امل زینالعابدین، روزنامهنگار مسلمانی است که در استانبول به دنیا آمده و در آلمان بزرگ شده است. او در مقالهای، نگاهی به این پدیده منحصر به فرد در فرهنگ اسلامی میاندازد و سعی در بازشناسی آن دارد، و در این بین، به دشواریهای روزهداری به ویژه برای مسلمانان مهاجر اشارهای دارد که با اندکی دخل و تصرف، به فارسی برگردانده شده است.
روزهداری ماه رمضان متضمن پرهیز از هرگونه غذا و نوشیدنی و فعالیت جنسی است. همچنین در زمان حاضر پرهیز از استعمال دخانیات به آن اضافه شده است. روزه از طلوع فجر تا غروب خورشید ادامه دارد و ماه رمضان، ماه روزهداری و یکی از ماههای تقویم قمری است. به همین دلیل سالانه نزدیک به ده روز از تقویم میلادی جلوتر میافتد، و در نتیجه روزهداری گاه در تابستان اتفاق میافتد که به دلیل غروب خورشید در زمانی دیرتر، ساعات پرهیز بیشتر از سالهایی است که رمضان در زمستان قرار میگرید.
کودکان و زنان حامله و شیرده و آنان که در دوران قاعدگی قرار دارند و همچنین بیماران و مسافران از این فریضه سالانه معاف هستند. با این حال، وجوب روزهداری برای این افراد به طور کامل لغو نشده است و بلکه به زمانی دیگر موکول میشود؛ به طوری که بر افراد بالغ واجب است در صورتی که از روزهداری در ماه رمضان معاف بودهاند، در زمانی دیگر روزه بگیرند. مسلمانان درماه رمضان با تحمل گرسنگی و تشنگی و غلبه بر تمایل جنسی، فرصتی برای تفکر پیدا میکنند. روزه از آن جا که فعالیتی گروهی است که توسط مجموعهای از افراد انجام میشود، نیروی مورد نیاز برای تحمل آن را برای افراد بسیاری فراهم میکند.
من به عنوان مسلمانی که به انجام وظایف دینی عادت کردهام و با آنها بزرگ شدهام، انگیزهای برای دقت و توجه به آن چه انجام میدادم نداشتم، و اگر احیانا بحثی در میگرفت و یا با سختی مواجه میشدیم، همه چیز به سادگی به آزمایشی دنیوی نسبت داده میشد.
امروزه به این امور از منظری متفاوت نگاه میکنم، و بسیار برایم عجیب است که چگونه جامعهای با اکثریت آلمانیتبارهای غیرمسلمان که از نگاهی بیرونی و جستجوگر برخوردار است و نسبت به گفتگو و بحث و نظر برخوردی باز دارد، چگونه به این موضوع اهمیت نداده و از فرصت مطالعه بیرونی این پدیده اسلامی استفاده نکرده است! آیا نمیبایست این پدیده، توجه آنان را جلب میکرد و به پرسش از آن بدون ترس میپرداختند؟ چه تصوری از خداوند، آیینهای رمضانی را شکل میدهد؟
مسلمانان به ارتباط اعمال دنیوی با عواقب آنها در همین دنیا ایمان دارند، و البته به حیات پس از مرگ نیز معتقدند. به واسطهی نشریه «الصحیفه الاسلامیه» که ماهانه به زبان آلمانی منتشر میشود، خواننده متوجه میشود که ماه رمضان فریضهای سالیانه است که اهتمام به آن بر هر فرد مسلمانی لازم است. به عبارتی دیگر هر فردی در پیشگاه خداوند ملزم به روزهداری است.
همچنین برای روزهداری پاداش ورود به بهشت معرفی میشود و گفته میشود که خداوند کارها را برای کسی که میخواهد برای رضایش کاری انجام دهد، آسان میکند.
بنابراین، مفهوم روزهداری ارتباط مستقیمی با خدا دارد و از انسان خواسته میشود که از خویشتن بگذرد تا به بهشتی دست یابد که از همگان بسیار دور است. به ویژه برای ما که همچنان در قید حیات هستیم و به طور کامل از زیر و بم آن بیاطلاعیم.
تصور این که کاری را برای خداوندی انجام دهم که بر همه چیز تواناست و در این راه خرسندی او را طلب کنم، برایم عجیب است. در برابر روزهداری ماه رمضان همواره این سؤال را از خودم میپرسم: با توجه به دانش فعلی ما، چگونه تحمل چنین فشار و سختی شدید بدنی ممکن است، به ویژه که سختیهایی را در تعاملات اجتماعی ما پدید میآورد؟ چگونه میتوان وجوب روزهداری را از سوی خداوند قادر دانست که جز لطف و احسان برای بشر چیزی نمیخواهد؟
به نظر من قدرت مطلق میبایست معیار و مقیاس متفاوتی از اعتبارات بشری داشته باشد، و بر امور به شکل و گونه متفاوتی حکمرانی کند. این تناقض چالش بزرگی را پیش روی ما قرار میدهد که ناگزیر باید با آن مواجه شده و به توضیح آن اقدام کنیم.
کار و تحصیل موجب گرسنه شدن انسان میشوند. مردم در زمان پیامبر(ص) در صحرا زندگی میکردند و هیچ تصوری از چالشهای جسمی و فکری ما در شرایط زندگی امروزیمان، نداشتند. در کشوری مانند آلمان که مردم در آن طبق قواعد اسلامی زندگی نمیکنند، کارگران و دانشجویان مسلمان با فشار جسمی و فکری بسیار شدیدی در موسم روزه داری مواجه هستند. همانطور که گفتیم رفتار جمعی، بر سهولت روزهداری در جامعه اسلامی میافزاید.
همان گونه که علمای اسلام در دوره متاخر استعمال دخانیات را در زمان روزه داری ممنوع کردند، میبایست راهکاری نیز برای کارگران و دانشجویان در جوامع غیراسلامی میاندیشیدند، و آنان را از روزهداری معاف میکردند. از جهتی دیگر، این امتیاز را برای بازیکنان حرفهای فوتبال نیز به خاطر شرایط کاریشان میتوان قائل شد. اساتید و پزشکان نیز بسیار میتوانند در مورد مشکلات جسمی روزهداری برای دانشجویان و بیمارانشان سخن بگویند.
در تاریخ آمده که مسلمانان نخستین گاه به سالهای قحطی دچار میشدند، و مجبور بودند به چند دانه خرما در روزهای ماه رمضان اکتفا کنند. حضرت محمد(ص) مؤمنان را سفارش کرده بود که یک سوم معده خود را با آب و یک سوم دیگر را با غذا پر کنند، و یک سوم آخر را برای تنفس خالی بگذارند، اما متاسفانه آن چه امروزه شیوع دارد، زیادهروی دیگری است؛ به گونهای که شاهد عادتهای غذایی غیرسالم و زیادهروی در خوردن و نوشیدن هستیم.
پرهیز قطعی، محکی برای اراده و خویشتنداری و تجربهای درمانی است. پرهیز و چشمپوشی میتواند انسان را از لحاظ روحی و روانی تا حد زیادی قدرتمند سازد و گام مهمی در راه خویشتنداری و کنترل نفس است؛ همچنان که قدرت تصمیمگیری را تقویت کرده، اراده افراد را مستحکم میسازد. از این نظرگاه، پرهیز و چشمپوشی و خودداری موقت از غذا و لذتجویی و پاسخ ندادن به احتیاجات طبیعی، بدون شک فواید فراوانی دارد.
اهمیت اراده و ایمان فردی
آیا هر فرد بالغ و سالمی نیازمند ریاضتی به این میزان است؟ یا این که این موضوع به مصالح دیگری ارتباط مییابد که دین به انجام این آیین به عنوان واجبی ثابت و حرکتی گروهی سفارش کرده است؟
به نظر شخصی من این گونه تجربههای گرانقدر را نباید با اطاعت و فرمانبری از واجبی دینی در هم آمیخت. بلکه باید از اراده فردی و پذیرش صادقانهای نشأت گرفته باشد و تا حد امکان در جریان خودشناسی و پذیرش گروهی قرار گیرد.
به هر حال، تاکید و فشار مستمر شرع بر رعایت واجبات دینی مشکل بزرگی پیش روی آزادی عمل و انتخاب قرار میدهد. قرآن، انسان را از نفاق و فریب خویش باز میدارد، و ناگزیر باید این تناقض را نیز حل کرد که از طریق شجاعتی صادقانه صورت میگیرد.
هرساله بعد از گذشت چهارهفته از آیینهای پرهیز و روزهداری، پایانی که روزهداران در انتظارش بودند، فرا میرسد. جشن پایان رمضان به مدت سه روز ادامه مییابد و بسیاری از این ایرادات و اشکالتراشیها که بحثهای مفصلی را پدید آورده بودند، بار دیگر به فراموشی سپرده میشوند. تبریکات هرسالهای که در استقبال از رمضان میان مردم رد و بدل میشود، نقشی در شکلگیری گفتگو و بحث و نظر در زمینه روزهداری ایفا نکرده و نوع بهتری از ایمان را برای نسلهای آینده پدید نمیآورد.
چند ماه رمضان دیگر باید بگذرد تا غیرمسلمانان در راستای شناخت رمضان سؤالاتی را بر مسلمانان روزهدار مطرح کنند، و از سوی دیگر مسلمانان، خود را با پرسشهایی انتقادی رو به رو کنند تا محکی بر تصورات دینی خود زده باشند.