یک استاد علوم سیاسی: گفتمانی با ریشه‌های اسلامی یا ایرانی می تواند وارداتی باشد

اعتماد در این شماره، گفتگو با مسعود سپهر، استاد علوم سیاسی درباره مفهوم «گفتمان» را به چاپ رسانده و در کنار نگاه به «گفتمان» در اندیشه فوکو، به معرفی دو کتاب در حوزه اندیشه پرداخته است.

یک استاد علوم سیاسی: یک گفتمان با ریشه‌های ظاهرا اسلامی یا ایرانی می تواند وارداتی یا عکس‌العملی باشد
روزنامه اعتماد در صفحه 8 به بررسی فراز و فرود گفتمان‌ها در گفتگو با مسعود سپهر، استاد علوم سیاسی پرداخته است. «علی ورامینی» در مقدمه این گفتار، به نقش بسزای گفتمان در شکل دادن به تفکر فلسفی اجتماعی و سیاسی مغرب‌زمین اشاره کرده و می نویسد: «این واژه در ایران در سطح نخبگان فکری نماند و در میان عوام هم به شکلی غلط رایج شد…. مهم‌ترین دلیل این اتفاق، کاربرد بی‌دلیل و اشتباه رسانه‌های جمعی و نزدیکی لفظی واژه «گفتمان» با کلمه «گفتگو» است»
 
این استاد علوم سیاسی گفتمان را ساختار ذهنی اجتماعی دانسته که چارچوب اراده‌ها و افعال اعضای جامعه به ویژه در شکل کنش جمعی خواهد بود.
 
اعتماد در بخش های دیگری از این گفتگو از قول «مسعود سپهر» آورده است:
– هیچ گفتمانی یک‌شبه زاییده نمی‌شود و یک‌شبه از میان نمی‌رود…. چه بسا گفتمانی قرن‌ها در ضمیر ناخودآگاه اجتماعی پنهان باشد و در زمان کوتاهی بیدار شود و وقتی مسلط شد، خیال کنیم خلق‌الساعه و فی‌البداهه است، اما با کمی جست‌وجو ریشه‌های آن پیدا می‌شود. وضعیت گفتمان‌های وارداتی هم‌ چنین است.
 
– پیشرفت علم و دانش و توسعه تعلیم و تربیت در جامعه، حقیقت بین‌الاذهانی موجود را به صورت مستدل و همه‌جانبه بی‌اعتبار می‌کند. این اتفاقی است که در تغییر گفتمان غرب در چرخش از کلیسا به سکولاریسم رخ داد.

– اگر بخواهیم جزیی‌تر و مصداقی‌تر به این مساله ورود کنیم، باید به غلبه گفتمان روشنگری در عصر جدید در اروپا با پیشرفت‌هایی که از یک سو در عرصه علوم تجربی حاصل شد و انسدادی که کلیسا را زمینگیر کرد، اشاره کنیم. در ایران در سده اخیر، نقش ورود گفتمان‌های غربی و عوامل دیگر وارداتی تغییر‌دهنده محیط ایران در تغییر فضای گفتمانی چشمگیرتر است. حتی در مواردی که یک گفتمان با ریشه‌های ظاهرا اسلامی یا ایرانی گسترش و تفوق می‌یابد، یافتن ریشه‌های وارداتی آن و ویژگی تدافع و عکس‌العملی بودن آن دشوار نیست.

– بهترین نشانه افول یک گفتمان، رفتن نخبگان آن به لاک دفاعی است. یک گفتمان غالب، نیازمند توجیه و دفاع نیست. در نزد اکثریت جامعه مثل آفتاب است که خود دلیل خود است. چون حقیقت از جنس آفتاب است. وقتی آفتاب هم غروب می‌کند باید وجود آن را اثبات کرد و گفتمان رو به افول چون آفتاب رو به غروب است.

 

نگاهی به گفتمان در اندیشه فوکو
این روزنامه در صفحه 8 یادداشت «عصر مدرن، عصر انسان» را برای نگاه به گفتمان در اندیشه فوکو منتشر ساخته و نوشته است: «گفتمان‌ها اعمالی هستند که به‌طور سیستماتیک، شکل‌دهنده موضوعاتی اند که خود سخن می‌گویند. گفتمان‌ها درباره موضوعات صحبت نکرده و هویت موضوعات را تعیین نمی‌کنند. آنها سازنده موضوعات بوده و در فرآیند این سازندگی، مداخله خود را پنهان می‌دارند.»
 

در این یادداشت، «نظام دانایی» در اندیشه فوکو چنین تعریف شده است: «منظور ما از نظام دانایی، کل روابطی است که در یک عصر خاص، وحدت بخش کردارهای گفتمانی‌ای هستند که اشکال معرفت شناسانه، علم و احتمالا نظام‌های صوری را پدید می‌آورند… نظام، شکلی از معرفت یانوعی عقلانیت نیست که با گذار از مرزهای علوم بسیار گوناگون، وحدت غالب یک موضوع یا یک روح تاریخی یا یک عصر را نشان دهد. نظام دانایی مجموعه روابطی است که در یک عصر خاص می‌توان میان علوم یافت، به شرط آنکه این علوم را در سطح قاعده بندی‌های گفتمانی تحلیل کنیم.»

در فراز پایانی این نوشتار با اشاره به اینکه انسان در گفتمان عصر مدرن به محدودیت و پایان‌پذیری خویش آگاه می‌شود، تقسیم بندی سه گانه فوکو از این محدودیت‌ها چنین ارائه شده است؛ «تجربی و استعلایی»، «من اندیشنده و امرنا اندیشیده» و «عقب‌نشینی و بازگشت اصل»…. در اندیشه فوکو آنچه به‌عنوان معیار و شاخص معرفت شناختی لحاظ شده، ماهیت انسان است. از این رو، فوکو در کلیه گفتمان‌ها اعم از انسان‌شناسی، پزشکی، زیست‌شناسی و… انسان را مرکز ثقل این گفتمان‌ها قرار داده است.»
 
 
 
معرفی دو کتاب
اعتماد در صفحه 8 به معرفی دو کتاب «متعلقات و ملحقات» و «لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت» پرداخته است.
 
جزم‌اندیشی درون‌ماندگار
در معرفی کتاب «متعلقات و ملحقات»، اثر شوپنهاور می خوانیم:
«فلسفه شوپنهاور واکنشی است به مکتب عقل‌گرایی قرن هجدهم؛ او در پی طرح ‌افکندن مسیری نوین در فلسفه پس از کانت بود؛ مسیری که از هگل عبور نکند. اما فلسفه او به یک بدبینی عارفانه و نفی زندگی ختم می‌شود.
 

 شوپنهاور در کتاب «متعلقات و ملحقات» شمایی کلی از دستگاه فلسفی خود می‌دهد؛ این کتاب گزیده‌ای است از مجموعه مقالات وی که پس از کتاب «جهان همچون اراده و تصور» در دهه پایانی عمر او منتشر شد. خوشبختانه سبک و سیاق او تا حد زیادی در ترجمه فارسی آثار او منتقل شده است. شوپنهاور به این می‌بالد که دستگاه فلسفی‌اش «ساده و یک‌جا قابل فهم» است و این سادگی را نشانه حقیقت آن می‌داند. او فلاسفه معاصر خود را سرزنش می‌کند که مبهم و مغلق می‌نویسند و فلسفه آنها را جعلی می‌خواند.
 
 
نقد یک لیبرال بر لیبرالیسم
کتاب «لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت»، اثر مایکل سندل اینگونه معرفی شده است:
چاپ اول کتاب «لیبرالیسم و محدودیت‌های عدالت» در سال ۱۹۸۲ و چاپ دوم آن در سال ۱۹۹۸ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده است. این کتاب در واقع شناخته‌شده‌ترین اثر سندل است که مباحث جامعه‌گرایان لیبرالیسم را برای نخستین بار در حوزه فلسفه سیاسی غرب مطرح کرده است.
 

در دیدگاه سندل، فلسفه راولز، فرضیات متافیزیک فلسفه اخلاق کانت را دارد که طبق آن خودِ تماما معنوی و خدایی که از محدودیت‌های تجربی جداشده، به گونه‌ای انگیزه‌های خود را برای انتخاب از دست می‌دهد. سندل در واقع در این کتاب نسخه جامعه‌ای از مکتب جامعه‌گرایی را ارایه کرده است. جامعه‌گرایی در واقع عکس‌العملی است در مقابل تمرکز لیبرالیسم فلسفی بر فرد.
 
 
 
دیگر عناوین برگزیده «اعتماد» امروز:
 
آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی: مردم و به ویژه زنان و جوانان که به تحصیلات عالی هم رسیده‌اند، اجرای کامل قانون اساسی را می‌خواهند./جوانان به دور از تنازعات فشل‌کننده و به شیوه جدال احسن، دنبال مطالبات برحق خویش باشند و اگر تلاش‌هایشان برای خدا و تقویت جایگاه نظام اسلامی باشد، عبادت است.
 
 
آیت‌الله محمد محمدی ری شهری: تنها فقه و اصول دانستن برای نمایندگی مجلس خبرگان کافی نیست/ امیدوارم مجلس آینده بتواند برای پرورش مجتهدین جامع، پیش‌بینی و زمینه‌سازی کند.
 
 

اعتماد در این شماره، گفتگو با مسعود سپهر، استاد علوم سیاسی درباره مفهوم «گفتمان» را به چاپ رسانده و در کنار نگاه به «گفتمان» در اندیشه فوکو، به معرفی دو کتاب در حوزه اندیشه پرداخته است.مرور مطبوعات/ ‌‌سه‌شنبه‌ 27 بهمن / روزنامه اعتماد

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.