داعش با سوءاستفاده از نظام مهدویت، می‌خواهد به اهداف خود دست یابد

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان » را مرور کرده است: «شهید چمران: من به علم و هنر شریعتی احترام می‌گذارم، اما به عشق و عرفانش عشق می‌ورزم»، «دیدگاه‌ ماکیاولی درباره طبیعت بشری، جامعه و حکومت مبتنی‌ بر مفروضات غایت‌شناسانه درباره مقاصد خداوند برای انسان است»، «داعش با سوءاستفاده از نظام مهدویت، می‌خواهد به اهداف خود دست یابد/ذات مهدویت تحمل دیگر ادیان است، در حالیکه داعش مسیحیان را سر می‌برد»، «دانشگاه ییل و مطالعه دین و سرفصل‌های اسلامی از سال ۱۹۶۳» و «بسیاری از متدینان افکار مردم را خراب کرده‌اند»

شهید چمران: من به علم و هنر شریعتی احترام می‌گذارم، اما به عشق و عرفانش عشق می‌ورزم
در صفحه «اندیشه» روزنامه فرهیختگان، یادداشت سجاد صداقت درباره نسبت مصطفی چمران و علی شریعتی با عنوان «معلم مباحث ایدئولوژیک» منتشر شده و نگارنده به نقش دکتر شریعتی در انقلاب ایران و آموزش شیعیان لبنان اشاره کرده و از علاقه شهید مصطفی چمران و امام موسی صدر به دکتر شریعتی نوشته است.
در این یادداشت آمده است:
«ای علی! همیشه فکر می‌کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثیه می‌خوانم!… ای علی! من آمده‌ام که بر حال زار خود گریه کنم، زیرا تو بزرگ‌تر از آنی که به گریه و لابه ما احتیاج داشته باشی.» این جملاتی از مرثیه‌ای است که مصطفی چمران در سال ۱۳۵۶ و بر مزار علی شریعتی می‌خواند؛ جملاتی که نشان از ارادت وصف‌ناشدنی چمران به شریعتی در سال‌های مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی دارد.

مرحوم صادق طباطبایی در روایت خود از آن روز خبر از حضور امام موسی صدر، مصطفی چمران، نماینده حافظ اسد – رئیس‌جمهور وقت سوریه-، وزیر اوقاف سوریه و شهید محمد مفتح که در آن موقع در دمشق بود و سیدمحمود دعایی که از نجف شبانه خود را به آنجا رسانده بود، در فرودگاه می‌دهد. همین جملات شاید برای بیان نسبت میان دو کسی کافی باشد که به دلیل تقارن روز مرگ‌شان با یکدیگر همواره مورد توجه بوده‌اند. سه روز پایانی خرداد را به راحتی می‌توان به نام علی شریعتی و مصطفی چمران سند زد. مردانی که نه‌تنها در روزهای ۲۹ و ۳۱ خرداد از دنیا رفتند بلکه خود نیز نسبت‌هایی با یکدیگر داشتند؛ نسبت‌هایی که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.

زمینه‌های آشنایی
هرچند بسیاری از روایت‌ها زمینه‌های آشنایی مصطفی چمران و علی شریعتی را روزهای حضور در خارج از کشور و انجمن‌های اسلامی دانشجویان خارج از کشور در پیش از انقلاب اسلامی می‌دانند، اما خود مصطفی چمران در یکی از مصاحبه‌های خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی با روزنامه کیهان تاکید می‌کند که شریعتی را از روزهای حضور در ایران و سال‌ها پیش از وقوع انقلاب اسلامی می‌شناخته است. این گفت‌وگو روز ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ با تیتر «آخرین پیام چمران: حلقه محاصره هر لحظه تنگ‌تر می‌شود، فوری کمک بفرستید» در صفحه اول روزنامه کیهان منتشر می‌شود. چمران در این گفت‌وگو درباره نوع آشنا شدن خود با شریعتی می‌گوید: «دکتر شریعتی را از تهران می‌شناختم و از آنجایی که او در انجمن اسلامی دانشجویان و دانش‌آموزان مشهد فعالیت داشت و من در تهران بودم، با هم رابطه داشتیم و دوست بودیم و آخرین باری که او مرا دید، در زمان دکتر اقبال بود (۱۳۳۶) که یورش به نهضت مقاومت در سطح مملکت آوردند و ۸۶ نفر را دستگیر کردند ازجمله استاد محمدتقی شریعتی و دکتر شریعتی. طاهر احمدزاده را از مشهد به تهران آوردند و یادم هست که سر دکتر شریعتی را تراشیدند و کتک بسیار مفصلی به او زدند.»

انجمن اسلامی دانشجویان
یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که در زمان حضور شهید چمران در آمریکا و پیش از سفر به خاورمیانه افتاد، تاسیس نهضت آزادی بود؛ سازمانی که در ایران به وسیله مهدی بازرگان، یدالله سحابی و آیت‌الله محمود طالقانی تاسیس شده و به‌عنوان گروهی مذهبی که از جبهه ملی انشعاب کرده بود، شناخته شد. نهضت آزادی یکی از مهم‌ترین موفقیت‌هایی که در همان سال‌های ابتدایی به دست آورد راه‌اندازی شعب خارج از کشور خود بود که در بهار ۱۳۴۱ توسط علی شریعتی و پرویز امین در فرانسه و مصطفی چمران، صادق قطب‌زاده و ابراهیم ایزدی در آمریکا تشکیل شد.

مدرسه صنعتی لبنان
اما یکی از مهم‌ترین اتفاقات زندگی شهید چمران حضور در مدرسه صنعتی لبنان به‌عنوان مدیر آن بود. این دوره زندگی چمران از آن لحاظ مهم است که او از اندیشه‌ها و آثار علی شریعتی استفاده بسیاری می‌کند. مهدی بازرگان در گفت‌وگویی در سال ۱۳۶۰ زمینه‌های حضور چمران در این مدرسه را چنین بازگو می‌کند: «در یک جلسه میهمانی … آقای موسی صدر به‌طور خصوصی شمه‌ای از اقدامات خود در لبنان را برای بالا بردن سطح فرهنگی و اقتصادی شیعیان آنجا تشریح کرد و گفت قصد دارد یک مجتمع حرفه‌ای و تربیتی دایر کند و از بنده راهنمایی خواست. بنده گفتم بهترین شخص که هم مهندس باشد و هم متدین و هم مبارز و هم به درد شما بخورد، مصطفی چمران است.» حضور چمران در این مدرسه که در شهر صور لبنان دایر شد به شکل‌گیری نهضت محرومان لبنان و گروه نظامی امل انجامید. چمران درباره این مدرسه می‌گوید: «مدرسه‌ای به اسم صنعتی یا میهنی در جنوب لبنان وجود داشت که من مدیر آن مدرسه شدم. در لبنان هم انجمن‌های اسلامی به سبک انجمن‌های اسلامی در آمریکا و اروپا ایجاد کردیم. جوان‌های شیعه لبنان جزء بهترین جوان‌ها بودند. نزدیک دو سال با آنها در جهت ایدئولوژیک کار می‌کردیم که این فعالیت ایدئولوژیکی بعدا منجر به سازمان‌دهی حرکه‌المحرومین شد… بعد‌ها که انفجاری در لبنان رخ داد، از هر طرف افراد مسلح وارد صحنه شدند و هیچ گروهی برای بقا چاره‌ای جز مسلح شدن نداشت، حرکه‌المحرومین دست به ایجاد یک سازمان نظامی زد به اسم امل که در حقیقت شاخه نظامی حرکه‌المحرومین بود.»
اما نکته مهم درباره این مدرسه محتوای آموزشی آن بود؛ نکته‌ای که چمران به صراحت از آن سخن می‌گوید: «بد نیست بدانید که یکی از مواد درسی ایدئولوژیک سازمان، ترجمه کتاب‌های دکتر شریعتی است.» بخش مهمی از متونی که در مدرسه صنعتی آموزش داده می‌شد، وام گرفته از اندیشه‌های علی شریعتی بود، چراکه نه‌تنها چمران، بلکه امام موسی صدر نیز نگاه ویژه‌ای به آثار شریعتی داشت. ابراهیم یزدی درباره دیدگاه‌های امام موسی صدر و زمینه‌های شکل‌گیری حرکه المحرومین می‌گوید: «امام موسی صدر کتاب‌های شریعتی را با دقت و علاقه می‌خواند و در سخنرانی‌هایش از آنها استفاده می‌کرد و خود او بانی ترجمه بعضی از آنها به عربی شده بود.»

علاقه وافر به شریعتی
چمران نه‌تنها تحت‌تاثیر اندیشه‌های شریعتی در لبنان حضور داشت، بلکه پس از مرگ شریعتی در دمشق متن پر احساس خود را درباره شریعتی قرائت کرد؛ متنی که بخش‌های بسیاری از آن نشان از باور عمیق چمران به شریعتی داشت: «یکی از مارکسیست‌های انقلابی‌نما در جمع دوستانش در اروپا می‌گفت دکتر علی شریعتی، انقلاب کمونیستی ایران را هفتاد سال به تاخیر انداخت و من می‌گویم که دکتر علی شریعتی، سیر تکاملی مبارزه در راه حق و عدالت را هفتاد سال به جلو برد.» او در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ و در مراسمی که به مناسبت دومین سالگرد هجرت شریعتی در دانشگاه تهران برگزار شده بود، حرف‌های مهم دیگری نیز درباره شریعتی به زبان آورد و علی شریعتی را «دوست شهید خود» نامید: «دکتر شریعتی کسی است که حرکت، نهضت و جنبش را به‌وجود آورده است؛ کسی که در انقلاب ایران بی‌شک سهم بسزایی دارد. من امروز به بعد روحی و عرفانی دوست شهید خود، دکتر علی شریعتی، می‌پردازم و معتقدم این بعد از اساسی‌ترین ابعاد شخصیت این مرد بزرگ است و بدون شناخت آن، نمی‌توان دکتر علی شریعتی را شناخت. من به علم و هنرش احترام می‌گذارم، اما به عشق و عرفانش عشق می‌ورزم.»

دیدگاه‌ ماکیاولی درباره طبیعت بشری، جامعه و حکومت مبتنی‌ بر مفروضات غایت‌شناسانه درباره مقاصد خداوند برای انسان است
«اندیشه‌های دیوانه‌وار مرد ایتالیایی» عنوان یادداشتی از زهرا سلیمانی‌اقدم است که با موضوع اندیشه سیاسی ماکیاولی براساس مدخل استنفورد» در صفحه اندیشه این روزنامه منتشر شده است. در بخش هایی از این یادداشت آمده است:
«یک مدخل برای ماکیاولی چگونه خواهد بود؟ این سوالی است که به‌طور طبیعی برای هر مدخلی در هر دانشنامه‌ای که می‌خواهد به ماکیاولی بپردازد، پیش می‌آید. بدیهی است ماکیاولی در بسیاری از مباحث مهم در نظریه اندیشه سیاسی تاریخ غرب (که بسیار مهم بودند) و تاریخ‌نگاری، ادبیات ایتالیایی، اصول جنگ و دیپلماسی نیز شرکت داشته است. اما به نظر می‌آید ماکیاولی هیچ‌گاه خودش را به‌عنوان فیلسوف در نظر نگرفته است. نوشته‌های وی به بدنامی غیرسیستماتیک، دیوانه‌واری و متناقض‌نمایی شهرت دارند. دیدگاه‌های او درباره طبیعت بشری، جامعه و حکومت نقطه گسستی از فلسفه قرون وسطایی و نظریه سیاسی قرن شانزدهمی است که مبتنی‌بر مفروضات غایت‌شناسانه درباره مقاصد خداوند برای انسان بودند. ماکیاولی برای مخاطبانش چشم‌اندازی از حاکمیت سیاسی ارائه می‌دهد که از اخلاق و آگاهی کامل از مبانی علم سیاست در تمرین برای قدرت پالایش شده است. برای فهم اندیشه سیاسی ماکیاولی به‌شدت نیاز است درک درستی از دو اصطلاح بسیار معروف اندیشه‌های وی یعنی «ویرتو» و «فورتونا» داشته باشیم.

«ویرتو» و «فورتونا» در اندیشه ماکیاولی
«ویرتو» و «فورتونا» در اندیشه ماکیاولی جایگاهی محوری دارند چون این دو با هم قطب و چارچوب همه تجارب بشری را شکل می‌دهند.
لغت ایتالیایی virtù «ویرتو» در حالت معمول به «virtue» به معنای فضیلت در زبان انگلیسی ترجمه می‌شود که مفهوم متعارف مناسبی را می‌رساند. اما ماکیاولی زمانی که به ویرتو در نسبت با شهریار یا حاکم اشاره می‌کند به وضوح معنا و مفهوم متفاوتی از این لغت انتزاع می‌کند. به‌طور خاص ماکیاولی مفهوم ویرتو را در ارتباط با طیف وسیعی از ویژگی‌های شخصیتی که یک حاکم لازم است به‌منظور «حفظ شرایط خود» و «دستیابی به چیزهای بزرگ» به دست آورد، به کار می‌برد، یعنی دقیقا دو نشانه استاندارد قدرت برای ماکیاولی. در واقع هیچ نسبتی بین فضایل سنتی و ویرتو ماکیاولی وجود ندارد.
فورتونا دشمن نظم سیاسی و تهدیدی است نهایی برای امنیت و سلامت کشور. مطابق آنچه در گذشته متداول بوده فورتونا به‌عنوان چیزی بی‌ضرر شناخته و تلقی می‌شده و به همان نسبت که منبع بدی‌های بشر است منبع خوبی‌ها نیز هست. اما فورتونای ماکیاولی منبعی مصالحه‌ناپذیر و نحس از بدبختی، رنج و مصیبت بشری است. فورتونا شباهت دارد به «رودخانه خشمگین که در حال تخریب کردن ماست، آن دشت‌ها را به دریاچه تبدیل می‌کند، درختان و ساختمان‌ها را پایین می‌کشد، سطح زمین را از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر می‌کشد، همه قبل از وقوع سیل فرار می‌کنند، همه تسلیم خشم آن می‌شوند و هیچ جایی نیست که بتوانند خود را از آن برهانند.» با وجود این، دیوانگی یک رودخانه خروشان به این معنا نیست که غارتگری آن خارج از کنترل بشر باشد. بنابراین ماکیاولی به این نتیجه می‌رسد که تنها کار برای آماده کردن یک پاسخ شدید به تحولات و دگرگونی‌های فورتونا که پیروزی را تضمین خواهد کرد، مقابله با اوست و این چیزی است که فقط ویرتو آن را فراهم می‌کند، چراکه ماکیاولی معتقد است: «توانایی پاسخ به فورتونا در هر زمان و از هر روش و طریقی لازم است.»

داعش با سوءاستفاده از نظام مهدویت، می‌خواهد به اهداف خود دست یابد/ذات مهدویت تحمل دیگر ادیان است، در حالیکه داعش مسیحیان را سر می‌برد
صفحه ۲ این روزنام، میزبان یادداشتی از کاوه افراسیابی، استاد دانشگاه مقیم آمریکا است که با عنوان «راهکار خلع سلاح ایدئولوژیکی داعش» به چاپ رسیده است. وی که معتقد است داعش با ارائه تفسیر نادرست و تحریف سیستماتیک مهدویت، از این اصل مهم به‌عنوان منبع ایدئولوژیک خود برای نژادکشی استفاده می‌کند، پیشنهاد کرده است سیستمی آموزشی در سراسر جهان برای القای مفهوم و معنای حقیقی مهدویت و مسئولیت اخلاقی مرتبط با آن ایجاد شود.
در بخش هایی از این یادداشت آمده است:
«دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان برای آخرین شماره اندیشکده مطالعات بین‌المللی هاروارد مقاله‌ای نوشته و طی آن به اتخاذ استراتژی جامع برای مبارزه با معضل تروریسم پرداخته است؛ مقاله‌ای قابل توجه که در مورد ریشه‌های شکل‌گیری این جریان تروریستی تحلیل‌های خردمندانه‌ای را مطرح کرده است…. نکته دیگری که در مقاله دکتر ظریف به آن اشاره شده تاکید بر خلع سلاح ایدئولوژیکی داعش است؛ سلاحی که این گروه با استفاده از آن توانسته است بسیاری از جوانان، از جمله جوانان غربی را که در فرآیند اجتماعی شکست خورده‌اند، جذب کند.
بی‌شک، نژادپرستی و اسلام‌هراسی ازجمله عواملی هستند که موجب جذب مسلمانان اروپایی به گروه تروریستی داعش می‌شوند. بنابراین باید در این زمینه به فکر عاملی جایگزین بود. برای شکست دادن داعش تلاش‌های سیستماتیک برای کم ارزش کردن جهان‌بینی این گروه تروریستی ضرورت دارد. در همین راستا باید با دقت رسانه‌هایشان را که برای تبلیغات سطحی مورد استفاده قرار می‌گیرند، خنثی کنیم. گروه تکفیری داعش با استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی ویدئوهایی را منتشر می‌کنند که برخی از این ویدئوها مربوط به اصول اعتقادی مورد ادعایشان است؛ ازجمله اصل مهدویت. آنها با ترسیم این اصول به شکل دلخواه خود، سرباز گیری و جوانان بی‌گناه را جذب خود می‌کنند.
تاکنون در حوزه سایبری عملیات محکمی برای مقابله با فعالیت‌های این گروه انجام شده است. اگرچه مقابله سایبری با این گروه نیازمند پیش‌شرط‌هایی است. در درجه اول درک درست از نظام مهدویت، مساله‌ای است که این گروه تروریستی با سوءاستفاده از آن می‌خواهد به اهداف خود دست یابد. این گروه تکفیری با ارائه تفسیر نادرست و تحریف سیستماتیک از این اصل مهم اسلامی به‌عنوان منبع ایدئولوژیک و دکترین خود برای نژادکشی استفاده می‌کند و از این طریق به اقدامات خود مشروعیت می‌بخشد. برای رد آنچه این گروه تروریستی از مهدویت به‌عنوان یکی از مهم‌ترین باورهای شیعیان و یکی از بااهمیت‌ترین اصول دین اسلام عنوان می‌کند، باید در مورد محتوای مهدویت که همانا پیام صلح، بردباری و احترام به دیگران است آموزش‌های دقیقی ارائه شود. امام زمان(عج) (امام غایب) وعده داده است تا صلح و عدالت را به جهان بازگرداند. ذات مهدویت تحمل دیگر ادیان است، این در حالی است که داعش مسیحیان را که اهل کتاب هستند، سر می‌برد.
مهدویت به‌عنوان یک مکتب فکری، دربردارنده مفهوم انتظار سازنده است و هنجارهای تمدنی، اخلاقی و معنوی زندگی را براساس اصل احترام به دیگران القا می‌کند. مهدویت همانا دستاورد نظام شیعه است که آن را در دنیای معاصر پویاتر از همیشه می‌کند، بنابراین ما باید از این اندیشه و مکتب فکری حراست کنیم. از این رو بسیار مهم است سیستمی آموزشی در سراسر جهان برای القای مفهوم و معنای حقیقی مهدویت و مسئولیت اخلاقی مرتبط با آن ایجاد شود. این امر برای مبارزه با گروه تکفیری چون داعش لازم است. علاوه‌بر این همزمان نیاز داریم به بسیج عمومی از جوانان مسلمان که پیام صلح جهانی را القا کنند که متاسفانه هنوز شاهد تحقق این راهکار نیستیم. بنابراین برای جلوگیری از سوءاستفاده داعش از اصل مهدویت جهت جذب جوانان نیاز به راهکارهای عملی و فعالیت‌های جدی وجود دارد، از جمله این فعالیت‌ها می‌توان به تشکیل اتحادیه‌های صلح جهانی مسلمانان اشاره کرد، جریانی که با هدف حفظ صلح جهانی می‌تواند تلاش‌های سازمان ملل را تکمیل کند. درنهایت باید گفت که براساس تجربه‌های قبلی در مورد رژیم‌های توتالیتر و ایدئولوگ، هیچ تضمینی برای موفقیت داعش در سوءاستفاده از اندیشه مهدویت وجود ندارد، چراکه در میدان نبرد ایدئولوژیک حقیقت برنده است.

دانشگاه ییل و مطالعه دین و سرفصل‌های اسلامی از سال ۱۹۶۳
در صفحه «دانشگاه»، گزارشی با عنوان «نور و حقیقت» به قلم صدف فاطمی منتشر شده و رشته تاریخ و ایران‌شناسی در دانشگاه ییل بررسی شده است. نگارنده با برشمردن تاریخچه و افتخارات علمی این دانشگاه، توجه خواننده را به یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین مراکز آموزشی ایالات متحده آمریکا جلب نموده و توضیحاتی در خصوص ساختار آموزشی، رشته تاریخ و ایران‌شناسی و حوزه مطالعات اسلامی دانشگاه ییل ارائه نموده است. در این گزارش آمده است:
«دپارتمان مطالعات اسلامی در سال ۱۹۶۳ برای اولین بار در دانشگاه ییل تاسیس و راه‌اندازی شد. این بخش به‌عنوان یکی از جوامع علمی متمرکز در دانشگاه ییل به صورت اختصاصی به مطالعه دین و سرفصل‌های اسلامی می‌پردازد.

در این دانشکده تلاش بر این است که به سرفصل‌های دینی و اسلامی به‌عنوان جنبش‌های اجتماعی، سنت‌های متنی، فرهنگ و ارتباط دین با سیاست پرداخته شود. یکی از بهترین و مجهزترین کتابخانه‌های دنیا که تمامی منابع و کتاب‌های مربوط به مطالعات اسلامی را دارد در این دانشگاه قرار دارد و دانشجویان دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی دیگر هم برای دریافت کتاب‌های مورد نیاز خود می‌توانند از این کتابخانه استفاده کنند.
این دپارتمان آموزشی که بخشی از دانشکده الهیات و علوم اسلامی است، رشته‌های مرتبط بسیار زیادی را در مقطع کارشناسی، کارشناسی‌ارشد و دکتری در این دانشگاه آموزش داده و به همه فارغ‌التحصیلان در پایان دوره تحصیلی مدرک آکادمیک اعطا می‌کند.
از جمله رشته‌ها و زمینه‌های درسی که در این بخش آموزش داده می‌شود می‌توان به تاریخ مذهبی آمریکا، مسیحیت باستان، مطالعات مذهبی آسیا و مطالعات اسلامی اشاره کرد. در بخش مطالعات اسلامی به دانشجویان بحث‌های مربوط به تاریخ روشنفکری اسلامی، تفکر دینی و همچنین تسلط بر حوزه تخصصی آموزش داده می‌شود.
همچنین از دانشجویان انتظار می‌رود که در پایان دوره آموزشی خود توانایی لازم برای توضیح و تبیین تمامی سرفصل‌های مربوط به شایستگی در تاریخ اسلام، توسعه تمدن اسلامی، حقوق، جامعه‌شناسی اسلامی، فلسفه اسلامی، ریشه‌های اسلام، تفکر دینی اسلامی، اسلام مدرن و معاصر، متون مقدس اسلامی و سنت را داشته باشند.»
این گزارش با مرور کارنامه یکی از اساتید مطالعات اسلامی و بین‌الملل این دانشگاه پایان پذیرفته است. در این بخش آمده است:
«فرانک گریفل» بعد از مطالعه فلسفه، ادبیات عربی و مطالعات اسلامی در دانشگاه‌های «گوتینگن» آلمان، دمشق، برلین و لندن، دکترایش را در سال ۱۹۹۹ در دانشگاه آزاد اسلامی برلین دریافت کرد. موضوع پایان‌نامه گریفل «پیشرفت قضاوت ارتداد در اسلام کلاسیک» بود و به‌عنوان پژوهشگر در موسسه شرق‌شناسی انجمن آلمان در لندن کار می‌کرد. بعد از آن گریفل در سال ۲۰۰۰ به دانشگاه ییل رفت و تاریخ عقلانی در اسلام، الهیات کلاسیک و مدرن و روش‌های واکنش متفکران اسلام‌گرا به مدرنیته غربی را در آنجا تدریس می‌کرد. در طی تمام این سال‌ها گریفل همزمان با تدریس در دانشگاه‌ ییل، کار روی «تاریخ گسترده الهیات در اسلام» را دنبال کرده است و در نظر دارد این کتاب را به‌عنوان منبعی برای آموزش دانشجویان در کلاس‌های دانشگاه قرار دهد. او در نخستین کتاب‌هایش موضوع «پیشرفت در قضاوت ارتداد در اسلام» را مورد مطالعه قرار داده و یکی از آثار غزالی «فیصل التفریقه» را به زبان آلمانی ترجمه کرده است. همچنین گریفل به همراه «عباس امانت» کتابی درباره «نقل شریعت در مباحثه معاصر درون اسلام» را ویراستاری کرده است.»

در صفحه اندیشه به این خبر کوتاه نیز پرداخته شده است:
ظهور اگزیستانسیالیسم: کی‌یرکه‌گور و نیچه
موسسه شهر کتاب دوره‌ آموزشی «ظهور اگزیستانسیالیسم: کی‌یرکه‌گور و نیچه» را برگزار می‌کند. این دوره آموزشی به دو متفکری خواهد پرداخت که بعدها به بنیانگذاران اگزیستانسیالیسم شهرت یافتند. دوره «ظهور اگزیستانسیالیسم: کی‌یرکه‌گور و نیچه» با تدریس محمدمهدی اردبیلی در هفت جلسه، روزهای یکشنبه ساعت ۱۴ تا ۱۶ برگزار می‌شود و آغاز آن چهارم مرداد است. علاقه‌مندان به ثبت‌نام در این دوره آموزشی تا ۲۹ تیر فرصت دارند در ساعات اداری به مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم مراجعه کنند.

بسیاری از متدینان افکار مردم را خراب کرده‌اند
فرهیختگان از قول حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی، استاد اخلاق نوشته است: «بسیاری از افراد که اسمشان متدین است و به دید دینی به آنها نگاه می‌کنیم، افکار را خراب کرده‌اند و متوجه نیستند که در حال انجام چنین کاری هستند. تندروهایی که با شعارهای خود دل مردم را خالی و آنها را پریشان می‌کنند، عزت اسلام را نمی‌خواهند و مرتکب گناه کبیره می‌شوند. من به آقای ظریف پیام دادم که شما قدر خود را بدانید، وقتی درخت پربار باشد با سنگ بیشتر آن را می‌زنند، شما مثل درخت گردو پربارید. ملت باید پشتیبان افراد متفکری که در حال خدمت هستند، باشد.

فرهیختگان در شماره امروز، در کنار خطبه پیامبر اکرم(ص) در فضیلت ماه رمضان، این عناوین را نیز منتشر ساخته است:
انتقاد امام‌جمعه کرمان از افراطیون
سیدمحمدصادق خرازی: عده‌ای در پوشش دلواپسی دولت‌ستیزی می‌کنند
استانداری تهران مسئول پیگیری توهین به مقامات در تشییع شهدا شد
یادداشت «افت ماشین!»، با موضوع لغو کنسرت ها و هزینه های مالی که بر جای مانده است/ به قلم بی‌تا یاری
افشاگری ویکی‌لیکس علیه عربستان
پوتین: آمریکا مسبب شکل‌گیری داعش است
پایان بی‌نتیجه یمنی‌ها در مذاکرات ژنو/بازگشت به نقطه صفر

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان » را مرور کرده است: «شهید چمران: من به علم و هنر شریعتی احترام می‌گذارم، اما به عشق و عرفانش عشق می‌ورزم»، «دیدگاه‌ ماکیاولی درباره طبیعت بشری، جامعه و حکومت مبتنی‌ بر مفروضات غایت‌شناسانه درباره مقاصد خداوند برای انسان است»، «داعش با سوءاستفاده از نظام مهدویت، می‌خواهد به اهداف خود دست یابد/ذات مهدویت تحمل دیگر ادیان است، در حالیکه داعش مسیحیان را سر می‌برد»، «دانشگاه ییل و مطالعه دین و سرفصل‌های اسلامی از سال ۱۹۶۳» و «بسیاری از متدینان افکار مردم را خراب کرده‌اند»مرور مطبوعات/ ‌‌یک‌شنبه‌ ۳۱ خرداد/ روزنامه فرهیختگان

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.