قدیر نصیری: خشم صنعتی شده دنیای امروز به دو دسته خشم به فرمان رسالت و خشم به فرمان خرد تقسیم می شود

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «مشکل «رستاخیز» می تواند با افکت نوری در صورت بازیگر نقش قمر بنی‌هاشم حل شود/درویش هنوز حاضر به اعمال تغییرات پیشنهادی وزارت ارشاد در رستاخیز نیست/فیلم «محمد(ص)» در نیمه دوم شهریور اکران می شود/خواننده‌های زیرزمینی هدایت شده، اگر استعدادی دارند، آن را برای هویت‌بخشی به فرهنگ ایرانی و اسلامی ارائه دهند»، «برابر نهادن خشونت دینی در برابر خشونت سکولار، بنیادی‌ترین سنخ‌شناسی از خشونت سیاسی است/دین همچنان یک وضعیت ساختمند نهادینه اجتماعی است»، «خشم صنعتی شده دنیای امروز به دو دسته خشم به فرمان رسالت و خشم به فرمان خرد تقسیم می شود»، «آیا ما باید بپذیریم عناصر فرهنگی بر بخشی از خشونت در خاورمیانه تاثیر گذاشته است؟»

مشکل «رستاخیز» می تواند با افکت نوری در صورت بازیگر نقش قمر بنی‌هاشم حل شود/درویش هنوز حاضر به اعمال تغییرات پیشنهادی وزارت ارشاد در رستاخیز نیست/فیلم «محمد(ص)» در نیمه دوم شهریور اکران می شود/خواننده‌های زیرزمینی هدایت شده، اگر استعدادی دارند، آن را برای هویت‌بخشی به فرهنگ ایرانی و اسلامی ارائه دهند
روزنامه فرهیختگان در صفحه «ادب و هنر»، عنوان «نسخه سخنگوی وزارت ارشاد برای رستاخیز: افکت نوری روی تصویر عباس(ع)» را برگزیده و نشست خبری سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را چنین منعکس ساخته است:
«حسین نوش‌آبادی، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست رسانه‌ای که برگزار کرد، درباره اکران فیلم «رستاخیز» سخن گفت. فیلم ساخته احمدرضا درویش که پس از کسب پروانه نمایش به سرعت از سر در سینماها پایین آمد و وزارت ارشاد گفت تا کسب رضایت علما این فیلم اکران نمی‌شود. با این همه نوش‌آبادی از اکران این فیلم در آینده‌ای نزدیک خبر داد و گفت: «مواضع وزارت ارشاد درباره اکران فیلم «رستاخیز» بیان شده است. فیلم «رستاخیز» از جمله فیلم‌های ارزشمند و فاخر سینمای ایران است که پس از اولین نمایش در سی و دومین جشنواره فیلم فجر، مواضع مخالف و موافق بسیاری درباره اکرانش وجود داشت.»

اکران «رستاخیز» منوط به رضایت علما و درویش
نوش‌آبادی شرحی بر آنچه بر این فیلم گذشته هم ارائه داد و گفت ۴۰ دقیقه از فیلم با مشورت کارگردان حذف شده بود، اما حذفیات این فیلم باز هم نتوانست توجه علما را جلب کند، بنابراین سخنگوی وزارت ارشاد در این نشست گفت: «پس از اکران به دلیل دلنگرانی‌های مراجع مبنی‌بر نشان دادن چهره حضرت عباس(ع)، وزارت ارشاد تصمیم گرفت به پاس احترام به نظر مراجع، اکران این فیلم را به حالت تعلیق درآورد.» اما به گفته نوش‌آبادی قرار است این مشکل هم حل شود و او درباره مرتفع شدن آن هم گفت: «مشکل به‌وجود آمده در فیلم «رستاخیز» به همت کارگردان و تهیه‌کننده فیلم و قرار دادن افکت نوری در صورت بازیگری که نقش قمر بنی‌هاشم را بازی می‌کند، حل می‌شود، اما موضع صریح وزارت ارشاد این است که این فیلم باید اکران شود و من امیدوارم احمدرضا درویش که یکی از کارگردانان صاحب‌نام در سینمای ایران است، همکاری لازم را داشته باشد تا مخاطبانی که در انتظار دیدن یک فیلم فاخر از سینمای دینی ایران هستند، به مراد دل‌شان برسند.»
نوش‌آبادی می‌گوید احمدرضا درویش هنوز حاضر نشده تغییراتی که وزارت ارشاد می‌خواهد را در فیلمش ایجاد کند و عوامل فیلم «رستاخیز» نیز نامه‌ای به رئیس‌جمهوری ارسال کرده‌اند که هنوز این نامه بی‌پاسخ مانده است. سخنگوی وزارت ارشاد در واکنش به ارسال نامه گفت: «واقعیت این است که رئیس دولت یازدهم نگاه روشنی به مقوله هنر و تولید فیلم‌های دینی دارد و طبیعی است که شخص رئیس‌جمهوری هم می‌خواهد مشکل فیلم «رستاخیز» حل شود.»
با این همه نوش‌آبادی این تذکر را هم می‌دهد برخوردهایی ایجاد نشود که جرات و انگیزه فیلمسازان در ساخت فیلم‌های دینی کمرنگ شود، زیرا فیلمسازانی که وارد ساخت فیلم‌های دینی می‌شوند با عشق و تعهد کار می‌کنند. او معتقد است باید این فرصت را به تهیه‌کننده و فیلمسازان داد تا فیلم‌های دینی را بسازند و اگر ایراد کوچکی هم بر فیلم قائل هستیم با مدارا و سعه‌صدر از کنار آن عبور کنیم و اجازه رونق سینمای دینی را بدهیم.

«محمد(ص)» اکران می‌شود
حسین نوش‌آبادی از فیلم فاخر مذهبی‌ دیگری هم خبر داد که قرار است اکرانش را به‌زودی آغاز کند. فیلم «محمد (ص)» ساخته مجید مجیدی که قرار بود در شهریور اکران عمومی شود اکرانش به نیمه دوم این ماه موکول شد. نوش‌آبادی دلیل این تاخیر را چنین عنوان کرد: «به دلیل اینکه نیازمند تجهیز سالن‌های بسیاری در سطح کشور برای اکران شدن این فیلم بودیم، ناگزیر شدیم اکران را به تعویق بیندازیم. در حال حاضر ۱۰۰ سالن مجهز شده‌اند تا فیلم «محمد(ص)» در نیمه دوم شهریور به نمایش گذاشته ‌شود.»

گفته های نوش آبادی در خصوص ریاست دفتر موسیقی . خواننده های زیرزمینی
با توجه به استعفای پیروز ارجمند از ریاست دفتر موسیقی، گزینه‌ها در حال بررسی هستند تا فرد مناسب دیگری برای خالی نبودن این کرسی انتخاب شود.
دوست داریم خواننده‌های زیرزمینی به مرحله‌ای برسند که فعالیت‌های زیرزمینی خود را تعطیل کنند و به شکل قانونمند به اصطلاح به روی زمین بیایند و ما هم استقبال می‌کنیم از اینکه افراد هدایت شوند و راه جدیدی را برای حضور خود در مجامع هنری انتخاب کنند و اگر استعدادی وجود دارد، استعدادشان را در راستای هویت‌بخشی به فرهنگ ایرانی و اسلامی ارائه دهند.»

برابر نهادن خشونت دینی در برابر خشونت سکولار، بنیادی‌ترین سنخ‌شناسی از خشونت سیاسی است/ دین همچنان یک وضعیت ساختمند نهادینه اجتماعی است
فرهیختگان در صفحه اندیشه، گزارش برگزاری نشست «خشونت با ارجاع به دین: فقر فرهنگی گری» در پژوهشکده مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در چهارم مرداد ۱۳۹۳! {!!} را منتشر ساخته و در مقدمه آورده است:
این نشست به همت گروه روندهای فکری پژوهشکده با محوریت سخنان محمدمهدی مجاهدی استاد مدعو اندیشه سیاسی از دانشگاه برلین برگزار شد. بخش زیادی از زمان این نشست به سخنرانی مجاهدی درباره پروژه فکر خود اختصاص داشت و پس از آن احمد بستانی و قدیر نصری به نقد صحبت‌ها و پروژه فکری مجاهدی پرداختند. پس از این صحبت‌ها پرسش و پاسخ بین حاضران پر شمار نشست و استادان برگزار شد.»
این روزنامه در انعکاس سخنان دکتر محمدمهدی مجاهدی، عنوان «خشونت و فقر فرهنگی‌گری؛ نقد خشونت سکولار» را برگزیده و آورده است:
«وقتی به سیر تحول نظریه‌هایی که درباره نسبت دین و خشونت عرضه شده‌اند، نگاه می‌کنیم به آسانی می‌توانیم نشان دهیم که خصوصا بعد از انقلاب اسلامی در ایران و حادثه ۱۱ سپتامبر یک دوگانه‌اندیشی مفروض گرفته‌شده در این موارد محوریت دارد. یعنی اکثر قریب به اتفاق مقالات و نوشته‌هایی که در این باره وجود دارد، مفروض بنیادین آنها همین دوگانه‌اندیشی است که من آنها را معرفی خواهم کرد.

این دوگانه‌اندیشی به شکل خیلی خلاصه عبارت است از برابر نهادن خشونت دینی در برابر خشونت سکولار. یعنی بنیادی‌ترین سنخ‌شناسی که از خشونت سیاسی می‌توان ارائه کرد این گونه‌شناسی است. با این توضیح که قسمی از این خشونت‌ها دینی و قسم دیگر سکولار هستند. من گمان می‌کنم به‌عنوان نخستین ثمرات جریان اصلی تئوری‌پردازی در مورد نسبت دین و خشونت شایسته است که مورد نقادی تمام‌عیار قرار گیرد. فقر فرهنگی‌گری نقدی است که من شما را متوجه این مفروض بنیادین می‌کنم و توضیح خواهم داد که چرا این مفروض بنیادین از فقر فرهنگی‌گری رنجور است. پس این مفروض، مفروض استواری نیست بنابراین این مدعایی که مفروض بر آن استوار است، درست نیست.
در نگاه نخست به نظر می‌رسد وقتی ما مدعی می‌شویم دو گونه مستقل از خشونت سیاسی به نام خشونت دینی و خشونت سکولار وجود دارد، در واقع داریم یک نوع گونه‌شناسی هستی‌شناختی، تکنیکی و تحلیلی می‌کنیم و این فارغ از هر نوع ارزش هنجاری یا طبیعی است. به نظر می‌رسد در تقسیم‌بندی معصومانه‌ای به عالم خارج نگاه کرده و تشخیص داده‌ایم که دو گونه خشونت ورزیده می‌شود: بخشی از خشونت‌ها دینی هستند و بخش دیگر سکولار. به نظر می‌رسد با نگاه دقیق‌تر به آسانی روشن می‌شود این تقسیم‌بندی برخلاف آنچه در دنیای غرب ادعا می‌شود، به هیچ‌وجه تقسیم‌بندی هستی‌شناختی نیست و به گونه‌شناسی امر واقع نیست. بلکه ارزش داورانه و فراتر از آن به‌شدت تجویزی است. از این مفهوم که در قرون ۱۷ و ۱۸ و به‌خصوص اوج آن قرن ۱۹ وجود داشت، رد می‌شویم و بعد به مفهومی از دین می‌رسیم که بیش از آنکه بر ساخت اجتماعی و سلسله‌مراتبی و وجه نهادینه دین معطوف باشد، به جنبه فوق‌العاده شخصی و درونی مربوط است، یعنی رابطه‌ای که فرد دیندار با خداوند برقرار می‌کند. به خاطر اینکه این مفهوم جدید از دین در مقابل اعمال انحصاری زور و قدرت از سوی دولت مدرن نمی‌تواند باشد؛ این اختراع مجدد دین است. هیچ‌گاه دین به این معنا در جوامع خاورمیانه اسلامی شکل نگرفت. دین همچنان یک وضعیت ساختمند نهادینه اجتماعی است و فراموش نکنیم این وضعیت به هیچ‌وجه قابل‌قیاس با همین وضعیت در مورد مسیحیت در اروپا نیست. چون علی‌الاصول این دو ساخت دینی دو سرنوشت متفاوت داشته‌اند.
در تقسیم‌بندی خشونت سیاسی به دینی و سکولار، در درجه اول با یک تقسیم‌بندی هنجاری روبه‌رو می‌شویم. این خشونت با معنای تازه‌ای که از دین مطرح شده، مشروع، عاقلانه، موجه، به نفع مردم و در چارچوب سیاست مدرن قابل بحث نیست. بنابراین یک خشونت ضدمدنی و مدرن و برخلاف همه آن چیزی است که دولت مدرن به خاطر آن اختراع شده است. بنابراین در ساده‌ترین تعبیر ممکن یک خشونت بد است. اما در مقابل خشونت سکولار طبق فهم مشترک همه تحلیل‌هایی که در خلال بحث سکولاریسم وجود دارد، یک خشونت معقول و حساب‌شده و در خدمت منافع ملی و در انحصار دولت مدرن است. بنابراین وقتی درباره خشونت سکولار صحبت می‌کنیم، از یک خشونت توجیه‌پذیر و مشروع حرف می‌زنیم.
بر همین اساس و به‌خصوص پس از ۱۱ سپتامبر این بحث مطرح شد که خشونت سکولار و کسانی که این خشونت را اعمال می‌کنند، باید بدانند که می‌توانند چنین کاری انجام دهند و وظیفه آنهاست که با اعمال این خشونت جلوی گسترش خشونت دینی را بگیرند. در مقایسه خشونت دینی و سکولار آنچه من مایلم مورد نقد قرار دهم تحت‌عنوان فقر فرهنگی‌گری قرار می‌گیرد. فقر فرهنگی‌گری مرکب از دو واژه فقر و فرهنگی‌گری است. فرهنگی‌گری در این زمینه‌ای که ما درباره آن صحبت می‌کنیم، یک حرکت چهارمرحله‌ای است. در اولین حرکت سیاست به فرهنگ تقلیل داده می‌شود. پیوند اصلی اتفاقاتی که در ساحت سیاسی می‌افتد در ساحت فرهنگ شکل می‌گیرد. فرهنگ است که سیاست را تغییر می‌دهد. حرکت دوم فرهنگ را به دین فرو می‌کاهد. این البته یکی از مولفه‌های ممتاز فرهنگ است اما دین مترادف فرهنگ نیست، حرکت سوم این است که دین را به وجه شناختاری آن فرو می‌کاهند. یعنی دین به مجموعه‌ای از گزاره‌ها تبدیل می‌شود که می‌توانند مورد پذیرش یک باورمند به دین قرار بگیرند. در حرکت نهایی وجه شناختاری دین را به پایه‌ای از احکام فرو می‌کاهند. آنگاه است که در توضیح اینکه چرا در جوامع دینی خاورمیانه خشونت رواج دارد، گفته می‌شود به خاطر فرهنگ مسلمانان و اسلام است. اینجا دین به‌عنوان مجموعه‌ای از گزاره‌ها در نظر گرفته می‌شود. معتقدم این استدلال فرهنگی گری برای فهم آنچه وعده می‌دهد – تبیین خشونت دینی در جوامع اغلب مسلمان – چه از نظر تحلیلی، چه از نظر تدوینی و چه از نظر حل مساله‌ای، فقیر است.»

خشم صنعتی شده دنیای امروز به دو دسته خشم به فرمان رسالت و خشم به فرمان خرد تقسیم می شود
این روزنامه همچنین سخنان قدیر نصیری در نشست «خشونت با ارجاع به دین: فقر فرهنگی گری» را با عنوان «خشونت فرافیزیکال»
منعکس ساخته و می نویسد:
«آنچه بحث خشونت را به‌طور گسترده‌تری برای ما معنا و ملموس کرد، احتمالا ظهور گروهی به نام داعش بود. قبل از آن شاید زیاد به خشونت و آن هم خشونت عریان توجه نمی‌شد. می‌توان در قالب بحث خشونت این مساله را مطرح کرد که چه اتفاقی می‌افتد که می‌توان به افراد یا گروهی «خشن» اطلاق کرد. شاید باید به این نکته اشاره کرد که خشم تبدیل به یک صنعت شده است. باید از دکتر مجاهدی پرسید آیا می‌توانیم بگوییم خشم هم یک صنعت است و ما با کنش‌های خشمناک می‌توانیم استراتژی خود را پیش ببریم. اگر این مساله را بپذیریم، تفکیک خشونت به دو گونه دینی و سکولار قابل تشکیک است. خشونت، خشونت است؛ چه به فرمان منفعت، چه به فرمان قدرت یا دین و… . ما در این دیدگاه خشونت را صرفا به دو نوع سکولار و دینی تقسیم می‌کنیم. به نظر می‌رسد گروه‌هایی مانند داعش خردمندانه مشغول ارائه خشم خود هستند. پیشنهاد من این است که نمی‌توان خشم را به زبان رسالت یا به زبان افراد تقسیم‌بندی کرد. در دنیای امروز نمی‌توان خشم را در یک قالب گنجاند. خشم در دنیای امروز به صنعت تبدیل شده است و احتمالا می‌توان آن را به دو دسته متفاوت تقسیم کرد. خشم به فرمان رسالت و خشم به فرمان خرد؛ که صرفا منفعت دارد و نتیجه‌گراست. خشم یک صنعت است. به‌عنوان مثال در فیلم‌هایی که داعش از قربانیان خود منتشر می‌کند بعد از آنالیز کردن آن متوجه شدیم خشم آنها برای غلبه و پیروزی بر رقیب است.
سوال دوم این است که ما وقتی از خشونت حرف می‌زنیم آیا صرفا به خشونت عریان نظر داریم یا خشونت‌های متعارف‌تر، پیچیده‌تر و خانمان‌برانداز هم مدنظر ما است. به عبارت ساده‌تر ما زمانی در قالب خشونت به شکل آشکار آن را اعمال می‌کنیم اما بعضی اوقات دیگر چهره پیچیده، خشن و مخوف خشونت مدنظر است. در یهودیت خشم امری خردمندانه است و مثل فرهنگ، که منجر به تولید محصولات فرهنگی می‌شود، دارای منافعی است. درصد قابل‌توجهی از خشونت در دنیای مدرن در ساحت فرافیزیکال اعمال می‌شود. یعنی اگر زمانی بدن و صورت من در معرض خشونت آشکار بود، حالا دیگر خشونت در دنیا عوض شده است؛ یعنی کاری که رسانه‌ها می‌کنند، مرا در مقابل شأن خودم خجالت زده می‌کند و هویتم را از من می‌گیرد. بخش قابل‌توجهی از خشونت در این زاویه تبدیل به گفتمان شده است.»

آیا ما باید بپذیریم عناصر فرهنگی بر بخشی از خشونت در خاورمیانه تاثیر گذاشته است؟
فرهیختگان سخنان احمد بستانی در نشست «خشونت با ارجاع به دین: فقر فرهنگی گری» را با عنوان « نقدهایی بر نظریه فرهنگ‌گرایی/فرهنگ مفهوم گسترده‌ای است» منعکس ساخته و می نویسد:
«فکر می‌کنم اولین نکته‌ای که می‌توان مطرح کرد، ملاحظه روش کار دکتر مجاهدی است. فکر می‌کنم اگر در نظر بگیریم مفهوم خشونت به مفاهیم کنش جمعی یا فردی یا اجتماعی تقسیم شود، مجاهدی مدام از علت‌یابی فرضیه‌های خشونت صحبت کرده و الگویی که پیشنهاد می‌کند به دنبال کاربرد در رفتاری است که خشونت نامیده می‌شود. سوال این است که چرا ما باید خودمان را به الگوهایی که الزاما در آنها فرهنگی‌گرایی – به شکلی که آقای دکتر مطرح می‌کند- وجود دارد، محدود کنیم. الگوهایی که به نظر من دارای اشکال هستند. به‌عنوان نمونه خوانش مباحثی تفصیلی یا هرمنوتیکی که بیشتر معطوف به معناکاوی در پدیده‌های اجتماعی هستند یا پیش‌فرض‌های اجتماعی که در تدوین این متن دخیل بودند، به کار ما خواهند آمد. بر این اساس فکر می‌کنم اگر زاویه نگاهمان را از نگرش صرفا علت‌یاب خطی؛ یعنی علیت کلاسیک خارج کنیم و به الگوهای روشی دیگری نظر بیندازیم، شاید بتوانیم از زاویه دیگری به مبحث خشونت نگاه کنیم.
صرفا لزومی ندارد روی مفهوم علیت تاکید کنیم و از مفاهیم دیگر مثل تعیین‌کنندگی و فراهم آوردن شریط{؟} برای خشونت استفاده و به‌طور کلی فرهنگ را به‌عنوان عوامل دیگری در شکل‌گیری خشونت دخیل کنیم. به‌خصوص اگر بخواهیم از روش‌های دیگری مانند انتخاب عقلایی استفاده کنیم.
سوال من این است که آیا حرکات چهارگانه‌ای که برای بحث فرهنگی‌گری گفتند، هر چهار مرحله باید در هر نگرش فرهنگ‌گرایی وجود داشته باشد یا نه؟ دکتر مجاهدی اشاره کرده است که چپ‌گرایان و راست‌گرایان در گسترش خشونت‌گرایی نقش داشته‌اند. سوال من این است که آیا ما باید بپذیریم عناصر فرهنگی بر بخشی از خشونت در خاورمیانه تاثیر گذاشته است؟ به نظر من در اینجا تعارض وجود دارد. یعنی فکر می‌کنم این مفهوم با اینکه قدرت توجیه‌پذیری دارد؛ اما گاهی دچار تناقض‌ می‌شود.
سوال دیگر این است که چه ایرادی در دوگانه کلاسیکی که از قرن ۱۹ با آن روبه‌رو هستیم، وجود دارد؟ ما معمولا مباحث فلسفه سیاسی را در چارچوب عمل (نظر یا تئوری) پراتیک مطرح می‌کنیم. می‌خواهم بدانم نسبت مباحث دکتر مجاهدی با این تفکیک دوگانه چیست؟ در واقع در کنار آن تفکیک قرار می‌گیرد یا اینکه آن را به رسمیت نمی‌شناسد. فرض کنید خشونت را در عرصه پراتیک یا در تئوری قرار می‌دهد یا نه؟ دلیل اصرار بر این ادبیات و خلق ادبیات جدید با تکیه بر فرهنگ -که مفهومی نسبتا سیال و دقیقی نیست- چه بوده است؟ زیرا فرهنگ شامل مفاهیم بسیاری است.»

در صفحه «اندیشه» به این اخبار کوتاه نیز پرداخته شده است:
برگزاری سالگرد ارتحال آیت‎الله‌العظمی بروجردی
مراسم بزرگداشت پنجاه و ششمین سالگرد ارتحال آیت‌الله‌العظمی بروجردی هشتم مرداد با حضور مراجع تقلید و فضلای حوزه برگزار خواهد شد. مراسم این زعیم عالیقدر جهان تشیع، پنجشنبه شب، هشتم مرداد بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد اعظم قم برگزار خواهد شد. در این مراسم شیخ حسین انصاریان به سخنرانی می‎پردازد.

جهانی‌اندیشی، روش‌ها و ضرورت‌ها
نشست علمی بین‌المللی با عنوان «جهانی‌اندیشی، روش‌ها و ضرورت‌ها» به همت اداره کل روابط‌عمومی و امور بین‌الملل بنیاد اسراء چهارشنبه ۷ مرداد به میزبانی بنیاد اسراء برگزار می‌شود. این نشست ساعت ۱۲ روز چهارشنبه، هفتم مرداد با حضور محمد رضوی‌راد، رئیس انستیتوی علوم انسانی و اسلامی هامبورگ آلمان برگزار می‌شود. علاقه‌مندان برای حضور در این نشست علمی می‌توانند به محل بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء واقع در قم، ۷۵ متری عمار یاسر، نبش خیابان شهید قدوسی، سالن کنفرانس این بنیاد مراجعه کنند.

علم العلم
نشست علم العلم به همت فرهنگستان علوم و با حضور ریچارد استون دبیر بخش بین‌الملل مجله ساینس برگزار می‌شود. این نشست در محل فرهنگستان علوم واقع در بزرگراه حقانی جنب کتابخانه ملی برگزار خواهد شد. نشست «علم العلم» روز چهارشنبه هفتم مرداد ساعت ۱۷ تا ۱۹ برگزار می‌شود و سخنرانی استون به زبان انگلیسی خواهد بود.

شهر و زندگی روزمره
بیست و پنجمین نشست از سلسله نشست‌های پژوهشکده مطالعات فرهنگی روایت با موضوع «شهر و زندگی روزمره» با سخنرانی عباس کاظمی سه‌شنبه ۶ مرداد‌ ساعت ۱۷ در محل این پژوهشکده برگزار می‌شود. در این نشست مساله تغییر رویکرد به شهر از «مکان» به «اشیاء» بررسی خواهد شد .پژوهشکده مطالعات فرهنگی روایت در میدان انقلاب اسلامی، ابتدای خیابان کارگر شمالی، کوچه ادوارد براون، پلاک ۱۲ واقع است و شرکت در این نشست برای عموم آزاد است.

شریعتی و آینده علوم انسانی فراخوان داد
انجمن جامعه‌شناسی ایران با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات سمینار بین‌المللی شریعتی و آینده علوم انسانی را در آذر ۱۳۹۴ با حضور سخنرانان ایرانی و خارجی برگزار می‌کند. از استادان، پژوهشگران، اندیشمندان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی علاقه‌مند به مطالعه شالوده‌ها و چشم‌اندازهای تاریخی، ادبی، دین‌پژوهانه، فACلسفی و جامعه‌شناختی اندیشه‌های شریعتی دعوت می‌شود با ارائه مقالات خود به دو زبان فارسی یا انگلیسی در برگزاری این رخداد علمی مشارکت کنند. مهلت ارسال خلاصه مقاله به این همایش ۳۰ شهریور، مهلت ارسال اصل مقاله ۱۵ آبان و زمان برگزاری سمینار ۲۳ و ۲۴ آذر ۱۳۹۴ تعیین شده است.

دیگر عناوین منتشر شده در روزنامه امروز، از این قرار است:
– حمایت مراجع از برجام محمد نهاوندیان، رئیس دفتر رئیس‌جمهوری، طی روزهای ۲۴ و ۲۵ تیرماه با سفر به قم و مشهد با مراجع دیدار کرد
– محسن غرویان: تعابیر مراجع تقلید در حمایت از مذاکرات کم‌نظیر است
– ظریف با آیت‌الله سیستانی و آیات‌ محمد اسحاق فیاض، بشیر نجفی، سیدمحمدسعید حکیم در نجف دیدار کرد
– افزایش تنش سیاسی در ترکیه؛ اردوغان کردها را دور زد
– پیشروی نیروهای عراقی در استان الانبار، فرار داعشی‌ها با لباس زنانه
– چرخش حماس به سوی عربستان؛ مشعل دوباره به ریاض می‌رود
– سومین آتش‌بس در یمن؛ حملات عربستان ادامه دارد
– لحن آرام کوبا در برابر آمریکا: سوسیالیسم را زنده نگه می‌داریم

«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «مشکل «رستاخیز» می تواند با افکت نوری در صورت بازیگر نقش قمر بنی‌هاشم حل شود/درویش هنوز حاضر به اعمال تغییرات پیشنهادی وزارت ارشاد در رستاخیز نیست/فیلم «محمد(ص)» در نیمه دوم شهریور اکران می شود/خواننده‌های زیرزمینی هدایت شده، اگر استعدادی دارند، آن را برای هویت‌بخشی به فرهنگ ایرانی و اسلامی ارائه دهند»، «برابر نهادن خشونت دینی در برابر خشونت سکولار، بنیادی‌ترین سنخ‌شناسی از خشونت سیاسی است/دین همچنان یک وضعیت ساختمند نهادینه اجتماعی است»، «خشم صنعتی شده دنیای امروز به دو دسته خشم به فرمان رسالت و خشم به فرمان خرد تقسیم می شود»، «آیا ما باید بپذیریم عناصر فرهنگی بر بخشی از خشونت در خاورمیانه تاثیر گذاشته است؟»مرور مطبوعات/ ‌‌سه‌شنبه‌ ۶ مرداد/ روزنامه فرهیختگان

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.