در سایه سار صلوات شعبانیه

حمیدرضا شریعتمداری

اگر ادعیه و زیارت‌هایی داریم که به کام غالیان یا کسانی که از سوی برخی به غلو متهم می‌شوند خوش می‌آید و اگر دعاها و زیارت‌هایی داریم که مرز بین تشیع و تسنن را فرو می‌ریزد و هویت تشیع اعتقادی را نادیده می‌گیرد، کسانی که جویای تشیع اعتدالی یا حداقلی هستند یا دست کم، نمی‌خواهند به وادی مجادلات و لغزش‌ها در افتند، می‌توانند از زمزمه دعاهایی مثل صلوات شعبانیه، زیارت امین الله و از این قبیل لذت ببرند و در حالی که به تشیع خود می‌بالند از لغزش‌های احتمالی و جنجال‌های مذهبی مصون بمانند!

در میانه تردیدها و اتهامات متقابلی که از دیرباز میان شیعیان در باب غلو، تقصیر و وسطیت یا اعتدال وجود داشته، همواره کسانی بوده‌اند که فارغ از این شک و تردیدها و بدون موضع‌گیری صریح در قبال آنچه به عنوان اتهام به غلو (نه غلو صریح) موسوم است، به حداقل‌های لازم که وجه معیارین شیعه است بسنده  کرده‌اند و دامن از این منازعات و شبهات بر  کشیده‌اند! طبعاً هیچ کس نمی تواند اینان را به تقصیر متهم کند، چون اساساً، موضع سلبی‌ای در قبال موارد متنازع فیه نمی‌گیرند و نیز آنچه شرط شیعی بودن به حساب می‌آید، یعنی باور به "فیهم الوصیه و الوراثه" را واجد هستند، یعنی به نص و نصب و تداوم امامت در نسل امام علی علیه السلام باور دارند و پس از تصدی امامت توسط دوازده امام، به اثناعشریه معتقد بوده، ایشان را مرجع نهایی و انحصاری امت در دین و دنیا می‌دانند!
اما در اینکه نوع و میزان برخورداری امام از علم دین و علم غیب چه و چقدر است، امامان از ولایت تکوینی به معنای تصرف در عالم اعیان و هدایت افراد از درون برخوردار هستند یا خیر و در مواضع اختلافی دیگری از این قبیل مداخله صریحی نمی‌کنند و علمش را به اهلش می‌سپرند!
درکنار این  اختلاف، دو چالش دیگر نیز همواره وجود داشته است:
۱. در قبال مخالفان ائمه و شیعه، به ویژه سرانشان چه موضعی باید گرفت؛ تصحیح خلافت خلفا در عین باور به حقانیت امام علی علیه السلام(از راه رضایت امیر علیه السلام به خلافت آنها یا خفی بودن نص و امکان اجتهاد و خطای در اجتهاد) که به بتری‌گری یا مرجئی بودن مشهور است، تبرّی از آنها و فعلشان بدون  طعن و لعن، یا طعن و لعن و حتی  تکفیر؟
همین وجوه را در مورد اکثریت امت که راه خلفا را پی گرفتند می‌توان طرح کرد: تخطئه یا تفسیق یا تکفیر؟
۲. دومین چالش مربوط به جایگاه عمل است که با تغلیظ ولایت، گاه به محاق می‌رود و گاه به حاشیه! برخی این عبارت منسوب به امامان را که "فاذا تولیتم فاعملوا ماشئتم" به غلط به معنای کفایت ولایت از عمل می‌گرفتند، حال آنکه امامان می‌فرمودند که ما خودمان با عمل به خدا تقرب می‌جوییم؛ حال، چگونه شیعیان ما بدون عمل یا با عمل کم، به صرف ولایت داشتن می‌توانند تقرب بجویند و اساساً ولایت بدون طاعت الهی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟!
خوشبختانه عالمان شیعه با تمام نیرو در برابر اباحی‌گری غالیان و مفوضه ایستادند و در تثبیت و تقویت عمل و طاعت یا همان شریعت‌مداری در میان شیعیان در کنار ولایت‌مداری، توفیقات فراوانی به دست آوردند!
بااین همه در ادبیات شیعی و ولایی به ویژه نوع آیینی آن فراوان دیده می‌شود که عمل اعم از عمل مناسکی، اخلاقی و معنوی به سود آموزه‌ها یا حتی شعائر شیعی به حاشیه می‌رود و مثلاً ولایت و شفاعت، بدعملی یا بی عملی را جبران می‌کند و از دیگر سو، دریایی از عمل به دلیل نبودِ ولایت به معنای شیعیِ آن بی ارزش تلقی می‌شود!
در اینجا نمی‌خواهیم وارد رَوایی یا ناروایی این یا آن دیدگاه شویم؛ غرض از این یادداشت، اشاره به همان جماعتی است که از روی عافیت‌طلبی به معنای مثبتش یا به هر دلیل دیگری، به جای ورود در این منازعات و چالش‌ها به صورت ایجابی به بیان باورهای شیعی و ابراز محبت و ولایت نسبت به امامان بسنده می‌کنند و در طعن مخالفان، غور نمی‌کنند! و نیز تأکید بر ولایت، مانع تجلیلشان از توحید و نمادهای توحیدی در اسلام، تجلیل از نبوت و شعائر محمدی، و اهتمام به عمل و طاعت و عبادت نمی‌شود!
به مناسبت ماه مبارک شعبان که نیمه جلیل‌القدرش را پشت سر گذاشتیم و در اثنای ترنم صلوات شعبانیه، به ذهن این کمترین خطور کرد که این صلوات دل‌انگیز گویا می‌خواهد به همین منوال پیش گفته عمل کند و می‌تواند حجت یا شعار همین جماعت عافیت‌جویی باشد که نمی‌خواهند در میدان‌های پیل‌افکن غور کنند و نمی‌خواهند به چالش‌های بیناشیعی و حتی بینااسلامی دامن بزنند؛ درست همانند دعای ندبه که چه بسا مأثور نباشد، ولی قطعاً ملهَم از مأثورات است. این دعا و نجوا بدون طعن و لعن مخالفان، به بیان ایجابی عقاید شیعه می‌پردازد و دشمنی‌ها را به امویان و دیگر دشمنان معاند و ستیزه‌جوی امامان و شیعیان معطوف می‌کند ـ سیاق کلی زیارت عاشورا نیز همین خط را دنبال می‌کند.
از این قبیل است زیارت امین الله که به تعبیر بسیاری از بزرگان مثل علامه مجلسی(در تحفه الزائر،ص۶۱۵) از صحیح‌ترین زیارات از لحاظ متن و سند است. جالب است که این زیارت همچون صلوات شعبانیه از امام سجاد علیه السلام روایت شده است؛ در زیارت امین‌الله پس از چند سلام، روی سخن به سمت ساحت ربوبی بر می‌‌گردد و ضمن مناجات با باری‌تعالی، طاعات مختلف و متعددی مورد تأکید قرار می‌گیرد.
برگردیم به صلوات شعبانیه که حاوی شش بار درود بر محمد و آل اوست؛ به ضمیمه بیان مناقبی که مورد قبول قاطبه مسلمانان است: درخت نبوت، جایگاه رسالت، محل رفت‌وآمد فرشتگان، کانِ علم، پناهگاه محکم، فریادرس بیچارگان، مأوای بی‌سرپناهان، حقوق واجبی بر گردن امت دارند و فرمانبرداری‌شان فریضه است و…
جالب است که در یکی از این فرازها به صراحت، مشی اعتدالی خود را باز می‌نماید: کشتی در حرکت، که هرکه بدان بپیوندد در امان می‌ماند و هرکه واگذاردش غرق می‌گردد، پیشی‌گیرنده بر اینان(غالیان) از دین خارج است، عقب‌مانده از ایشان از دست رفته و ملتزم رکابشان به حق پیوسته است.
سپس این صلوات شورانگیز به نقش‌آفرینی طاعت خدا در آبادانی دل، و خزی و خواری‌ای که نافرمانی خدا به بار می‌آورد توجه می‌دهد: و اعمر قلبی بطاعتک ولاتخزنی بمعصیتک.
در ادامه، مواسات و همدردی عملیِ گشاده‌دستان را با تنگدستان، که به مراتب از مساوات، مفهوم عمیق‌تری را می‌رساند می‌طلبد: و ارزقنی مواساه من قترت علیه رزقک…
در فرازی دیگر به فضیلت ماه شعبان و نسبتش با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اشاره می‌کند و اینکه آن حضرت چگونه تا پایان عمر، در این ماه بر روزه و نماز مداومت می‌کرد، آن‌گاه ما در قالب این صلوات از خدا می‌خواهیم که ما را پیرو پیامبر در این سنت عبادی‌اش قرار دهد و این تبعیت از سیره پیامبر است که ما را شایسته شفاعت آن حضرت قرار می‌دهد: اللهم فأعِنّا علی الاستنان بسنته فیه و نیل الشفاعه لدیه. اللهم فاجعله لی شفیعاً مشفعاً. و او را راه گشوده من به سوی خودت قرار ده و مرا پیرو او بگردان تا آنکه در روز قیامت در حالی با تو رو به رو شوم که تو از من خشنود باشی و از گناهانم چشم بپوشی و مرا شایسته رحمت و رضوانت بگردانی و در دیار قرار و جایگاه ابرار بنشانی!
همان‌طور که ملاحظه می‌کنیم، صلوات شعبانیه با مدح و منقبت امامان و لزوم طاعتشان می‌آغازد، به نبوت می‌رسد و با  طاعت خدا و نیل به توحید و رضوان الهی به پایان می‌رسد!
در یک جمع‌بندی می‌توان گفت که اگر ادعیه و زیارت‌هایی داریم که به کام غالیان یا کسانی که از سوی برخی به غلو متهم می‌شوند خوش می‌آید و اگر دعاها و زیارت‌هایی داریم که مرز بین تشیع و تسنن را فرو می‌ریزد و هویت تشیع اعتقادی را نادیده می‌گیرد، کسانی که جویای تشیع اعتدالی یا حداقلی هستند یا دست کم، نمی‌خواهند به وادی مجادلات و لغزش‌ها در افتند، می‌توانند از زمزمه دعاهایی مثل صلوات شعبانیه، زیارت امین الله و از این قبیل لذت ببرند و در حالی که به تشیع خود می‌بالند از لغزش‌های احتمالی و جنجال‌های مذهبی مصون بمانند!
این سنخ نگاه به تشیع و این دست ادعیه و زیارات، این حسن و مزیت را دارد که در چشم دیگر مسلمانان، تصویری از تشیع و شیعیان را به نمایش می‌گذارد که می‌تواند بنابه مبانی و چارچوب‌های اهل سنت تاحدی مقبول افتد و اگر هم مقبول نیفتد، دست‌کم، مطبوع افتاده، مایه استیحاش، نفور و تیزی و بُرّندگی تیغشان علیه تشیع نباشد! و العاقبه للمتقین!

اگر ادعیه و زیارت‌هایی داریم که به کام غالیان یا کسانی که از سوی برخی به غلو متهم می‌شوند خوش می‌آید و اگر دعاها و زیارت‌هایی داریم که مرز بین تشیع و تسنن را فرو می‌ریزد و هویت تشیع اعتقادی را نادیده می‌گیرد، کسانی که جویای تشیع اعتدالی یا حداقلی هستند یا دست کم، نمی‌خواهند به وادی مجادلات و لغزش‌ها در افتند، می‌توانند از زمزمه دعاهایی مثل صلوات شعبانیه، زیارت امین الله و از این قبیل لذت ببرند و در حالی که به تشیع خود می‌بالند از لغزش‌های احتمالی و جنجال‌های مذهبی مصون بمانند!

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.