چاندرا مظفر و گفت‌وگوی میان ادیان

ترجمه روح‌الله محمودی

«رهیافتی اصلاحی و پیشرو به اسلام زنان را با مردان برابر می‌داند. آنها مجازند که نقش خود را ایفا کنند؛ چه در داخل خانه و چه در سپهر عمومی، بدون اینکه کسی مانع کار آنها شود یا با توسل به قوانین محدودشان سازد. بر اساس این رهیافت، اقلیت‌های نژادی و دینی از همان حقوقی در جامعه بهره‌مندند که اکثریت از آن بهره‌مند است. هیچ تمایزی بین این دو نیست. هیچ محدودیت اضافه‌‌ای بر اقلیت‌ها تحمیل نمی‌شود. هیچ قانونی اقلیت‌ها را از مشارکت در جامعه ـ در تمام ابعاد جامعه ـ باز نمی‌دارد. تأکید این رهیافت بر ارزش‌هاست؛ ارزش‌هایی ابدی و جهان‌روا که دیگران نیز می‌توانند با آنها همدلی کنند. این ارزش‌ها باعث می‌شود که همه گرد هم آیند و دیگر کسی، هر دینی که داشته باشد، «دیگری» به حساب نیاید. تنها هویتی که مهم است هویت انسانی است. این اسلام واقعی خواهد بود. زیرا من می‌اندیشم که تمام هدف اسلام این است که انسانیت را ارتقا دهد، فضایل مشترک انسانی را کشف کند…»
(چاندرا مظفر در مصاحبه با سایت فرونت لاین)

چاندرا مظفر در سال ۱۹۴۷ میلادی در بدونگ مالزی، و از خانواده‌ای هندو، به دنیا آمد. او دکترای خود را، در سال ۱۹۷۷ میلادی، در رشته‌ علوم اجتماعی از دانشگاه سنگاپور گرفت و از آن زمان تاکنون در دانشگاه‌های مختلفی به تدریس پرداخته‌است. او مدتی نیز به عنوان رئیس مرکز گفت‌و‌گوی تمدن‌ها، در دانشگاه مالزی، فعالیت کرد. هرچند که در سال ۱۹۹۷ میلادی، و عمدتاً به دلایل سیاسی، از پست خود در دانشگاه مالزی کنار گذاشته شد. او در حال حاضر رئیس سازمانی غیردولتی به نام «جنبش بین ‌المللی برای نیل به جهانی مبتنی بر عدالت» است که مرکز آن در مالزی است و به چالش‌ها در زمینه‌ عدالت اجتماعی و کرامت انسانی در سطح جهان می‌پردازد.
چاندرا مظفر آثار فراوانی را در موضوعات مختلف از قبیل گفت‌وگوی میان تمدن‌ها، دین و حقوق بشر، اوضاع سیاسی در مالزی و روابط بین ‌الملل به رشته‌ی تحریر درآورده‌است. این آثار ۱۸ کتاب و بیش از ۵۰۰ مقاله را شامل می‌شوند. از آثار عمده چاندرا مظفر می‌توان به «احیای اسلامی در مالزی»، «حقوق بشر و نظم نوین جهانی»، «اخلاق جهانی یا هژمونی جهانی؟»، «دین و حکومت‌داری»، «حقوق، دین و اصلاحات» و «مسلمانان، گفت‌ و‌گو و ترور»اشاره کرد. این کتاب‌ها دلمشغولی او را به برقراری عدالت و حفظ کرامت انسانی در سایه‌ چالش‌های سیاسی دنیای مدرن نشان می‌دهند. مثلا او در کتاب «اخلاق جهانی یا هژمونی جهانی؟» به یکی از حیاتی‌ترین پرسش‌هایی که انسان امروز با آن مواجه است می‌پردازد: آیا صلح جهانی بدون غلبه بر هژمونی جهانی ممکن است؟ او بر آن است که هژمونی [سلطه] جهانی و کنترل دنیا توسط طبقه ‌ای برتر یکی از علت‌های مستقیم جنگ‌ها و مناقشات معاصر است. هژمونی است که جنگ در عراق و مناقشهی بی‌پایان میان اسرائیل و فلسطین را توضیح می‌دهد. و نیز، هژمونی است که مسئول شکاف روزافزون میان ثروتمندان و فقرا در سطح دنیا است؛ چیزی که متقابلا به تنش‌های جهانی دامن زده‌است. مظفر در این کتاب ادعا می‌کند که تا زمانی که هژمونی جهانی برقرار باشد، دنیایی مبتنی بر عدالت ـ که در آن انسان‌ها بر اساس ارزش‌ها، اصول و معیارهای جهانشمول مشترک گرد هم آیند ـ از حد خواب و خیال فراتر نخواهد رفت. به دیگر سخن، هژمونی جهانی اخلاق جهانی را خنثی می‌کند.

****
چاندرا مظفر یکی از مشهورترین فعالان حقوق بشر در مالزی است. او منتقد سفت و سخت هژمونی جهانی غرب است اما در عین حال اعتقاد دارد که مسلمانان چاره‌ای ندارند جز اینکه درکشان را از اسلام و سنت اسلامی مورد بازبینی عمیق و بنیادین قرار دهند. او با تمام وجود به دنبال آن است تا گفت‌ وگوی بین ادیان را در میان مسلمانان ترویج کند و تاکید می‌ورزد که اسلام نیز چنین کاری را توصیه کرده‌است. البته مظفر بر آن است که ما در سطح جهانی نیز به گفت‌وگوی میان ادیان و تمدن‌ها نیاز داریم. مخصوصاً به این دلیل که چنین وانمود شده‌است که بسیاری از مناقشات جهانی ـ که عمدتاً ریشه‌‌های اقتصادی و سیاسی دارند ـ ناشی از نزاع‌های مذهبی میان اسلام و دیگر ادیان و ایدئولوژی‌ها هستند.
از جمله آثار مظفر در این رابطه می‌‌توان به کتاب «مسلمانان، گفت‌وگو و ترور» اشاره کرد. او در این کتاب تلاش می‌کندتا با ارائه درکی گسترده‌تر از پیام اسلام زمینه‌های نزدیک شدن ادیان مخنلف را به یکدیگر فراهم سازد.
مانند بسیاری دیگر از متفکران مسلمان که با چالش‌های زندگی در جوامع مدرن درگیرند، مظفر به دنبال آن است تا مستقیماً و بدون واسطه به قرآن نزدیک شود تا بتواند با فرا رفتن از حصار فقه سنتی درک و تفسیری امروزی‌تر از ایمان خویش به دست دهد. در نظر مظفر، قرآن کتابی است که هدف غایی‌‌اش ارتقای آگاهی اخلاقی و معنوی انسان‌هاست. در نتیجه روشنفکر مسلمان باید به روح اخلاقی حاکم بر این کتاب مقدس توجه کند، و به لفظ قرآن محدود نشود.تنها با اتخاذ این رویکرد است که می‌توان از لابه‌لای آیات و سوره‌های این کتاب، ارزش‌هایی بنیادین و جهان‌شمول را درک کرد و بیرون کشید؛ ارزش‌هایی از قبیل آزادی، مسئولیت ‌پذیری، عدالت، برابری و انصاف. او بر آن است که این ارزش‌ها جهانی‌‌اند. پس مسلمانان باید در رفتار با همه انسان‌ها ـ و نه صرفاً دیگر مسلمانان ـ این ارزش‌ها را رعایت کنند.
بر این اساس، مظفر تلاش کرده‌است تا اخلاقی اسلامی را برای گفت‌وگوی میان ادیان صورت‌بندی کند. این اخلاق برگرفته از قرآن است. در خوانش مظفر از قرآن، روح این کتاب بر لفظ آن برتری دارد. او خود نام این خوانش را «رهیافت ارزش‌مدار به قرآن» می‌خواند؛ رهیافتی که در مقابل «رهیافت سنتی و فقه‌محور» قرار می‌گیرد. بنا به نظر مظفر، رهیافت فقه‌محور لفظ قران را بر روح آن برتری می‌دهد که این، خود، منشأ بسیاری از مشکلات مسلمانان در دنیای معاصر است.
در نظر چاندرا مظفر، رهیافت اول ـ یعنی «رهیافت ارزش‌مدار» ـ جهانی، منعطف و پذیراست، حال آنکه رهیافت دوم ـ یعنی رهیافت فقه‌محور ـ بسته، انحصاری و محدود است. اولی بر عدالت، آزادی، و برابری تاکید می‌کند، در حالی که دومی بر سلسله مراتب، کنترل و رفتار شدید اصرار می‌ورزد.اولی درهای خود را به روی غیر مسلمانان باز می‌گذارد، با روی گشاده آنها را به عنوان انسان‌های برابر و برادر می‌پذیرد، و ارزش‌های مشترک ادیان آنها با اسلام را قدر می نهد. اما دومی با معتقدان به دیگر ادیان دشمنی می‌ورزد، و در بهترین حالت با اکراه آنها را تحمل می‌کند.
مظفر با تمام وجود امیدوار است که بتوان با کمک این رهیافت ارزش‌مدار به قرآن تفکر اسلامی را متحول کرد. او در همین ارتباط می‌نویسد: «کاملا پیداست که معقول‌ترین شیوه برای زیست مسلمانی در دنیای معاصر اتخاذ رهیافتی باز و غیرجزم‌گرا به اسلام است. این رهیافت ارزش‌های اخلاقی و معنوی جهانی و ابدی را در صدر می‌نشاند، اما در عین حال اهمیت مناسک، نمادها و شعائر مذهبی را نیز به رسمیت می‌شناسد. رهیافت ارزش‌مدار به اسلام ــ در مقابل رهیافت مناسک‌محور ــ نه تنها از منظر دین رهیافتی مشروع و مقبول است، بلکه رهیافتی است که در این برهه از تاریخ جهانی، گریزی و گزیری از آن نیست.»
مظفر بر آن است که عوامل بسیاری باعث شده‌اند تا روابط میان مسلمانان و معتقدان به دیگر ادیان تیره و تار شود. البته مسلمانان تا حد بسیاری مقصر این وضع اند، اما با این وجود جاه‌ طلبی‌های امپریالیستی واشنگتن در راه برتری جویی بر جهان نیز عاملی است که نمی توان به سادگی آن را نادیده گرفت. به همین دلیل است که او ادعا می‌کند همبستگی میان ادیان و گفت‌وشنید میان تمدن‌ها برای دستیابی به صلح و عدالت می‌طلبد که هژمونی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی غرب، و به ویژه امریکا، را به چالش بکشیم. زیرا این امر علت عمده‌ی مناقشه‌ی میان مسلمانان و معتقدان به دیگر ادیان است. البته مظفر اذعان دارد که این کار دشواری است. و نیازمند آن است که مسلمانان در کار خود دقیق شوند و برای دردها و بیماری‌هایی که خود عامل آنند دیگران را متهم نکنند.و این نیز بدون ارزیابی مجدد و عمیق دین، هویت و سنت اسلامی ممکن نیست. به ویژه، ضروری است که مسلمانان تفکر جزم‌گرا و انحصاری را کنار بگذارند و رهیافتی جهانی و همه‌شمول را به دین و ارزش‌های خود برگزینند.
البته منتقدانی هم هستندکه او را متهم می‌کنند که این کار به منزله کنار گذاشتن و تغییر آموزه‌های اسلام است. اما او در پاسخ به این منتقدان تأکید می‌کند که این رهیافت هیچ تعارضی با ارزش‌های بنیادین اسلام و روح قرآن ندارد. زیرا اسلام همه انسان‌ها را برادر و خواهر می‌داند. او بر آن است که تنش‌های روزافزون میان جهان اسلام و غرب و وضعیت اسف‌باری که در حال حاضر و در بسیاری از کشورهای اسلامی، شاهد آنیم، تا حد زیادی ریشه در درک جزم‌گرا از اسلام و بی‌توجهی فراوان به ارزش‌های نهفته در روح قرآن دارد.
اما چگونه می‌توان این پارادایم و رهیافت ارزش‌مدار و اخلاقی تازه را گسترش داد؟ پاسخ مظفر این است که مسلمانان بایستی فهمشان از اسلام را مورد بازبینی قرار دهند و به جای تمرکز بر فقه بر ارزش‌های اخلاقی قرآن تمرکز کنند. با این کار می‌توان امیدوار بود که کلام و فقه اسلامی تازه‌ای سر بر بیاورد؛ کلام و فقهی که ریشه در این ارزش‌ها داشته باشد.
البته این روزها دوران ترکتازی تندروهاست؛ یعنی کسانی که با تمام وجود مخالف گفت‌وگوی میان ادیانند و تفسیر بسیار تنگ و محدودکننده‌ای از اسلام دارند. مظفر در مقابل این افراط‌گرایان اصرار می‌ورزد که سیره پیامبر اکرم نیز گفت‌وگوی میان ادیان را تأیید می‌کند. مثلاً، پیمان مدینه ـ میان مسلمانان و یهودیان شهر ـ و پیمان نجران ـ میان پیغامبر و مسیحیان – نمونه‌ عملی توصیه قرآن به گفت‌وگو و همبستگی میان ادیان است. قرآن نیز مسلمانان، یهودیان و مسیحیان را تشویق می‌کند که بر پایه باورها و ارزش‌های مشترک گردهم جمع آیند. به باور چاندرا مظفر، گفت‌وگوی میان ادیان و تمدن‌ها تنها راه برای برقراری جهانی مبتنی بر عدالت است.«رهیافتی اصلاحی و پیشرو به اسلام زنان را با مردان برابر می‌داند. آنها مجازند که نقش خود را ایفا کنند؛ چه در داخل خانه و چه در سپهر عمومی، بدون اینکه کسی مانع کار آنها شود یا با توسل به قوانین محدودشان سازد. بر اساس این رهیافت، اقلیت‌های نژادی و دینی از همان حقوقی در جامعه بهره‌مندند که اکثریت از آن بهره‌مند است. هیچ تمایزی بین این دو نیست. هیچ محدودیت اضافه‌‌ای بر اقلیت‌ها تحمیل نمی‌شود. هیچ قانونی اقلیت‌ها را از مشارکت در جامعه ـ در تمام ابعاد جامعه ـ باز نمی‌دارد. تأکید این رهیافت بر ارزش‌هاست؛ ارزش‌هایی ابدی و جهان‌روا که دیگران نیز می‌توانند با آنها همدلی کنند. این ارزش‌ها باعث می‌شود که همه گرد هم آیند و دیگر کسی، هر دینی که داشته باشد، «دیگری» به حساب نیاید. تنها هویتی که مهم است هویت انسانی است. این اسلام واقعی خواهد بود. زیرا من می‌اندیشم که تمام هدف اسلام این است که انسانیت را ارتقا دهد، فضایل مشترک انسانی را کشف کند…»
(چاندرا مظفر در مصاحبه با سایت فرونت لاین)همسایگان (۲)

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.