چه چیزی از یک زن جوان بریتانیایی یک سلفی می‌سازد؟

آنابل اینگ

زنان سلفی به‌شدّت محجّبه هستند، به تعدّدزوجات اعتقاد دارند و ملزم به تبعیت از هزاران قاعده و قانون هستند. با این حال تعداد روزافزونی از زنان جوان تحصیل‌کردۀ بریتانیا در حال گرویدن به سلفی‌گری هستند. خانم پژوهشگر «آنابل اینگ» (Anabel Inge) سعی کرده است با تعدادی از این زنان باب گفتگو را باز کند.

زنان محجّبه‌ای که در بریتانیا زندگی می‌کنند، به اهانت‌ها و بدرفتاری‌هایی که دیگران نسبت به آنها روا می‌دارند عادت کرده‌اند. اما اگر مردم بدانند که آنها سلفی نیز هستند، بدرفتاری و خشونت آنها از این هم شدیدتر خواهد شد. گرایش به سلفی‌گری یا همان وهابیت ابتدا در دهۀ 1980 ظهور پیدا کرد و در حال‌حاضر سرعت رشد این فرقه در بریتانیا از هر فرقۀ اسلامی دیگری بیشتر است. البته در بریتانیا اکثر سلفی‌ها مخالف خشونت و تروریسم هستند، درمقابل قوانین کشور سرفرود می‌آورند و درپی جایگزین ساختن قوانین ملّی با قوانین شرع نیستند.

سلفی‌گری یکی از خشکه‌مقدّسانه‌ترین و محافظه‌کارانه‌ترین شاخه‌های دین اسلام است. تفکیک جنسیتی، پوشیده بودن چهرۀ بانوان و رعایت آداب و مقرّراتی برای تمام امور روزمره جزو قوانین این فرقه است. برای تعیین‌تکلیف شرعی در حوزۀ مسائل نوظهور، لازم است علمای دینی که غالباً در عربستان زندگی می‌کنند حکم صادر کنند. زنان اجازۀ سرپیچی از شوهر خود را ندارند، هر مرد می‌تواند تا چهار زن اختیار کند و حتّی اجازه ندهد که همسرانش سرکار بروند.
اما چه چیز جذّابی در این توصیف از سلفی‌گری وجود دارد که زنان جوان بریتانیایی را جذب خود کرده است؟!

من تقریباً دو و نیم سال در کنار این زنان در لندن زندگی کردم. اکثر زنانی که به سلفی‌گری گرایش پیدا کرده بودند، در گذشته مسلمانان چندان پایبندی نبودند. تعداد قابل‌توجّهی از آنان نیز از ادیان دیگر به سلفی‌گری گرویده بودند. اکثر قریب به اتّفاق این زنان یا دانشجو بودند، یا فارغ‌التحصیل دانشگاه، یا این که به‌طورجد قصد دانشگاه رفتن داشتند.

بیشتر آنها به من ظنین بودند که جاسوس باشم و لذا روی خوشی برای مصاحبه نشان نمی‌دادند و مدّت‌ها زمان برد تا بالاخره توانستم باب گفتگو را باز کنم.

اولین شخصی که با او مصاحبه کردم «وفا» یک معلّم مدرسۀ نیجری‌الاصل بیست و چندساله بود. وفا مسیحی بار آمده بود، اما هیچ‌گاه نتوانسته بود آموزۀ تثلیث را هضم کند و بالاخره در چهارده سالگی مسلمان شده بود. وقتی وفا به تعدّد فرقه‌های اسلامی پی برد و فهمید که باید یکی را انتخاب کند، جذب سلفی‌گری شد. چون در سلفی‌گری نسخۀ خالص و بی‌پیرایه‌ای از دین اسلام را می‌دید که صرفاً مبتنی بر قرآن و احادیث پیامبر اسلام است و تفاسیر بشری آن را مخدوش نساخته است. او می‌گوید: "سلفی‌گری خیلی ساده است؛ فقط باید گوش بدهی و اطاعت کنی. دیگر نیازی به فکر کردن نیست، مثل آب خوردن است، چون هیچ‌چیز پیچیده‌ای وجود ندارد. در سلفی‌گری برای درک قرآن روش مشخّص و ثابتی وجود دارد… درواقع در سلفی‌گری هیچ‌گاه عبارت «من فکر می‌کنم…» را نمی‌شنویم. همۀ حرف‌ها را قرآن و احادیث پیامبر می‌زنند. حتّی قوانین‌ شرع هم تابع همین دو منبع است. شاید این قوانین برای قرن بیستم خشن به نظر برسد، اما جای تردیدی در صحّت‌و‌سقم آنها وجود ندارد. جذابیت سلفی‌گری در همین نکته است؛ اطمینان محض از حقانیت راه."

بعد از وفا موفّق شدم با بسیاری از زنان سلفی دیگر هم مصاحبه کنم که صحبت‌های اکثر آنها شبیه به حرف‌های وفا بود. بعضی از آنها در گذشته اسلام‌گرا و جهادی بودند، بعضی‌ها از ادیان دیگر مثل مسیحیت و آیین سیک به سلفی‌گری گرایش پیدا کرده بودند. اما به طور کل، برخلاف تصور رایج ما که گمان می‌کنیم این زنان تحت‌فشار خانواده‌ها سلفی شده‌اند، والدین اکثرشان با انتخاب جدیدشان مخالف بودهاند و تلاش کرده بودند مانع از این اقدام آنها شوند.

اما این زنان علی‌رغم دشواری‌های سلفی زیستن در جامعۀ امروزی بریتانیا و مخالفت‌های خانواده مصمّم هستند زندگی خود را با وضعیت جامعه انطباق دهند و مجردهایشان سعی دارند شوهری سلفی برای خود دست و پا کنند. با این حال، با وجود این که زنان سلفی به تعدّدزوجات اعتقاد دارند، غالباً ترجیح می‌دهند همسر دوم کسی نشوند. حتّی بعضی‌ها در عقدنامۀ خود قید می‌کنند که در صورت ازدواج دومِ شوهر، حقّ طلاق خواهند داشت.

البته کم نیست مواردی که زنان سلفی به خاطر دشواری تبعیت از قوانین سخت سلفی یا بدرفتاری‌های جامعه، به‌مرور ذوق و شوق اولیۀ خود را از دست می‌دهند و دوباره به اختلاط با مردان و کارهای خلاف‌شرع روی می‌آورند.

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. نویسنده این مقاله «ادعای پیروی از قرآن »را با «پیروی از قرآن » یکی دانسته ، ولی این دو ممکن است کاملا بر ضد یکدیگر باشند.

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.