درباره «رستاخیز» و روایتگری سینمایی عاشورا

عاشورا نه محلی برای خیال و خلاقیت در داستان است و نه می‌توان شخصیت‌های اولیاء را دچار تردیدهای خاکستری کرد تا داستانی جذاب ساخته شود. مخاطب از ماجرا و فرجام ماجرا خبر دارد. مهمتر این که تاکنون چندین فیلم و سریال با موضوع عاشورا ساخته شده و امکان روایت سینمایی برای اشنایی زدایی روایت‌های قبلی سخت‌تر شده است.

چرا باید درباره ائمه اطهار و انبیاء فیلم ساخت؟ دلیل ورود سینما به موضوعات قرین عصمت چیست؟ اگر ارائه اطلاعات دینی و بالابردن آگاهی درباره تاریخ زندگی این بزرگان هدف سینماگران ما باشد، راهی اشتباه و غیرضروری است. زندگی‌نامه معصومین هم در کتب درسی و هم در صدها کتب غیردرسی به اطلاع مومنین و غیرمومنین رسیده و صرف نظر از جزئیات کمیاب و پرمناقشه تاریخی، نمایی از زندگی آنها در ذهن بیشتر مردم ما نقش بسته است. سایر رسانه های سنتی و مدرن بارها و بارها این موضوعات را در برهه‌های مناسبتی به انواع گروه‌های مخاطبان ارائه کرده‌اند. در این میان تراژدی قیام امام حسین و یاران اندکش در عاشورای سال 60 هجری بیش از همه گفته شده و حتی مخاطب غیرعلاقمند هم از ماجرای ایثار حضرت عباس در نهر فرات و محاجه امام حسین و طفل شیرخواره‌اش با لشگر جرار و حمله ناجوانمردانه آنها به خیمه‌ها و… چیزی شنیده اند.

با این وجود سینما چه می‌تواند بکند؟ عاشورا نه محلی برای خیال و خلاقیت در داستان است و نه می‌توان شخصیت‌های اولیاء را دچار تردیدهای خاکستری کرد تا داستانی جذاب ساخته شود. مخاطب از ماجرا و فرجام ماجرا خبر دارد. مهمتر این که تاکنون چندین فیلم و سریال با موضوع عاشورا ساخته شده و امکان روایت سینمایی برای اشنایی زدایی روایت‌های قبلی سخت‌تر شده است.

با اینهمه هنوز هم روابط لشگر اولیا و لشگر اشقیا و ماجراهایی که در آن چندماه تا روز حادثه رخ داده بسیار است، باید از نقل و روایت فاصله گرفت تا به توصیف و درون ماجرا رخنه شود و مخاطب با دیدن 3 ساعت فیلم نه فقط خسته نشود بلکه با دست پر از سالن خارج شود.

اما رستاخیز حتی نخواهد توانست کسی را به سالن سینما دعوت کند! زمان روایی طولانی که داستان کشداری از مرگ معاویه تا عصر عاشورا نقل می‌کند، انقدر حادثه و شخصیت دارد که هرکدام توانایی تبدیل شدن به فیلمی مستقل را داشته باشند. از همان نوشته توصیفی آغاز فیلم که به مخاطب اطلاعاتی ارائه می‌کند، اشتباهات شروع می‌شود! نویسنده اختلاف بنیادین و ریشه‌ای آل علی و آل امیه را در دعوای خلافت و موروثی کردن آن توسط معاویه دانسته و یکی از دلایل قیام امام حسین را فقدان عدالت در حکومت و جامعه معرفی می کند! هرچند عدالت مفهومی پسندیده و دینی است اما با برداشت کنونی ما از آن تفاوت دارد و چسباندن چندباره عدالت‌خواهی و عدالت اجتماعی در اهداف امام حسین نوعی التقاط و شخصی سازی تاریخ است. کارگردان با افراط در استفاده از کلمه فتنه است که کارکردی ایهام‌انگیز داشت! مشکل تماتیک رستاخیز در وصله زدن مفاهیم انتزاعی کارگردان با ماجرای امام حسین است که علاوه بر تحریف تاریخ به فیلم تاریخ مصرف داده است.

پرداختن سینمایی به موضوع تاریخی نیازمند درک کامل و تحقیق درباره ابعاد ناشناخته آن واقعه است. سینماگران تاریخی با شخصیت‌ها و پدیده‌های تاریخی زندگی می‌کنند تا نکته‌ای و لحظه‌ای ناب را بتواند گسترش داده و زاویه‌ای تازه را بیابد. اطلاعات و ماجراهایی که رستاخیز ارائه می‌دهد نه فقط حاصل پژوهش و تحقیق نیست بلکه دیالوگ‌های تصنعی و طراحی صحنه گاهی خنده‌دار نشان می‌دهد فیلمساز براساس همان مشاهدات همیشگی و عمومی خود تلاش کرده داستانی درباره امام حسین را تصویر کند!

مشکل رستاخیز نه فقط در انتخاب برش تاریخ بلکه شخصیت پردازی مبهم است که شبحی کلی از ادم‌های تاریخی ارائه می‌دهد. اینکه شخصیت علی بن حر فرزند حربن یزید ریاحی بازشناسی می‌شود و سعی در ایجاد روایتی نو می کند خوب است اما باید به این پرسش پاسخ داد رستاخیز فیلم کیست؟ علی بن حر؟ یا امام حسین؟! حتی اگر شخصیت اول داستان علی بن حر باشد، انفعال و عدم کنش فعال وی باعث می‌شود از او شخصیتی ماندگار نظیر عبدالله نصرانی در فیلم روز واقعه ساخته نشود. نویسنده نخواسته و نتوانسته از شعاع شخصیت امام حسین به عنوان محور داستان کم کند و این موضوع به ضرر داستان فیلم شده است.

نقطه پایانی داستان یعنی ماجرای روز عاشورا نیز نتوانسته پرداختی تراژیک و تاثیر گذار بیابد. فیلم  هم  با سرعت چندین ماجرا را تعریف می‌کند و هم فهم برخی ماجراها را به اطلاعات خارج از فیلم مخاطب واگذار می‌کند! حوادث شب و روز عاشورا چیزی به اطلاعات مخاطب اضافه نمی‌کند و درکی تازه نیز از این واقعه به مخاطب نمی‌دهد.

ساختن فیلم تاریخی به جز پول به تحقیق، درک و فهم و زندگی با معانی عمیق و چندلایه تاریخی نیز دارد. شاید ظرافت و اهمیت این موضوعات ایجاب می کند سینماگران نگاهی تخصصی به موضوعات داشته باشند و هر سینماگری نتواند علاوه بر بقیه ژانرهای سینمایی، ساختن فیلم تاریخی را نیز تجربه کند!

 

 
عاشورا نه محلی برای خیال و خلاقیت در داستان است و نه می‌توان شخصیت‌های اولیاء را دچار تردیدهای خاکستری کرد تا داستانی جذاب ساخته شود. مخاطب از ماجرا و فرجام ماجرا خبر دارد. مهمتر این که تاکنون چندین فیلم و سریال با موضوع عاشورا ساخته شده و امکان روایت سینمایی برای اشنایی زدایی روایت‌های قبلی سخت‌تر شده است.حمیدرضا بیات

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.