بهاءالدین خرمشاهی: دین یک نفره نداریم

اعتماد در این شماره به گفتگو با بهاءالدین خرمشاهی در رابطه با فیلسوفان ایرانی پرداخته و در کنار مرور اندیشه‌های دینی «اونامونو»، از قول مجید مجیدی، بی‌مهری‌ها در مسیر ساختن فیلم‌های دینی را زیاد توصیف کرده است.

به سروش گفتم دوست گرامی، دین یک نفره نداریم
روزنامه اعتماد در صفحه 7 ، گفتگوی علی ورامینی با بهاءالدین خرمشاهی را به چاپ رسانده و در بخشی از آن پیرامون فیلسوفان ایرانی سخن گفته است. در این گفتگو که با عنوان «فلسفه ما، آموزه زندگی ندارد» منتشر شده، به شوریدگی‌ خرمشاهی نسبت به «میگل د اونامونو»، متفکر اسپانیایی اشاره شده است.
 
در بخش های منتخبی از این گفتگو آمده است:

– من یک هراس آنی از فلسفه داشتم و این هم به این دلیل بود که دیدم فلسفه می‌خواهد تکلیف دنیا و آخرت را برای همیشه روشن کند. یعنی فلسفه اصول دین را تا آن جایی قبول می‌کند که به سعه عقلانی می‌رسد. برخلاف دکتر سروش که می‌گوید من دین عامه مردم را قبول ندارم، من معتقد هستم که دین یعنی دین عامه مردم و خواصی هم در هر دینی هستند…. گفتم دوست گرامی (سروش)، نه فیزیک یک نفره داریم و نه دین یک نفره. دین اجتماعی است، مگر فرقه‌هایی که منشعب می‌شود….
 
-کتاب «میگل د اونامونو» یعنی «سرشت سوزناک بشر»، کتابی است فلسفی، دین پژوهانه و برای کسانی است که به دنبال معنای زندگی می‌گردند.
 
– اگر اینها (علامه طباطبایی و آیت‌الله مطهری) یک زبان خارجی می‌دانستند، در سطح جهان مشهور می‌شدند چرا که این قابلیت را دارند.
 
 

 
در جستجوی مسیحیتی ناب، به دور از پیرایه‌های قرون وسطایی
این روزنامه در صفحه 7 و در کنار گفتگو با بهاءالدین خرمشاهی، نگاهی به کتاب «اندیشه‌های دینی اونامونو» نوشته «زهرا شاه پری» انداخته و زیر عنوان «ایمان، ‌امید و عشق» نوشته است:
 
– «میگل دو اونامونو» اندیشمند برجسته اسپانیایی، متفکری است همسو با بزرگانی چون سنت آگوستین، بلز پاسکال، ویلیام جیمز و کی یرکگارد که به ایمان می‌اندیشید و پروای دین داشت.
 
– دینی که اونامونو از آن سخن می‌گوید، بازگشت به مسیحیتی ناب و به دور از پیرایه‌های قرون وسطایی است و سه‌گانه‌های ایمان، ‌امید و عشق را می‌جوید.
 
– کتاب «اندیشه‌های دینی اونامونو» که به تازگی به همت نشر ناهید چاپ شده، ضمن اشاره به زمینه‌های شکل‌گیری اندیشه‌ها و آثار ادبی، ‌دینی و فلسفی «اونامونو»، به طور مبسوط به مفهوم جاودانگی در تفکر این فیلسوف می‌پردازد و نسبت تفکر او را با دیگر نویسنده بزرگ و موسس اسپانیایی یعنی دن کیشوت بررسی می‌کند.
 
 
فلسفه و شیوه زندگی غرب از طریق به تعویق انداختن است
روزنامه اعتماد در صفحه 9 ، گفتگو با ایریس رادیش، نویسنده آلمانی کتابی که روایت خود از زندگی کامو است را به چاپ رسانده و به بهانه رونمایی از ترجمه کتاب «آرمان سادگی» به قلم مهشید میرمعزی به این فرازها پراخته است:

– به اعتقاد من، ‌آلبر کامو از معدود نویسندگان بسیار بزرگی است که در سراسر جهان، خوانندگان خود را یافته است، زیرا صدای او تا امروز هم زنده و رها از هرگونه رسوب‌های ایدئولوژیکی و شرایط زمان باقی مانده است…. او در آثارش خیلی مستقیم با انسان‌های تنها و منزوی صحبت می‌کند و این موضوع رها از هر ایدئولوژی است….
 

– بخش ایدئولوژیک سارتر در کامو وجود ندارد. به خاطر همین سارتر، ایدئولوژیک و مدرن بود و کامو چون به ایدئولوژی باور نداشت، می‌گفتند مدرن نیست، اما الان که زمان گذشته است سارتر دقیقا به خاطر ایدئولوژیک بودنش غیر مدرن شده است و کامو به دلیل اینکه ورای ایدئولوژی فکر می‌کرد مدرن شده است.

– فلسفه و شیوه زندگی غرب از طریق به تعویق انداختن است. مثلا مسیحیت می‌گوید که زندگی واقعی در آن دنیا به دست می‌آید. هگل می‌گوید هر گامی از خودآگاه را باید حل کنم تا بتوانم به گام بعدی برسم. هگل و مارکس و مسیحیت، به طور کلی همه همین را می‌گویند. این یک قانون غربی است….
 
 
کامو دوباره نویسنده اخلاق‌گرا می شود
اعتماد در صفحه 9 ، یادداشتی از کیهان بهمنی با عنوان «اودیسه کامو و اسطوره جاودانه سیزیف» را ارائه نموده و زندگی آلبر کامو، نویسنده و فیلسوف فرانسوی را به دو بخش با دو سویه متضاد تقسیم کرده است.
 
در بخش نخست، کامو در نتیجه مطالعات مذهبی خود و نگارش رساله «متافیزیک و نوافلاطون‌گرایی مسیحی» به نوعی از پوچی فلسفی ‌رسید و ماحصل این دوران سه‌گانه پوچ‌گرایانه اوست: بیگانه، کالیگولا و افسانه سیزیف. شاید بتوان این دوران را نمودی از مرحله آغاز کهن‌الگوی سفر و گرفتاری در دام مصایب خدایان دانست.

کامو در بخش دوم سفر خود سویه‌ای برعکس دارد و با حرکتی معکوس به مرحله بازگشت از کهن‌الگوی سفر عینیت می‌بخشد. نویسنده با سه اثر داستانی همراه است: طاعون، سقوط و عصیانگر. به تعبیری دیگر، نویسنده در شانزده سال آخر عمر خود بار دیگر از فیلسوف شکاک به جایگاه نویسنده اخلاق‌گرا بازمی‌گردد.

بی‌مهری‌ها در مسیر ساختن فیلم‌های دینی زیاد است
روزنامه اعتماد در صفحه 12 به تقدیر از مجید مجیدی در سومین جشنواره فیلم اشراق در قم پرداخته و از قول او در مراسم اختتامیه سومین دوره جشنواره فیلم اشراق نوشته است:
 
– در مسیر ساختن فیلم‌های دینی مشکلات و بی‌مهری‌هایی وجود دارد اما کسانی که در این مسیر قدم گذاشته‌اند باید ثابت قدم باشند.
 
– برخی روشنفکران به بنده انتقاد می‌کردند که فیلم بچه‌های آسمان یک داستان کوتاه بوده که سینمایی شده است ولی این فیلم در بسیاری از کشورها که فکرش را نمی‌کردم بارها پخش شد و مردم از آن استقبال کرده‌اند. بزرگ‌ترین منتقد سینمای امریکا، خانم سوزان سانتاگ درباره فیلم بچه‌های آسمان می‌گوید ما باید تعظیم کنیم به مردی که در آن با فقر بسیار به مال مردم تعرض نمی‌کند. حقیقت این است که فیلم بچه‌های آسمان با حقیقت انسان، دین ما را در اثر ماندگار کرده است و شایسته است به خصوص در فضای روشنفکری این فیلم را حس کنیم و از مسیر دوری نکنیم.»

مجیدی در سخنرانی خود از پیشنهاد دیدار با روشنفکران دینی کشورها برای ترویج ارزش‌های شخصیت محمد رسول‌الله (ص) توسط آیت الله جوادی آملی سخن گفته و می گوید: «آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به اینکه زبان تصویر می‌تواند اسلام را به بهترین شکل ترویج دهد و حتی یک آهنگ خوب نیز می‌تواند مسیر یک انسان را عوض کند.»
 
فیلسوف با فلسفه دان تفاوت دارد
محسن آزموده در صفحه 16 این روزنامه و در ادامه ارائه یادداشت هایی با عنوان «فلسفه در خیابان»، در این بخش به بیان «تفاوت فیلسوف یا فلسفه دان» پرداخته و نتیجه یا غایت فلسفه را توضیح رابطه انسان با هستی و پاسخ به پرسش های بنیادین او دانسته است.
 
نگارنده با تاکید بر این نکته که هیچگاه نباید فلسفه دانی را با فلسفه ورزی خلط کرد، نوشته است: بسیارند استادان فلسفه یا آشنایان و علاقه مندان به فلسفه که سال ها عمر شریف شان را صرف مطالعه و فهم آثار فیلسوفان بزرگ کرده اند و حتی شرح های دقیقی بر آثار آنها نوشته اند، اما خودشان فیلسوف نبوده اند و کاری که کرده اند در همه موارد فلسفه ورزی نبوده است.»
 

مومن واقعی به اسلام در معنای ظاهری اش اکتفا نکرده است
این روزنامه در صفحه 16 یادداشت سید محمد بهشتی با عنوان «خوب است فاطمه معتمدآریا بداند…» را به چاپ رسانده و در رابطه با آزردن این بانوی هنرمند در شهر کاشان نوشته است: «کاشان از قدیم به «دارالمومنین» شهرت داشته: مومنین کسانی اند که ورای «اسلام»، به مقام «ایمان» رسیده اند و ما چه می دانیم مقام ایمان چه مقامی است!

ایمان در لغت به معنی «ایمن گردانیدن»، «در امن قرار دادن» و «بی بیم ساختن» است و به این اعتبار مومنین واقعی کسانی اند که خلق خدا در حریم امن آنان قرار دارند و هم خود در حصار ایمن خداوند و اولیایش هستند. چنین کسانی به اسلام در معنای ظاهری اش اکتفا نکرده اند و به باطن اسلام مشرف شده اند.
 

بی گمان از دل چنین نگاه باطنی ای به اسلام و مسلمانی است که کاشانیان نامداری پدید آمدند که در طول سده ها مایه فخر و مباهات کاشانیان و غیرکاشانیان بودند…. دلم می خواهد خانم معتمدآریا بداند که به این اعتبار از معنای «کاشان» و «کاشانی» آنانکه حرمتش را شکستند بی گمان «کاشانی» نیستند….»
 
 
دیگر عناوین برگزیده «اعتماد» امروز:
آیت‌الله جوادی آملی: در امور عبادی، دین ستون بسیار محکمی است و در امور سیاسی هم مردم ستون محکمی‌اند…. اگر مردم حافظ دین خود باشند و با تمام وجود دین را بپذیرند، هیچ گزندی به این ستون نمی‌رسد.

گفتگو با آلبر کامو: «بیگانه»،تجربیات یا اعتقادات شخصی‌ام نیست

اعتماد در این شماره به گفتگو با بهاءالدین خرمشاهی در رابطه با فیلسوفان ایرانی پرداخته و در کنار مرور اندیشه‌های دینی «اونامونو»، از قول مجید مجیدی، بی‌مهری‌ها در مسیر ساختن فیلم‌های دینی را زیاد توصیف کرده است.مرور مطبوعات/ ‌شنبه‌ 10 بهمن/ روزنامه اعتماد

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.