نصرالله پورجوادی: قرارمان در اول انقلاب این بود که بسیاری از مراکز آموزش سنتی را دانشگاهی کنیم

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « فرهیختگان » را مرور کرده است: «پیام اصلی اسلام در عرفان متجلی شده است/بعضی ها‌ متوجه نیستند با کوچک‌ترین کاری که با نام اسلام می‌کنند چه آسیبی به آن می زنند/قرارمان در اول انقلاب این بود که بسیاری از مراکز آموزش سنتی را دانشگاهی کنیم، نه اینکه دانشگاه‌ها را هم بر همان اسلوب سنتی اداره کنیم/ارزش‌ها و معارف اسلامی توسط اساتیدی چون دکتر نصر به دانشگاه وارد شد نه با چسباندن شعر محتشم کاشانی روی در و دیوار»، «از تصوف‌های عاشقانه غزالی و تصنیفات باباطاهر تا دریای معرفت بایزید بسطامی و نجم‌الدین رازی»، «داریوش مهرجویی: وزارت ارشاد باید از فیلمسازانی که برای آنها مجوز صادر شده؛ دفاع کند نه اینکه همه را به حال خود رها کند/منوچهر محمدی: اولین پیامد توقیف رستاخیز، دلسردی فیلمسازان برای تولید آثار اعتقادی است/کمال تبریزی: توقیفی که حتی دامن رستاخیز را گرفته، به تسلط روحیه احتیاط و بی‌تفاوتی و حاکمیت تدریجی فیلم‌های بی‌خاصیت منجر خواهد شد» و «دو خبر خاص: مدرسه علمیه خصوصی و خیز زنان سعودی برای استقلال مالی»

پیام اصلی اسلام در عرفان متجلی شده است/بعضی ها‌ متوجه نیستند با کوچک‌ترین کاری که با نام اسلام می‌کنند چه آسیبی به آن می زنند/قرارمان در اول انقلاب این بود که بسیاری از مراکز آموزش سنتی را دانشگاهی کنیم، نه اینکه دانشگاه‌ها را هم بر همان اسلوب سنتی اداره کنیم/ارزش‌ها و معارف اسلامی توسط اساتیدی چون دکتر نصر به دانشگاه وارد شد نه با چسباندن شعر محتشم کاشانی روی در و دیوار
روزنامه فرهیختگان در صفحه «اندیشه»، عنوان «از اسلام دور مانده‌ایم» را برای گفتگو با نصرالله پورجوادی انتخاب نموده و در مقدمه ای به قلم زهرا سلیمانی‌اقدم می نویسد:
«قریب به ۷۵ سال از عمر نصرالله پورجوادی می‌گذرد. سال‌های زندگی او به‌شدت با ایران، تاریخ، عرفان، فلسفه و فرهنگ آن گره خورده است .حاصل این وحدت انتشار چندین جلد کتاب درباره ادب و فلسفه و عرفان ایرانی و اسلامی است. او با بدنه دانشگاه بسیار عجین بوده و هست. او در مهم‌ترین دانشگاه ایران، فلسفه می‌آموزد و با راه‌اندازی نشر دانشگاهی و گردهم آوردن نخبگان روزگار خود، کارش را به نتیجه مطلوب می‌رساند. او در گفت‌وگوی پیش رو به سوالاتی به بهانه تولدش از سرآغاز تا پایان راهی که رفته و سرانجام‌ها و مسیرهایی که مشاهده کرده است، پاسخ می‌دهد.»
در این گفتگو آمده است:
– شما در آستانه ۷۳ سالگی به سر می‌برید و در این سال‌ها بیشترین وقت خود را صرف عرفان اسلامی و ایرانی کرده‌اید. آنچه باعث شده است عمر خود را صرف شناخت و معرفی عرفان اسلامی و ایرانی کنید، چه بوده است؟ درواقع در آن، چه دیده‌اید که هیچ‌گاه رهایش نکرده‌اید؟
* من دنبال جنبه‌های اصیل اسلام و فواید اسلامی بودم و اینکه پیام اصلی اسلام چه بوده است. به نظرم این پیام اصلی در عرفان اسلامی متجلی شده است .عرفان اسلامی هم در شناخت خداوند و شناخت توحید خلاصه می‌شود. معتقدم اگر این جنبه مورد غفلت واقع شود به اصل دین خدشه وارد می‌شود. اگر واقعا خداشناسی و نزدیک‌شدن به خدا از طریق عرفان و شناخت، مطرح نباشد، دین پیام اصلی خود را از دست می‌دهد و فقط پوسته‌ای از آن باقی می‌ماند. به همین دلیل از نظر من عرفان، اصل پیام دین بوده است.

– برای رسیدن به این پیام اصلی چقدر تلاش‌ها کرده‌اید؟ درواقع به‌عنوان اولین کسانی که از طریق دانشگاه به فلسفه و عرفان اسلامی پرداخته و به‌عنوان شخصی که یک انقلاب را پشت‌سر گذاشته‌ و دو نوع فضای دانشگاهی و مذهبی را تجربه کرده‌اید آیا توانسته‌اید به این ایده‌آل برسید و اسلام را با این محتوا درک و معرفی کنید؟
* معتقدم وقتی به آرمان‌های اولیه انقلاب توجه می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که ‌انگیزه هم برای رسیدن به ارزش‌های اخلاقی و هم اهداف آرمانی، که ما آنها را در اسلام می‌دیدم، بسیار قوی بوده است. اما بعدها اسلام برای ما بیشتر جنبه سیاسی پیدا کرد و ارزش‌های آرمانی‌ای که آن را در اسلام می‌دیدیم به تدریج کمرنگ‌تر شد. به هر حال در اوایل انقلاب، انقلابیون اولیه تصور نمی‌کردند که در ادامه، چنین اتفاقاتی بیفتد. درواقع انقلابیون اولیه به قدری تقوا داشتند که حاضر نبودند حتی برای کاری که انجام می‌دهند حقوق ماهانه دریافت کنند؛ برای اینکه آرمان‌خواه و به دنبال ایده‌آل‌های خودشان بودند و برایشان ارزش‌ها مهم‌تر بود؛ اما در نسل‌های بعدی آرمان‌های اولیه تا حدودی کمرنگ‌تر شدند، بنابراین از یک جهت فکر می‌کنم در این سیری که ایجاد شده است ما از آرمان‌ها و ارزش‌های معنوی اولیه، که بعضی‌ها در اسلام می‌دیدند و آنها را می‌خواستند، فاصله گرفته‌ایم. درواقع ما از آنچه من درباره پیام اصلی دین گفتم، فاصله گرفته‌ایم.
البته حوادث دیگری هم در این باره تاثیرگذار است؛ حوادثی که در دنیا اتفاق افتاد و ما هم از آنها بی‌نصیب نبودیم. مانند کشتارهایی که دارد اتفاق می‌افتد؛ اقداماتی که طالبان و داعش با نام اسلام کردند و می‌کنند. این فعالیت‌ها دقیقا با آن چیزی که ما فکر می‌کنیم، در تضاد است. ما از پیغمبری تبعیت می‌کنیم که رحمت‌للعالمین بوده است. یعنی معتقد بودیم مهربان‌ترین و انسان‌ترین موجودی که خداوند آفریده است، ایشان است؛ اما الان کسانی که مدعی پیروی از ایشان هستند به فجیع‌ترین شکل جنایت می‌کنند. این دسته از اتفاقاتی که در سال‌های اخیر افتاده است باعث شده نه‌تنها آن آرمان‌های اولیه از بین برود بلکه عملا چیزهایی رواج یابد که ضد آن است.
این جنایاتی که در دنیا صورت می‌گیرد ربطی به اسلام ندارد اما عده‌ای هستند که به اسم اسلام جنایت می‌کنند و این نوع حرکات نام اسلام را در دنیا خراب کرده است. باورها درباره اسلام به این شکل نبود. ما وقتی جوان بودیم اسلام شأن بالایی داشت و از احترام بسیاری برخوردار بود و هرجای دنیا که می‌رفتیم با افتخار می‌گفتیم مسلمان هستیم. اما با اقداماتی که با نام اسلام توسط طالبان و داعش انجام شد قضیه فرق کرد. در ایران هم به همین شکل است و بعضی‌ها متوجه نیستند که با کوچک‌ترین کاری که با نام اسلام می‌کنند می‌توانند چه آسیبی به اسلام بزنند. اسلام آبروی رسول‌الله(ص) است.

– شما یکی از چهره‌های فعال دانشگاهی چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب هستید. دانشگاه‌ها در این سال‌ها دستخوش تغییرات و دگرگونی‌های بسیاری شد. سیر تغییرات و روند این دگرگونی‌ها را از پیش از انقلاب تاکنون چگونه ارزیابی می‌کنید ؟
* نظر من نسبت به این سیری که دانشگاه‌ها تا به حال طی کردند اصلا مثبت نیست. از کیفیت دانشگاه‌ها کاسته شده و بیشتر به کمیت‌شان توجه شده و این موضوع دارای چندین علت است؛ اول اینکه کار به دست کسانی سپرده شد که حتی دانشگاهی هم نبودند. آنهایی هم که در دانشگاه تدریس می‌کردند و دارای سمتی شدند، کسانی بودند که روحیه آکادمیک و دانشگاهی نداشتند و متوجه ارزش‌های دانشگاهی نبودند. کسی که مدرک می‌گیرد به این معنا نیست که توانسته روح دانشگاه را درک کند. در بسیاری موارد چنین اشخاصی را در رأس گذاشتند و متاسفانه آسیب‌های زیادی به دانشگاه‌ها وارد شد و افرادی که رشته‌های فنی خوانده‌اند در سمت‌هایی قرار گرفتند که هیچ ارتباطی به تحصیلات‌شان نداشت. وقتی افراد صاحب‌نظر در حوزه دانشگاهی را بردارند و چنین افرادی را جایگزین‌شان کنند دانشگاه ضعیف می‌شود و در این مورد ما زیان می‌کنیم. وقتی ما دانشگاهیانی را آوردیم و در مدیریت و رأس دانشگاه قرار دادیم که واقعا روحیه آکادمیک نداشتند، درواقع به دانشگاه خیانت کردیم. قرار ما در اوایل انقلاب این بود که بسیاری از مراکز آموزش سنتی را دانشگاهی کنیم نه اینکه دانشگاه‌ها را هم بر همان اسلوب سنتی اداره کنیم. به هر حال تمام این موارد مانند دخالت‌های نهادهای آموزشی غیردانشگاهی به دانشگاه‌ها بسیار لطمه زد، به‌گونه‌ای که هنوز هم این آسیب‌ها قابل جبران نیستند. حتی بعضی از افرادی که به این کارها تن دادند از دوستان خود ما بودند، مثلا رشته فلسفه در دانشگاه تهران یکی از بهترین رشته‌ها و گروه‌های دانشگاهی بود اما افرادی آمده‌اند و آنجا تدریس می‌کنند که نمی‌دانند اصلا دانشگاه و فلسفه چه هست. برخی دوستان خودمان نیز باعث شدند چنین بلاهایی سر فلسفه بیاید. آنها اجازه دادند شخصیت‌های سیاسی بیایند و مسئولیت‌های دانشگاهی را به عهده بگیرند یا به شخصیت‌هایی مدرک دادند که در حد مدرک‌شان سواد نداشتند. این مشکل در تمام رشته‌ها وجود دارد.

– گویا شما پیش از این هم نقدهایی بر این روند داشته‌اید و آنها را طی مقالاتی عنوان کرده بودید. یکی از این مباحث که نسبت به آن بسیار واکنش تندی نشان داده بودید، مساله اسلامی‌سازی علوم انسانی بود.
* بله مقاله‌ای برای اسلامی کردن علوم انسانی نوشته و در آن عنوان کرده بودم اسلامی کردن دانشگاه‌ها قبل از انقلاب انجام شده بود. خود من شاهد بودم اشخاصی چون دکتر سیاسی، یحیی مهدوی و سیدحسین نصر که از استادان من هم بودند، چطور ارزش‌ها و معارف اسلامی را وارد دانشگاه‌ها کردند. در واقع این اصل از اول دغدغه آنها بود و در این کار هم موفق بودند اما بعد عده‌ای آمدند و همه‌چیز را به هم ریختند.کارهایی که این افراد کردند به خاطر علمی که داشتند بسیار تاثیرگذار بود نه اینکه شعر محتشم کاشانی را روی در و دیوار بچسبانند؛ این کار چه سنخیتی با اسلامی کردن علوم انسانی دارد؟ چون شعر محتشم روی دیوار است چهره دانشگاه اسلامی می‌شود؟

– پس شما معتقدید علوم انسانی ما پیش از این با حضور چهره‌هایی چون دکتر سیاسی، یحیی مهدوی و سیدحسین نصر به سمت و سوی اسلامی شدن حرکت کرده بود؟
* بله، ما در دانشگاه پیش از انقلاب شخصیت‌هایی چون مرحوم مطهری را داشتیم که در دانشکده الهیات درس می‌داد. اما شما بعد از انقلاب سواد کسانی را که تدریس می‌کنند با ایشان مقایسه کنید. درواقع اسلامی‌سازی صحیح توسط این افراد انجام شده است، یعنی همین مسلمانان دانشگاهی، چون سوادش را داشتند، دلسوز بودند و شخصیت‌های واقعا دانشگاهی محسوب می‌شدند.

– از خودتان بگویید و اینکه شما تاثیرگذارترین دوران علمی خود را در چه دوره‌ای می‌دانید؟
* من زمانی که در دانشگاه دانشجو بودم؛ یعنی درست همان سال‌های ابتدایی دانشگاه بیشترین تاثیرات را گرفتم که مصادف بود با دوران کارشناسی یا لیسانسم.

از تصوف‌های عاشقانه غزالی و تصنیفات باباطاهر تا دریای معرفت بایزید بسطامی و نجم‌الدین رازی
در کنار گفتگوی خبرنگار فرهیختگان با دکتر پورجوادی، سیمای او در آیینه آثار چنین روایت شده است:
حاصل تلاش نصرالله پورجوادی نزدیک ۴۰ اثر است که آخرین آنها یکی مربوط به احمد غزالی است با عنوان «ایوان‌جان» و دیگری «باباطاهر» نام دارد که به شرح احوال و نگاهی به آثار ابومحمد طاهر جصاص‌همدانی اختصاص دارد.

تصوف‌های عاشقانه
«ایوان‌جان» گزیده‌آثار احمد غزالی از مجموعه «گنج حکمت» با گزینش و خوانش نصرالله پورجوادی از سوی انتشارات معین منتشر شده و به غزالی و تصوف‌های عاشقانه او پرداخته است.
«ایوان‌جان» که اثری نسبتا کم‌حجم است به‌عنوان گزیده‌آثار پارسی احمد غزالی چاپ و منتشر شده است. این اثر بیش از نیمی از آثار پارسی او را دربرمی‌گیرد؛ نیمی که از روشنی نسبی برخوردار است و خواننده را دچار سردرگمی نمی‌کند. این نویسنده اصرار داشته است که مطالب صوفیانه خود را موجز بنویسد و در دل عبارات خود اشاراتی پنهان کند.
انتخاب‌ها، کار استادانی است که غالبا آن را تصحیح کرده و با احاطه‌ای که به محتوای اثر داشته‌اند، ضمن انتخاب بهترین فرازها کوشیده‌اند با گذاشتن حرکت‌ روی کلمات و علامت‌گذاری صحیح و آوردن معانی واژه‌ها و عبارات، خواننده را در خواندن متون قدیم یاری دهند.
در مجموعه «گنج حکمت» بیش از هر چیز به حکایت پرداخته شده است؛ زیرا بسیاری از نویسندگان، خصوصا نویسندگان صوفیه، عموما از قالب حکایت به سبب توانایی آن در جلب مخاطب استفاده کرده‌اند.
«ایوان‌جان»، یکی از مجلدات مجموعه «گنج حکمت» است که به آثار احمد غزالی، برادر کوچک ابوحامد محمد غزالی، دانشمند و متکلم قرن پنجم پرداخته است. گزینش و توضیح و خوانش متن برعهده نصرالله پورجوادی، پژوهشگر آثار احمد غزالی و موسس مرکز نشر دانشگاهی است.
احمد غزالی صوفی است و تصوف او عاشقانه. در این تصوف نسبت یا رابطه انسان با خدا از راه عشق در نظر گرفته می‌شود. تصوف عاشقانه را می‌توان در برابر تصوف عابدانه قرار داد. «سوانح» براساس نسبت عاشقی و معشوقی نوشته شده و داستان مرغان براساس نسبت بنده و مولی. در کنار این اثر لوح شنیداری با صدای خود پورجوادی از آثار این کتاب نیز وجود دارد.

شیخ بزرگ تصوف
نصرالله پورجوادی کتاب «باباطاهر» را برای روشن ساختن وجوه عرفانی و فلسفی زندگی و اشعار باباطاهر نوشته است. این اثر از سوی نشر فرهنگ معاصر منتشر شده است. چهره افسانه‌ای باباطاهر یکی از چهره‌های معروف تصوف ایران است که تاکنون در هاله‌ای از ابهام به سر می‌برده و مولف در این کتاب سعی کرده آن را از ابهام درآورد.
باباطاهر نه‌فقط شاعر بلکه نویسنده هم بوده است. باباطاهر میان ایرانیان بیش از آنکه به‌عنوان صوفی شناخته شود، به شاعری معروف بوده است. دوبیتی‌های عاشقانه‌ای که به او نسبت داده‌اند، از وی عاشقی دلسوخته و دردمند ساخته است. پورجوادی درباره نوشته‌های باباطاهر در اندیشه تصوف می‌نویسد: «کتابی به نام «کلمات» یا «اشارات» باباطاهر معروف شده است. این کتاب ظاهرا اواخر قرن چهارم یا اوایل قرن پنجم به زبان عربی به قلم ابومحمد طاهربن‌حسن‌جصاص‌همدانی معروف به باباطاهر تصنیف شده است. شیخ‌طاهر آثار متعددی در تصوف تصنیف کرده بود که عنوان یکی از آنها شناخته شده است و آن «احکام‌المریدین» است. بعید نیست این همان کتابی باشد که به اسم جعلی «کلمات» یا «اشارات» معروف شده است. این کتاب درباره علم تصوف است و ابواب آن کم‌وبیش بی‌شباهت به ابواب کتاب‌هایی که «دستینه» خوانده شده است، نیست؛ مثلا بحث درباره مقامات یا منازل و احوالی چون زهد و اخلاص و محبت و سکر و جمع و تفرقه و مشاهده و مراقبه و وجد یا مفاهیمی چون علم و معرفت و نفس و عقل و وقت و خاطر و مفاهیم دیگر.
باباطاهر نه یک گردآورنده، بلکه خود مصنف است و آنچه درباره مسائل مختلف گفته، عمدتا سخنان خود اوست. او خود یکی از همان مشایخی است که دیگران سعی می‌کردند سخنان و اندیشه‌هایش را گردآوری و حفظ کنند. پورجوادی پس از مقدمه در فصل اول به گزارش‌های مختلف درباره باباطاهر پرداخته و آنها را نقد و بررسی کرده است.

در دست انتشار
نصرالله پورجوادی در ادامه کارهای پیشین خود چند کتاب در دست انتشار دارد. کتابی با عنوان «دریای معرفت» که زیرچاپ است و به بحث معرفت، شناخت و شناسایی می‌پردازد و در حوزه عرفان و تصوف قرار دارد. این اثر از زمان بایزید بسطامی تا دوره نجم‌الدین رازی را مورد توجه قرار می‌دهد. یک اثر هم مربوط به مجموعه‌مقالات است که موضوع اصلی آن غذاست؛ هم غذای معنوی و هم غذای جسمانی (قوت دل و قوت جان) این اثر هم در حال طی کردن آخرین مراحل برای چاپ و انتشار است. چند کتاب دیگر هم وجود دارد که یکی از آنها درباره زبان فارسی است به‌خصوص زبان فارسی در تصوف.

داریوش مهرجویی: وزارت ارشاد باید از فیلمسازانی که برای آنها مجوز صادر شده؛ دفاع کند نه اینکه همه را به حال خود رها کند/منوچهر محمدی: اولین پیامد توقیف رستاخیز، دلسردی فیلمسازان برای تولید آثار اعتقادی است/کمال تبریزی: توقیفی که حتی دامن رستاخیز را گرفته، به تسلط روحیه احتیاط و بی‌تفاوتی و حاکمیت تدریجی فیلم‌های بی‌خاصیت منجر خواهد شد
فرهیختگان در صفحه «ادب و هنر» در گزارشی با عنوان «رستاخیز فیلم‌سازان» به اعتراض کارگردانان به تعلیق اکران فیلم احمدرضا درویش پرداخته و نظرات داریوش مهرجویی، منوچهر محمدی و کمال تبریزی را منعکس ساخته است.
در این گزارش می خوانیم:
«دیروز هیات‌مدیره خانه سینما جلسه‌ای برگزار کرد تا چند و چون وضعیت تعلیق اکران فیلم سینمایی «رستاخیز» را بررسی و درباره یک واکنش صنفی تصمیم‌گیری کند. جدای از این گردهمایی صنفی، سینماگران واکنش‌های جداگانه‌ای نیز نسبت به این ماجرا داشته و اعتراض خود را نسبت به معترضان بیان کرده‌اند و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نسبت به کوتاه آمدن در برابر معترضان مورد نقد قرار داده‌اند.

تضعیف قانون
داریوش مهرجویی که روزگاری فیلم «سنتوری» او قربانی حاشیه‌ها شده بود، دیروز در واکنش به توقیف اکران فیلم «رستاخیز»، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را خطاب قرار داده و گفته است: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کشور تنها نهادی است که می‌تواند به یک فیلم مجوز نمایش بدهد و وقتی این مجوز صادر شد یعنی آن فیلم می‌تواند به نمایش دربیاید و باید هم نمایش داده شود.
از طرف دیگر وزارت ارشاد باید از مجوزهایی که صادر می‌کند؛ حمایت کند و از فیلمسازانی که برای آنها مجوز صادر شده؛ دفاع کند نه اینکه همه را یک به یک به حال خود رها کند.» مهرجویی ضمن دفاع از فیلم «رستاخیز» گفته است: «یک فیلمساز کاربلد و خوش‌نام؛ فیلم سختی را کارگردانی کرده و ساخته است و مجوز لازم را برای اکران گرفته است، حالا نباید نمایش این فیلم تحت‌تاثیر اعتراضات خیابانی قرار بگیرد. حتی اگر گروهی با این فیلم یا فیلم‌های دیگر مخالف هستند، نباید به خیابان بریزند و اعتراض کنند. حتی اگر چنین اتفاقی افتاد؛ ارشاد نباید از مجوز خود پا پس بکشد. ارشاد باید جلوی چنین رفتارهایی بایستد و اگر لازم شد با حضور پلیس و نیروهای انتظامی؛ فیلم را اکران کند نه اینکه تا اعتراضی می‌شود؛ کناره‌گیری کند.»
مهرجویی درباره حاشیه‌هایی که منجر به توقف دوباره فیلم «رستاخیز» شده، گفته است: «اینکه به خاطر یک مساله در فیلم، کل فیلم را زیرسوال ببریم، درست نیست. مثلا گفته می‌شود نباید چهره حضرت عباس(ع) در این فیلم نمایش داده شود، درحالی که قبل از سینما در هنرهایی همچون شمایل‌خوانی و تعزیه تمام چهره‌های شخصیت‌های مهم از پیامبر اسلام(ص) تا امامان معصوم(ع) ساخته و داستان‌های آنها تعریف می‌شد و مورد استقبال مردم نیز قرار می‌گرفت حتی در تعزیه؛ بازیگری که نقش اولیا یا اشقیا را بازی می‌کرد؛ جلوی چشمان مردم لباس‌هایش را می‌پوشید و نقشش را بازی می‌کرد.
در دنیای مدرن این مساله به سینما منتقل شده است حال اگر امروز گروهی با سینما مخالف هستند، باید جلوی شمایل‌خوانی و تعزیه را نیز گرفت.» مهرجویی روند و رفتاری را که وزارت ارشاد پیش‌رو قرار داده است، خطرناک دانسته و گفته است: «چنین وضعیتی جایگاه قانون و وزارت ارشاد را تضعیف می‌کند و دیگر چه نیازی است که فیلمسازان و هنرمندان از وزارت ارشاد مجوز بگیرند بلکه آثار خود را در کف خیابان نمایش می‌دهند و از آنها مجوز می‌گیرند.»

اتفاقی دردناک
از سوی دیگر منوچهر محمدی که در کارنامه کاری خود تهیه‌کنندگی چند فیلم و سریال دینی و دفاع مقدسی از جمله «بوسیدن روی ماه» را دارد، درباره پیامدهای توقیف فیلم‌های دینی و مذهبی هشدار داده است و بار اصلی مسئولیت توقیف چنین فیلم‌هایی را بر دوش وزارت ارشاد دانسته و گفته است: «اتفاقی که برای فیلم «رستاخیز» رخ داد، دردناک بود؛ فیلمی که حاصل چندین سال زحمت عوامل یک گروه داخلی و خارجی بود، توقیف شد و این ناشی از چند مساله است. در وهله اول ناشی از نبود مدیریت درست و در مرحله بعدی به دلیل نبود هماهنگی‌های لازم است که باعث شد فیلم آسیب ببیند. لطمه‌ای که تاثیر آن می‌تواند طولانی‌مدت باشد. اولین اثر و پیامد آن این است که دوستان و فیلمسازانی که انگیزه دارند در حوزه آثار اعتقادی کاری تولید کنند، با نوعی دلسردی و نگرانی مواجه خواهند شد.»
تهیه‌کننده فیلم«مارمولک» پیشنهادی نیز به معترضان فیلم «رستاخیز» داده و گفته است: «اگر کسی در قبال موضوعات اینچنینی احساس مسئولیت می‌کند، بهتر است قبل از ساخت فیلم نظر خود را در این باره مطرح کند و در غیر این صورت مثل این است که بعد از بنا شدن یک ساختمان، دستور تخریب آن را بدهیم که به مراتب اثرات مخرب‌تری دارد. من امیدوارم نهادهایی که در این حوزه احساس مسئولیت می‌کنند، قبل از وقوع چنین اتفاقاتی وارد میدان شوند، راهکارهای خود را ارائه دهند و نمونه‌هایی را در دسترس قرار دهند تا فیلمسازان بتوانند بر آن اساس کار خود را شروع کنند.»
منوچهر محمدی نسبت به بازتاب‌های جهانی توقیف فیلمی دینی مانند «رستاخیز» نیز هشدار داده و گفته است: «این اقدامات نه‌تنها در داخل ایران اثر معکوس و تلخی دارد بلکه در ابعاد بین‌المللی نیز موجب می‌شود از این همه بی‌برنامگی و ناهماهنگی در کشور انتقاد شود. رسانه‌های خارجی به دنبال خوراک برای خود هستند و سعی می‌کنند هر نقطه‌ضعف یا نکته منفی را بزرگ‌نمایی کنند. عدم‌نمایش یک فیلم شاید در حالت عادی چندان عجیب نباشد اما توقیف یک فیلم دینی هزینه‌های زیادی را به بار می‌آورد.»
فیلم سینمایی «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش با نمایش درآمدن در جشنواره فیلم فجر با واکنش‌هایی روبه‌رو شد که این واکنش‌ها تا زمان رونمایی از این فیلم در هفته گذشته ادامه داشت و حاشیه‌هایی را در شب رونمایی‌اش دامن زد که منجر به قطع صدا در زمان نمایش و توقف پخش آن شد تا اینکه پادرمیانی رئیس حوزه هنری و ارائه مجوز فیلم از سوی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باعث ادامه اکران آن شد. پس از این رونمایی بود که واکنش‌های معترضان نسبت به اکران این فیلم شدت گرفت و سر آخر هم مانع اکرانش در روز چهارشنبه هفته گذشته شد.
همزمان با عقب‌نشینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اکران این فیلم، احمدرضا درویش نیز در دلنوشته‌ای این اقدام را «معامله‌ای کاملا سیاسی» دانست. مدیران سازمان سینمایی که امیدوار بودند کوتاه شدن نسخه ۲۱۰ دقیقه‌ای به ۱۲۷ دقیقه باعث مجاب شدن معترضان شود، تا لحظه تنظیم این گزارش هیچ‌گونه اظهارنظری درباره توقف اکران «رستاخیز» نکرده‌اند.
همچنین قرار بود دیروز شورای اکران وضعیت فیلم رستاخیز را مشخص کند که این مساله به هفته آینده موکول شد. با این توضیح که سینماهایی با سرگروهی آزادی تا هفته آینده به صورت آزاد فیلم اکران خواهند کرد و سردر این سینماها پرده‌سفید نصب می‌شود.

حاکمیت تدریجی فیلم‌های بی‌خاصیت
کمال تبریزی که فیلم «خیابان‌های آرام» را در محاق توقیف دارد و سریال «سرزمین کهن» او در پی واکنش‌ها توقیف شد، در واکنش به توقیف «رستاخیز» در یادداشتی که دیروز منتشر شده است، آورده است: «با توقیف رستاخیز و عدم‌امکان نمایش عمومی آن علی‌رغم داشتن پروانه نمایش قانونی، یک‌بار دیگر سرگردانی و ضعف مدیریت در عرصه تصمیم‌گیری مدیران سینمایی آشکار شد! متاسفانه چنین رفتارهایی که به‌طور عمده از سوی اشخاص و نهادهای خارج از حوزه سینما و وزارت ارشاد به فیلمسازان تحمیل می‌شود؛ عوارض نامطلوبی را در آینده به دنبال خواهد داشت که ازجمله این عوارض باید به ضایعه مربوط به دلسردی فیلمسازان و خروج تدریجی آنان از حوزه سینمای دینی اشاره کرد. رفتار حذفی و عدم‌وجود تعامل لازم با فیلمسازان، روزبه‌روز دایره موضوعات سینمایی را از مضامین دینی و مذهبی، تهی، و سینماگران را دلزده و ناامید و ناخواسته به سوی نوع دیگری از فیلمسازی می‌کشاند که نمایش آنها بر پرده سینماها در حال تکثیر است! سرگرمی خلسه‌آوری که اندیشه در آن کمترین حضور را دارد. همه باید بدانیم که ادامه ممانعت از نمایش آثار توقیفی، تا آنجا که حتی دامن اثری همچون رستاخیز را نیز می‌گیرد؛ سرانجام به نقطه‌ای منتهی خواهد شد که نتیجه‌اش تسلط روحیه احتیاط و بی‌تفاوتی بر فضای سینمای ایران و در مقابل و در آینده‌ای نه‌چندان دور، حاکمیت تدریجی فیلم‌های بی‌خاصیت و مبتذل بر سالن‌های نمایش کشور است.»

دو خبر خاص: «مدرسه علمیه خصوصی» و «خیز زنان سعودی برای استقلال مالی»
در صفحه ۴ روزنامه فرهیختگان، خبری با عنوان «اولین حوزه علمیه مدرن در قم» به چاپ رسیده و به نقل از «پارسینه» نوشته است: «این حوزه علمیه مدرن که از سوی شخصیتی به نام «سید مفید» راه‌اندازی شده است، به صورت یک مرکز غیرانتفاعی و خصوصی اداره می‌شود، یعنی برخلاف حوزه‌های سنتی، طلاب این مدرسه شهریه نمی‌گیرند، بلکه شهریه می‌دهند. شهریه ماهانه تحصیل در این مدارس ۳۰۰ هزار تومان است. نکته جالب اجباری بودن مکالمه انگلیسی در این حوزه علمیه است، به‌طوری که حتی سخن گفتن به فارسی در این حوزه می‌تواند تا اخراج محصل هم پیش رود.»

همچنین در صفحه ۶ این روزنامه نیز عنوان «زنان سعودی به دنبال بازار کار» جلب توجه کرده و از انعکاس آن در روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز خبر داده است.
نویسنده این گزارش که از شهر ریاض آن را مخابره کرده است به تلاش‌های زنان تحصیلکرده و نسل جدید عربستان برای یافتن راه‌هایی به‌منظور استقلال مالی از همسران و پدران‌شان پرداخته است. در کشوری که زنان از بسیاری از حقوق اولیه و عادی محروم هستند، حضور پررنگ زنان در عرصه اجتماع با موانع زیادی روبه‌رو است. توجه روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز آمریکا به مسائل مربوط به حقوق زنان در عربستان سعودی در حالی است که در ماه‌های گذشته رابطه سیاسی دولت‌های واشنگتن و ریاض به‌عنوان دو متحد سنتی به دلیل مساله توافق هسته‌ای با ایران به سردی گراییده است.

در صفحه «اندیشه» به این اخبار کوتاه نیز پرداخته شده است:
شرح رساله اعتقادات علامه مجلسی
کتاب «شرح رساله اعتقادات علامه مجلسی» اثر سید‌قاسم علی‌احمدی از سوی انتشارات دلیل ما، تجدید چاپ و راهی بازار کتاب شده است. در این کتاب ابتدا کلیاتی در مورد مبانی و اصول مربوط به عقاید شیعه و ارکان آن ارائه شده و پس از آن ضرورت تحقیق در زمینه مسائل اعتقادی تبیین شده است. آنگاه به توحید و خداشناسی پرداخته شده و نویسنده به اثبات ادله مربوط به نبوت پیامبر اسلام(ص) و سایر پیامبران الهی پرداخته و امامت را نیز مانند نبوت از ضروریات دین برشمرده است. سپس به اثبات عصمت امام و پیغمبر پرداخته شده و ادله عقلی و نقلی مربوط به آن تبیین گردیده است. کتاب «شرح رساله اعتقادات علامه مجلسی» در ۵۵۸ صفحه در قطع وزیری و با قیمت ۲۰ هزار تومان توسط انتشارات دلیل ما به بازار نشر عرضه شده است.

انتشار چهارمین شماره دوفصل‌نامه «نظریه و عمل در برنامه درسی»
تازه‌ترین شماره دوفصل‌نامه «نظریه و عمل در برنامه درسی» به کوشش مشترک دانشگاه خوارزمی و انجمن مطالعات برنامه درسی ایران منتشر و متن کامل هفت مقاله علمی پژوهشی این شماره در تارنمای رسمی نشریه بارگذاری شد. در چهارمین شماره این دوفصلنامه که به صاحب‌امتیازی «انجمن مطالعات برنامه درسی ایران»، مدیرمسئولی مجید علی‌عسگری (دانشیار دانشگاه خوارزمی) و سردبیری محمد عطاران (دانشیار دانشگاه خوارزمی) منتشر می‌شود به موضوعاتی همچون صلاحیت‌های شناختی سواد ریاضی دانش‌آموزان ایرانی، یادگیری مجازی با رویکرد هتاگوژی، کیفیت برنامه‌های درسی میان‌رشته‌ای علوم انسانی ایران، برنامه درسی رشد سرمایه فرهنگی خانواده، بررسی جایگاه خلاقیت در کتاب درسی ریاضی پایه ششم ابتدایی، واکاوی تجارب معلمان زن در تدریس هنر و مطالعه دیسیپلین برنامه درسی پرداخته شده است.

انتشار فرهنگ‌نامه تاریخی مفاهیم فلسفه
فرهنگ‌نامه تاریخی مفاهیم فلسفه با عنوان فرعی «گزیده‌ای از مفاهیم در مابعدالطبیعه» توسط سازمان‌ مطالعه ‌و تدوین‌ کتب‌ علوم ‌انسانی ‌دانشگاه‌ها (سمت) منتشر شد. این اثر که کاری است از یوآخیم ریتر، کارلفرید گروندر و گتفرید گابریل با سرویراستاری سیدمحمدرضا بهشتی ترجمه و منتشر شده است. کتاب حاضر کتابی مبنایی در شناخت مفاهیم فلسفی و مفاهیم مشترک میان فلسفه و علوم است که برای بهره‌برداری دانشجویان، استادان و پژوهشگران ترجمه شده است. امید است علاوه‌بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقه‌مندان به مباحث تخصصی فلسفی نیز از آن بهره‌مند شوند.

دیگر عناوین منتشر شده در روزنامه امروز، از این قرار است:
«برد در مسابقات علوم قرآنی»، شگردجدید کلاهبرداران
خالد مشعل در عربستان!
رسانه‌های نزدیک به عبد ربه مدعی شدند: عقب‌نشینی انصارالله از صنعا
حمله مرگبار تروریستی به ترکیه؛ ۱۳۰ کشته و زخمی در حمله انتحاری به گردهمایی جوانان
عکس نوشت کمال الدین پیرمؤذن، نماینده مجلس در اینستاگرام

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « فرهیختگان » را مرور کرده است: «پیام اصلی اسلام در عرفان متجلی شده است/بعضی ها‌ متوجه نیستند با کوچک‌ترین کاری که با نام اسلام می‌کنند چه آسیبی به آن می زنند/قرارمان در اول انقلاب این بود که بسیاری از مراکز آموزش سنتی را دانشگاهی کنیم، نه اینکه دانشگاه‌ها را هم بر همان اسلوب سنتی اداره کنیم/ارزش‌ها و معارف اسلامی توسط اساتیدی چون دکتر نصر به دانشگاه وارد شد نه با چسباندن شعر محتشم کاشانی روی در و دیوار»، «از تصوف‌های عاشقانه غزالی و تصنیفات باباطاهر تا دریای معرفت بایزید بسطامی و نجم‌الدین رازی»، «داریوش مهرجویی: وزارت ارشاد باید از فیلمسازانی که برای آنها مجوز صادر شده؛ دفاع کند نه اینکه همه را به حال خود رها کند/منوچهر محمدی: اولین پیامد توقیف رستاخیز، دلسردی فیلمسازان برای تولید آثار اعتقادی است/کمال تبریزی: توقیفی که حتی دامن رستاخیز را گرفته، به تسلط روحیه احتیاط و بی‌تفاوتی و حاکمیت تدریجی فیلم‌های بی‌خاصیت منجر خواهد شد» و «دو خبر خاص: مدرسه علمیه خصوصی و خیز زنان سعودی برای استقلال مالی»مرور مطبوعات/ ‌‌سه‌شنبه‌ ۳۰ تیر/ روزنامه فرهیختگان

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.