تأثیر جورج طرابیشی بر فرآیند علمی جهان عرب

محمد عثمانی

جورج طرابیشی در قامت ‌متفکری ‌ نکته‌بین، ‌منتقدی مصلح، ‌مترجمی دانا دو تأثیر بنیادین در عرصه علمی جهان عرب به طور خاص و اسلام به طور عام برجا گذاشت. توجه به این دو بخش، بی شک ما را بر جایگاه این اندیشمند عرب و مسیحی واقف می‌سازد.

یکم. گفت‌وگوی انتقادی طرابیشی و محمد عابد الجابری، ‌اولین گفت‌وگو از نوع خود نبود، اما از زاویه رویکرد انتقادی ایشان و نحوه این گفت‌وگو، ‌می‌توانیم آن را در نوع خود بی‌مانند بدانیم؛ زیرا در جهان عرب تمام گفت‌وگو‌ها، خارج از جنبه‌های آکادمیک‌های و در عرصه رسانه‌های عمومی شکل می‌گیرد ‌که در آن عناصر عوام‌پسند نمود می‌یابد. این گفت‌وگو، خارج از هرگونه اغراض درونی و با هدف کشف حقیقت همراه با التزم به ابعاد علمی و ادب دانشگاهی صورت می‌پذیرفت. پس از آغاز این گفت‌وگو تاثیر آن در میان دانشگاهیان را می توانستیم ببینیم. گفت‌وگویی الگویی برای دیگران به وجود آمد که کسانی دیگر چون حسن حنفی و ابوزید نیز بدان تن در دادند.
 دوم. طرابیشی به مترجمان در میدان ترجمه، ‌التزام به متن با فهم دقیق آن از طریق تسلط بر زبان مادری و اصلی کتاب را می آموزد. در این مسیر او بارها به بازنگری متون ترجمه خود می پرداخت. گاهی در فرآیند مطالعات خود به اصطلاح ها و مفردات دقیق تری در ترجمه از زبان های غربی به عربی دست می یافت ‌و در انتشار دوباره کتاب آن را تصحیح و تنقیح می‌کرد.  او این دیدگاه جابری را پذیرفته بود که ما در دوران تولید و زایش علمی نیستیم، ‌در این راستا باید از دستاوردهای علمی دیگران به خصوص غرب بهره برد. برای بهره گیری از غرب، باید ترجمه‌های صحیح و دقیق از زبان اصلی را در دستور کار قرار داد. در این زمینه دیگر، داده‌های خود را بر فهم‌های نادرست ناشی از اغلاط ترجمه استوار نمی‌کنیم.
سوم. عرصه سومی که طرابیشی تاثیر شگرف در آن داشت، ‌نقد ادبی بود. شیوه او در دانش ادبیات عرب، ‌چونان یک مدرسه بود، که شاگردان بسیاری را تربیت نمود. او با بهره‌گیری از دیدگاه تحلیل روان‌شناختی فروید، بسیاری از رمان‌های مطرح در جهان عرب را از بعد انتقادی کنکاش کرد. امروزه در جهان عرب، ‌نمی‌توان منتقد ادبی یافت که به کارهای طرابیشی توجه نداشته باشد. او امروز، همچون مرجع و ‌پناهگاهی، ‌هدایت کننده ذهن‌ها در رویکرد و رهیافت‌های علمی است.
 در نهایت نتیجه‌ای که از یک عمر فعالیت علمی برمی‌گیریم، ‌تأمل برانگیز است. ورود به عرصه فکری به رهیافت‌های انتقادی در خوانش سنت، ‌شجاعتی را می‌طلبید تا با توجه به پیش‌فرض‌ها و نیاز امروز به بازخوانی آن روی آورد. او در این میدان با شجاعتی بی‌نظیر، ‌نکات پنهان در لایه‌های رسوبی، ‌فسیلی ایدئولوژیک  در ابعاد فرهنگی را مورد خوانش انتقادی قرار داد، ‌عیان و مکشوف حقایق را کاوید و نتایجش را ارائه کرد. به خصوص آنکه در بعد دینی او فردی بی‌طرف می‌نمود. اما از آن جهت که در بعد فرهنگی مشترک جامعه عرب بود نقدش را خارج از تعصب‌های ایدئولوژیک به پیش برد و مقبول عام افتاد. این رهیافت او را در گفت‌وگوی بی‌مانندش با جابری می‌توان دید. در کتاب هرطقات که به مسائل مختلفی می‌پردازد، ‌شجاعانه در راستای نقد اجتماعی و گذار از بن‌بست سنت به دنیایی جدید، اذعان می‌دارد که باید به سکولاریسم در ابعاد علمی، ‌اقتصادی و جنسی تن در داد و از این رو، راهکاری برای خروج از بن‌بست فکری و آغاز گفت‌وگو مطرح می‌سازد. حال باید در نظر داشت که وی در توجه به سکولاریسم جنسی، این شجاعت را از خود نشان می دهد و بحران های بسیاری که در لایه های مخفی جامعه وجود دارد را عیان می‌سازد تا بتوان به راحتی از انها سخن گفت. سخن گفتن از پدیدارهای مخفی و ‌علنی کردن آنها، شرط لازم و ابتدایی شناخت و حل مشکلات است.
طرابیشی هیچ گاه از جایگاه علمی و آکادمیک خود خارج نشد و در رویکردهای انتقادی نیز از انصاف به دور نشد. حتی درباره مسائل اخیری که سوریه به جنگی داخلی گرفتار شده بود، ‌خود را ملتزم به موقعیت علمی در نقد شرایط کرد. به صورتی که هم دخالت ابرقدرت‌ها و ایفای نقش آنها در بحران را مورد نقد قرار داد و هم بنیادگرایی نوین داعش با حمایت عربستان را مورد نکوهش قرار می‌داد. همچنین نقش قدرت حاکم در سوریه در شکل‌گیری بحران و دخالت بیگانگان در آن را صریح و بی پروا نقد می‌کرد. او از موضع اندیشمندی اصلاح‌طلب، ‌پیشنهادهای مهمی را به طرف‌های درگیر در سوریه می‌داد.
 
* دکتر محمد عثمانی مدرس دانشگاه هرمزگان
Mo.osmani56@gmail.com
 
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.