عریضه‌نویسی جزئی و کلی

مهدی فردوسی مشهدی

توصیه به عریضه‌نویسی و عریضه‌ریزی به چاه مسجد جمکران، از نمونه‌های برجسته آمیختگی احکام سطح خُرد و کلان به یک‌دیگر و با تسامحی در اصطلاح، «مغالطه جزء و کل» است. از دید من، کارشناسان رسمی دین، در بسیاری از احکام هنجاری متون مقدس، به این مغالطه دچار شده‌اند که اگر زمینه‌ای فراهم آید، به آنها خواهم پرداخت، اما اکنون و این‌جا به برداشت رسمی از توصیه برخی از روایات به نوشتن عریضه برای امام غایب می‌پردازم.

واژه «عریضه» دو تصویر را به ذهنم فرامی‌خواند:
1. حروف‌چین‌هایی که جلویِ ساختمان دادگستری شهر پشت دستگاه تحریر می‌نشستند و برای دادخواهان عریضه می‌نوشتند. بعدها دانستم که «عریضه‌نگاری» و «عریضه‌نویسی» پیشه‌ای تاریخی است که اکنون «تنظیم دادخواست» نام دارد؛
2. شیعیانی که بیرون چاه مسجد جمکران برای امام دوازدهم نامه می‌نوشتند و آن را درون چاه می‌انداختند.

واژه‌شناسان عرض را به معنای بسط و طرح و ظهور دانسته‌اند که در قالب متعدی، در معنای ارائه (نشان دادن) به کار می‌رود؛ چنان‌که «معرَض» به معنای بازار زمینه‌ای برای نشاندن دادن و دیده شدن کالاهاست. بر این قیاس، عریضه؛ یعنی شرح حال یا وصف حال یا نامه‌ای که اوضاع و احوال نویسنده را نشان می‌دهد که بیش‌تر در ادبیات حقوقی معادِل «لائحه الدعوی» یا همان دادخواست به کار می‌رود. عریضه را زمانی می‌نویسند که می‌خواهند شکایتی یا حاجتی را نزد حاکم مقتدری مطرح کنند که این کار مستلزم شرح ماجراست.

عریضه‌نامه یا عریضه‌نامچه از گذشته‌های دور تا کنون در موضوع‌های گوناگون سامان یافته است. بیش‌تر عریضه‌های دوره صفویان در مرکز اسناد آستان قدس رضوی نگاه‌داری می‌شوند که بیش‌تر آنها در بردارنده درخواست کمک مالی است؛ زیرا بنابر محتوای وقف‌نامه حرم رضوی، متولیان و خادمان آستان می‌بایست «بلا عوض» به راه‌ماندگان (زائران مهاجر نیازمند) کمک می‌کردند. بیش‌تر عریضه‌های بازمانده از دوره صفویان و قاجاران و حتی عریضه‌های عصر مشروطیت در ایران، به انگیزه شکایت کردن یا حمایت شدن نوشته می‌شدند که با «دل‌نوشته»های امروزی متفاوتَند.

برخی از یهودیان و مسیحیان نیز کمابیش از سیصد سال گذشته تا امروز در قالب «Prayer Note»، درخواست و دعا و نیایش مکتوب خود را میان شکاف سنگ‌های دیوار ندبه (The Wailing Wall / The Kotel) می‌گنجانَند. گفته‌اند: نخستین بار مرد درمانده‌ای که پولی برای فراهم کردن خوراک برای خانواده‌اش نداشت، نزد خاخامی یهودی رفت و خاخام درخواست مکتوبی برایش نوشت و گفت: آن را در شکاف‌های دیوار ندبه فرو کن! اکنون نیز شماری از یهودیان و مسیحیان به این سنت پای‌بندَند. حتی باراک اوباما رئیس جمهور پیشین امریکا، نیز چنان‌که در گزارشی آمده، درخواست خودش را از خداوند در همین قالب مطرح کرده است.

گفتنی است پایگاه‌هایی اینترنتی هم برای سامان‌دهی چنین درخواست‌هایی سامان داده‌اند تا مردم از گنجاندن کاغذپاره‌ها در شکاف‌های این دیوار خودداری کنند (برای نمونه، اینجا را ببینید!).

هم‌چنین نوشتن درخواست روی ستون / مناره‌ای سفید، روی «جبل الرحمه» عرفات در مکه، رایج است.

گفته‌اند پیش از نصب چراغ‌های امروزین در عرفات، برای راه‌نُمایی حاجیان و زائران، روی این منار چراغ‌هایی روشن می‌کردند تا محیط عرفات برایشان روشن شود (محمد لبیب بتنونی، الرحله الحجازیه، ص 186).

چاه عریضه جمکران هم اکنون جایگاهی برای انداختن همین درخواست‌های مکتوب است. گمان می‌رود ماجرای غیبت امام و ارتباط مکاتبه‌ای ایشان با شیعیان، در پیدایی سنت نامه‌نویسی (رقعه‌نویسی) میان امام و مأمومان تأثیر گذارده باشد. افزون بر این، اعتماد به روایاتی در این زمینه، موجب گسترش این سنت در جمکران شده است. البته چنان‌که گفته‌اند، نامه‌های این چاه را متولیان مسجد هر دو یا سه ماه یک‌بار، خمیر می‌کنند.

محمدباقر مجلسی این روایات را در بابی به نام «کتابه الرقاع للحوائج إلى الأئمه صلوات الله علیهم و التوسل و الاستشفاع بهم فی روضاتهم المقدسه و غیرها» آورده است (بحار الانوار، ج 99، ص 231). منبع او کتاب‌های «جنه الامان» و «البلد الامین) ابراهیم بن‌علی کفعمی است که خود کفعمی آنها را از «مصباح الزائر» علی بن‌موسی بن‌طاوس نقل کرده است. چنین روایاتی در کتاب‌های پیش از سده هفتم، نقل نشده‌اند.

این روایات می‌گویند: «حاجت خود را بر کاغذی بنویس و آن را با در میان گِل جای بِده و در رودخانه یا چاهی بیانداز تا گشایشی در کارَت ببینی».

با فرض درستیِ استناد این منقولات، تنها مشروعیت رفتاری در سطح خُرد ثابت می‌شود نه رفتاری در سطح کَلان؛ یعنی اگر تک تک شیعیان بخواهند با دست زدن به چنین کار نمادینی، می‌توانند بر انگیزش معنوی خودشان بیافزایند. بنابراین، حتی اگر همه شیعیان هم هر سال یک بار به امام خود عریضه بنویسند، بر اثر معین نبودن جایگاه رها کردن این عریضه‌ها، منسکی مذهبی پدید نخواهد آمد، اما تأسیس چاه در مسجد جمکران و فروش برگه برای نوشتن عریضه و نصب تابلو و روشن کردن چراغ مخصوص برای راه‌یابی افراد بدان‌جا و…، به معنای تبدیل حکم خُرد به حکم کلان است؛ یعنی ناخودآگاه، عملی فردی و خُرد را به مناسکی جمعی و کلان بدل می‌کند؛ چنان‌که به گفته متولی این مسجد، مردم هر سال یک میلیون عریضه به این چاه می‌ریزند.

بنابراین، کسانی که با استناد به روایات رقعه‌نویسی از سنت عریضه‌ریزی به چاه جمکران دفاع می‌کنند، پی‌آمد ناخواسته اجتماعی آن را نادیده می‌گیرند و به مغالطه آمیختن حکم خرد (جزء) و کلان (کل) دچار می‌شوند. ایستادن یک تماشاچی در سینما، مشکلی پدید نمی‌آورد (سطح خُرد)، اما اگر همه تماشاچیان بایستند (سطح کلان)، فیلم را نمی‌توان دید. پس اگر به یکی از تماشاچیان بگویند فیلم را ایستاده ببین، مسئولان تالار نمایش نباید با استناد به این حُکم زمینه‌ای فراهم کنند تا همه تماشاچیان فیلم را ایستاده ببینند؛ زیرا با این فرض، غرَض نقض خواهد شد.

بر پایه این تمثیل، روایات ناظر به عریضه‌نویسی با فرض تمام بودن شروط صدورشان، حداکثر می‌گویند: «ای شیعیان! بدین شیوه با امام غایبتان مرتبط شوید!» بنابراین، هر کسی در جایی عریضه‌ای می‌نویسد و در رودی یا چاهی می‌اندازد و این کارهای انفرادی، به پیدایی مناسکی ویژه نمی‌انجامد، اما اکنون متولیان مسجد زمینه‌ای فراهم آورده‌اند تا نمازگزاران پیش یا پس از نماز عریضه بنویسند و این کار به منسکی بدل گشته است. نمازگزار عامی، نوشته روی دیوار (موضوعیت نداشتن چاه جمکران) را باور نمی‌کند، بلکه عمل دین‌ورزانه خیل نمازگزاران را می‌بیند و به آن ملتزم می‌شود و اگر فقیهان نیز عرایضشان را به همین چاه بریزند، این التزام عملی سخت‌تر خواهد شد.

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. oliveland.ir

    سلام میشه لینک داخل مطلبو چک کنید.برای من مشکل داشت.ممنون

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.