وقتی دین و اخلاق کشور ثابت است، چرا تجدید چاپ کتاب به اخذ مجوز دوباره نیاز دارد؟

روزنامه های امروز کشور، عموما به انعکاس « سخنان رهبری در دیدار اعضای ستاد کنگره بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان»، «راهپیمایی نمازگزاران جمعه بر ضد آل سعود»، «کشاکش پرونده هسته ای ایران» و «مرگ دختر مهابادی» پرداخته اند.

هنوز الگوهایی برای زیست اخلاقی پیدا می شوند/«طلبه مبارزِ سفیری» که روزنامه‌نگار شد/ کسانی که هنوز دهان‌شان بوی شیر می‌دهد، در مقابل بزرگانی همچون دعایی قد علم کرده‌اند/ اعتماد با عبارت «کسی که روح و جانش آنجا نبود اما با قلبش اعلام حضور کرد» از سیدمحمد خاتمی یاد کرد/زیست اخلاقی در زمانه‌ ما واجب‌تر از هر امر دیگر است/روزنامه سپاه، ناراضی تجلیل از دعایی
– روزنامه اعتماد که تیتر اصلی خود را به موضوع پرونده هسته ای کشور اختصاص داده، عکس صفحه یک را از مراسم بزرگداشت حجت الاسلام سیدمحمود دعایی، انتخاب کرده و عبارت «آخوند خاص» را به عنوان برآیندی از نظرات برگزیده است.
این روزنامه که دو صفحه از شماره امروز خود را به تجلیل از این مدیر فرهنگی اختصاص داده، در مقدمه این گزارش نوشته است: « ….دعایی این روزها برای بسیاری از چهره‌ها یک اسوه است. از او به عنوان نماد یاد می‌کنند. اسمش که می‌آید جناح بندی‌ها رنگ می‌بازد و بسیاری به احترام تواضعش به خط مشی سیاسی کاری ندارند. سید محمود دعایی، مردی که کارنامه‌ای پر بار دارد، در همه خاطراتش از «مادر» یاد می‌کند. در کنار «مادر»، همه‌چیز خود را مدیون «امام» می‌داند…. او بود که یاور روزهای سخت حضرت امام در روزهای اقامتش در نجف بود. رابطه تا آنجا نزدیک بود که در بسیاری از مواقع نماینده امام بود در مواقع حساس….اما سید محمود دعایی بیش از هر عنوان دیگری با عنوان «روزنامه‌نگاری‌اش» شناخته می‌شود. روزنامه اطلاعات که ٣۵ سال است با مدیریت او منتشر می‌شود متاثر از همان نگاه اعتدالی او است. حالا «طلبه مبارز سفیر روزنامه‌نگار» در روزهایی که کمتر از یک ماه از ٧۴ سالگی‌اش می‌گذرد از نگاه بسیاری از شخصیت‌های سیاسی نمادی از همه‌چیز است؛ از تواضع گرفته تا ساده‌زیستی و از اعتدال تا مدارا و نکته اینجاست که در مورد سید محمود دعایی هیچ چیز نمایشی نیست. خودش است و خودش.
در بخشی از گزارش اعتماد آمده است: « ….همه آمدند و در وصف او شعرها سرودند و خاطره‌ها گفتند. یکی از روزهای کارگری‌اش در آجرپزی کرمان گفت. دیگری از شباهت‌های آن «آسید محمود» طالقانی و این «آسید محمود» دعایی گفت. سخنرانی اعتدال و میانه‌رویش را گوشزد کرد. چهره‌ای حلقه واصل بودنش میان گروه‌ها را یادآور شد و یکی که روح و جانش آنجا نبود، با قلبش اعلام حضور کرد، همو که هیچ‌وقت روز تولدش را سید محمود دعایی به فراموشی نسپرد. همان رهبر اصلاحات که ماه‌هاست از حضور در اینگونه مراسمات ممنوعیت دارد و او در برابر بیان همه این سجایا سر در گریبان داشت. سالن بزرگ مرکز همایش‌های کتابخانه ملی، سرشار از تواضع بود؛ تواضعی که در حرکات مرد خاص مطبوعات ایران هویدا می‌شد….»
– این روزنامه در ادامه به انعکاس پیام ویدیویی آیت‌الله جوادی آملی پرداخته که در بخشی از آن آمده است: «….ایشان عمری را در خدمت نظام و انقلاب اسلامی و فرهنگ دینی بوده و هستند و امیدواریم همچنان این خدمت در ایشان باشد و از ایشان سلب نشود…. امیدواریم علم و فرهنگ، جامعه را اداره کند و کشوری که سابقه کهن درباره علم و فرهنگ داشت، حافظ و صائن علم و فرهنگ و تمدن و تدین خود باشد. این مطلب را همه ما بدانیم که بیگانه برای نخستین بار، کوشش او غارت فرهنگ است.»
– آیت‌الله محقق داماد نیز در این آئین نکوداشت با اشاره به اینکه در سال‌های گذشته جریاناتی پیش آمده‌اند که می‌توانند انسان‌ها را مورد تحول قرار دهند، گفته است: «افرادی را دیده‌ایم که هنوز نیامده و هنوز دهان‌شان بوی شیر می‌دهد، در مقابل بزرگانی همچون دعایی قد علم کرده و خود را در کنار او قرار می‌دهند. ‌افرادی را می‌بینیم که نه خاطره‌ای از روزهای نخستین انقلاب دارند و نه دارای روحیه انقلاب هستند و فقط میراث خوار انقلاب شده‌اند، اما خود را در کنار دعایی قرار می‌دهند.»
– در یادداشت حجت الاسلام محمد علی ابطحی در اعتماد از دعایی به عنوان تنها کسی یاد شده که در ادامه مسیر انقلاب، ریزش نیروهای انقلاب برای وی معنایی نداشته است و در یادداشت دیگری با عنوان «مردی از جنس اخلاق» به قلم سیدرضا صالحی‌امیری می خوانیم: «….جهان امروز به‌رغم همه پیشرفت‌هایی که موجبات زندگی آسان‌تر بشر را فراهم آورده، به شدت از بحران‌های اخلاقی رنج می‌برد. انسان امروز تنهاتر از بشر دیروز است و با آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی پرمخاطره‌ای مواجه است. در چنین زمانه‌ای نیاز به بازگشت به اخلاق و در یک کلام زیست اخلاقی واجب‌تر از هر امر دیگری است. انسان‌هایی از جنس آقای دعایی مصداق بارز اخلاقی اندیشیدن، اخلاقی زیستن و اخلاقی عمل‌ کردن هستند.آقای دعایی نیازی به برگزاری مراسم نکوداشت نداشت، بلکه این وظیفه ما بود که با این کار به جوانان این مرزوبوم و نسل‌های آینده پیام دهیم که برای یافتن الگوهای عملی زیست اخلاقی در همین جهان بحران‌زده هم انسان‌هایی یافت می‌شوند که وجودشان سراسر برکت است و زندگی‌شان وقف غمخواری مردم…..»
در همین زمینه در مطبوعات امروز کشور منتشر شده است:
اعتماد – یادداشت «رسانه انقلاب» به قلم الیاس حضرتی
اعتماد – یادداشت «تاریخ‌ساز پس از انقلاب» به قلم هاشم صباغیان
اعتماد – یادداشت «شخصیت بافضیلت انقلاب» به قلم حجت الاسلام رسول منتجب‌نیا
اعتماد – یادداشت «پدیده‌ای از جنس کیمیا» به قلم احمد پورنجاتی
اعتماد – یادداشت «اسوه علاقه‌مندان به نظام» به قلم مرتضی الویری
اعتماد – یادداشت «روحانی بی‌ادعا» به قلم محمد هاشمی‌رفسنجانی
شرق – سیدحسن خمینی در مراسم بزرگداشت سید‌محمود دعایی: «انقلاب برایش پلکان نبود»
فرهیختگان – یادداشت «یار یک‌جهتِ حق گزار ما» به قلم حمید میرزاده، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی
فرهیختگان – گزارش « از انقلابی بودن نردبان نساخت»
آرمان – یادگار امام: ارزش‌گرایی‌ را با تندخویی تندخویی یکسان ندانیم
آرمان – حجت‌الاسلام دعایی: افتخار و پیشینه‌ام در پرتو حضور در کنار خاندان امام راحل است
آفتاب یزد – «مجالس تکریم»؛ [نگاه فکاهی این روزنامه به حاسدان و ناقدان]
آفتاب یزد – دعایی: اگر افتخاری دارم، در پرتو حضور در کنار خاندان امام(ره) است
آفتاب یزد – سیدحسن خمینی: برخی ارزش گرایی را با تندخویی یکسان می دانند
آفتاب یزد – آیت الله محقق داماد: افرادی که دهان شان بوی شیر می دهد، مقابل دعایی قد برافراشتند
ایران – گزارش «تجلیل از مرد اخلاق و اعتدال»
شهروند – گزارش «پاسداشت ۳۵‌سال خدمت ماندگار»
قانون – سیدحسن خمینی: اصولگرایی دعایی توأم با پرخاش و کینه نبوده است
مردمسالاری – سید‌حسن خمینی در آیین بزرگداشت سید محمود دعایی: بسیاری از ما ارزشگرایی را با تندخویی یکسان می‌بینیم
رسالت – دعایی: امام فرمودند اطلاعات بی‌طرف باشد، من هم اطاعت کردم
اطلاعات – پیام رئیس جمهوری: سپاس از مجاهدان و فرهیختگان، روحیه قدرشناسی را در جامعه نهادینه می‌کند
هفت صبح – گزارش «کنگره همه جناح ها»
جهان صنعت – گزارش «نکوداشت روحانی معتدل»
ابتکار – گزارش «سید محمود دعایی، مردی برای تمام فصول»
ابتکار – سید حسن خمینی: خوبی‌هایش شنیده نشده، اما همیشه احساس می‌شود
جوان – نکوداشت مدیر مسئول اطلاعات برگزار شد؛ به نام دعایی به کام خاتمی

دگردیسی و چرخش آیینه‌وند یا از «جبر سن» بود یا محصول «تجربه حکومتداری دینی جمهوری اسلامی»
اعتماد که خبر درگذشت دکتر صادق آیینه‌وند را در صفحه نخست منعکس ساخته، در یادداشتی با عنوان « در باب تاریخ‌نگری استاد صادق آیینه‌وند» به قلم عبدالله ناصری آورده است: « نوشتن یا گفتن درباره سبک و شیوه تاریخ‌نگری استاد مرحوم دکتر آیینه‌وند وقتی موسع می‌طلبد. اما در این مجال اندک چند نکته را اشاره می‌کنم:
۱- هر چند ایشان معتقد بود که جعل و تحریف در تاریخ اسلام وجود دارد و وظیفه اصلی مورخ شناسایی این جعلیات است و این مهم مقدور نیست مگر آن که مورخ و تاریخنگار روشمند عمل کند، اما باور داشت در میان حدود پنج هزار کتاب تاریخی اکثر آنها قابل اعتمادند. این در صورتی است که برخی تاریخ‌پژوهان آکادمیک معاصر ما عکس این باور را دارند و معتقدند اندکی از میان این همه روایت تاریخی از اسلام قابل اعتماد است. از جمله استاد دکتر سید جعفر شهیدی.
۲- در تاریخ‌نگاری اسلامی امتیازی نسبت به تاریخ‌نگاری شیعه در مقایسه با تاریخ‌نگاری اهل سنت قایل بود و دلیل این امر را این می‌دانست که شیعه بیشتر از اهل بیت روایت می‌کند تا اهل سنت که از صحابه نقل می‌کنند.
۳- دکتر صادق آیینه‌وند معتقد بود در تدوین سیره باید به دو حوزه «تاریخ اجتماعی» و «اخلاق‌نگاری» بیشتر پرداخت. چون آنچه بیشتر درباره عصر نبوت مورد توجه بوده است، جنبه‌های نظامی و سیاسی است.
۴- این استاد تاریخ اسلام بر این باور بود که به مساله «کمیت‌ها» و آمار و ارقام در تاریخ‌نگاری صدر اسلام و مطابقت آن با «کمیت» هم‌عصر باید توجه کرد. مثلا وقتی در یک گزارش تاریخی آن روزگار از میزانی درهم و دینار گفته می‌شود ارایه معادل آن در این روزگار برای تاریخ‌پژوه ضروریست تا خواننده تاریخ ارقام و آمار رادر خلأ فهم و به عبارت بهتر نافهمی نکند….
۵- ایشان در بررسی تاریخ زندگانی حضرت فاطمه(س) معتقد بود اگرچه سیره اجتماعی و سیاسی آن بانو تحت‌الشعاع مساله فدک قرار گرفته اما آنچه مهم است این برداشت از زندگانی حضرت است که در نگاه دینی و تاریخی ما زن در جامعه حضور فعال داشته است و همه برداشت‌ها، برنامه‌ها و قانونگذاری‌ها در این مسیر بایسته است.
۶- نخستین آثار تاریخی استاد که در دوره جوانی بیشتر نوشته شده این ماموریت را دارد تا «قیام‌های شیعه» یا «ادبیات مقاومت شیعه» یا «ادب سیاسی در اسلام» الگوی بهره‌گیری و عبرت از تاریخ باشد. اما ایشان در میانسالی و در دو دهه اخیر باور داشت که بزرگ‌ترین دغدغه در نگاه به تاریخ برداشتی است که از آن «علم‌پروری» و «تمدن‌سازی» مستفاد شود. به نظر نگارنده این دگردیسی یا چرخش در تاریخ‌نگری یا اجبار و «جبر سنین» است یا تجربه حکومتداری دینی جمهوری اسلامی. این چند سطر مواردی مختصر است از نگاه استاد فرزانه زنده‌یاد به تاریخ و تمدن اسلامی و صدالبته بسط و تفسیر هر یک که بیشتر می‌تواند حق مطلب و طبعا دین ما را ادا کند، فرصتی دیگر می‌خواهد.»
در همین زمینه در مطبوعات امروز کشور منتشر شده است:
شرق – یادداشت « صاف و صادق، همچون آیینه » به قلم سیدعلیرضا حسینی‌بهشتی
شرق – یادداشت « آیینه‌وند و آیینه‌داری تاریخ » به قلم هادی خانیکی
شرق – یادداشت « مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد! » به قلم غلامعلی رجایی
فرهیختگان – « نظریه‌پرداز اسلام رحمانی»، گفتگوی سجاد صداقت با سیدجواد میری
فرهیختگان – «کتاب‌شناسی صادق آیینه‌وند»
فرهیختگان – «زندگینامه آقای مورخ»
آفتاب یزد – یادداشت «در سوگ اندیشمند پارسا» به قلم حامد آیینه وند
ایران – یادداشت «صادق آیینه وند که بود و چه کرد»
ایران – یادداشت « ضایعه ای در بوستان فرهنگ و معرفت» به قلم دکتر سید طه هاشمی، معاون فرهنگی دانشگاه آزاد
ایران – یادداشت «دو بزرگ از آن سه نفر» به قلم عبدالله ناصری
ایران – یادداشت «آیینه اعتدال» به قلم رضا صالحی امیری
حمایت – بازخوانی مصاحبه‌ای از مرحوم دکتر صادق آیینه‌وند، «اخلاق مداری مبنای جامعه سازی دینی است»
شهروند – پیام تسلیت شخصیت های فرهنگی و سیاسی به مناسبت درگذشت مرحوم آیینه‌وند
همدلی – یادداشت «جای خالی یک مورخ بزرگ»
قدس – آیینه وند: به هیچ پست و مقامی رغبت نداشتم

گزینه حمله نظامی به ایران مسخره است ولی تهدیدات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدی است
روزنامه اعتماد در پوشش سخنرانی فرمانده کل سپاه پاسداران در اجلاسیه کنگره سه هزار شهید استان سمنان نوشته است:
-دشمنان از توسعه «بیداری اسلامی» در منطقه می‌ترسند و به‌شدت برای مهار آن به تقلا افتاده‌اند.
– امریکا عراق را اشغال کرد تا در آن رژیمی به وجود بیاورد که مقابل ایران بایستد، ولی امروز شاهد آن هستیم که نظامیان امریکایی، عراق را تخلیه کرده‌اند و در حال تخلیه افغانستان نیز هستند.
– حرکت انقلابی مردم عراق سبب شده که امروز در این کشور یک حکومت با اکثریت شیعه که اهل تسنن نیز در آن سهم دارند، تشکیل شود.
– بسیاری از کشورهای عربی علیه انقلاب اسلامی ایران اقدامات دشمنانه‌ای انجام دادند اما همه آنها نتیجه عکس داشته است.
– معارضان را در سوریه مسلح شدند تا نظام حاکم بر سوریه را که در مسیر انقلاب اسلامی و در خط مقدم جبهه اسلامی بود ساقط کنند.
– دل‌های مردم سوریه امروز با ایران و جمهوری اسلامی یکی شده است.
امریکا داعش را تشکیل داد اما نتیجه این شد که یکصد هزار نیروی انقلابی و مومن در عراق در قالب یگان‌های مختلف مسلح شدند.
– وحدت و همدلی بین ملت‌های عراق، سوریه، یمن و دیگر کشورهای منطقه با ایران محقق شده است و این مهم را تنها ادامه حرکت در راه خدا محقق کرده است.
– چون گزینه حمله نظامی به ایران مسخره است، دشمن به‌سمت تهدیدات دیگر مانند تهدیدات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی رفته است.
– بنا به فرمایش مقام معظم رهبری تضعیف جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین منکر است.
– برخی افراد به‌علت‌های مختلف مانند خصومت‌های شخصی، تحلیل‌های غلط سیاسی و کینه‌توزی حرف‌هایی در راستای تضعیف نظام جمهوری اسلامی می‌زنند، با این‌همه دشمنی دشمنان و کینه‌توزی آنان باید بدانیم که در برابر این تحمل و مقاومت و ایستادگی که در برابر دشمنان انجام می‌دهیم انقلاب اسلامی چه دستاوردهای بزرگی را به دست آورده است.

اگر هر خانواده ایرانی سالی یک کتاب بخرد، انقلاب آموزشی و فرهنگی در کشور اتفاق می‌افتد/ ناشر کتاب‌های علیه خلفای راشدین از چند جهت باید محاکمه شود/از طرف خداوند، پیامبر و دین و اخلاق اجازه‌ توهین به بزرگان اهل سنت داده نشده است/ وقتی دین و اخلاق کشور ثابت است، چرا تجدید چاپ کتاب به اخذ مجوز دوباره نیاز دارد؟/ آیا فقط اصولگرایان، مسلمان و عاشق ایران‌اند و اصلاح‌طلبان معتقد به نماز و روزه مسلمان نیستند؟ این چه مشکلی است که خود ما برای خویش ساخته‌ایم؟
روزنامه اعتماد در گفتگوی عاطفه شمس با بهاءالدین خرمشاهی به مسائل حوزه نشر و روشنفکری پرداخته و با عنوان «به روشنفکران امید نبندید آنها کارنامه درخشانی ندارند» نوشته است: «بهاءالدین خرمشاهی، نویسنده، مترجم، قرآن‌پژوه، استاد دانشگاه، شاعر و فرهنگ‌نویس ایرانی که به گفته خودش همین روزها وارد ۷۰ سالگی شده، ۴۵ سال از زندگی خود را به چند شأن در زمینه کتاب فعالیت کرده است. خرمشاهی در گفت‌وگو با «اعتماد» در تحلیل دلایل کاهش سرانه مطالعه در کشور می‌گوید: «فشار اقتصادی و ‌گرانی سبب شده است آرامشی که افراد را به سوی کتاب می‌برد، وجود نداشته باشد.» وی همچنین عدم تمایل مردم به پرورش ذهن خود و اتکا به دارایی‌های ذهن‌شان را یکی دیگر از دلایلی می‌داند که از تمایل آنها به کتابخوانی کاسته است. خرمشاهی معتقد است برای بهبود این وضعیت باید آموزش را از سال‌های دبستان آغاز کرد در غیر این صورت اگر نظام آموزشی کشور دگرگون نشود نه کتاب خواندن پیش می‌رود و نه نوشتن. وی صدور مجوز برای هر کتاب در هر مرتبه چاپ را کاری عجیب، عبث و غیرضروری دانست که فقط کار و هزینه‌ای غیرلازم را به دولت تحمیل می‌کند و آن را دلیلی برای حجم‌افزایی وحشتناک کتاب دانست. او معتقد است با تبدیل شدن دو اندیشه سیاسی مهم کشور به دو حزب اصلی، می‌توان مانع شکسته شدن آرا و هدر رفتن نیروها شده و همچنین مانع برخوردهای جناحی با مسائل مختلف از جمله مساله کتاب شد.»
نکات مهم این گفتگو در پی خواهد آمد:
– ما یک معضل بزرگ روانشناختی داریم؛ مردم ما فکر نمی‌کنند که ذهن‌شان باید پرورش پیدا کند و به همان جهیزیه یا دارایی که ذهن‌شان دارد اکتفا می‌کنند. فکر نمی‌کنند که باید در رشته کارشان یا در رشته مورد علاقه‌شان بیشتر بدانند یعنی همه به این توجه دارند که باید لباس بهتری بپوشند، ماشین‌ گران‌تری سوار شوند و خوراک خوبی داشته باشند اما هیچ کس فکر نمی‌کند که این ذهن کهنه شده، ذهن یک آدم ۶۰ ساله که کتاب نمی‌خواند حتی مثل یک فرد ۳۰ساله که کتاب می‌خواند نیست، اصلا طراوت و تازگی ندارد، ذهن او توانایی مشکل‌گشایی یا حل مساله ندارد اما چون ذهن او عادت کرده مثل خیلی چیزهایی که ما به آنها عادت می‌کنیم و این عادت همیشه همراه ما است، این عادت را ادامه می‌دهد.
– به نظر من درس انشا باید به درس کتابخوانی تبدیل شود و هر دانش‌آموزی که می‌خواهد انشا بنویسد یک فصل از یک کتاب یا یک داستان کوتاه را خلاصه کند تا هم بخواند و هم نوشتن یاد بگیرد. من این حرف‌ها را از روی تجربه می‌گویم، ۴۵ سال است که در زمینه کتاب فعالیت می‌کنم هم به عنوان ناشر، هم مولف و هم ویراستار، در واقع به چند شأن در عالم کتاب هستم و قبول دارم که اگر نظام آموزشی ما درمورد انشا دگرگون نشود نه کتاب خواندن پیش می‌رود و نه نوشتن. اصلا نوشتن با خواندن پدید می‌آید همان‌طور که حرف زدن با شنیدن.
– هزینه کردن برای کتاب را خیلی تایید نمی‌کنند در حالی که در این میان و طی سال‌های گذشته به نسبت سایر کالاها کتاب کمترین‌گرانی را داشته است. ناشران هم که راضی نیستند کتاب را آنقدر‌گران کنند اما از این بابت امرار معاش می‌کنند. مصالح کتاب هر‌چه هست؛ اول کاغذ، صفحه آرایی کتاب و بعد صحافی و… هزینه‌بر است، آن وقت ناشر می‌تواند کتاب را زیر قیمت تمام‌شده بگذارد؟ ناشر که نمی‌خواهد با خود دشمنی کند، ناشر اگر کتابی را که ارزان تمام شده‌گران بفروشد با سر، زمین می‌خورد. یعنی اول در آن کتاب شکست می‌خورد و بعد نام خود را نیز خراب می‌کند. بعد هم خانواده‌ها نمی‌خواهند برای کتاب هزینه کنند و اغلب زمان خرید کتاب کسری بودجه دارند، در حالی که اگر هر خانواده ایرانی سالی یک کتاب بخرد انقلاب آموزشی و فرهنگی در کشور اتفاق می‌افتد و تیراژ کتاب به ۱۰ هزار و ۲۰ هزار نسخه برمی‌گردد. تیراژی که در ۴۰ سال گذشته پنج هزار نسخه بود الان به ۵۰۰ و ۷۰۰ رسیده و در اوج آن به ۱۰۰۰ نسخه تنزل کرده است.
– من در حدود ۱۰ یا ۱۵ سال پیش وقتی متوجه شدم که هر کتاب در هر مرتبه چاپ باید مجوز بگیرد، حیران شدم و هنوز هم این حیرت ادامه دارد. وقتی کتابی مطابق قانون اساسی مشکل را ندارد و به آن اجازه چاپ داده می‌شود، این اجازه ادامه خواهد داشت چرا که آن کتاب که دیگر دگرگون نمی‌شود.
– سیاست‌های دولت بر طبق قانون اساسی است که در مساله کتاب خیلی صریح است و می‌گوید ممیزی کتاب روا نیست مگر در سه زمینه؛ اول اینکه کتابی و حتی جمله‌ای، عفت و اخلاق عمومی را خدشه‌دار نکند. دوم، اسرار مملکتی‌ای که باید حفظ شوند را فاش نکند تا ما را دشمن شاد کند یا مخالفان ما در سطح جهانی از آن علیه خودمان استفاده کنند. سومی هم درباره مسائل دینی است، چه مذهب شیعه چه دین اسلام و چه سایر ادیان الهی، کتاب‌ها نباید علیه اعتقادات دینی مردم ما باشد. البته این را بگویم در یکی از شهرهای مذهبی ما کتاب‌هایی علیه خلفای راشدین چاپ و در استان‌های سنی‌نشین ما منتشر می‌شود. من زمانی گفتم که کسی که اقدام به چنین عملی می‌کند از چند جهت باید محاکمه شود؛ هم در پیشگاه خداوند، هم در پیشگاه ملت و هم در پیشگاه رهبر انقلاب. باید محاکمه شود که چرا این‌گونه تیشه به ریشه وحدت قومی و اتحاد ملی ما می‌زند. این افراد با چه عنوانی چنین حقی را برای خود قایل می‌شوند وقتی از طرف خداوند، پیامبر و دین و اخلاق چنین اجازه‌ای به آنها داده نشده است.
– اکنون جهان به سمتی می‌رود که ما باید به وحدت مذاهب در درون مرزهای خودمان احترام بگذاریم نه اینکه بر سر شاخ بن ببریم یا اینکه به خصومت بین مذاهب دامن بزنیم. سود چنین اقدامی برای ما چیست، زیان آنکه آشکار است. میلیون‌ها انسان دل‌شکسته و آزرده‌خاطر می‌شوند. این را من به صورت معترضه گفتم وگرنه جا دارد برای این موضوع میزگردها، مصاحبه‌ها و حتی همایش برپا شود. من دین‌پژوه، شیعه‌پژوه، اسلام پژوه و یکی از سه سر‌ویراستاران دایره‌المعارف هستم که تنها یک مقاله آن، که از ۳۰هزار مقاله‌ای که ما در ۱۵ جلد منتشر کردیم اشکال داشت، آن هم اشکال از ما بود که نوشتن مقاله اهل حق را به یکی از کسانی که از آنها انشعاب کرده بود سپردیم که سخنان باطلی را به اهل حق نسبت داده بود در حالی که آنها از این تهمت‌ها مبرا بوده و دامن‌شان از چنین تهمت‌هایی پاک است. ما به اهل حق گفتیم که خود شما مقاله‌ای را درباره مذهب‌تان بنویسید تا ما سریعا چاپ کنیم و اگر هم بتوانیم آن را جانشین مقاله قبلی کنیم و این کار را نیز کرده و در جلد سوم توضیحی آوردیم که ما اشتباه کردیم و رضای خاطر هموطنانی که در جزییات مذهبی با ما اختلاف نظر دارند را فراهم کردیم. هر اختلافی که خصمانه نیست، باید به این تفاوت‌ها احترام گذاشت. یک مثل فرانسوی هست که می‌گوید «زنده باد اختلاف نظر»، خود ما نیز حدیثی داریم که «اختلاف علمای امت من، مایه رحمت است». من در آغاز یکی از کتاب‌هایم نیز این حدیث نبوی را شرح داده‌ام.
– بررسی کتاب از نظر قانونی متکی به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است اما آیا اینکه در هر چاپ هم کتاب از نو بررسی شود و یک حجم عظیم در حد یک سوم، کار غیر‌لازم برای وزارت ارشاد تراشیده شود، رواست؟ آیا شورای انقلاب فرهنگی مجوزی صادر کرده و دیگر در پی این نیست که ببیند چگونه اجرا می‌شود؟ باید این کتاب تا زمانی که مشکلی نداشته باشد البته مشکلی که ندارد چون بررسی شده و مجوز چاپ آن صادر شده، در چاپ دوم نیز کشور همان کشور، دین و آیین همان دین و آیین و اخلاق همان اخلاق است. اینکه اختلاف ندارد چرا باید تجدید‌چاپ نشود یا برای چاپ مجدد مجبور به گرفتن مجوز باشد، این خیلی شگفت‌آور است. من از وزیر محترم ارشاد و معاونان ایشان، اداره کل چاپ و نشر و اداره بررسی کتاب‌ها و صدور مجوزها درخواست می‌کنم حتما در این رویه تجدید‌نظر کنند. ما نباید آنقدر متزلزل رفتار کنیم و آنقدر به خود شک داشته باشیم. مولف و ناشر می‌خواهند کتاب‌شان منتشر شود، کسی نمی‌خواهد نقض قانون کند.
– برخوردهای جناحی نباید به حوزه کتاب کشیده شود. دو جناح مسلمان هستند و کشور، دین و سنن خود را دوست دارند. آیا فقط اصولگرایان مسلمان و عاشق ایران هستند؟ آیا اصلاح‌طلبان نماز نمی‌خوانند؟ روزه نمی‌گیرند؟ مسلمان نیستند؟ این مشکلی است که خود ما برای خویش ساخته‌ایم. چه خوب است که ما دو حزب بزرگ در کشور داشته باشیم یکی اصلاح‌طلب و دیگری اصولگرا. همین دو حزب خیلی به اندیشه‌های سیاسی در کشور پوشش می‌دهند و دیگر به تعدد احزاب نیز نیاز نداریم.

در این شماره روزنامه اعتماد همچنین این مطالب منتشر شده است:
آیت‌الله نوری همدانی: راستگویی و دوری از کذب نشان‌دهنده مومن است
معاون حقوقی رییس‌جمهوری: منشور حقوق شهروندی حق آزادی برای ایرانیان در نظر گرفته است
شمخانی: ایران فریب نقشه غرب را در بازی رقابت منطقه‌ای نمی‌خورد
یادداشت « روشنفکران کتاب‌های همدیگر را هم نمی‌خوانند» به قلم هوشنگ ماهرویان
یادداشت « چرا به اخوان‌المسلمین باید مجوز فعالیت قانونی داد؟» به قلم داود کاتب، روزنامه‌نگار فلسطینی- هافتینگتون پست
«هیچ طرفی در سوریه حق وتو ندارد»؛ گفتگو با حسین جابرانصاری، مدیر کل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه

عدم حضور رهبری در نمایشگاه کتاب، منجر به دعوت رسمی وزیر ارشاد از ایشان شد/آیا حضور رهبری در نمایشگاه های کتاب گذشته هم با دعوت انجام شده است؟
روزنامه شرق در صفحه ۱۴ خبر از درخواست رسمی وزارت ارشاد از رهبر انقلاب برای بازدید از نمایشگاه کتاب داده است نوشته است: «وزیر ارشاد اعلام کرد: طی نامه‌ای رسمی از رهبر انقلاب درخواست کرده‌ایم از نمایشگاه کتاب بازدید کنند. به گزارش فارس، علی جنتی روز گذشته در جمع خبرنگاران پیرامون حضور رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب تهران اظهار کرد: ما درخواستی ارائه کرده‌ایم و نامه رسمی به ایشان ارسال شده و امیدواریم ایشان امسال به نمایشگاه کتاب بیایند.»

در این شماره روزنامه شرق همچنین این مطالب منتشر شده است:
واکنش افخم به سخنان وزیر خارجه عربستان: ریاض، یمن را به گروگان گرفته است
اقتصاددانی متعارف با یک تفاوت؛ سالگرد مرحوم حسین عظیمی در مؤسسه دین و اقتصاد
تردد سالانه ٢٠ میلیون نفر از قم
سیداحمد خاتمی: دوره بزن‌دررو گذشته است
بخش بین‌الملل نمایشگاه حاشیه‌ساز شد؛ جمع‌آوری ١٠ کتاب ممنوعه خارجی
یادداشت « اتفاقی فرهنگی و اقدامی انقلابی »؛ به بهانه آویختن آثار تجسمی بر دیوار‌های تهران؛ بهرام دبیری
گزارش « بی اعتنایی به عدالت اجتماعی مخرب است»،
کشته‌شدن مغز متفکر حملات شارلی‌ابدو
یادداشت « سیسی، «پینوشه» نیست» به قلم الیوت آبرامز، معاون مشاور امنیت ملی جورج بوش؛ ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه

آیا رئیس سابق رسانه ملی تازه از خواپ برخاسته است؟/ماهواره مروج پلورالیزم فرهنگی باهدف تضعیف و تخریب فرهنگ ناب دینی است
روزنامه رسالت که عنوان اصلی خود را به «دشمن به شکل ویژه با‌ ما مبارزه می کند، برخی آن را باور ندارند» از قول رهبری در دیدار اعضای ستاد کنگره بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان اختصاص داده است، گفتگوی رئیس سابق سازمان صدا و سیما با مشرق را با عنوان « فهرست آثار تخریبی ماهواره در حوزه تربیتی» منعکس کرده و نوشته است: « ضرغامی با اشاره به وضعیت ماهواره در کشور گفت: آثار تخریبی در حوزه تربیتی ماهواره‌ها به‌طور فهرست‌وار عبارتند از:
۱- افزایش آنتروپی (Entropy) یعنی میل به بی‌نظمی؛ جوانی که مرتب این شبکه‌ها را می‌بیند، ذهنش به پرش دائمی عادت می‌کند بعد از یک مدت آنتروپی او افزایش می‌یابد و قدرت تمرکز نخواهد داشت و نمی‌تواند مسائل را حل کند.
۲- فزون‌خواهی جنسی در زنان و مردان و ترویج بی‌بندوباری جنسی.
۳- ایجاد گسست نسلی به‌وسیله تغییر در نگرش‌های نسل نو نسبت به ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی جامعه.
۴- ترغیب بیشتر گرایش‌های روانی (سلیقه و ذوق) که منجر به افزایش کشش‌های نفسانی و بلوغ زودرس در نوجوانان می‌شود.
۵- ذائقه سازی عاطفی و هیجانی برای تحریک سریع و بدون تأمــل و تعقل باهدف رفتار و کنش سیاســی اجتماعی.
۶- ناتوان ساختن افراد و جوانــان خصوصاً در مهار کشش‌های جنسی.
۷- قبح زدایی از امور ذاتاً قبیح و عادی‌سازی روابط نامشروع در نتیجه کاهش سطح احساس گناه در مخاطبان، یعنی عادی‌سازی گناه.
۸- ایجاد تعارضات روانی به منظور به هم زدن نظام ارزشی و اعتقادی.
۹- از بین بردن ساختار سیستمی خانواده.
۱۰- آرامش زدایی از آحاد جامعه.
وی در این زمینه افزود: یا مثلا در حوزه تهدیدات اجتماعی- فرهنگی؛ تسریع درروند یکسان‌سازی فرهنگ‌ها و پیشبرد پروژه جهانی‌سازی فرهنگی، ترویج سبک زندگی و خانوادگی اجتماعی غربی، تخریب نهاد خانواده در سطح جامعه، ترویج اباحه گری، ترویج و تأکید اغراق‌آمیز بر ضرورت پلورالیزم فرهنگی باهدف تضعیف و تخریب فرهنگ ناب دینی، ترویج مدگرایی به سبک غربی بویژه در میان جوانان، تخریب پایه‌های فرهنگ و هنر اصیل ایرانی از طریق الگوسازی چهره‌های هنرمندان تأثیرگذار فاسد، کاهش قــدرت و توان تربیت و کنتــرل نوجوانان برای والدین، کاهش گرایش به مطالعه و اختلال در پیشرفت تحصیلی جوانان، تغییر ذائقه مخاطبان، عادت دادن آن‌ها در به‌کارگیری لغات و اصطلاحات زبان‌های بیگانه در زبان فارسی از آثار مخرب در این حوزه است.