رابرت نوزیک؛ منتقد عدالت رالز و مدافع دولت حداقلی

برایان دوینگنان: در قرن بیستم در حوزه عدالت اجتماعی نظریات مختلفی ارائه شد که دو مورد از آنها شهرت بسزایی کسب کرد؛ در این دو نظریه از یک سو جان رالز با تکیه بر عدالت اجتماعی و حمایت از دخالت دولت در روابط اقتصادی- اجتماعی تئوری دولت رفاه را پایه ریزی کرده، از اندیشه ی لیبرال جزمی قرن نوزده فاصله گرفت و پایه های دولت رفاه را پی ریزی کرد، و از سوی دیگر رابرت نوزیک با تکیه بر مالکیت شخصی و احترام به حاصل کسب و کار به پاسداری از سنت لیبرالی و عدم مداخله دولت در این روابط همت گماشت و از اصول دولت حداقلی دفاع کرد. رابرت نوزیک (1938-2002) فیلسوف امریکایی، به‌دلیل دفاع قاطعانه‌اش از لیبرالیسم در اثر معروفش با عنوان آنارشی، دولت و مدینه فاضله (1974) شناخته شده است. این متفکر بزرگ همچنین سهم بسیار مهمی در مبحث معرفت‌شناسی، مسئله هویت فردی و نظریه تصمیم‌گیری و انتخاب داشته است.

نوزیک تنها فرزند ماکس نوزیک، تاجر مهاجر روس و سوفی کوهن نوزیک بود. بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی در بروکلین در دانشگاه کلمبیا مشغول به تحصیل شد؛ جایی که لیسانس فلسفه خود را در سال 1959 گرفت. او دکترای فلسفه خود را از دانشگاه پرینستون در سال 1963 گرفت و پایان‌نامه دکتری خود را با راهنمایی کارل همپل، استادش، درباره تئوری تصمیم نوشت. او در دانشگاه‌های پرینستون (65-1962)، هاروارد (67-1965) و راکفلر (69-1967) تدریس کرد. در سال 1969 وقتی تنها 30 سال داشت، به‌عنوان جوان‌ترین استاد تمام تاریخ دانشگاه، به دانشگاه هاروارد بازگشت.

نوزیک در سال‌های دبیرستان و دانشگاه عضو گروه دانش‌آموزان چپ نو و نیز یک سوسیالیست مشتاق بود. در دانشگاه کلمبیا مجمع دموکراسی صنعتی را پایه‌گذاری کرد که گروهی از دانشجویان پیشرو برای یک جامعه دموکراتیک در آن عضو بودند. وقتی فارغ‌التحصیل شد، آثار متفکران لیبرالیسم از جمله فردریک هایک و لودویک مایسس را خواند و دیدگاه‌های سیاسی‌اش تغییر کرد. تمایل او به لیبرالیسم در سال 1974 با نوشتن کتاب آنارشی، دولت و مدینه فاضله یک استدلال دقیق و دفاع اصیل از دولت حداقلی لیبرال و نقد لیبرالیسم سوسیال دموکرات هم‌دانشگاهی خود، جان رالز، به اوج خود رسید. بلافاصله مورد ستایش متفکران محافظه‌کار قرار گرفت و اثر او نوعی مانیفست فلسفی برای راست‌گرایان جدید شد، هرچند نوزیک خود کاملاً با این گروه راحت نبود.

هدف اصلی آنارشی، دولت و مدینه فاضله این است که نشان دهد تنها دولت حداقلی به‌لحاظ اخلاقی عادلانه است. منظور نوزیک از دولت حداقلی (دولت اقلیتی) دولتی است که فقط در مقابل زور، دزدی و فریب از حقوق شهروندانش دفاع می‌کند و نیرویی است ضامن اجرای قراردادهای اجتماعی. نوزیک با این استدلال که دولت حداقلی عادلانه است، در پی آن است که هرج‌ومرج و آنارشیسم را نفی کند که مورد مخالفت همه دولت‌هاست و با این استدلال که هیچ چیز عادلانه‌تر از یک دولت حداقلی نیست، می‌خواهد اشکال مدرن لیبرالیسم، سوسیالیسم و سایر ایدئولوژی‌های چپ‌گرا را رد کند. در باور نوزیک حقوق آزادیخواهانه افراد شامل حق قربانی‌نکردن خود برای دیگران و حق زیرفشار نرفتن حتی برای خود است. او اعتقاد دارد دولت علاوه بر اینکه از حقوق شهروندانش دفاع می‌کند، باید قدرت داشته باشد که فعالیت‌های اقتصادی شهروندان را کنترل و تنظیم کند، ثروت را در جهت مساوات بازتوزیع کند و خدمات اجتماعی مانند آموزش و پرورش و بهداشت و سلامت را برای آنها فراهم آورد.

برخلاف معتقدان به آنارشیسم، نوزیک ادعا می‌کند که دولت حداقلی دولت مطلوبی است، زیرا خود‌به‌خود از میان مردمی برمی‌خیزد که در یک دولت طبیعی فرضی (یا دولتی شبیه این) و از طریق معاملات و روابطی که به حقوق طبیعی هیچ کس تجاوز نمی‌کند، زندگی می‌کنند. نوزیک در ادامه افکار جان لاک، فیلسوف انگلیسی قرن هفدهم، می‌پندارد هر کسی از حقوق طبیعی برای زندگی، آزادی و مالکیت برخوردار است، از جمله حق مطالبه به‌عنوان دارایی‌ای که ثمره و نتیجه کار و تلاش هر فرد است و حق در اختیار گرفتن دارایی فردی دیگر با اجازه او (به شرط اینکه به حقوق هیچ فرد دیگری صدمه نزند). همچنین هر کس حق طبیعی دارد فرد یا کسانی را که به حقوق او تجاوز کرده‌اند یا تلاش کرده‌اند حقوق او را زیر پا بگذارند، تنبیه و مجازات کند. به‌دلیل اینکه دفاع از حقوق طبیعی هر فرد در یک دولت طبیعی برای تک‌تک افراد به‌تنهایی دشوار خواهد بود، افراد با یکدیگر توافق می‌کنند «انجمن‌های حمایتی» را شکل دهند که در آن افراد با یکدیگر کار می‌کنند تا از حقوق یکدیگر دفاع کنند و کسانی را که به حقوق دیگران تجاوز می‌کنند، تنبیه کنند. در نهایت اینکه برخی از این انجمن‌ها به شکل بنگاه‌های خصوصی درخواهند آمد که در ازای دریافت پول خدمات حمایتی و تنبیهی انجام می‌دهند. مهم‌ترین نکته‌ای که افراد در به کار گرفتن و استخدام این بنگاه‌های خدماتی به آن توجه می‌کنند این است که به بزرگ‌ترین بنگاه حمایتی یک برتری رقابتی طبیعی می‌دهند و در نهایت، تنها یک بنگاه یا اتحادیه‌ای از بنگاه‌ها همه کارهای حمایتی و تنبیهی را در جامعه کنترل می‌کند. از آنجایی که این مؤسسه (یا اتحادیه مؤسسات) حق انحصاری اعمال فشار در قلمرو یک جامعه را دارد و از آنجایی که از حقوق تک‌تک افرادی که در آن جامعه زندگی می‌کنند، حمایت می‌کند، یک دولت حداقلی به معنی لیبرال آن خواهد بود. و از آنجایی که این دولت حداقلی بدون زیر پا گذاشتن حقوق طبیعی دیگران به انجام رسیده است، دولتی با حداقل قدرت آن مطلوب خواهد بود.

نوزیک برخلاف نظریات لیبرال و ایدئولوژی‌هایی که بیشتر آنها چپ هستند، ادعا می‌کند که چیزی بیشتر از این دولت حداقلی مطلوب نخواهد بود، زیرا هر دولتی که قدرت‌های بیش از این داشته باشد، حقوق طبیعی شهروندان خود را زیر پا خواهد گذاشت. بنابراین دولت نباید این قدرت را داشته باشد که قیمت‌ها راکنترل کند یا حداقل دستمزد را تعیین کند، زیرا چنین اقدامی از سوی دولت باعث خواهد شد حق طبیعی شهروندان، از جمله کارگران برای مطالبه دستمزد خود به میزانی که خود کافی می‌دانند، از بین برود. به دلایل مشابه، دولت نباید قدرت داشته باشد تحصیلات عمومی و مراقبت‌های بهداشتی را از طریق مالیاتی که بر شهروندان می‌بندد، تأمین کند، زیرا شاید آنها بخواهند پول خود را در بخش خدمات خصوصی هزینه کنند. در حقیقت، طبق نظر نوزیک، هر نوع مالیات‌بندی اجباری برای تأمین وجه لازم جهت ارائه خدمات یا به نفع دیگران غیرعادلانه است، زیرا چنین مالیات‌بندی‌ای به نوعی «کار اجباری» برای دولت از سوی کسانی خواهد بود که باید مالیات بپردازند.

نظریه استحقاق عدالت

بنابراین، دیدگاه نوزیک درباره قدرت قانونی و مشروع دولت به طور محسوسی با دیدگاه رالز و پیروان او متفاوت و مغایر است. رالز استدلال می‌کند دولت باید هر میزان قدرت لازم است داشته باشد تا تضمین کند شهروندانی حداقل ثروت و دارایی را دارند تا جایی که ممکن است زندگی خوب و آسوده‌ای داشته باشند (البته این قدرت باید با انواع حقوق اساسی و آزادی‌های مختلف سازگار باشد). این دیدگاه از نظریه عدالت رالز نشئت گرفته است که یکی از اصول آن این است که توزیع نابرابر ثروت و دستمزد تنها در صورتی قابل قبول است که کسانی که فقیرتر هستند و در سطح پایین‌تری از زندگی به سر می‌برند، از هر شرایط توزیعی دیگری غنی‌تر و آسوده‌تر باشند. پاسخ نوزیک به چنین استدلالاتی این است که بر اساس فهم و برداشت غلط و نادرست از عدالت توزیعی بنا شده است: آنها به‌اشتباه یک توزیع عادلانه را بر اساس الگوهای در معرض دید عموم در یک زمان معین تعریف می‌کنند (برای مثال یک توزیع برابر یا توزیعی که تا حدودی نابرابر است) یا در شرایط تاریخی رشد و توسعه آن (برای مثال، کسانی که با تمام توان برای به دست آوردن بیشتر کار می‌کنند) به جای اینکه عدالت را بر اساس ماهیت معاملاتی که از طریق آن توزیع انجام می‌شود، تعریف کنند. از نظر نوزیک، هر نوع توزیع «دارایی»، فارغ از اینکه تا چه اندازه ناعادلانه باشد، تنها در صورتی عادلانه است که از یک توزیع عادلانه به‌وسیله ابزار قانونی انجام شده باشد. یک ابزار قانونی توزیع درآمد از چیزی است که در شرایطی که حق مالکیت به ضرر دیگران نباشد، بی‌مالک است. ابزار دیگر، انتقال داوطلبانه مالکیت دارایی‌ها به فرد دیگری است. ابزار سوم، اصلاح و جبران بی‌عدالتی‌های گذشته در تحصیل مال یا انتقال دارایی‌هاست. طبق نظر نوزیک، هر کسی آنچه را دارد از طریق این ابزار به دست آورده باشد، به‌لحاظ اخلاقی مستحق آن است. بنابراین، نظریه استحقاق بیان می‌دارد که توزیع دارایی‌ها در یک جامعه تنها در صورتی عادلانه است که هر کسی در آن جامعه مستحق آنچه دارد، باشد.

نوزیک برای نشان دادن اینکه این نظریه‌های عدالت بر اساس الگوها یا شرایط تاریخی نادرست هستند، یک استدلال مخالف ساده اما هوشمندانه ارائه می‌دهد که به‌عنوان استدلال «ویلت چمبرلین»[1] شناخته می‌شود. او می‌گوید، فرض کنید توزیع دارایی‌ها در یک جامعه معین طبق برخی نظریه‌ها بر اساس الگوها یا شرایط تاریخی عادلانه است. برای مثال، نظریه تساوی‌طلب که بر اساس آن، تنها یک توزیع کاملاً برابر دارایی‌ها عادلانه است. در این جامعه، ویلت چمبرلین یک بسکتبالیست عالی و حرفه‌ای است و بسیاری از تیم‌هایی که با یکدیگر رقابت می‌کنند، می‌خواهند از خدمات او استفاده کنند. چمبرلین در نهایت، موافقت می‌کند برای یک تیم معین بازی کند، به شرطی که هر کسی که بازی او را در سالن تماشا می‌کند، 25 سنت در یک جعبه مخصوصی که کنار دروازه نصب شده، بیندازد و محتویات جعبه از آنِ او باشد. طی فصل، یک میلیون نفر از طرفداران تیم برای تماشای بازی‌ها به سالن آمدند و به این ترتیب چمبرلین اکنون صاحب 250هزار دلار است.

به این ترتیب،‌ توزیع عادلانه دارایی‌ها بر هم خورده است، زیرا چمبرلین 250هزار دلار بیشتر از بقیه دارد. آیا این توزیع ناعادلانه نیست؟ قوی‌ترین استدلالی که در این باره مطرح می‌شود، تئوری استحقاق نوزیک است (اینکه چمبرلین دارایی خود را با ابزار قانونی به دست آورده است) اما با نظریه تساوی‌طلب در تضاد است. نوزیک ادعا می‌کند که این استدلال به هر نظریه‌ای که بر اساس الگوها و شرایط تاریخی باشد، قابل تعمیم است، زیرا هر توزیعی که از چنین نظریه‌ای نشئت گرفته باشد، می‌تواند با معاملات معمولی و بی‌عیب و ایراد هم بر هم بخورد مانند مثال چمبرلین. نوزیک استدلال می‌کند، هر جامعه‌ای که چنین نظریه‌ای را اجرا کند، به‌منظور اینکه مردم را وادار کند این توزیع را عادلانه بدانند، باید آزادی شهروندان را زیر پا گذارد. «جامعه سوسیالیست»‌، آن طور که او تشریح می‌کند، «فعالیت‌های سرمایه‌داری را میان افراد ممنوع خواهد کرد».

نوزیک تأکید می‌کند، دیدگاه او درباره دولت حداقلی فراگیر است و با وجود جوامع کوچک‌تر بر اساس نظریه‌های عدالت مختلف سازگاری دارد. گروهی که آرزو دارد جامعه‌ای سوسیالیست ایجاد کند که بر اساس یک نظریه تساوی‌طلب اداره شود، آزاد است این کار را انجام دهد، تا جایی که دیگران را وادار نکند بر خلاف خواست خود به این جامعه بپیوندند. در حقیقت، طبق نظر نوزیک دولت حداقلی «چارچوبی برای اوتوپیا» تأسیس می‌کند.

آنارشی، دولت و اتوپیا ادبیات دست دوم عظیمی ایجاد کرده که بیشتر آن انتقادی است. به هر حال، نوزیک بر خلاف رالز نمی‌کوشد از دیدگاه‌های سیاسی خود در آثار منتشر شده‌اش دفاع کند و درباره آنها تجدید نظر کند. آثار دیگر نوزیک عبارتند از تبیین‌های فلسفی (1981)، سرشت عقلانیت (1993) و تغییرناپذیری: ساختار جهان عینی.

ارجاعات:

[1]  ویلتون نورمن چمبرلین (به انگلیسی: Wilton Norman “Wilt” Chamberlain) ‏(۲۱ آگوست ۱۹۳۶ در فیلادلفیا – ۱۲ اکتبر ۱۹۹۹ در لس‌آنجلس) بازیکن بسکتبال اهل ایالات متحده امریکا و یکی از بزرگ‌ترین بازیکنان تاریخ بسکتبال جهان و همجنین اتحادیه ملی بسکتبال است.‎

در قرن بیستم در حوزه عدالت اجتماعی نظریات مختلفی ارائه شد که دو مورد از آنها شهرت بسزایی کسب کرد؛ در این دو نظریه از یک سو جان رالز با تکیه بر عدالت اجتماعی و حمایت از دخالت دولت در روابط اقتصادی- اجتماعی تئوری دولت رفاه را پایه ریزی کرده، از اندیشه ی لیبرال جزمی قرن نوزده فاصله گرفت و پایه های دولت رفاه را پی ریزی کرد، و از سوی دیگر رابرت نوزیک با تکیه بر مالکیت شخصی و احترام به حاصل کسب و کار به پاسداری از سنت لیبرالی و عدم مداخله دولت در این روابط همت گماشت و از اصول دولت حداقلی دفاع کرد. رابرت نوزیک (1938-2002) فیلسوف امریکایی، به‌دلیل دفاع قاطعانه‌اش از لیبرالیسم در اثر معروفش با عنوان آنارشی، دولت و مدینه فاضله (1974) شناخته شده است. این متفکر بزرگ همچنین سهم بسیار مهمی در مبحث معرفت‌شناسی، مسئله هویت فردی و نظریه تصمیم‌گیری و انتخاب داشته است.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.