌کننده است؟

 

آشنایان به فیسبوک می‌دانند که در آنجا -مانند دنیای واقعی- هر شخص مختار است که «بر طبق ضوابطی» دوستان خود را فرا بخواند، و دیگران هم مختارند که پاسخ مثبت یا منفی بدهند. انواع تنظیمات برای رعایت حریم خصوصی افراد وجود دارد. اگر برای کسانی که نمی‌شناسیم درخواست دوستی بدهیم ممکن است به بسته شدن اشتراک ما بینجامد. اینکه مطالبی که من به اشتراک می‌گذارم را چه کسانی ببینند و من مطالب چه کسانی را، همه و همه قابل تنظیم و بر طبق ضوابط خاصی است. در یک کلام، در فیس‌بوک هیچ چیزی بی‌اختیار ما و بی‌قاعده انجام نمی‌گیرد. پرسش این است که ایشان بر چه اساسی آنجا را «شهری بی در و دروازه» تصور کرده‌اند؟

 

این تصور درست نیست که در «شهر» فیسبوک انواع مغازه‌ها هست و «در این مغازه‌ها  گاه وسائل ضرورى زندگى و در بسیارى از موارد ابزار گناه و مفاسد و انحراف‌هاى اخلاقى فراگیر و ایجاد اختلاف در میان ملّت‌ها با برچسب‌هاى زیبا و پوشش‌هاى فریبنده در اختیار همگان قرار مى‌گیرد.» [تأکیدها از نگارنده است]

 

 بر اساس کدام بررسی آماری و علمی می‌توان این نتیجه را گرفت که در فیسبوک، غلبه اکثریت با مفاسد است و امور خوب و ضروری در اقلیت‌اند؟

 

چهار: اگر فیسبوک کتاب ضاله باشد …

تشبیه دوم به کار رفته در فتوا که مهم‌تر است و از جهت فقهی هم جای بحث دارد، قیاس کردن فیس‌بوک با کتب ضلال است. در فتوا گفته شده است در این «شهر»، «خوب و بد» و «سِره و ناسِره» وجود دارد و تنها «افراد دانشمند و فرهیخته، خوب و بد را کاملاً مى‌شناسند و سِره از ناسِره را تشخیص مى‌دهند». بنابراین فقها «مطالعه آن [=کتب ضلال] را برای عموم مردم تحریم می‌کنند». لابد به این دلیل که عموم مردم قدرت تشخیص خوب از بد را ندارند.

اما نتیجه و لازمه کتاب ضلال دانستن فیس‌بوک (با توضیحاتی که ایشان درباره محتوای کتب ضلال داده‌اند) آن است که کل فضای اینترنت را هم کتاب ضلال بدانیم. در دنیای مجازیِ اینترنت، با حجمی صدها برابر فیسبوک، میلیاردها سایت و وبلاگ وجود دارد و حجم مطالب «خوب و بد» و «سِره و ناسِره» در خود اینترنت، به مراتب بیشتر، و دسترسی به آن‌ها آسان‌تر از فیس‌بوک است.

باز بر همین اساس، اکثر کتاب‌فروشی‌های خود ایران هم باید حکم کتاب ضاله را داشته باشند. زیرا در آن‌ها همه جور کتاب از قرآن و نهج البلاغه تا کتاب‌های سارتر و راسل و فروید و داوکینزِ ملحد به فروش می‌رسد. پس رفتن به کتاب‌فروشی هم باید برای عموم مردم حرام باشد (اصل تأسیس کتاب‌فروشی این چنینی هم حتما بر کتاب‌فروشان حرام است!). چون طبق این فتوا، قدرت تشخیص خوب و بد فقط منحصر در «افراد دانشمند و فرهیخته» و «محققان مذهبی» است.

اگر همین مبنا را ادامه بدهیم مثلا می‌توان کل شهر تهران را هم کتاب ضاله دانست و اصلا نباید از خانه بیرون رفت (مخصوصا با توجه به اینکه ایشان فیس‌بوک را چیزی مثل «شهر» دانسته‌اند). چون از صبح تا شب در همین تهران بزرگ، هزاران آدم سخنرانی می‌کنند، در دانشگاه‌ها درس می‌دهند، سخنانشان در تئاتر و سینما به گوش مردم می‌خورد، در روزنامه‌ها می نویسند، در اتوبوس و تاکسی و مترو حرف می‌زنند و … . خلاصه، «خوب و بد» و «سِره و ناسِره» در این تهران بزرگ موج می‌زند! «عموم مردم» هم که قدرت تشخیص خوب از بد را ندارند. پس تکلیف آن‌ها با این کتاب ضاله بزرگ چیست؟ تازه اگر در خانه هم بمانند از کتاب ضاله دیگری در امان نیستند. مگر خود ۲۰ شبکه تلویزیونی ما سراسر خوبی‌اند و در آن‌ها «خوب و بد» وجود ندارد؟ این‌ها همه مثال‌هایی بود که نشان دهد کتاب ضاله از نوعی که در این فتوا تصویر شده است، تقریبا یعنی همه جامعه امروز ما!

 

پنج: مشکل تعمیم‌پذیری فتوا

فتوای فقهی باید همه مکلفان را در نظر بگیرد نه فقط ایران را که فیس‌بوک در آن فیلتر است (البته اینکه این همه ایرانی پس چگونه در فیسبوک حضور دارند خود مسئله دیگری است). اگر بخواهیم فتوای ایشان درباره فیس‌بوک را دست کم به همه شیعیان همه کشورها تعمیم بدهیم با مشکلاتی روبرو می‌شویم. در واقع فتوای ایشان حتی برای مقلدان خودشان هم قابل تعمیم نیست.

 

به دلیل مرکزیت ایران در جهان تشیع، بسیاری از شیعیان عربستان سعودی، کشورهای حاشیه خلیج فارس، لبنان، عراق، سوریه، هند، پاکستان و حتی شیعیان و ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا، از طریق شبکه‌های اجتماعی (و به طور خاص فیس‌بوک) در جریان آخرین اخبار و اطلاعات دینی و مذهبی قرار می‌گیرند. این شیعیان در صورتی که مقلد آیت‌الله مکارم باشند از امکانات مهم یک ابزار آسان، در دسترس و ارزان برای رفع نیازهای دینی‌شان محروم می‌شوند.

 

به این مثال واقعی توجه کنید:

شیخ حسن الصفار (از علمای شیعه عربستان) صفحه فیس‌بوک دارد و هزاران شیعه عربستانی و غیر عربستانی از این طریق با ایشان، و نیز با یکدیگر، در ارتباطند. حال فرض کنید این‌ها مقلد آیت‌الله مکارم باشند (که قطعا برخی از آن‌ها هستند). نتیجه چیست؟ در محیطی مانند عربستان که آن همه جو ضد شیعی دارد از یک ابزار مهم برای دور هم بودن و ارتباط مذهبی محروم می‌شوند. چرا؟ به دلیل فتوایی که قابلیت تعمیم‌پذیری ندارد.

 

در مقابل، فتوای آیت‌الله وحید درباره جواز استفاده از ماهواره را در نظر بگیرید. با این فتوا، شیعیانی هم که در کشورهای غیر ایران و در محیط‌هایی غیر شیعی، تنها راه ارتباطشان با دنیای تشیع، شبکه‌‌های ماهواره‌ای شیعی است، دچار مشکل نمی‌شوند. فتوا نباید صرفا مصرف داخلی داشته باشد و باید احتیاجات شیعیان در همه جای دنیا را در نظر بگیرد. در واقع فتوای آیت‌الله وحید قابل تعمیم به همه جای دنیا است.

 

نگاه اجتماعی: صفحه‌های منتسب به آیت‌الله مکارم در فیس‌بوک

 

با یک جستجوی ساده در فیسبوک، صفحه‌های متعددی را شاهدیم که توسط مقلدان، شاگردان و ارادتمندان ایشان ایجاد شده و مدیریت می‌شود.

 

اعضای برخی از آن‌ها به چند هزار نفر می‌رسد. کاملا صفحاتی جدی هستند و با احادیث اهل بیت، سخنان و فتاوای آیت‌الله مکارم، عکس‌ها و اخبار مربوط به ایشان، سخنان ایشان در دروس خارج حوزه، و چیزهایی از این دست به روز می‌شوند.

برخی از این صفحه‌ها به زبانی غیر از زبان فارسی است (مثلا صفحه‌ای به زبان اردو یا زبانی مشابه آن).

 

اما جالب تر از همه، صفحه‌ای است که بر اساس شواهد، به وسیله پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر ایشان ایجاد شده است و تا لحظه نوشتن این مطلب، ۲۷۲۰ عضو دارد.

 

البته دفتر ایشان می‌تواند انتساب این صفحه به ایشان را تکذیب کند، اما همه شواهد ظاهری و محتوایی نشان می‌دهد که این صفحه و صفحات دیگر، توسط مقلدان، ارادتمندان و شاگردان و (در این مورد اخیر) دفتر ایشان اداره می‌شود.

 

در برخی از صفحات هم صراحتا گفته شده است که توسط مقلدان ایشان اداره می‌شود و ربطی به دفتر ایشان ندارد:

 

 

پ.ن ۱: تمام مواردی که داخل گیومه «» قرار داده‌ایم از متن فتوای آیت‌الله مکارم است.

پ.ن ۲: برخی احتمال داده‌اند خود نام فیس‌بوک (face-book) باعث شده است که این پدیده را چیزی مشابه و از جنس کتاب (book) بدانند و حکم بکنند که این کتاب از نوع کتب ضاله است. قضاوت در این باره برای نگارنده ممکن نیست و نیاز به شواهد بیشتری دارد.
آیا دربررسی «ادلّه شرعی حرمت فیس‌بوک»، حکم فیس‌بوک را مانند کتب ضلال می‌یابیم؟ آیا اگر کسی می‌تواند چنین فتوا دهد که استفاده از فیسبوک حرام است؟ سعید همتیان

مطالب مرتبط
منتشرشده: 6
  1. psk

    خیلی وقت است که آقایان در این امور شانیتشان را برای من از دست داده اند.تقلید در اینگونه موارد تقلید جاهل از جاهل تر است.ممکن است کسانی با دیدن فتاوی از این دست این سوال را از خودشان بپرسند که مبادا سایر احکام شرعیه هم همین طور آبکی و الله بختکی وضع شده اند! و این سوال البته کل دین را زیر سوال می برد…. گفت ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان

  2. MASOUD FAGHIHI

    خوب و مستدل بود. ممنون.

  3. فیضبوکی

    امیدوارم دین آنلاین این دست مباحث را باز هم پی بگیرد

  4. پرنده

    فقط می تونم بگم برای نویسنده متن متأسفم…

  5. ب

    این دیگه برای چی ای بابا فیس بوک اگه درست از استفاده کنی هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه گفتند استفاده درست نه واسه دوست یابی فیس بوک گذاشتن طرف سو استفاده نکنه اگه زیاد هروی بکنی ن وقت میشه سو استفاده پس گفتند استفاده درس از فیس بوک نه خط قرمز

  6. ب

    این دیگه برای چی ای بابا فیس بوک اگه درست از استفاده کنی هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه گفتند استفاده درست نه واسه دوست یابی فیس بوک گذاشتن طرف سو استفاده نکنه اگه زیاد هروی بکنی ن وقت میشه سو استفاده پس گفتند استفاده درس از فیس بوک نه خط قرمز

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.