گفت‌وگو و عشق به انسان‌ها

محسن جوادی

هفدهمین درس‌گفتار ماهانۀ موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر با عنوان «اخلاق گفت‌و‌گو در اندیشه و عمل امام موسی صدر» برگزار شد. در این جلسه دکتر محسن جوادی وجوه مختلف گفت‌و‌گو را از منظر اخلاقی توضیح داد و سپس، نمونه‌هایی از اندیشه و سیره امام موسی صدر را تشریح کرد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، جوادی ویژگی بارز امام موسی صدر را اعتقاد به گفت‌و‌گو به مثابه وسیله‌ای برای رشد، خوش‌بینی به انسان‌ها و صداقت در گفت‌و‌گو و یکی بودن عمل و گفتار برشمرد. اوهمچنین به بسط این مئسله پرداخت که چگونه می‌توان با رعایت اخلاق گفت‌و‌گو کرد.

نائل نشدن به حقیقت، اولین گام گفت‌و‌گو
این استاد فلسفه اخلاق دانشگاه قم در ابتدای سخنانش گفت: در ابتدا باید اعترافی کنم. بنده از مدت‌ها قبل به امام موسی صدر علاقه داشتم اما فرصت مطالعه نوشته‌ها و آثارشان فراهم نشده بود. یک سالی هست جسته و گریخته این فرصت برایم فراهم می‌شود. گاهی روانی و سادگی‌ای که در نوشته‌های ایشان هست این تلقی را ایجاد می‌کرد که با اثر عامیانه‌ای مواجه‌ایم که بنیان‌های نظری و آکادمیک ندارد.

این تصور انسان را از اینکه وقتش را صرف مطالعه این آثار کند بازمی داشت. اما وقتی انسان وارد این فضا و با آن درگیر می‌شود و آثار را مطالعه می‌کند متوجه می‌شود این تصور اشتباه است. سادگی و روانی که حُسن آثار امام موسی صدر است نباید این تصور را ایجاد کند که کاری بنیادی و نظری و عمیق پشت آن نیست. کار علمی در این نوشته دیده نمی‌شود به این دلیل که هدفشان ایجاد اثری علمی و آکادمیک نبوده، بلکه دغدغه راهنمایی و هدایت و یافتن حقیقت داشتند، هم برای خودشان و هم دیگران.

ایشان همیشه در این مسیر بودند و این روحیه را داشتند که خودشان را رسیده به حقیقت نمی‌دانستند و برای همین گفت‌و‌گو می‌کردند. گفت‌و‌گویشان فقط برای این نبوده که دیگران را به حقیقت برسانند. برای این بوده که چیزی را پیدا کنند. این روحیه تحول و پویایی در همه زمینه‌های تفکر و عمل ایشان دیده می‌شود. از این جهت این را وظیفه خودم می‌دانم که این نکته را به دوستان خودم هم منتقل کنم که دچار این اشتباه نشوند و این آثار را کم نبینند. غنای فراوانی از اصالت و عمق در این نوشته‌ها وجود دارد که کسانی که با دقت مطالعه کنند متوجه می‌شوند.

امام موسی صدر شاهدی از ارزش‌های عمیق انسانی
دکتر جوادی در مقدمه دوم صحبتش گفت: امام موسی صدر مصداق بازری از شاهد بودن است. شاهد بودن یعنی گواهی دادن، نشان دادن. حضرت مسیح هم به حواریونش گفت شما شاهدان من در میان باشید. به این معنی که مردم به من دسترسی ندارند و من را در شما می‌بینند. شما شاهد من باشید که اگر کسی می‌خواهد عیسی را ببیند شما را ببیند. به نظر من یکی از نکات اساسی زندگی امام موسی صدر شاهد بودن است. یعنی خودشان دیده نمی‌شوند. شاهدند، گواهند بر حقیقت دیگری. شاهدند بر خداوند و ارزش‌های عمیق انسانی و اسلامی. از این جهت مصداق بارزی هستند از این آیه که شما را شاهد و بشیر و نذیر آفریده‌ایم. البته مصداق اصلی این آیه حضرت محمد(ص) هستند.

اخلاق گفت‌و‌گو غیر از اخلاق جدل است
استاد دانشگاه قم پس از مقدمه فوق، گفت‌و‌گو را تعریف کرد. ما واژه گفت‌و‌گو را در فارسی معمولا برای آن چیزی به کار می‌بریم که در غرب به آن دیالوگ می‌گویند و معمولا دچار این اشتباه می‌شویم که منظور گفت‌و‌گوی دو نفر است. ولی واژه «دایا» «Dia» به معنی «از طریق» است. لوگوس هم به معنی فکر و سخن است. دیالوگ یعنی از راه سخن. یعنی از راه سخن ارتقا پیدا کنیم و به جلو برویم. این اساس دیالوگ است. دیالوگ فرض می‌گیرد که ما می‌خواهیم جلو برویم و چیزی را به دست آوریم. این غیر از دیالکتیک است. دیالکتیک که جدل معنی می‌شود، غرضش دفاع از چیزی است که آن را حق می‌داند. دفاع به هر شکل ممکن و برخی در این روش تندروی کرده‌اند و معتقدند از شیوه‌های غلط می‌توانید از حقی دفاع کنید. در دیالکتیک شما نمی‌خواهید جلو بروید بلکه می‌خواهید دیگری را به حقیقتی وقوف دهید.

در دیالوگ مفروض این است که شما هم ممکن است از طریق سخن جلو بروید و دیدگاه جدیدی پیدا کنید. چه دیدگاه نظری و جهان‌شناختی باشد و به تعبیر امام موسی صدر شناخت سطور هستی باشد، و چه دیدگاه دینی باشد. شناخت سطور کتاب خداوند باشد و چه مربوط به بحث‌های عملی باشد. در بحث‌های عملی برای خیر است. من از خیری غفلت کرده‌ام و از طریق گفت‌و‌گو به آن توجه پیدا می‌کنم. گفت‌و‌گو چنین زمینه‌ای را برای من ایجاد می‌کند. بنابراین منظور ما در اینجا از اخلاق گفت‌و‌گو متفاوت از اخلاق جدل است. در عربی معمولا برای گفت‌و‌گو حوار و محاوره به کار می‌برند.

وی ادامه داد: بعد از این توضیح مقدماتی، از سه جنبه موضوع گفت‌و‌گو را بحث می‌کنیم. هر سه جنبه از جنبه‌های اخلاق هستند و ما با آن‌ها رو در روییم و این‌ها عوامل تعیین کننده تصمیم گیری ما هستند. این سه جنبه نگاه نتیجه گرایانه، وظیفه گرایانه و فضیلت گرایانه هستند.

پویایی وحیات در گفت‌و‌گوست
دکتر جوادی افزود: دیالوگ جایی معنا و امکان دارد که فرد به پویایی حیات انسان اعتقاد داشته باشد. اگر کسی معتقد باشد همه حقیقت را در دست دارد دلیلی برای گفت‌و‌گو نخواهد داشت. این فرد باید دیالکتیک داشته باشد تا دیگران را هم وادار کند مانند او فکر کنند. اما این پیش فرض که حیات انسان هم به لحاظ فردی و هم جمعی، یعنی فرهنگ انسان، امام موسی صدر فرهنگ را جنبه‌های عقلانی حیات انسان معنی می‌کند. این پویایی اساس دیالوگ است. اگر این پویایی را کنار بگذارید، واقعا دیالوگ وجود ندارد.

امکان تغییر از مفروضات گفت‌وگو است
امام موسی صدر می‌گویند: «تحول عبارت است از مطالعه سطر جدیدی از کتاب هستی و قرار گرفتن انسان در صفحه جدیدی از این کتاب. از جمله نتایج این مطالعه به کارگیری شناخت جدید و سپس، دگرگونی نشئت گرفته از آن است.» در متن این تحول تنها بحث‌های نظری نیست و نوعی تغییری در سبک زندگی و ارزش‌هایی که برایش زندگی می‌کنید ممکن است اتفاق بیفتد. گفت‌و‌گو مفروض می‌گیرد که این راه باز است. یعنی ممکن است من به چنین چیزی برسم. یعنی فضای تحول را نبستم. این اساس گفت‌و‌گوست. این تعبیر از ایشان است: «پس کلام خداوند از این رو مانند پدیده‌ها و حقایق هستی است. بلکه عین حقایق هستی است. در هر مرحله‌ای انسان از آن چیز جدیدی کشف می‌کند.»

وی سپس گفت: این نگاه به دین و متون دینی را با نگاه‌های دیگرانی مقایسه کنید که تفاوتشان بسیار است. برخی حاضر نیستند هیچ برداشت و فهم جدیدی را بپذیرند و تصور می‌کنند اگر فهم جدیدی را بپذیرند، احتمال می‌دهند اصالت و تقدسش از بین می‌رود.

حفظ متن در کنار نوآوری در سنت
استاد فلسفه اخلاق گفت: امام موسی صدر بر نوآوری در کنار حفظ قداست بسیار تأکید دارد. یعنی نوآوری به این معنی نیست که از بنیان‌های اصیل متن فاصله بگیریم. چون در این صورت دیگر متن از دست می‌رود. ما می‌خواهیم متن را بفهمیم. نمی‌خواهیم چیزی به آن تزریق کنیم. بنابراین، متن نباید قربانی شود. ضابطه و نظامی برای فهم متن باید باشد که نوآوری را تضمین کند. هدف، نو فهمیدن متن است نه کنار گذاشتن آن. نه اینکه چیزی که خودتان فکر می‌کنید تحمیل کنید.

امام موسی صدر در صحبت‌های مختلف بر این موضوع تأکید می‌کنند. می‌گویند نواندیشی در دین یا تحول در فهم دینی نباید به قداست و اصالت متن ضربه بزند. این نکته کار آکادمیک می‌طلبد که چطور می‌شود نواندیش بود ولی اصیل بود. چطور می‌شود نوآورانه به دین نگاه کرد ولی اصالت‌ها و بنیان‌های متن را از دست نداد. باید روی قواعد و ضوابط این کار مطالعه شود. در آثار مختلف امام موسی صدر این نکته را دارند. می‌گویند نباید یکی از این دو قربانی دیگری شود. یعنی نباید به دلیل اینکه بترسید تقدس و اصالت متن آسیب ببیند بگویید آنچه گفته شده درست است. این هم درست نیست که هرآنچه دیگران می‌گویند را به نوعی به متن تحمیل کنید.

سلوکِ گفت‌وگو در فرهنگ اسلامی
این نکته که نواندیشی باید در کنار متن باشد، ویژگی مهمی است که ایشان دارند. ایشان می‌گویند: «فرهنگ اسلامی فرهنگی است که انسان را دائما به سوی پیشرفت و تحول عقلی در قلمروهای گوناگون پیش می‌راند و هر مسئله جدید را با ذهن و قلبی گشوده می‌پذیرد و این کشف و شناخت را به مثابه سلوک الی الله و شناخت باری تعالی و کمال انسانی می‌داند.» این تلقی از دانش و علم را نگاه کنید و آن را، برای مثال، با تلقی از علم در قرون وسطی مقایسه کنید. هر نوآوری و کشف علمی در معرض اتهام بود و ابتدا باید ثابت می‌شد که مغابرتی با متون دینی ندارد. در حالی که این نگاه پویایی و حرکت را، براساس ضابطه‌های درست و اصولی، به مثابه سلوک الی الله می‌داند. یعنی آن را عبادت می‌بیند. این برداشت تحولی از حیات انسان اساس گفت‌و‌گوست و این گفت‌و‌گو را درست می‌کند و صوری نمی‌کند.

وی افزود: چرا امام موسی صدر راحت گفت‌و‌گو می‌کند. چرا با اشخاص و جریان‌ها و فرهنگ‌های مختلف گفت‌و‌گو می‌کند، ضمن اینکه هیچ جا نمی‌بینید که از حقیقتی که خودشان می‌دانند عقب بنشینند. گاهی می‌بینیم فرد به این دلیل که گفت‌و‌گو کند و منزلتی پیدا کند، از حقیقت خیلی عقب می‌آید ایشان این کار را نمی‌کند اما روش‌ها و فکر درستی دارند.

به جای تحقیر دیگران، با آنها گفت‌و‌گو کنیم
دکتر جوادی در توضیح ویژگی‌های گفت‌و‌گو گفت: اعتقاد به گفت‌و‌گو به این معنی است که دیگران هم چیزهایی دارند. گفت‌و‌گو با تحقیر صورت نمی‌گیرد و ممکن نیست. اگر در درونتان طرف مقابل را تمسخر کنید گفت‌و‌گوی واقعی شکل نمی‌گیرد.

در حالی که امام موسی صدر حتی نسبت به کسانی مانند مستشرقان، که همه ما متهم‌شان می‌کنیم که مطالعاتشان جهت گیری سیاسی دارد، می‌گوید: «نمی‌خواهم این بزرگان عالی قدر را که عمر خویش را در پژوهش درباره شرق و اسلام صرف کرده‌اند متهم کنم و یا از ارزش تحقیقات عمیق و گسترده و خدمات عظیم ایشان به فرهنگ جهانی بکاهم. بلکه می‌خواهم به نقص روش‌شناسی آن‌ها اشاره کنم.

برای فهم دین باید علاوه بر آشنایی با الفاظ و عبارات در آن سنت زندگی کرد.» نمی‌شود کسی که چند کتاب درباره بودا خوانده الگوی فهم بودا باشد. می‌توان حرف‌های درستی را از او یاد گرفت ولی نمی‌تواند منبع اساسی برای فهم بودا باشد. این نگاه بسیار عمیقی است که امکان می‌دهد از داشته‌های دیگران استفاده کنید و به خاطر خطاهایی از آن‌ها فاصله نگیرید.

سوداگری و نیتجه‌گرایی
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، دکتر جوادی در ادامه به سه جنبه اخلاقی گفت‌و‌گو اشاره کرد. وی اظهار کرد: دیالوگ یعنی از طریق سخن. به ارتباط غیر کلامی یا نوشتار دیالوگ گفته نمی‌شود. سخن گفتن می‌تواند از سه جهت در اخلاق مهم باشد: جهت نتیجه گرایانه. برخی یک جهت را برجسته کرده‌اند و باقی جهات را‌‌ رها کرده‌اند و این یکی از مشکلات دنیای جدید است. برای مثال سودگرا‌ها نمونه بارز نتیجه گرا‌ها هستند. برای آنان صرفا نتیجه مهم است و به فرایند و نحوه حصول آن توجه ندارند که چطور به آن رسیده‌ایم. نتیجه تنها ویژگی تعیین کننده در اخلاق نیست اگر چه ویژگی مهمی است.

عدالت و وظیفه گرایان
وی ادامه داد: در سوی دیگر کسانی صرفا وظیفه‌گرا هستند. برای مثال می‌گویند فقط عدالت. وقتی تولید ثروت یا سودی نکنید عدالت چه معنی می‌دهد؟ خیری باید باشد که بر اساس آن عدالت را برقرار کنید.

جنبه دیگر جنبه شخصیتی است و آن نیت است. اینکه چه شخصیتی و از چه ریشه‌ای رفتاری را انجام می‌دهد. کانت می‌گوید برخی وظایف اخلاقی را انجام می‌دهند ولی نه به این دلیل که شخصیتی اخلاقی دارند بلکه به دلایل و انگیزه‌هایی دیگر. یا از جامعه می‌ترسند یا می‌خواهند موقعیتی کسب کنند. در متون اسلامی نیت به کار برده می‌شود و در متون دیگر تغبیر شخصیت را به کار می‌برند.

نگاه حذفی و کنار گذاشتن گفت‌و‌گو فیزیکی، اولین ثمرۀ بدبینی به انسان است.
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، استاد دانشگاه قم نتیجه گفت‌و‌گو را نیز دانست و در توضیح آن گفت: آنچه به گفت‌و‌گو ارزش می‌دهد نتیجه آن است. گاهی گفت‌و‌گو می‌کنید اما نتیجه آن تحقیر فرد است. این دیالوگ ارزشی ندارد. نتیجه تعیین کننده است. در حالی که اگر نتیجه این باشد که حقیقتی روشن شود یا نتیجه آن رفاه و امنیت باشد(بسیار متفاوت است).

وی افزود: این دیدگاه امام موسی صدر هم بنیان نظری دارد. این بنیان نظری را در جای دیگر هم می‌بینید: آنجا که ایشان به انسان خوش‌بین است. اگر شما به انسان بدبین باشید، اولین گزینه‌تان کنار گذاشتن گفت‌و‌گو حذف فیزیکی است.

ایشان معتقد است: «از نظر اسلام همه خوب و بر فطرت پاک خلق شده‌اند. چه بسا منافع شخصی از بروز این فطرت جلوگیری می‌کند و اسنان مرتکب ظلم یا فساد می‌شود. ولی در‌‌ همان حالت فطرت وی او را به صلاح دعوت می‌کند.» این نگاه به انسان خوش بینانه است و این امکان را فراهم می‌کند که با گفت‌و‌گو زمینه بروز چیزهایی را فراهم کند که در زیر خروار‌ها منفعت یا ترس در دفینه عقول پنهان شده است، بروز پیدا کند. این نتیجه بسیار خوبی است. اگر کسی نگاهی مانند امثال هابز داشته باشد که انسان‌ها گرگ یکدیگرند، دیگر به دنبال گفت‌و‌گو نخواهد بود. نگاه امام موسی صدر با این نگاه بسیار تفاوت دارد و خطاهای انسانی را اشتباه محسوب می‌کند و برای آن درمان می‌طلبد و نگاهی آسیب‌شناسانه دارد. معقتد است طبیعت انسان، حتی آنان که دچار انحراف شده‌اند، خراب نیست. و باید تلاش کنیم از طریق گفت‌و‌گو آن را درمان کنیم. این نگاه می‌تواند نگاه خوبی در نتیجه گرایی اخلاقی باشد.

گفت‌وگوی امام موسی صدر در زمان جنگ با طرف مقابل
یک مورد در مورد امام موسی صدر دیدم. عده زیادی به ایشان انتقاد می‌کردند که چرا در زمان جنگ همچنان برنامه گفت‌و‌گو برقرار می‌کنند. ایشان به رویه امام حسین استناد می‌کردند و می‌گفتند که تا جایی که امکان دارد بگذارید گفت‌و‌گو کنیم. اگر گفت‌و‌گو باعث شود مانع درگیری شویم، بگذارید گفت‌و‌گو کنیم. این رویه در سیره امام موسی صدر وجود دارد و از این جهت قابل تأمل و بررسی است.

رسیدن به هدف در کنار تعهدات اخلاقی
دکتر جوادی سپس جهت دوم از سه گانه اخلاق گفت‌و‌گو را توضیح داد. وی اظهار کرد: جهت دوم، وظیفه‌شناختی است که می‌تواند متفاوت از جهت نتیجه گرایی باشد. مسیر رسیدن به هدفی مثبت ممکن است قبح ذاتی داشته باشد و کار انسانی نباشد. مثلا دروغ قبح ذاتی دارد. اینکه گاهی قبح دروغ را نادیده می‌گیرید در جاهایی است که اوامر اخلاقی بالاتری وجود دارد. در سیره امام موسی صدر تعهدات وظیفه گرایانه در تمام گفت‌و‌گو‌ها موج می‌زند. وقتی زندگی ایشان را می‌بینید که ایشان می‌خواهد از طریق گفت‌و‌گو خیری را در جامعه پیاده کند اما هیچ‌گاه تعهدات ذاتی اخلاقی را نادیده نمی‌گیرد. یعنی به خاطر آنان دروغ نمی‌گوید، کسی را تحقیر نمی‌کند. غیبت کسی را نمی‌کند.

الزامات دیالوگ: گفتن، شنیدن و پاسخ دادن
در ادامه وی به الزامات گفت‌و‌گو اشاره کرد: در دیالوگ سه نوع الزام داریم: یکی سخن گفتن است. اگر سخن نگویید دیالوگی صورت نمی‌گیرد. این الزام تقیدات خودش را هم دارد. باید دروغ و استهزا و تحقیر در آن نباشد. از طرف دیگر در دیالوگ الزام به شنیدن هم هست. ما اصلا قدرت شنیدن نداریم و گفت‌و‌گو کننده‌های خوبی نیستیم و نمی‌شنویم. من افراد بسیاری را دیده‌ام که نمی‌شنوند. شنیدن راحت نیست. پاسخ دادن هم باید باشد.

اساس گفت‌و‌گو عشق به انسان‌هاست
سخنران درس گفتار هفدهم موانع اخلاقی گفت‌و‌گو را نیز برشمرد: کبر، غرور، عجب ویژگی‌هایی هستند که اگر در دل کسی نهادینه شوند نمی‌گذارند گفت‌و‌گوی واقعی صورت گیرد. مانند بسیاری از گفت‌و‌گوهایی که امروز اتفاق می‌افتد. در عوض فروتنی، تواضع، محبت و عشق به دیگران به گفت‌و‌گو کمک می‌کنند. اساس گفت‌و‌گو عشق به انسان هاست. از اینکه کسی در مسیر اشتباه قرار گرفته شاد نمی‌شود.

این ویژگی‌های شخصیتی در امام موسی صدر به حد زیاد وجود داشت. ایشان می‌گوید: «دین با دروغ و دورویی و نیز غرور و تکبر درافتاده است. و چون به صورت بنیادین به این خصلت‌ها می‌نگریم، میزان تأثیر منفی آن‌ها را بر توانایی‌های فرد و جامعه درک می‌کنیم. دروغ حقایق و نیروهای آماده تبادل میان انسان‌ها را از بین می‌برد. دروغ این نیرو‌ها را واژگونه و ناشناخته می‌گرداند. پس تبادل‌ها و توانایی‌ها مشوه و معطل می‌مانند. کبر و غرور توانایی انسان را متوقف و منجمد می‌کند. زیرا آدم مغرور حس می‌کند که به مرتبه خودکفایی رسیده است و از تکامل باز می‌ماند و مردم نیز از اقتباس از او و کامل شدن به واسطه او دست می‌کشند.» نه فقط خودش را گمراه می‌کند، حقایقی هم که نزد او بود به درد مردم نمی‌خورد، چون مردم سراغ او نمی‌آیند. این دو اشکال ایجاد می‌کند: خودش و دیگران. امام موسی صدر ادامه می‌دهد: «و این یعنی مرگ توانایی‌ها و ظرفیت‌ها.»

صداقت شرط گفت‌و‌گوست
چیزی که مهم‌تر است این است که دیالوگ فقط گفتن نیست. دیالوگی موثر است که در آن صداقت باشد. صداقت به آن چیزی که خودش می‌گوید پیش از همه عمل می‌کند. تمام شکل‌های کلام به صداقت نیاز دارند. اینطور نیست که هر کس که چیزهای بیشتری بداند در دیالوگ موفق‌تر باشد. امام موسی صدر در چند جا تأکید می‌کنند که گفتار باید با عمل همراه باشد. خودشان هم این را نشان می‌دهند. اگر دیالوگ با عمل همراه نباشد مفهوم به جلو رفتن در آن وجود ندارد. چون در اخلاف وقتی جلو می‌رویم که به خیری برسیم.

هفدهمین درس‌گفتار ماهانۀ موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر با عنوان «اخلاق گفت‌و‌گو در اندیشه و عمل امام موسی صدر» برگزار شد. در این جلسه دکتر محسن جوادی وجوه مختلف گفت‌و‌گو را از منظر اخلاقی توضیح داد و سپس، نمونه‌هایی از اندیشه و سیره امام موسی صدر را تشریح کرد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، جوادی ویژگی بارز امام موسی صدر را اعتقاد به گفت‌و‌گو به مثابه وسیله‌ای برای رشد، خوش‌بینی به انسان‌ها و صداقت در گفت‌و‌گو و یکی بودن عمل و گفتار برشمرد. اوهمچنین به بسط این مئسله پرداخت که چگونه می‌توان با رعایت اخلاق گفت‌و‌گو کرد.هفدهمین درس‌گفتار ماهانۀ موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر با «اخلاق گفت‌و‌گو در اندیشه و عمل امام موسی صدر»

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.