توپ پُر مخالفان هاشمی از سکوی روزنامه‌‌ها

حسین امامی

دیروز و امروز که واکنش به ادامه حمله عربستان به یمن و اعلام رسمی «تعلیق عمره»، تیتر یک اکثر روزنامه ها شده بود و برخی روزنامه ها ترجیح داده بودند فراتر از تیتر اول خود حتی، چنگ و دندانی نیز به عربستان نشان دهند، جبهه ای دیگر اما در داخل گشوده شد تا روزنامه های معروف وطنی، یکی از سهمگین ترین حملات به هاشمی رفسنجانی را سازماندهی کنند.

خورشید عمر سال ۱۳۹۳ که به غروب نزدیک می شد، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی، دلنوشته‌ نوروزی او برای مردم را منتشر کرد که شاید خواسته بودیم هاشمی اینچنین نمی نوشت: «من باشم یا نباشم…».
یک بار دیگر هم عبارتی به این مضمون را شنیده بودیم؛ سال 1368 بود و در گرمای تابستان؛ شاید آن زمان این عبارت برای ما کودکان، بغضی نداشت اما به این سو و آن سو که نگاه می کردیم، سیاه پوش ها را می دیدیم و اطرافیان غمگین را. کسی از ما کودکان دبستانی آن وقت، آن تعطیلی چند روزه مدارس را -حتی اگر به فراخور سن، همه‌اش را به بازی گذرانده باشیم- به یاد نمی آورد اما آن چند روز غم و اندوه آوار شده بر کشور و ملت و برنامه های همان دو شبکه تلویزیون که هنوز سیاه و سفید می دیدیم و آن عبارت «من در میان شما باشم یا نباشم» را شاید.
در دلنوشته هاشمی که بین خطوط آن، اشاره ای به اشتباهات گذشته هم وجود داشت، آمده بود: «ظهور اسلام، نزول بهار اعتدال بود در زمستان افراط و تفریط ها؛ در روزگارانی که جمعی به افراط، لباس رهبانیت و آخرت پرستی پوشیده بودند و جمع دیگری به تفریط، گرفتار دنیاپرستی شده بودند… پیامبر خدا(ص) حتی از مخالفانش هم نفرت نداشت و هرگز راه بر گفتگو با هیچ احدی نبست… در جای جای این ۶۰ سال عمر انقلاب که من در کنارش بودم، چه بسیار می توان سراغ "اعتدال" را گرفت. از نحوه مبارزه اش، از نام جمهوری اسلامی اش، از دفاع و پایان جنگش، از سازندگی و توسعه آبادانی اش و از اصلاحات و گفتگوی تمدن هایش.
اما ما نیز در انقلابمان دچار افراط و تفریط ها شده ایم؛ از همان دوران مبارزه با شاه تا همین امروز. چون بنای تلخکامی برایتان ندارم، از گفتن مصادیقش درمی گذرم؛ ولی تنها به یک نکته بسنده می کنم که هرگاه به نظر اکثریت مردم عمل کردیم، به اعتدال نزدیکتر شدیم و انقلابمان را به پیش بردیم و هرگاه در جایگاه "خویش رأیی" نشستیم، و میزان مان، رأی ملّت نبود، از قافله پیشرفت عقب افتادیم و در باتلاق شعارهای پوچ و عوامفریبانه گرفتار آمدیم.
اکنون روز دیگری است؛ جملگی بالغ تر شده ایم. زخم افراط خورده ایم، امّا روئین تن شده ایم. با مبنای حق النّاس در انتخابات، با نسلی آگاه و برومند و تحصیلکرده و با مردمی آشناتر از همیشه به اعتدال و مخاطرات افراطی گری. امروز، بهار "بیداری اعتدال" در ایران عزیز ماست. من باشم یا نباشم؛ مطمئنم فردای فرزندان ما و فردای این مرز و بوم و این انقلاب، آکنده از اعتدال خواهد بود و افراط و خشک مقدسی‌ها روز به روز منزوی‌تر خواهد شد. پس به حرمت اعتدال علوی می‌گویم: مردم ایران، سلام؛ فردا از آنِ شماست.»

خورشید یکم فروردین۱۳۹۴ که طلوع کرد و نام سال جدید که اعلام شد، پیام نوروزی او هم منتشر شد. پیامش اشاره ای داشت به «اتفاقات سال گذشته در سرزمین‌های اسلامی و میدان‌داری تندروها در تفرقه‌انگیزی بین فرقه‌های اسلامی و کشتار مسلمانان به دست تروریست‌ها و مستبدها و گسترش بی‌اخلاقی‌های سیاسی و فرهنگی در داخل کشور» و برای سال جدید «مخصوصاً پس از عقب‌گردهای سال‌های اخیر» دوری مردم و مسئولان از افراط و تفریط، توهین و تهمت، دروغ و ریا، تجسس در کارهای مردم، غیبت، تحقیر دیگران، زورگویی‌ها، تبعیض و دیگر رذیلت‌های اخلاقی را خواستار بود و نیز آرزو کرده بود ققنوس آگاهی از خاکستر خرابه‌های جهل سربرآورد.

اما طرفداران «مرد رفته»، برای دروغگو نشان دادن قدیمی ترین انقلابی ایران، از همین ۲۳ فروردین دست به کار شدند و مجال ندادند ماه اول سال نو، بدون بداخلاقی بیشتر پایان یابد یا لااقل فرصت دهند یکی دو ماه از دو پیام او بگذرد و مردم تجدید عهد هاشمی فراموش کنند.
دیروز و امروز که واکنش به ادامه حمله عربستان به یمن و اعلام «رسمی تعلیق عمره»، تیتر یک اکثر روزنامه ها شده بود و برخی روزنامه ها ترجیح داده بودند فراتر از تیتر اول خود حتی، چنگ و دندانی نیز به عربستان نشان دهند، جبهه ای دیگر اما در داخل گشوده شد تا روزنامه های معروف وطنی، یکی از سهمگین ترین حملات به هاشمی رفسنجانی را سازماندهی کنند. حملات و انتقادات به سخنان مهم وی در مراسم بزرگداشت بانوی انقلاب و همسر امام، به قدری شدید بود که اگر اعلام رسمی«تعلیق عمره»، تیتر یک را قبلا رزرو نکرده بود، می توانست همه روزنامه ها را به واکنش یا بازتاب آنچه بر آیت الله می رود، وادار سازد؛ هرچند برخی همین کاستی را در صفحات داخلی خود جبران کردند و احتمالا در روزهای آینده نیز به تکمیل آن خواهند پرداخت.

«هاشمی زیر تیغ انتقاد»
روزنامه هایی چون «شرق»، «اعتماد»، «آرمان»، «فرهیختگان» و حتی «جمهوری اسلامی» با درج تصویر آیت الله در صفحه اول خود، به انتشار این سخنان مساله ساز پرداخته و در جبهه موافقان هاشمی به شمار آمدند که در ذیل، به دو مورد از آنها نگاهی می اندازیم.
در گزارش اعتماد با عنوان «هاشمی زیر تیغ انتقاد» می خوانیم: «آیت‌الله هاشمی‌ رفسنجانی این روزها دغدغه‌هایی دارد که در هر سخنرانی‌اش به آنها گریزی می‌زند. انتقاد از دلواپسی دلواپسان، خشکه مقدس‌ها و جدیدالاسلام‌ها یک سوی ماجرا بود که طی ماه‌های اخیر به کرات از آنها صحبت کرده بود. حضورش در همایش بانوی انقلاب که برای بزرگداشت یاد همسر امام نیز برگزار شده بود اما محلی شد برای تکرار این انتقادات و بیان برخی انتقادات جدید. صراحتش این‌بار بیشتر بود… نقل خاطره از همسر امام نیز دردسرساز شد تا برخی رسانه‌ها ضمن واکنش جدی به این موضوع، از او بخواهند خاطره نگوید یا اگر می‌گوید از آنهایی بگوید که در قید حیاتند. با این همه، آیت‌الله این روزها دغدغه‌های زیادی دارد. از روند سال‌های گذشته انتقاد دارد و از برخی اقدامات منتقدان دل‌نگران است.»

«تخطئه جایگاه تاریخی هاشمی در انقلاب»
در گزارش شرق با عنوان «تخطئه جایگاه تاریخی هاشمی در انقلاب» به قلم مسعود کاظمی آمده است: «باز هم نقل خاطره‌ای از امام(ره) توسط هاشمی و هجمه متقابل مخالفان، فضای سیاسی ایران را وارد منازعات جدیدی کرد. روز یکشنبه یار نزدیک‌ امام(ره) در جمع خانواده او قرار گرفت و با ذکر خاطراتی از ایشان و همسر مرحومشان، انتقاداتی را متوجه برخی مسائل جاری در حوزه سیاست داخلی ایران کرد. این‌بار هم منتقدان با توپ پر و از جایگاه‌های مختلفی به میدان آمدند… اما به نظر می‌رسد باید موضوع را فراتر از دلواپسان یا توافق هسته‌ای و از افقی بالاتر از این گزاره‌ها تحلیل کرد. این حملات، نه به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بلکه حمله به جایگاه تاریخی هاشمی‌ رفسنجانی است.
رئیس مجمع‌تشخیص‌مصلحت‌نظام، هم پیش از پیروزی انقلاب در کنار امام(ره) و شخص مورد وثوق او بوده و هم پس از انقلاب تا لحظات پایانی حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران همراه ایشان بوده است. ضمن اینکه چه در زمان حیات رهبر فقید انقلاب و چه پس از آن، کلیدی‌ترین پست‌ها را در نظام جمهوری اسلامی ایران بر عهده داشته است. فرماندهی جنگ تحمیلی یکی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین احکامی است که هاشمی از امام(ره) دریافت کرده است. «هاشمی زنده است چون نهضت زنده است»؛ این یکی از کلیدی‌ترین جملات امام(ره) درباره شخصیت هاشمی است که می‌توان گفت نظیر آن درباره هیچ شخصیت دیگری بیان نشده است… از طرفی حملات مخالفان هاشمی به این دلیل است که او از معدود افرادی است که مشروعیت خود را از امام(ره) به دست آورده و باوجود تمامی حملات و شایعه‌سازی‌هایی که علیه هاشمی صورت گرفته، همچنان یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین چهره‌های انقلاب باقی مانده است.

روزنامه نگاران مجبورند برای دنیای دیگران، بر سر آخرت خود معامله کنند؟
اما در جبهه مقابل، روزنامه هایی چون «کیهان»، «رسالت» و «جوان» نیز فارغ از ترس محکمه و عسس و با شدیدترین کلمات به سخنان هاشمی واکنش نشان داده و هر جا که دیگر قلمشان جسارت یا شجاعت بیشتری نداشت، واکنش کسانی را منتشر ساختند که عمر برخی از آنان، از عمر فعالیت انقلابی و سیاسی هاشمی کمتر است.
هر چند روزنامه هایی با سابقه چند ده ساله، میدان دار و ریش سفید این مصاف بودند، اما روزنامه تخس این سال ها -که به شهادت تیتر ها و مطالبش می توان ادعا کرد یکی از سیاست های مشخص آن از ابتدا، ملکوک کردن هاشمی رفسنجانی و خانواده و یارانش بوده و چون همیشه با بی تفاوتی وی روبرو بوده، به زخم زدن حریص تر شده است- با چاپ عکس بزرگی از وی نوشت: «فرار از موضوع سعودی»

فقط تبسمی تلخ
می توان با خواندن برخی از عبارات این روزنامه ها به تلخی تبسم کرد؛ زیرا اگر مسابقه ای هم برای بیان یکی دو حرف به روش های مختلف برگزار می شد، شاید این همه کلمه و جمله و موضوع گردآوری نمی شد. نوشته های دیروز و امروز مطبوعات مخالف هاشمی از این قرارند:
«کار ایشان، ظلم به نظام است»
«این گونه اظهارات جنبه تبلیغاتی دارد»
«تخطئه کردن مسائل منطقی، منصفانه نیست»
«اینها می‌خواهند جای ظلم و عدل را عوض کنند»
«هاشمی در موضوع حجاب به دنبال تبرئه خویش است»
«هاشمی با حالت انتقام جویی مسائل را مطرح می‌کند»
«نمایندگان خبره مردم(خبرگان) اخیرا آنها را منزوی کردند»
«چرا آقای هاشمی به جای مظلوم از ظالم دفاع می‌کنند؟»
«اظهارات آقای هاشمی به هیچ عنوان حجت نبوده و نیست»
«مطمئنا این افراد در فردای قیامت نمی‌توانند پاسخگو باشند»
«سخنان ایشان شبیه و همراستا با گزارش‌های احمد شهید است»
«اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی در تقابل با همدلی و همزبانی بود»
«چرا باید کار به جایی برسد که ایشان به امثال احمد شهید، کد بدهد»
«این سیاه‌نمایی‌ها فقط بذر تردید در دل مساله‌دار‌های انقلاب می‌پاشد»
«وی همچون سال ۱۳۸۷، درباره سلامت انتخابات کنایه‌هایی را مطرح کرد»
«هاشمی در این مراسم، منتقدان خود را متهم به ضدیت با امام راحل کرد»
« ادامه این سخن‌پراکنی‌ها، تنها موجب افزایش نفرت جامعه از آنها می‌شود»
«ایشان بدانند که این قبیل اقدامات خیانت به آرمان‌های امام راحل(ره) است»
«رویکرد کلی صحبت‌های آقای هاشمی نشان می‌دهد که وی عصبانی است»
«مردم مومن و انقلابی ما قبلا طراحان اینگونه سیاه‌نمایی‌ها را منزوی کرده‌اند»
«ایشان در سال‌های دفاع مقدس و پس از آن، در بحث حجاب کم لطفی کردند»
«سخنان وی، شائبه تکرار برخی طراحی‌ها و جرزنی‌های انتخاباتی را مطرح کرد»
«اگر عده‌ای به دنبال جمع کردن سبد آراء هستند، بهتر است راه دیگری پیدا کنند»
«هاشمی از ردصلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ دلگیری عمیقی دارد»
«من تاکنون نشنیده‌ام که کسی همه مصیبت کشور را مسئله حجاب عنوان کرده باشد»
«راضی نیستیم که شخصی چون آقای هاشمی در فهرست ریزش‌های انقلاب قرار گیرند»
«خطر این است که وظیفه حفظ نظام فراموش می‌شود و جای آن را به حفظ خود می‌دهد»
«با توجه به نزدیک شدن به انتخابات مجلس، عده‌ای به دنبال جذب آراء خاکستری هستند»
«آقای هاشمی بهتر است مطالبی مطرح نکند که منابعی برای تایید آن اکنون وجود ندارد»
«حالا که فرزندتان قرار است به دست قانون سپرده شود، از وضعیت زندان‌ها سخن می‌گویید؟»
«هاشمی از بغض محاکمه قانونی فرزندش ادای روشنفکری علیه دستگاه قضایی گرفته است»
«چرا آقای هاشمی باید به خود اجازه دهد برای اقبال یک جمع کوچک، نظام را زیر سوال ببرند؟»
«اینهایی که شما به آنها دلواپس می‌گویید، خیلی جوانند و در آن موقع نبودند که امام را اذیت کنند»
«این قبیل اقدامات هاشمی می‌تواند به ابزاری در دست دشمنان جهت سوء استفاده تبدیل شود»
«چرا در دوران ریاست‌جمهوری‌تان از این حرف‌ها نمی‌زدید و امروز ادای روشنفکری به خود گرفته‌اید؟»
«چرا ایشان که این همه سال خدمت کرده، باید صحبت‌هایی بکند که متناسب با شرایط کشور نباشد؟»
«اشاره غیرمستند به وضعیت زندان‌ها و برخوردهای خشن، یک نوع افترا، تهمت و تشویش اذهان است»
«آقای هاشمی باید بدانند کسانی امام را ناراحت کرده و می‌کنند که به آرمان‌های ایشان توجهی ندارند»
«اینکه دلسوزان انقلاب را به عنوان خشکه‌مقدس‌های اذیت‌کننده‌ امام معرفی کنیم، به چه معنی است؟!»
«آقای هاشمی ادبیات و مواضع تاریخ مصرف گذشته جریان‌های مدعی روشنفکری درباره زنان را بر زبان آورد»
« اشاره کلی‌ به وضعیت زندان‌ها و برخوردهای خشن، حتما خلاف قانون است و به نظر ما صحیح نیست»
«صدای وااسلاما، دادخواهی و تظلم از کسانی که در معرض محاکمه هستند و وابستگان آنها بلند می‌شود»
«در اینگونه موضع‌گیری‌ها، علاقه‌مندی به آرمان‌های امام، نظام و خیراندیشی امت اسلامی دیده می‌شود؟»
«عجیب نیست آنکه روز عاشورا و به استناد پیشگویی یک چینی به اسکی‌ می رود، استنادش به اموات باشد»
«به ایشان توصیه می‌کنم مشاوران خود را تغییر دهد و بجای جوانان عصبی، از انقلابیون پخته بهره‌مند شود»
«این یک بغض خطرناک نسبت به جریان ارزشی انقلاب اسلامی و آرمان‌های حضرت امام خمینی(ره) است»
«آقای هاشمی که تاکید می‌کند باید وحدت ملی را حفظ کنیم، چگونه مواضعی اختلاف‌برانگیز مطرح می‌کند؟»
«چرا امروز که پرونده‌های افراد خاص در قوه قضائیه در حال بررسی است، موضوع زندان‌ها مطرح شده است؟»
«هاشمی که در دوران ریاست‌جمهوری زیربنای امنیتی شدن فضا را ریخت، چگونه ادعای سرکوب زندانیان را دارد؟»
«همه می‌دانند اینکه فردی خود را معیار حق بداند و حریم دائمی برای خود ایجاد کند، در نظام ما منسوخ شده است»
«وقتی این قبیل موضوعات کذب از سوی شخصیت‌های خودمان مطرح می‌شود، چه نیازی به احمد شهیدداریم!»
«نباید برای سرپوش گذاشتن بر ضعف‌ها و مشکلات خود، به گونه‌ای سخن گفت که دشمنان از اظهارات ما خشنود شوند»
«او منتقدان عملکرد تیم مذاکره‌کننده دولت وابسته به خود را متهم کرد که در زمان حیات امام، امام را اذیت می‌کردند»
«برخی اصرار دارند مرتب با تهدید افرادی که نگران اتفاقات خاصی در کشور هستند، تلاش کنند صدایشان شنیده نشود»
«برخی معتقدند به هر قیمتی، حتی سکوت در مقابل تجاوز سعودی‌ها، نباید منافع دراز مدت با سعودی‌ها را فراموش کنند»
« نگرانان منافع ملی و دلواپسان منافع ملی خون به دل امام نکردند، کسانی که جام زهر را به امام نوشاندند دل امام را خون کردند»
«آقای هاشمی از بیان مواردی که به ایشان و اعتقاد مردم خدشه وارد می‌کند، خودداری کنند زیرا ما برای نظام هزینه‌های زیادی داده ایم»
«ممکن است برخی در زمان حیات امام(ره) به ایشان نزدیک هم بوده باشند، اما این دلیل نمی‌شود هر روز بخواهند از امام‌ راحل نقل قول کنند»
«او همچنین به سیاق چند سال اخیر که سعی می‌کند مواضع سابق خود درباره بی‌حجابی را از اذهان پاک کند؛ به منتقدان بی‌حجابی تاخت»
«تاریخ اسلام و ایران گواهی می دهد اگر نظام حفظ نشود، "خود" هم حفظ نخواهد شد؛ برای حفظ "خود" هم که شده است، باید از نظام صیانت کرد»
«چرا جناب هاشمی‌رفسنجانی در نقل خاطرات و مسائل گذشته، به درگذشتگان استناد می‌کنند که پی‌بردن به صحت و سقم آن نیازمند دسترسی به آنان است و این دسترسی امکان‌پذیر نیست»
«اظهارات ایشان همزمان با اقدامات عربستان در یمن و حادثه فرودگاه جده، نشان می‌دهد که آقای هاشمی در دفاع از عربستان دچار انفعال شده است»
«آیا اظهارات عجیب و بدون زمینه هاشمی‌رفسنجانی برای تغییر سرخط اخبار این روزهای جامعه(تجاوز در فرودگاه جده و حمله عربستان به یمن) صورت می‌گیرد؟»
«او در اقدامی عجیب بدون هیچ توجیه زمانی یا زمینه خبری، مواضعی عجیب، تاریخ مصرف گذشته و البته جنجالی و نیز اتهاماتی علیه بخشی از مردم مطرح کرد»
«شاید تداوم همین شرایط، یعنی تشدید مطالبات ضد سعودی مردم ایران و یکپارچگی ملت برای انتقام از آل‌سعود، بر خلاف منافع گروهی در ایران بوده باشد»
«هاشمی باز هم همانند سال ۸۸ اتهاماتی علیه نظام مطرح کرد که در واقع محور همه حملات ضد انقلاب به جمهوری اسلامی و به ویژه سیستم قضایی ایران بوده است»
«هاشمی‌رفسنجانی مواضعی قاطع و پیگیرانه علیه سعودی‌ها اتخاذ نکرده است. به عبارت درست‌تر، در همه این اقدامات، هاشمی رفتاری همجنس و متناسب با مطالبه عمومی نداشته است»
«شاید یکی از دلایلی که برخی در مقابل گستاخی‌های سعودی‌ها کوتاهی می‌کنند و اراده‌ای برای همزبانی با ملت در تقبیح سعودی‌ها ندارند؛ همین موضوع مذاکرات هسته‌ای باشد»
«عربستانی که برخی از این دوستان تا دیروز از آن دفاع می‌کردند و می‌گفتند اگر حاج آقای فلانی یک سفر به آنجا کند تمام مشکلات حل می‌شود، الآن یک سفر آنجا تشریف ببرند»
«عملکرد هاشمی‌رفسنجانی نسبت به توطئه‌های ضد ایرانی سعودی‌ها بویژه طی یک سال اخیر، کاملا این ذهنیت را تقویت کرده است که او تمایلی به اتخاذ مواضع قاطع در محکوم کردن سعودی‌ها نداشته است»
«من در مورد صحت خاطره هاشمی از همسر امام(ره) شک هم نداشته باشم، به بخشی از نقل قول بسنده می‌کنم که جای تأسف است. امام راحل به همسر خود فرمودند انقلاب را به دست "شماها" سپرده‌ام نه "شما"»
«برخی افراد دارای ارتباط با خاندان سعودی در ایران، نه تنها رفتاری همسو با مردم نداشته بلکه متاسفانه اقداماتی انجام می‌دهند که شائبه مقابله با ذهنیت و مطالبه عمومی جامعه نسبت به خاندان سعودی را ایجاد کرده است»
«حضرت آیت الله انحراف از راه امام(ره) را مطرح نمی‌فرمایند، بلکه سخن از این است که "اگر راه امام منحرف شود"؛ مگر راه امام منحرف می‌شود؟ راه امام (ره) راه خدا، قرآن و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است. در آن انحراف نیست»
«یاد آن روزها به خیر که مواضع و عملکرد انقلابی آقای هاشمی‌رفسنجانی و حضور پرشور ایشان در جبهه‌ها و… خشم دشمنان ایران اسلامی و رضایت توده‌های مردم پاکباخته را در پی داشت. امید آن که اردوگاه پیشین خود را ترک نکند»
«ایشان فرموده‌اند مسائل زندان‌ها، ظلم‌ها سرکوب‌ها و حق‌هایی که از مردم ضایع می‌شود چه می‌شود؟ که با عرض پوزش باید گفت: آیا دریافت رشوه‌های چندین میلیون دلاری از شرکت‌های نفتی بیگانه برای حراج بیت‌المال و به نفع بیگانگان، ظلم به ملت نیست؟»
«در حالی که دشمنان بیرونی با تحریف واقعیات، جمهوری اسلامی را به حق‌کشی و سرکوب و ظلم به مردم و زندانیان متهم می‌کنند، آقای هاشمی بر این توهمات و فضاسازی‌های کاذب، تاکید می‌ورزد و البته حتی یک نمونه نیز برای ادعاهای خود ارائه نمی‌کند»
«باید از آقای هاشمی پرسید آیا حضرتعالی نبودید که روز ۱۲ اردیبهشت ۶۵ در خطبه نماز جمعه تهران، پیشنهاد می‌کردید خانم‌های بدحجاب باید به اردوگاه‌های بازسازی منتقل بشوند و فرموده بودید این خانم‌ها باید خودشان در اردوگاه‌ها کار کنند و مخارج خویش را تأمین کنند، زیرا اکثرا از قشر مرفه هستند و با پول‌های بادآورده که خودشان یا شوهرانشان دزدیده‌اند زندگی می‌کنند و…»

در این میان اما چند نکته جای تامل دارد؛
اول اینکه آیا فرمانده محترم سپاه، تمامی نقدها و ادبیاتی که در مطلب حاضر گرد آوری شده را شرعی و قابل دفاع عندالله می دانند؟
دوم اینکه آیا فرمایشات فرمانده محترم سپاه اقدامی سیاسی یا دخالت در امور سیاسی نیست؟
و نکته سوم، اینکه فرمانده محترم سپاه از کدام بخش سخنرانی آیت الله هاشمی ناراحت شده اند؟
از گوشزد «خطر انحراف از راه امام»
از صحه گزاردن چندباره بر «حق الناس بودن رای مردم»
از عبارت «خشکه مقدسانی که امام را هم اذیت می کردند»‌
از «یادآوری ظلم‌ها، زندان‌های بی‌جا، سرکوب‌ها و حقوق ضایع شده مردم»
از جمله «همه به خوبی می‌دانیم که جامعه این خانواده(یادگاران امام) را قبول دارند»
یا شاید هم این آخری: «چطور می‌شود به خود حق بدهیم آن چیزی که مردم نمی‌خواهند بر مردم مسلط کنیم»
و نیز جای سوال باقی است که آیا منتقدین و مخالفین، پیام معروف امام در سال ۱۳۵۸ را به یاد دارند که نوشته بودند:
«جناب حجت‌الاسلام مجاهد متعهد آقای هاشمی عزیز؛
مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد از بیمارستان پیام داد: «به رضاخان بگویید من زنده‌هستم.» مدرس حالا هم زنده‌است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده‌است، چون نهضت زنده‌ است… اینان با این تلاش های احمقانه نمی‌توانند انقلاب اسلامی ما را ترور کنند، نمی‌توانند شخصیت انسانی –اسلامی مطهری و هاشمی را ترور کنند… من به آقای هاشمی فرزند برومند اسلام، تبریک می‌گویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفت و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خدای تعالی خواستارم.»

دیروز و امروز که واکنش به ادامه حمله عربستان به یمن و اعلام رسمی «تعلیق عمره»، تیتر یک اکثر روزنامه ها شده بود و برخی روزنامه ها ترجیح داده بودند فراتر از تیتر اول خود حتی، چنگ و دندانی نیز به عربستان نشان دهند، جبهه ای دیگر اما در داخل گشوده شد تا روزنامه های معروف وطنی، یکی از سهمگین ترین حملات به هاشمی رفسنجانی را سازماندهی کنند.

مطالب مرتبط
منتشرشده: 2
  1. مصطفی یعقوبی

    این یک قاعده نظام بوده و هست که هر وقت یک مقامی در قدرت باشد همه به تمجید و تقدیسش می پردازند اما همینکه او از قدرت به زیر می آید دشنام ها و فحشها نثارش می شود. بعید می دانم که اکگر بقیه مسئولان درجه یک به پایین آیند از این مرحمتی ها به دور بمانند

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.