از شادی حلال تا تولید و اشتغال؛ نقش حوزه علمیه چیست؟

حسین ادبی

حتماً تا به حال با کتاب عقائدالنساء نوشته مرحوم آیت الله آقاجمال الدین خوانساری، عالم بزرگ دوره صفویه مواجه شده‌اید. این کتاب توسط یکی از علمای برجسته شیعی در حدود 350 سال پیش نگارش یافته است. هدف از تألیف کتاب، مبارزه با عقاید خرافی و دینداری عامیانه آن دوران عنوان شده است. آقا جمال خوانساری از بزرگان زمان خود بوده و از جایگاه والایی نزد علما و دربار شاه سلطان حسین صفوی برخوردار بوده است. با این همه، چه چیز این عالم جلیل‌القدر را بر آن می‌دارد که کتابی همچون عقائدالنساء را بنویسد؟ اگر شأن و شئونات مورد نظر فضلا و علمای فعلی حوزه علمیه در نظر ایشان بود، هرگز نباید به نگارش چنین کتابی به ظاهر سخیف و از نظر موضوعی، به ظاهر بی‌ارزش اقدام می‌کرد.

آقا جمال خوانساری دو ویژگی برجسته را در کنار علم سرشار خود داشت که این دو ویژگی را از کتاب مذکور می‌توان به خوبی دریافت: اول اینکه او به خوبی جامعه زمان خود را می‌شناخته و از رفتارشناسی دقیق و بالایی نسبت به مردم جامعه و حتی قشر زنان برخوردار بوده است، به گونه‌ای که حتی کلمات و الفاظ و اصطلاحات مورد استعمال آنها را نیز به‌خوبی می‌دانسته و بر آن اشراف داشته است. دومین ویژگی، دغدغه‌مندی و احساس وظیفه ایشان به عنوان یک عالم شیعی نسبت به بدنه عمومی جامعه است؛ چیزی که در علما و فضلای فعلی حوزه‌های علمیه، بسیار کمتر دیده می‌شود. شیوه عمل آقا جمال خوانساری در نگارش چنین کتابی برای بدنه عمومی جامعه، نشان از این دارد که این عالم جلیل القدر، مصداق بارز «طبیب دوار بطبه» بوده و به راستی از الگوی والای جهان بشریت، پیامبر عظیم الشأن اسلام الگوگیری کرده است. او به جای نشستن در دفتر کار و توقع از مردم برای مراجعه به او، خود را در دل مردم قرار داده و از نزدیک رفتارها و حالات آنها را رصد کرده و مورد ارزیابی قرار داده است. با اینکه عالمی همچون او مورد احترام پادشاه مملکت بوده و از نفوذ بالایی در کشور برخوردار بوده، اما این شأن و جایگاه، او را از ارتباط با بدنه عمومی جامعه و مردم کوچه و خیابان و جویا شدن از احوالات آنها بازنداشته بود.

بد نیست رفتار این عالم بزرگ را با حوزویان دوره فعلی که در دوره برپایی حکومت اسلامی در کشور حضور داشته و به فعالیت می‌پردازند، مقایسه کنیم. مراجع عظام تقلید دفاتری در شهرهای مختلف دارند که عمده وظیفه‌شان در این دو مورد خلاصه می‌شود: دریافت وجوهات و پاسخگویی به سؤالات فقهی مردم. هیچ‌کدام از دفاتر مراجع بزرگ تقلید، رفتارشناسی مردم کوچه و بازار را از وظایف خود نمی‌دانند. هیچ‌کدام از آنها ارتباط با مردم نیازمند و برنامه‌ریزی در حوزه ازدواج، اخلاق خانوادگی و رفع گرفتاری‌های آنها را رسالت تعریف شده برای دفاتر مراجع نمی‌دانند. مراجع عظام تقلید نیز فقط در دایره محدود دروس خود گاهی به مسائل این‌چنین اشاره می‌کنند که به دلیل عدم همراهی متولیان دفاتر، نهایتاً در حد یک موج رسانه‌ای باقی می‌ماند.

در لایه‌ای پایین‌تر اما فضلایی قرار دارند که ساختار مدیریتی نهادهای علمی و تبلیغی حوزوی را کنترل و هدایت می‌کنند. این بخش نیز به دلایل مختلف از وظایف ذاتی طلبه و حوزوی فاصله گرفته و کمتر به مسائلی این‌چنین به صورت منسجم و ساختارمند رسیدگی می‌کنند.

در پایین‌ترین لایه اما طلابی قرار دارند که اگرچه انگیزه‌های فعالیت اجتماعی آنها پررنگ است و اصل بار تبلیغ دین در عرصه عملیات تبلیغی (و نه عرصه طراحی و برنامه ریزی) را نیز همین افراد به دوش می‌کشند، اما به دلیل مشکلات ناشی از وضعیت بد اقتصادی جامعه، فرصت کافی برای رسیدگی به جامعه را پیدا نمی‌کنند و عملاً درگیر کارهایی می‌شوند که آنها را از آینده اثربخش در امر رسالت حوزوی دور می‌کند.

ناگفته نماند، این تقسیم بندی تسامحی از بدنه حوزه، اگرچه ناظر به اشکالات موجود در نقش آفرینی حوزویان در جامعه اسلامی است، اما مزیت‌ها و فعالیت‌های بسیار خوب این قشر را نفی نمی‌کند. لکن به خاطر توقع بالایی که نگارنده که خود، یک حوزوی است، از بدنه حوزه دارد، معایب کوچک را برجسته کرده و پیش چشم می‌آورد تا راه چاره‌ای برای آن اندیشیده شود؛ بماند که اشکال مورد اشاره، چندان هم کوچک و بی اهمیت نیست.

در ابتدای سال 96 و به رسم سال‌های پیشین، مقام معظم رهبری شعار امسال را تعیین فرمودند و این سال را به نام «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» نام نهادند. حال سؤال اساسی با توجه به مقدمه‌ای که گذشت این است که نقش حوزویان در پیشبرد اهداف مورد اشاره رهبری در شعار سال چیست؟ حتی اگر قائل به نقش هدایتگری و انگیزه بخشی برای طلاب باشیم، باز هم پاسخ این سؤال ضروری می‌نماید که چرا حوزه و حوزویان در امر مذکور دارای هدف مدون و روش نظام‌مند نیستند؟ چرا حوزه علمیه به عنوان متولی رهبری معنوی جامعه در تمام شئون زندگی، برای پیش‌برد هدف مورد اشاره رهبر انقلاب که خود یک حوزوی است، کاری صورت نمی‌دهد و تدبیری نمی‌اندیشد؟

همه ما قائلیم که تحریم‌های اقتصادی یکی از مشکلات جامعه اسلامی ایران است که دینداری مردم را نیز تحت الشعاع قرار داده است. چرا حوزه علمیه در این زمینه کاری جدی صورت نمی‌دهد؟ چرا مراجع عظام تقلید در مواجهه با چنین معضلی، هیچ راهکار و تدبیری نمی‌اندیشند و اصلاً خود را ملزم به ورود به این عرصه نمی‌دانند؟

در سال‌های اخیر مسئله‌های فراوان دیگری نیز وجود داشته که حوزه علمیه از پاسخ به آن شانه خالی کرده است و عملاً مردم کف جامعه را به سمت الگوگیری از الگوهای عرفی غرب زده سوق داده است. برای مثال نگاهی به مراسم عروسی مردم ایران بیندازید. حوزه علمیه در زمینه برگزاری مراسم عروسی به شیوه حلال و همراه با شادی حلال چه کرده است؟ آیا مراسم عروسی که تقریباً در 9 ماه از سال مردم را درگیر خود می‌کند، این‌قدر بی اهمیت است؟ آیا پرداختن به مسئله شادی حلال و طراحی الگوی شادی حلال از دیگر فعالیت‌های دفاتر مراجع، کم اهمیت‌تر است؟ مردم برای شادی نیازمند الگویند. اگر الگویی دین‌مدارانه به آنها معرفی نشود، به سمت الگوهای عرفی که غالباً برگرفته از تفکر غربی است، می‌روند. چرا برای محافل شادی همچون عروسی، جشن‌های شادمانی همچون جشن تولد و … برنامه‌ای ارائه نمی‌شود؟

ما معتقدیم شادی حلال با عناصر شادی‌آفرین بی‌حد و حصر و به دور از هرگونه گناه، وجود دارد. چرا این الگو را ارائه نمی‌دهیم؟ این همه کمدین در ساختار صدا وسیمای کشور و مراکز استان‌ها وجود دارد که قابلیت برگزاری مراسمی شاد و به دور از هرگونه گناه را دارند. چرا الگویی برای سازماندهی این افراد و اشتغال آنها در امری حلال فراهم نمی‌شود تا هم آنها شاغل به شغلی شده باشند و هم مسئله‌ای از مسائل فرهنگی مهم کشور حل شود؟

نمونه‌های متعددی از مسائل حل نشده فرهنگی و … در جامعه وجود دارد که حوزه علمیه باید به آن بپردازد. مسائلی که اگر حل نشود، حوزه علمیه و مراجع عظام، باید هزینه‌های بسیار فراوانی، حتی بیشتر از وجوهاتی که به دستشان می‌رسد را صرف خنثی سازی آنها نماید. امید که روزی برسد که رسالت حوزه علمیه با الگوگیری از پیامبر اسلام، طبابتی باشد در میدان عمل و نه در پستوهای حجره‌ها، دفاتر مراجع و اتاقهای نهادهای حوزوی!

مطالب مرتبط
منتشرشده: 4
  1. اسدی

    حوزه علمیه خیلی وقت است که در محاق است و در حل مسائل اجتماعی نقش کمرنگ و منفعلی دارد.

  2. حوزه علمیه نیازمند بازتعریف هویت اجتماعی خود است.هویت حوزه در عرصه خدمات اجتماعی دچار بحران است

  3. سید مصطفی

    کتاب عقائدالنساء نوشته مرحوم آیت الله آقاجمال الدین خوانساری را دانلود کردم و مطالعه نمودم واقعا زیبا بود و عمیق در بعد عرف شناسی
    حقیقتا جا دارد تا مدل این کتاب در عرف شناسی به صورت دقیق تحلیل گردد و بدست آید و در زمان ما هم این گونه آثاری به رشته تحریر در آید امیدوارم شما در این راستا قلم فرسایی نمایید

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.