هاشمی رفسنجانی: دیدگاه امام(ره) درباره قطعنامه را نگفته‌ام و فعلا نمی‌گویم

دین آنلاین، روزنامه های «فرهیختگان» و «شرق» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «هجمه‌های جدید به یار ۴۰ ساله امام، شاید بعد از تعطیلات/بدون تعارف، شخصیت امام از هر حیث کم‌نظیر بود»، «زمان آن نرسیده مسلمانان با تمسک عملی به قرآن، قبله و پیامبر مشترک، بر اختلافات چیره شوند؟»، «دلواپسان از محبوبیت سیدحسن خمینی نیز دلواپسند»، «در روایات نه تنها اصل ظهور بلکه دوران پس از آن اهمیتی خاص دارد»، «کاش با آسیب‌شناسی مهدویت، مصیبت‌های چندسال گذشته بر عقاید شیعه تحمیل نمی‌شد»، «وظیفه منتظران است که ستمکاران و فریبکاران را بشناسند»، «ایرانیان، مانند همه انسان‌های دیگر، از دروغ‌گویان بیزارند/امام معصوم از گناه و مصون از خطا نبود و اشتباهاتش را شجاعانه می‌پذیرفت»، «دلواپسان دلواپس غیرشرعی‌خواندن‌ تجمعاتشان نیستند/غرویان: به من پیامک زده‌اند باید مردم را برای جنگ هم آماده کرد؛ سخن از توافق و سبد کالا نباید باشد!»

هجمه‌های جدید به یار ۴۰ ساله امام، شاید بعد از تعطیلات/ بدون تعارف، شخصیت امام از هر حیث کم‌نظیر بود
روزنامه فرهیختگان که به انضمام روزنامه امروز، یادنامه‌ ۲۴ صفحه‌ای «در میانه علم و عمل» را برای بزرگداشت حضرت امام خمینی(ره) روانه دکه ها کرده، عکس صفحه یک را به تصویری از بارگاه حضرت امام با عنوان «بزرگداشتی در شأن انقلاب» اختصاص داده است.
فرهیختگان همچنین تیتر یک خود را از سخنان رئیس دانشگاه آزاد انتخاب نموده و خبر از سیاست «کیفی‌سازی در اولویت» داده است. این روزنامه همچنین عنوان «دیدگاه امام(ره) درباره قطعنامه را نگفته‌ام و فعلا نمی‌گویم» را برای انعکاس اظهارات متفاوت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸ برگزیده و نوشته است: «باید منتظر ماند و دید این یار رهبر کبیر انقلاب اسلامی چه زمانی را برای بازگویی ناگفته خود درباره قطعنامه ۵۹۸ مناسب می‌بیند».
آیت الله هاشمی گفته است:
– در جلسه‌ای که به همراه سران نظام و حاج احمدآقا خدمت امام رسیدیم مطلبی گفتند که هنوز جایی نگفته‌ام.
– در طول ۴۱ سالی که از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۶۸ امام را شناختم که تاکنون ۶۶ سال از عمرم را شامل می‌شود، بدون تعارف ایشان را شخصیتی یافتم که از هر حیث کم‌نظیر بود.

– از کوچه یخچال قاضی در قم شروع می‌کنم که وقتی در منزل اخوان مرعشی مستقر شدم، همسایه امام بودیم. اگرچه ایشان مسیر منزل تا حوزه را برای تدریس از کوچه‌های باریک و خلوت می‌رفتند، اما ما سعی می‌کردیم به بهانه سوال‌های متعدد، با ایشان همراه شویم. در درس‌های ایشان هم یکی از شاگردهای ثابت بودم و از آغاز دهه چهل که مبارزه شروع شد، همراه امام بودم. بعدها که ایشان به تبعید رفتند، یک‌بار در سفر به نجف با ایشان دیدار کردم و پس از پیروزی انقلاب هم اگرچه لحظه ورود امام در فرودگاه بودم، اما به خاطر حجم کارها و ازدحام جمعیت نتوانستم نزدیک شوم. وقتی امام برای سخنرانی به بهشت‌زهرا رفتند، ما به اتفاق چند تن از دوستان به منزل آیت‌الله موسوی‌اردبیلی در اطراف میدان توحید رفتیم و از آنجا با تلفن در جریان بودیم که ناگهان شنیدیم هلی‌کوپتری آمد امام را برد. تا شب خیلی نگران بودیم که خبر آمد در منزل بستگان‌شان در منطقه دروس هستند.

– فردا که ایشان در مدرسه رفاه مستقر شدند، خدمت ایشان رسیدم که وقتی مرا دید، با لطف و عنایت خاص گفتند: کجایی؟ ما دو روز است که اینجاییم و شما را نمی‌بینیم. من هم عرض کردم که به خاطر فشردگی موضوعات و مسائل مشغول بودیم.
– البته این مطالب ناگفته نیست و در طول سال‌های پس از پیروزی به مناسبت‌های خاص، این حرف‌ها را گفتم و اگر مطلبی را نگفتم، حتما هنوز نباید بگویم. مثلا در جلسه‌ای که به همراه سران نظام و حاج احمدآقا درخصوص پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خدمت امام رسیدیم، مطلبی گفتند که هنوز جایی نگفته‌ام و فعلا هم نمی‌گویم. اما چون از جوانی با ایشان بودم، به خود جرأت می‌دادم و خیلی از مسائل را با روی باز به ایشان می‌گفتم و حتی بعضی از مطالب را می‌نوشتم. یکی از دلایل این‌گونه روابط ما، سابقه طولانی آن است. دو نمونه از ادبیات نوشتاری من با امام، همان دو نامه‌ای است که اوایل انقلاب نوشتم و به امضای خودم و آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله دکتر بهشتی، آیت‌الله موسوی‌اردبیلی و شهید دکتر باهنر فرستادیم.

زمان آن نرسیده مسلمانان با تمسک عملی به قرآن، قبله و پیامبر مشترک، بر اختلافات چیره شوند؟
فرهیختگان در صفحه ۲ با عبارت «ارائه چهره خشن از اسلام مهم‌ترین هدف گروه‌های تروریستی است» به سخنرانی حجت الاسلام علی‌اکبر ناطق‌نوری، رئیس بازرسی دفتر مقام معظم رهبری در بیست‌وششمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در هند پرداخته و این نکات را منعکس ساخته است:
– آمریکا و رژیم صهیونیستی با راه‌اندازی جنگ، خشونت و تقویت گروه‌های تروریستی درصدد دستیابی به اهداف شوم خود هستند.
– ایجاد تفرقه بین مسلمانان شیعه و سنی از دیگر اهداف کشورهای استکباری است و مسلمانان باید بر اشتراکات خود از قبیل قرآن، قبله، پیامبر(ص) و دیگر مشترکات تکیه و از اختلاف دوری کنند.
– انقلاب اسلامی به واسطه حمایت از آرمان فلسطین همواره زیر فشار آمریکا و صهیونیست‌ها قرار گرفته است؛ انقلاب اسلامی حمایت از مظلومان حتی اگر مسلمان نیز نباشند را وظیفه خود می‌داند.
– ما از مردم مظلوم یمن، عراق، لبنان، فلسطین و همه کشورهایی که تحت ظلم قرار دارند حمایت می‌کنیم.

دلواپسان از محبوبیت سیدحسن خمینی نیز دلواپسند
روزنامه فرهیختگان با اشاره به «صدور درخواست اعدام برای ۲ پلیس خاطی سعودی» از قول حسن قشقاوی، معاون پارلمانی و امور ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه نوشته است: « اولین جلسه محاکمه دو پلیس خاطی صبح دیروز در دادگاه شعبه ۷ جنایی جده برگزار شد و دادستان درخواست حکم اعدام برای این متهمان کرده است.»

این روزنامه در صفحه ۴ خبر از پاسخ ایران به اتهام‌های وزیر خارجه عربستان داده و نوشته است: « معاون وزیر امور خارجه در واکنش به اتهامات وزیر امور خارجه عربستان که مدعی شده بود «ایران در یمن، سوریه، عراق و لبنان دخالت می‌کند و این از سوی کشورهای عربی پذیرفتنی نیست»، گفت: «نقش ایران در منطقه کاملا سازنده است و تهران برخلاف برخی طرف‌ها که از تروریسم حمایت و استفاده ابزاری می‌کنند و امنیت منطقه را به بازی گرفته‌اند، قویا از عراق، لبنان، یمن سوریه و کشورهای در معرض تهدیدات تروریستی حمایت می‌کند.»

فرهیختگان همچنین زیر عنوان «دلواپسی از محبوبیت سیدحسن خمینی» نوشته است:
«سایت «نامه» در گزارشی با یادآوری استقبال مردم استان گلستان از سیدحسن خمینی، فرزند یادگار امام راحل آن را حاوی پیام مهمی برای مخالفان و دوستداران بیت امام(ره) عنوان کرد و نوشت: «بسیاری در این سال‌ها تلاش کردند با ایجاد فاصله میان سیدحسن با امام خمینی(ره)، او را وارث ناخلف اندیشه‌های رهبرکبیر انقلاب نشان دهند و به مردم القا کنند که کسان دیگری میراث‌دار اندیشه خمینی کبیر هستند و نسب فامیلی با وی شرط لازم برای میراث‌داری این مرجع تقلید بزرگ جهان اسلام نیست. در سویی دیگر اما سیدحسن که این روزها در حوزه تبدیل به یک استاد شناخته شده و برجسته شده است و بسیاری از طلاب در درس خارج فقه او شرکت می‌کنند، سخت به دنبال احیای بیت امام است. او که هم از نظر چهره و هم از نظر سیره شباهت فراوانی به عموی خود دارد، سعی می‌کند فقیهی دیگر را به خاندان خمینی اضافه کند و همین معنا باعث شده است تا بسیاری دلواپس رفتار او شوند.»

و نیز در فرهیختگان امروز به گزارش «سایت عصر ایران» در خصوص تصویرسازی صداوسیما از امام پرداخته و آورده است: «از تمام فصول زندگی امام خمینی، برنامه‌سازان صداوسیما تنها بر مقاطع خاصی تاکید می‌ورزند و انگار از هیچ‌بخشی به اندازه سال ۶۰ لذت نمی‌برند. سالی که در بهار آن بنی‌صدر رئیس‌جمهوری و رجایی نخست‌وزیر است. در تابستان آن رجایی رئیس‌جمهوری و دکتر باهنر نخست‌وزیر است و در پاییز آن آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهوری می‌شوند و میرحسین موسوی به نخست‌وزیری می‌رسد. سالی که در تابستان آن نظام و کشور رئیس‌جمهوری، نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی کشور، ۲۷ نماینده را در یک روز و چند نماینده دیگر را در روزهای دیگر، چهار وزیر، دادستان کل انقلاب و مقامات دیگر را در ترورها و انفجارها از دست داد. بنابراین معلوم است که در وضعیتی چنین اضطراری لحن امام تغییر کرده بود. اصرار صداوسیما تصویر واقعی امام را ترسیم نمی‌کند و کار به جایی رسیده است که نواده و یادگار ایشان نیز زبان به انتقاد گشوده‌ است و از آن با تعبیر «نگاه کاریکاتوری» یاد می‌کند.»

فراخوان دومین کنگره بین‌المللی فرهنگ و اندیشه دینی نیز در فرهیختگان امروز منتشر شده و از برگزاری آن در اول مهر ۹۴ سخن به میان آمده است. در این خبر می خوانیم: « این کنگره توسط موسسه سفیران فرهنگی مبین در شهر قم برگزار می شود و با توجه به اینکه این همایش به صورت رسمی برگزار می‌شود، همه مقالات این کنفرانس در پایگاه سیویلیکا و نیز کنسرسیوم محتوای ملی نمایه خواهد شد و علاقمندان می توانند مقالات خود را به این همایش ارائه کرده و از امتیازات علمی ارائه مقاله کنفرانس با دریافت گواهی کنفرانس استفاده نمایند.
پژوهشگران می‌توانند مقالات خود با محوریت معارف اسلامی، فرهنگ و اندیشه دینی، فقه، فرهنگ و اندیشه دینی، فلسفه، فرهنگ و اندیشه دینی، علوم سیاسی، فرهنگ و اندیشه دینی، علوم اجتماعی، فرهنگ و اندیشه دینی، اقتصاد، فرهنگ و اندیشه دینی، مدیریت، فرهنگ و اندیشه دینی، اخلاق و عرفان، فرهنگ و اندیشه دینی را به این همایش ارسال کنند. همایش در وضعیت پذیرش مقاله است و آخرین مهلت ارسال مقاله ۳۱ شهریور ماه است. علاقه‌مندان به شرکت در همایش می‌توانند به تارنمای اصلی آن به آدرس: www.wordconference.ir مراجعه کنند.

فرهیختگان همچنین در صفحه ۱۰، خبر از برگزاری همایش علمی «امام خمینی(ره) پیام‌آور وحدت» به همت دانشگاه ادیان و مذاهب قم و همکاری موسـسه تنظیم و نشـر آثار امام خمینی(ره) داده است.
این همایش که با هدف فراهم کردن زمینه آشنایی بیشتر با سیره نظری و عملی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران در آبان امسال برگزار می شود، اعلام نموده استادان، پژوهشگران و دانشجویان تا تاریخ ۲۵ مهر ۹۴ می توانند مقالات خود را ارسال کنند.

در این شماره روزنامه فرهیختگان همچنین این مطالب منتشر شده است:
یادداشت «ای منتظران خسته دل برخیزید» به قلم حمیدرضا صفاکیش
رونمایی از پایگاه جامع اطلاعات علمی امام خمینی(ره)
گزارش «بزرگداشتی درشأن انقلاب» با تنظیم امیر کلهر
توصیه سیدحسن خمینی به اعضای شورای اطلاع‌رسانی دولت: «زبان به‌کام نگیرید و واقعیت را بگویید»
یادداشت «آغاز یک انقلاب»؛ درباره قیام تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ؛ به قلم سجاد صداقت
حشد الشعبی عراق در سوریه هم خواهد جنگید
گزارش «زندان خودمختار و خلیفه خودخوانده»؛ بررسی ریشه شکل‌گیری داعش در زندان اسرای جنگی آمریکا در عراق؛ با تنظیم محمدرضا احمدی‌نیا

در روایات نه تنها اصل ظهور بلکه دوران پس از آن اهمیتی خاص دارد
روزنامه شرق عبارت «کینه تندروها از ولایتی» را برای تیتر یک انتخاب کرده و در یادداشت «کاسبان ظهور، از داعش تا مدعیان داخلی» به قلم احمد مسجدجامعی، هدف از بعثت انبیا را سوق دادن جهان به سمت «خرد و داد» دانسته و دلیل آنکه از «انتظار فرج» در روایات به عنوان برترین عبادات یاد شده را اوج ایمان و امید و حسن ظن عملی به باری‌تعالی برای ظهور برپادارنده خرد و داد برشمرده است.
در بخشی از این یادداشت آمده است: «یکی از مبلغان بزرگ داعش در رساله‌ای در اثبات حقانیت خلافت ابوبکر بغدادی، به احادیث مأثور از پیامبر و برخی از اصحاب، اشاره و استناد کرده است تا به تصور خود، نخست حقانیت این خلافت را اثبات کند و سپس آن را زمینه‌ساز ظهور مهدی بداند. این موضوع بار دیگر اثبات می‌کند عقیده به ظهور مهدی به تشیع اختصاص ندارد و حتی تندروترین گروه‌ها نیز از این عقیده بهره‌برداری می‌کنند. شاید نخستین تشکیلاتی که به شکلی از مجموعه این باورها برای اهداف سیاسی بهره برد، داعیان بنی‌عباس بودند…. جالب است که چند روز پیش یکی از مقام‌های ارشد امنیتی تاجیکستان (گل‌مراد حلیم‌اف) که در آمریکا دوره مبارزه با تروریسم را گذرانده بود، به داعش پیوست و پس از آن معلوم شد از نظر داعشی‌ها منطقه وسیعی مانند پاکستان، افغانستان و آسیای مرکزی همگی جزء ولایت خراسان هستند و قرار است پرچم‌های سیاه دوستداران داعش، از همین نقطه خروج کنند….
این یکی از جدیدترین نمونه‌های انحراف در عقیده به مهدی موعود است. سوءاستفاده از این عقیده، خواسته و ناخواسته، وجوه گوناگون دیگری نیز در جامعه ما دارد که چندان امکان پرداختن به آن نیست. به‌عنوان نمونه‌ای گذرا، کسانی در دوره ما هستند که به قول خودشان، حضرت به دیدن آن بزرگواران می‌رود یا آنکه ادعا می‌کنند در عصر ظهورند و حتی می‌دانند چه کسی همراه حضرت هنگام ظهور خواهد آمد و ملاک همراهی را حتی توحید و ایمان نمی‌دانند.
…. پیروان باب نیز به دنبال ٣١٣ نفر بودند و از خراسان راه افتادند تا جهان را مسخر کنند و اگر دلیری و روشن‌بینی امیرکبیر نبود، چه‌بسا ایران در ورطه خطرناک جنگ‌های خونین فرقه‌ای و بی‌حاصل می‌افتاد.
همه این جریان‌ها، در یک نکته اشتراک دارند و آن ضدیت با خردورزی و بروز آن در عرصه‌های اخلاقی و اجتماعی است، در حالی که بنا بر احادیث مسلم، مهدی(عج) برای گسترش علم، عدالت و کرامت انسانی ظهور می‌کند و زمینه‌ساز آن شکوفایی عقلانی است و راه او دنباله حرکت انبیاست…..
آنچه از روایات پیامبر و معصومان دریافته می‌شود، نه تنها اصل ظهور بلکه دوران پس از آن است که اهمیتی خاص دارد. درحالی‌که جریانات انحرافی علائم ظهور را از خود ظهور مهم‌تر می‌شمارند و معلوم نیست پس از ظهور قرار است چه اتفاقی بیفتد و چه ارزش‌هایی حاکم شود. این معیاری برای شناسایی تفاوت حرکت‌های مدعی مهدویت با جریان‌های پیرو مهدویت است؛ یعنی آمدن کسانی چون ابوبکر بغدادی، کوچک‌ترین کمکی به رشد عقلانیت و گسترش اخلاق نکرده است و نه‌تنها هیچ‌کس از آمدن آنها احساس رشد و تعالی انسانی نمی‌کند، بلکه به تیرگی، خشونت و نسل‌کشی می‌افزاید و آن را در قامت رسای اعتقاد به حاکمان پیش‌قراول ظهور می‌داند، ظهوری که به‌گفته اولیای دین، «عقل را شکوفا می‌کند».

کاش با آسیب‌شناسی مهدویت، مصیبت‌های چندسال گذشته بر عقاید شیعه تحمیل نمی‌شد
شرق در یادداشتی دیگر با عنوان «باور مهدویت و مدعیان دروغین» به قلم علی‌اکبر گلقندشتی با بیان اهمیت باور مهدویت به عنوان کاربردی‌ترین باور شیعیان، به سوءاستفاده برخی افراد و گروه‌ها از این عقیده اشاره کرده و وظیفه عالمان دینی در آسیب‌شناسی باور مهدویت را سنگین‌ توصیف نموده است. نگارنده معتقد است اگر بر توجه به آسیب‌شناسی و بررسی دقیق مهدویت پافشاری می‌شد، مصیبت‌های جبران‌ناپذیری چندسال گذشته بر عقاید شیعه تحمیل نمی‌گردید.
در بخشی از این یادداشت می خوانیم:
«….اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(عج) علاوه بر نقش هویتی، جزء کاربردی‌ترین باورهای شیعیان است. باور به مهدویت صرفا یک باور تاریخی خاص یا باوری برای ایجاد احساس افتخار در میان پیروان شیعه نیست. هدف از بیان مهدویتی!، ارائه یک نظریه جذاب برای جذب پیروان بیشتر نیز نیست. باور به مهدویت و روشن‌کردن نقاط مبهم آن توسط محققان شیعه می‌تواند در ارائه یک نظریه کامل درباره اصلاحات اجتماعی و کارآمدی مفاهیمی مانند عدالت، آزادی، امنیت، رفاه و اخلاق در جهان معاصر کمک کند. پایبندی به مهدویت آن‌گونه که در روایات اهل بیت(ع) آمده است؛ به حیات فکری و اعتقادی شیعیان طراوت و سرزندگی خاصی می‌دهد….
…. متأسفانه برخی افراد و گروه‌ها از عقیده به مهدویت همانند دیگر عقاید دینی سوءاستفاده می‌کنند. همیشه افرادی بوده‌اند که با معرفی خود به‌عنوان حضرت مهدی(عج) یا نیابت از آن حضرت یا ارتباط با وجود شریف حضرت مهدی(ع) تلاش کرده‌اند برای زندگی مادی خود یا حزب خود رونقی ایجاد کنند. در جامعه ایران باور به مهدویت هرروز قوی‌تر از روز قبل می‌شود و جوانان با شورمندی و علاقه بیشتری در جست‌وجوی آخرین حلقه وصل بین زمین و آسمان هستند. استقبال از این باور و تلاش متدینان جهت چنگ‌زدن به ریسمانی الهی، وظیفه عالمان دینی را سنگین‌تر می‌کند و آنان باید در آسیب‌شناسی باور مهدویت نگاه ویژه‌ای داشته باشند.
…. باور به مهدویت جزء عقاید ادیان ابراهیمی است بنابراین نباید تفسیری از مهدویت ارائه داد که ترویج‌دهنده خشونت در جهان یا افزایش اختلافات دینی شود. باوری که اساس و بنیان آن بر ایجاد آرامش است نباید منشاء جنگ و تباهی دنیا شود. در موضوع ظهور، یکی از آسیب‌های جدی بشارت به نزدیک‌شدن زمان ظهور است. البته در روایات علائمی جهت بیان زمان ظهور بیان شده است که به‌نام علائم ظهور معروف هستند. در روایات دو گروه از علائم به‌عنوان نشانه‌های ظهور حضرت مهدی(عج) نام برده شده‌اند؛ علائمی حتمی و علائم غیرحتمی، علائم حتمی امکان تحقق و بروز آنها بیشتر است ولی نباید گمان کرد حتما آنها نیز اتفاق می‌افتند چون بنابر اعتقاد شیعه بداء وجود دارد و عدم وقوع این حوادث را نباید به معنای دروغ ازکارآمدن سخنان معصومان تفسیر کرد. …توجه به آسیب‌شناسی مهدویت و بررسی دقیق آن وظیفه‌ای است که اگر بر آن پافشاری می‌کردیم، مصیبت‌های جبران‌ناپذیری مانند چندسال گذشته بر عقاید شیعه تحمیل نمی‌شد.»

وظیفه منتظران است که ستمکاران و فریبکاران را بشناسند
شرق در سومین یادداشت با موضوع مهدویت، متن « اصلاح، پیش‌نیاز ظهور» به قلم حجت الاسلام رسول منتجب‌نیا را به چاپ رسانده که
تفسیر غلط قبل از انقلاب در مورد انتظار را نکوهش کرده و آن تفکر را ارتجاعی و انحرافی دانسته است.
در این یادداشت آمده است:
«…. ازآنجایی‌که اصل امید و انتظار عامل حیات، بقا، تحرک و پویایی جامعه است، لذا همه ادیان آسمانی و همه مذاهب نسبت به وجود مهدی موعود البته با عناوین و اسامی گوناگون اتفاق‌نظر دارند…. مسیحیت، یهود‌ و حتی دین زرتشت و سایر ادیانی که آسمانی هستند، درباره این موضوع سخن گفته‌اند…. در میان فرقه‌های اسلامی در کنار شیعه که پرچم‌دار مهدویت است و آن را در مصداق مشخصی به نام فرزند امام حسن‌عسکری(ع) خلاصه می‌کند، فرقه‌های دیگر نیز درباره این موضوع سخن گفته‌اند. برای مثال در روایات متعددی که از علمای سنی‌مذهب نقل شده است، بیان می‌شود که موعود جهانی و منجی سرانجام ظهور می‌کند و جهان را از منجلاب ظلم و ستم نجات خواهد داد. بنابراین همان‌طورکه شرح شد، ظهور مهدی موعود به‌عنوان منجی بشریت در آخرالزمان مورداتفاق همه ادیان و مذاهب است.
با پذیرش این موضوع، مسئله دوم مطرح می‌شود و آن این است که وظیفه منتظران مهدی موعود در زمان غیبت چیست؟ ضرورت بررسی این موضوع زمانی مشخص می‌شود که بدانیم در روایات ائمه و معصومین(ع) بر موضوع انتظار تأکید بسیاری شده است و حتی بهترین کار برای مؤمن را انتظار فرج عنوان کرده‌اند. بنابراین در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که این انتظار چه معنی و تفسیری دارد؟ تفسیر صحیح انتظار آن است که منتظران در کنار دعا برای تعجیل در ظهور امام‌زمان(عج) برای ظهور زمینه‌سازی هم می‌کنند، زیرا آنچه مسلم است این است که غیبت حضرت به‌دلیل موانعی است که در جوامع بشری وجود دارد و به‌محض رفع این موانع خدواند اراده می‌کند و حضرت از پرده غیبت بیرون می‌آیند. البته این تفسیر مخالفانی هم دارد. مخالفان استدلال می‌کنند مهم‌ترین موانع موجود در جوامع کنونی وجود قدرت‌های جهانی مستبد و ستمگر است و منتظران توانایی این را ندارند در برابر آنها ایستادگی کنند. از طرف دیگر وجود ظلم و ستم در جهان خود مقدمه ظهور منجی است که قرار است جهان را از جور و ظلم پاک کند. باید به این افراد پاسخ داد که مهم‌ترین مانع موجود در جوامع بشری این است که افراد دچار خودباختگی و خودفراموشی شوند، وظایفشان را فراموش کنند و آگاهی‌شان را از دست بدهند. یکی از وظایف منتظران که مقدمه ظهور است، اتفاقا همین آگاهی‌بخشی و آشناکردن مردم با امام‌زمان(عج)، اسلام ناب و رسالت‌های مؤمنان در زمان غیبت است. زمانی که حضرت ظهور می‌کنند، فقط دو دسته از افراد در مقابل ایشان می‌ایستند؛ یکی ستمکاران و دیگری فریبکاران. وظیفه منتظران این است که ستمکاران و فریبکاران را بشناسند. در این صورت است که پذیرش ظهور در جامعه ایجاد می‌شود و مردم از امام عصر خود پشتیبانی می‌کنند. اگر مردم آگاه نباشند و سره را از ناسره و فساد را از صلاح تشخیص ندهند، این پذیرش ایجاد نخواهد شد. همه کسانی که انتظار موعود را دارند هم باید خودشان آگاه باشند و هم مردم را آگاه کنند؛ زیرا بهترین زمینه‌سازی برای ظهور از طریق آماده‌سازی افکارعمومی است. در این صورت است که ما جزء منتظران و معتقدان به آرمان بلند انتظار و فرج خواهیم بود.»

ایرانیان، مانند همه انسان‌های دیگر، از دروغ‌گویان بیزارند/امام معصوم از گناه و مصون از خطا نبود و اشتباهاتش را شجاعانه می‌پذیرفت
سیدعلیرضا حسینی‌بهشتی، فرزند شهید آیت الله بهشتی در یادداشت خود با عنوان « مبنای اعتماد مردم به امام (ره)» نوشته است: «نام حاج‌آقا روح‌الله از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در خانه ما طنین‌انداز بود. در ذهن من و نسل من، نام او با رهبری شجاعانه و ایستادگی بر حق‌خواهی و مقاومت در مقابل باطل و باطل‌دوستان، قرین بود. احترامی که نام او در دل‌ها برمی‌انگیخت، برآمده از به‌کارگیری شیوه‌های تبلیغاتی پیچیده، پرهزینه و پرسروصدا نبود. او بر دل‌ها حکومت می‌کرد و اگر هیچ سمتی و عنوانی و جایگاه رسمی‌ای هم نمی‌داشت و اگر تصویر او بر هیچ دیواری در شهر نمی‌نشست، بازهم دل‌ها را همراه خود داشت. چنین بود که تصویر رئیس کشور را باید به زور بخش‌نامه و اجبار بر دیوار هر کلاس و سالن و مغازه‌ای می‌نشاندند، اما تصویر او بر کنج دیوار خانه‌ها و تودرتوی دل‌ها آویخته بود.
به باور من، این مقبولیت، بیش از هرچیز ناشی از صداقتی بود که در رفتار و گفتارش آشکار بود. این، موجب «پیش‌بینی‌پذیری» رهبری‌اش می‌شد و شاید در شکل‌گیری رابطه مبتنی بر اعتماد میان یک رهبر و پیروانش، اهمیت هیچ‌چیز به پایه این عامل اثرگذار نرسد….
امام که مانند هر انسان دیگری معصوم از گناه و مصون از خطا نبود، اشتباهاتش را شجاعانه می‌پذیرفت و در اعتراف به خطاهایش کوچک‌ترین تردیدی روا نمی‌داشت. شاید درخشان‌ترین حرکت امام، اتفاقی بود که در سال پایانی زندگانی‌اش رخ داد. هنگامی که پس از هشت سال جنگ، شجاعانه قطع‌نامه ۵٩٨ را پذیرفت و همه مسئولیت را یک‌تنه برعهده گرفت. بهت عمومی ناشی از این حادثه، بسیار فراگیر بود و کوتاه‌آمدن از شعار «جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از عالم» به مذاق مردمی که آن‌همه هزینه داده بودند، سخت تلخ می‌نمود. بسیاری از تحلیلگران اعتقاد داشتند کاریزمای رهبری امام پس از آن فرومی‌ریزد. دو پدیده تاریخی، یعنی واکنش سراسری مردم به عملیات فرصت‌طلبانه و ماجراجویانه طرفداران سازمان منافقین که به دامان صدام پناه برده بودند و نیز شرکت میلیون‌ها ایرانی در تشییع پیکر امام خمینی که به‌طور خودجوش، نادرست‌بودن آن تحلیل را اثبات کرد و نیز اثبات کرد که ایرانیان، مانند همه انسان‌های دیگر، از دروغ‌گویان بیزارند و راستی را بیش از هرچیز پاس می‌دارند.»

دلواپسان دلواپس غیرشرعی‌خواندن‌ تجمعاتشان نیستند/غرویان: به من پیامک زده‌اند باید مردم را برای جنگ هم آماده کرد؛ سخن از توافق و سبد کالا نباید باشد!
شرق در صفحه ۲، گزارش «مصونیت بی‌مجوزها» به قلم مرجان توحیدی را منتشر ساخته که در بخشی از آن می خوانیم: «دلواپسان این روزها همه‌جا هستند؛ عده‌ای جمع می‌شوند و شعار می‌دهند و کسی هم برای آنان سخنرانی می‌کند و از معایب ادامه روند مذاکرات هسته‌ای می‌گوید. قبلا به خیابان هم می‌ریختند و حالا به مساجد و حوزه‌ها پناه برده‌اند. دلواپسان به سخنان وزیر کشور و قائم‌مقام او هم مبنی بر اینکه به این‌گونه تحرکات مجوز داده نمی‌شود، توجهی نمی‌کنند. همین یکشنبه‌شب گذشته هم دلواپسان شیرازی در مسجدی جمع شدند و اسم تجمع خود را «کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» نامیدند و مخالفت خود را با مذاکرات هسته‌ای اعلام کردند، سعید زیباکلام هم در جمع آنها سخنرانی کرد. بی‌آنکه کسی بخواهد با آن مخالفتی کند.

اعتراض بی‌نتیجه دولت
این در حالی بود که وزیر کشور به‌تازگی در همایش فرمانداران، آبِ پاکی را بر دست آنها ریخته و گفته بود: «در موضوعی مانند مسئله هسته‌ای که جنبه ملی دارد، کسی نمی‌تواند به عنوان موافق و مخالف در کف جامعه تجمع و گردهمایی برگزار کند. هیچ‌گونه مجوزی برای مسائلی که مورد وفاق عینی قرار گرفته است، صادر نخواهیم کرد.»
…. محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت هم به میدان آمد و گفت: «با وجود اینکه مقام معظم رهبری این امکان را فراهم کردند که همه نظرات بیان شود و در دانشگاه‌ها جلسات دوطرفه برگزار شود و حتی صداوسیما به تبعیت از رهبری این برنامه‌ها را مورد پوشش وسیع قرار داد، انتظار می‌رفت پیام کسانی که دغدغه‌ای دارند یا دلواپس هستند، از این طریق منتقل شود که البته دغدغه‌های آنها برای دولت، محترم است، اما این‌قبیل تجمعات، غیرقانونی بوده و کار غیرقانونی بنا به نگاه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری، خلاف شرع هم به‌حساب می‌آید؛ چون این نوع تجمعات غیرقانونی، فراتر از بیان نظری است که در محافل مختلف انجام می‌شود و افراد وقتی که به شرع اعتقاد دارند باید در رفتارشان نیز به آن پایبند باشند».

از خیابان به مسجد و حوزه
گویا با وجود همه این انتقادها و نیز غیرشرعی‌خواندن‌ها و مجوز‌ندادن‌ها، کسی جلودار دلواپسان نیست. کلید آغاز فعالیت‌های آنان را یک تشکل خاص زد و عده‌ای دلواپس را که شمارشان حدود ۵٠٠ نفر بود را در میدان فلسطین تهران جمع کرد. بدون آنکه برای آن تجمع، مجوزی دریافت کرده باشد. گروه بعدی اما مشهدی‌ها بودند. آنها هم به خیابان ریختند و شعارهای نامتعارفی دادند. گروه خاصی مسئولیت برگزاری این تجمع را برعهده نگرفت، تنها گفته شد برخی هیأت‌های مذهبی و خانواده‌های شهدا و… دعوت‌کننده بودند. اما مجوز نداشتند. بااین‌حال تجمعشان به‌صورت ویژه از بخش‌های مختلف خبری صداوسیما بازتاب داده شد. همین تحرکات، سرآغاز تجمع سراسری بعد از نمازجمعه در شهرهای مختلف کشور شد. این دومینو گویا پایانی نداشت. قم مقصد بعدی بود. پسر آیت‌الله مصباح‌یزدی در کنار پایداری‌های قم، تجمعی را در مدرسه فیضیه قم ترتیب دادند، شعار دادند و حدادعادل که خود را یک دلواپس می‌داند، برای آنها سخنرانی کرد. بانیان تجمع فیضیه هم به این بهانه که گردهمایی در محیط سربسته نیازی به مجوز ندارد، بدون مجوز تجمع خود را برگزار کردند. به‌نظر می‌رسد دلواپسان، این بخش از سخنان وزیر کشور و قائم‌مقام او که گفته بودند به تجمعات کف جامعه مجوز نمی‌دهند، مستمسکی قرار داده‌اند. آنها به این وسیله گعده‌های خود را به مساجد و محیط‌های سربسته کشانده و از گرفتن مجوز با این بهانه طفره می‌روند.

….اما با شدت‌گرفتن موج مخالفت‌ها به‌نظر می‌رسد شاید بیش‌ازاین، سکوت جایز نباشد. اگرچه موافقان رویکرد فعلی دولت قبلا نظر خود دراین‌باره را در کوران انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری ابراز کردند. انتخابات یازدهم در واقع بیش از آنکه انتخاب برای ریاست‌جمهوری بوده باشد، بیشتر یک نوع نظرسنجی درباره رویکرد برنامه هسته‌ای ایران و چگونگی تداوم آن بود. سعید جلیلی نمایندگی تفکری را داشت که امروز مخالفت با مذاکرات را آغاز کرده است. نماینده این تفکر در آن انتخابات فقط توانست چهار میلیون رأی را به خود اختصاص دهد. اما در مقابل، رویکرد تعاملی حسن روحانی توانست بیش از ١٨ میلیون نفر را با خود همراه کند. با‌این‌حال آنجا که موج مخالفت‌ها و مانع‌تراشی‌ها بالا گرفت؛ روحانی پیشنهاد بازگشت به آرای عمومی را مطرح کرد، تا از این معبر بتواند جواب مخالفان را بدهد. رئیس‌جمهور چهاردهم دی ماه سال گذشته موضوع رفراندوم را مطرح کرد. او گفته بود: «خوب است بعد از ٣۶ سال یک‌بار هم که شده این اصل قانون اساسی را اجرا کنیم و برای مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به‌جای آنکه قانونی در مجلس تصویب شود، ماده قانونی یا برنامه را مستقیم به آرای مردم و همه‌پرسی بگذاریم.» برگزاری رفراندوم و نظرسنجی ابزار مناسبی هستند که با مراجعه به آنها می‌توان از نظرات حقیقی مردم آگاه شد. همین خردادماه بود که صادق زیباکلام هم در نامه‌ای به روحانی از او خواست توافق هسته‌ای را به رفراندوم بگذارد. علت تأکید برای رجوع به افکار عمومی را حجت‌الاسلام غرویان در یک جمله به خوبی روشن کرده است. او که از استادان حوزه علمیه قم است به تازگی گفته است: پیامکی برای من فرستادند که «مسئولان مملکت چرا مردم را برای جنگ آماده نمی‌کنند؟ فقط صحبت از توافق می‌کنند و صحبت از آرامش می‌کنند؛ مگر جنگ و جهاد در اسلام نداریم؟ باید مردم را برای جنگ هم آماده کرد؛ سخن از توافق و سبد کالا نباید باشد!»

در این شماره روزنامه شرق همچنین این مطالب منتشر شده است:
یادداشت «گمنامی یعنی … » به قلم سید هاشم تقوی
یادداشت «نقش مشارکت مردم در امر قضا » به قلم سیدمصطفی قاضوی، استاد دانشگاه و مدیرکل پیشگیری‌های مردمی و مشارکت‌های مدنی قوه‌قضائیه
«دلواپسی "آقایان خاص" رفع نمی‌شود»، گفتگو با احمد شیرزاد از حضور خیابانی مخالفان مذاکرات هسته‌ای؛ با تنظیم مسعود کاظمی
گزارش «یاد آر ز شمع مرده یاد آر!»، در جست‌و‌جوی نشانی از روزنامه صوراسرافیل، ١٠٨ سال بعد از انتشار اولین شماره آن؛ با تنظیم فاطمه علی‌اصغر
سید‌حسن خمینی در دیدار با اعضای امید ایرانیان: اگر دشمن خارجی هست راهی جز همبستگی نداریم
آیت‌الله خزعلی: من بمیرم و زمان هاشمی را نبینم
روایت سفیر فرانسه در آمریکا از مذاکره هسته‌ای در زمان احمدی‌نژاد: ساعت اول کوروش کبیر، ساعت دوم مصدق
معاون وزیر خارجه: ریاض مانع گسترش تروریسم شود
عراق تأیید کرد: ۲۳۰۰ هامر آمریکایی در دست داعش

دین آنلاین، روزنامه های «فرهیختگان» و «شرق» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «هجمه‌های جدید به یار ۴۰ ساله امام، شاید بعد از تعطیلات/بدون تعارف، شخصیت امام از هر حیث کم‌نظیر بود»، «زمان آن نرسیده مسلمانان با تمسک عملی به قرآن، قبله و پیامبر مشترک، بر اختلافات چیره شوند؟»، «دلواپسان از محبوبیت سیدحسن خمینی نیز دلواپسند»، «در روایات نه تنها اصل ظهور بلکه دوران پس از آن اهمیتی خاص دارد»، «کاش با آسیب‌شناسی مهدویت، مصیبت‌های چندسال گذشته بر عقاید شیعه تحمیل نمی‌شد»، «وظیفه منتظران است که ستمکاران و فریبکاران را بشناسند»، «ایرانیان، مانند همه انسان‌های دیگر، از دروغ‌گویان بیزارند/امام معصوم از گناه و مصون از خطا نبود و اشتباهاتش را شجاعانه می‌پذیرفت»، «دلواپسان دلواپس غیرشرعی‌خواندن‌ تجمعاتشان نیستند/غرویان: به من پیامک زده‌اند باید مردم را برای جنگ هم آماده کرد؛ سخن از توافق و سبد کالا نباید باشد!»بررسی مطبوعات/ سه‌شنبه‌ ۱۲ خرداد (۱)

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.