گرد هم آمدن نمایندگان پنج اقلیت به مناسبت رونمایی یک کتاب
دعایی که سخنانش در این مجلس با تشویق حاضران همراه بود، گفت: من از ساداتم، ولی از جد مادری زرتشتی ام . وقتی کبریت روشن می کردم که سیگار بکشم، آتش آن را خاموش نمی کردم و می گذاشتم خودش خاموش شود. نمی دانم، شاید احترامی ذاتی به نماد آیین قدیمی ایرانیان در دلم باقی مانده بود!
در رویدادی کم نظیر، برای اولین بار نمایندگان پنج اقلیت دینی ایران، حول محور یک کتاب جمع شدند و اشتراکات فرهنگی خود را به معرض نمایش گذاشتند.
به گزارش خبرنگار آینده، جالب این بود که این گردهمایی توسط بخش خصوصی برگزار شد و ناشر، نویسنده و عکاس و سرمایه گذار بدون دخالت دولت به این ابتکار دست زدند و هیچ مقام دولتی در این فعالیت شرکت نداشت.
بنا بر این گزارش، شب گذشته با حضور موبدان و کشیشان و خاخام های زرتشتی، آشوری و ارمنی و کلیمی، روحانی صابئین مندایی و نمایندگان کلیمیان و آشوریان جنوب در مجلس، کتاب مصور "ایران، سرزمین صلح ادیان الهی"، رونمایی شد.
در این برنامه علاوه بر نویسنده کتاب، سیامک مره صدق، نماینده کلیمیان در مجلس سخنرانی کردند.
همچنین حجت الاسلام دعایی به دلیل اخلاق مداراجویانه اش در این جمع دوستانه سخن گفت و اتفاقا ناگفته های جذابی را حکایت کرد که مورد تشویق حاضران قرار گرفت، اما وزیر ارشاد که او هم به برنامه دعوت شده بود، از حضور در این گردهمایی باز ماند. با این حال، این رویداد برای نمایندگان پنج اقلیت دینی کشور که یکی از آنها هنوز بعد از سی و چهار سال رسمیت نیافته، بسیار پر معنا و بااهمیت بود.
دعایی که سخنانش در این مجلس با تشویق حاضران همراه بود، گفت: من از ساداتم، ولی از جد مادری زرتشتی ام . وقتی کبریت روشن می کردم که سیگار بکشم، آتش آن را خاموش نمی کردم و می گذاشتم خودش خاموش شود. نمی دانم، شاید احترامی ذاتی به نماد آیین قدیمی ایرانیان در دلم باقی مانده بود!
از نکات جالب در این برنامه، آغاز سخنرانی نمایندگان ادیان مختلف با زبان و لهجه خودشان به نام خدا بود و بعد به فارسی به نام خدا می گفتند که نشان از خداپرست بودن آنها داشت.
حجت الاسلام دعایی هم در ابتدای جلسه اظهار کرد، زمانی که در مجلس بودم و با نمایندگان اقلیت ها روبرو می شدم، به جای سلام برای آنها علامت صلیب مسیح روی پیشانی و سینه می کشیدم و نمایندگان اقلیت ها هم در پاسخ من صلوات می فرستادند.
دعایی که سخنانش در این مجلس با تشویق حاضران همراه بود، گفت: من از ساداتم، ولی از جد مادری زرتشتی ام . وقتی کبریت روشن می کردم که سیگار بکشم، آتش آن را خاموش نمی کردم و می گذاشتم خودش خاموش شود. نمی دانم، شاید احترامی ذاتی به نماد آیین قدیمی ایرانیان در دلم باقی مانده بود!
