آیا بالاخره در جهان مسیحیت اتّحاد برقرار خواهد شد؟

لامونت کلوچی

شاید بتوان گفت تلاش‌های پاپ فرانسیس برای متّحد ساختن مسیحیان، تحوّل‌آفرین‌ترین رویداد سیاسی چند قرن گذشته بوده است.

آن دسته از ما که با موضوعات سیاست خارجه، امنیت ملّی و روابط بین‌الملل سر و کار داریم، معمولاً بیشتر توجّهمان معطوف به تهدیدات قریب‌الوقوع یا روندهای کوتاه‌مدّت است. بعضی از ما که بیشتر سرگرم جناح‌های نظامی یا دیپلماتیک هستیم، به‌ندرت به موضوع دین توجّه می‌کنیم، البته به جز مسئلۀ «جهادگرایی در جهان اسلام» که اکنون در مرکز توجّه‌ها قرار گرفته است. در این میان جای دیدگاهی فراگیر و جهانی که سعی داشته باشد تحوّلات عظیم و بالقوّه را در سیاست جهان شناسایی کند خالی است.
چندی پیش پاپ فرانسیس در مراسم عشای ربّانی کلیسای جامع اچمیادزین (مرکز کلیسای حواری ارمنی Etchmiadzin) شرکت کرد و در آن جمع، تفرقه و چنددستگی مسیحیان را «مایۀ ننگ» خواند. پاپ فرانسیس فعالیت‌ها و تلاش‌های بسیاری در حوزه‌های مهاجرت، تغییرات اقلیمی و اقتصاد داشته است. اما موضوع اتّحاد مسیحیان اخیراً بیش از پیش مورد توجّه وی قرار گرفته است. پیش‌تر نیز شاهد چنین اقداماتی که نتیجه‌ای دربرنداشته‌اند بوده‌ایم، اما به نظر می‌رسد این بار پاپ به‌طور اساسی درصدد محقّق نمودن این اتّحاد برآمده است.
شاید بتوان گفت موضوعاتی که معمولاً در حوزۀ روابط بین‌الملل موردتوجّه هستند، مثل جنگ‌های کنونی و اقدامات تروریستی، جامعۀ مسیحیت را برانگیخته است تا در جهت نیل به وحدت حرکت کند. حاصل دیدار پاپ فرانسیس از کلیسای کاتولیک رومی و اسقف کریل از کلیسای ارتدکس روسی در هاوانا بیانیۀ مشترکی است که می‌گوید:
"ارتدکس‌ها و کاتولیک‌ها باید بیاموزند که همه با هم، یکپارچه و یک‌صدا در حوزه‌های بایسته و شایسته شهادت دهند. تمدّن بشری وارد دوران تحوّلات تاریخی شده است. وجدان مسیحی و وظیفۀ کشیشی ما را ملزم می‌کند تا در مواجهه با چالش‌هایی که مستلزم واکنشی اشتراکی ما هستند، منفعل نمانیم… ما از جامعۀ بین‌الملل خواستاریم که برای ممانعت از ادامۀ اخراج مسیحیان از خاورمیانه دست به اقدام فوری بزنند."
بر اساس بعضی گزارش‌ها، چنین جلسه و بیانیه‌ای از سال 1054 پس از میلاد تاکنون بی‌سابقه بوده است. سخن از ایجاد وحدت از جانب اسقف اعظم بارتولومو (اسقف کلیسای جامع ارتدکس شرقی) و پاپ فرانسیس از کلیسای کاتولیک رومی، و یافتن یک تاریخ مشترک برای «عید پاک» می‌تواند تا حدّی برخاسته از آزار و اذیت و کشتار مسیحیان در خاورمیانه باشد. امیدواریم آنها حس کرده باشند که اکنون که مسیحیت در زادگاه خود مورد محاصره قرار گرفته است، فرصت خوبی است تا اختلافاتی را که شعلۀ آنها مدّت‌ها پیش خاموش شده است کنار بگذارند. فرانسیس بیاناتی در رابطه با آشتی و دوستیِ دوباره ادا کرده که نشان می‌دهد وحدت دوباره به منزلۀ تسلیم یکی در برابر دیگری، یا شبیه به هم شدن نیست. بارتولومو نیز اظهار داشته است "مسیحیان دیگر این امکانات را ندارند که هر کلیسا بتواند به‌تنهایی دست به اقدام بزند."
شاید بتوان گفت اقدامات و بیانات پاپ خطاب به پروتستان‌ها از این هم روشنگرانه‌تر بوده است. بیانیه‌ای که پاپ در ژوئن 2015 در یک گردهمایی با محوریت «وحدت‌گرایی کلیسایی» ادا کرد، بهترین جمع‌بندی از پیام او است: "اگر شیطان با مرگ ما را به اتّحاد می‌رساند، چرا ما می‌خواهیم در حیاتمان به دست خودمان دچار تفرقه شویم؟" فرانسیس انشعاب و چنددستگی جامعۀ مسیحیت را «مایۀ ننگ» ‌خواند، به‌ویژه با توجّه به خطراتی که از جانب جهادگرایی اسلامی و کفر و الحاد ستیزه‌گر جامعه را تهدید می‌کند. دربارۀ موضوعات کم‌اهمیت‌تر مثل مجوّز ازدواج برای کشیشان نیز صحبت می‌شود، اما تصمیمات مدبّرانه‌تری در بین است که یکی از مهم‌ترینِ آنها برنامۀ پاپ برای برگزاری جشن پانصدمین سالگرد اصلاحات لوتری در کلیسایی در سوئد است، همچنین معذرت‌خواهی از گروه‌های مختلف پروتستان‌ها، مثل لوتری‌ها و والدوسیان‌ به خاطر گناهانی که نسبت به آنها صورت گرفته است.
پروتستان‌ها به خاطر پیشنهادات فراوان فرانسیس دچار تفرقه و چنددستگی شده‌اند که در این بین پروتستان‌های انجیلی شکّاک‌تر از فرقه‌های اصلی هستند. او که اولین پاپ اهل قارۀ آمریکا است، علاقۀ شدیدی به موضوعات منطقه و اصلاحات دارد. شصت و نه درصد آمریکایی‌ها و همچنین اکثریت قریب به اتّفاق کاتولیک‌های رومی نظر مساعدی نسبت به وی دارند.
شاید بتوان گفت ما اکنون شاهد پیوندی مشابه پیوند قدرت‌ها در دهۀ 1980 هستیم. در آن دهه ضدکمونیستی‌ترین رئیس‌جمهور محافظه‌کار ایالات متّحدۀ آمریکا یعنی رونالد ریگان، نخست وزیر بریتانیا مارگارت تاچر و تنها پاپ اهل شرق اروپا، پاپ جان پل دوم به طور همزمان انتخاب شده و به قدرت رسیده بودند. در آن برهه چیزی نمانده بود که این امپراطوری شرور و شیطانی در سطل زبالۀ تاریخ بیفتد، اما میخائیل گورباچوف سهواً مانع از این سرنگونی شد.
آیا اگر اقدامات فرانسیس به مذاق مسیحیان ارتدکس و پروتستان موفقیت‌آمیز و خوشایند بیاید، دیگر در قرن بیست و یکم در عرصۀ روابط بین‌الملل شاهد ماجرای مهم‌تری نخواهیم بود؟ آن دسته از ما که به سیاست خشنِ جنگ، دیپلماسی و تجارت عادت کرده‌ایم، از یاد برده‌ایم که تمام اینها در مقایسه با قدرت خدا و کلیسا رنگ‌ می‌بازد. اگر قرار باشد دنیای مسیحیت یک بار دیگر در برابر تمام این مسائل مواضع متّحدی اتّخاذ کند، در جهانی که بلایای تروریسم، گمراهی بشر و استبداد سیاسی بر سر آن فرود آمده است، به نیروی خیرِ مهارناپذیری تبدیل خواهد شد. چنین تحوّلی از منظر نگرش‌های فعلی در حوزۀ روابط بین‌الملل غیرقابل‌پیش‌بینی است؛ هم از دیدگاه دانشگاهیان نظریه‌پرداز و هم از نظر پراتیسین‌های سیاسی. احتمالاً می‌توان گفت اکنون ما شاهد تحوّل‌آفرین‌ترین رویداد سیاسی قرون گذشته هستیم.
بسیاری این اتّفاق را کوچک می‌شمرند و اوضاع را همان آش و همان کاسۀ قبل می‌دانند، اما چه کسی می‌توانست باور کند که برای اولین بار پس از سال 1550، مراسم عشای ربّانی کاتولیک رومی در کاخ همپتون دربار هنری هشتم برگزار شود؟ سی اس لوئیس در کتاب «مسیحیت محض» (Mere Christianity) جملات مشهوری دارد که می‌گوید بهترین توصیف برای فهمیدن انشعاباتِ مسیحیت این است:
"بیشتر شبیه به تالاری است که درب‌های آن به اتاق‌های متعدّد باز می‌شود. اگر من بتوانم کسی را به این تالار بیاورم، یعنی کاری که می‌خواستم را انجام داده‌ام. اما آتش و صندلی و غذا در اتاق‌ها قرار دارد، نه در تالار… همچنان باید به درگاه خدا دعا کنی تا نور هدایت را نصیبت سازد. البته حتّی در تالار هم باید سعی کنی از قوانینی که بر کلّ خانه حاکم هستند تبعیت کنی. فوق همۀ اینها باید از خدا بخواهی که نشانت دهد کدام درب، درب حقیقی است، نه دربی که رنگ و شکل آن خوشایندت باشد."
مسیحیان سراسر جهان از اقدامات وحشیانه‌ای که نسبت به همنوعانشان صورت می‌گیرد وحشت‌زده هستند. آنها از مشاهدۀ به استهزا گرفته شدن دینشان در قالب هنر، نامه‌ها و در عرصۀ آموزش و فرهنگ عامه غمگین‌اند. آنها حتّی به تقسیم‌بندی‌های کتاب مقدّس نیز کمتر توجه می‌کنند. شاید حال که یکی از بزرگ‌ترین دوران‌های هرج و مرج در مسیحیت است، این رویدادها ظهور پیدا کرده تا ما را وادارد دربارۀ اختلافاتمان بیندیشیم و بر این موضوع تمرکز کنیم که تحقّق وحدت در جهان مسیحیت می‌تواند اوضاع جهان را بهتر سازد.
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.