​پاره‌ای از اندیشه‌های مهاتیر بن محمد دربارۀ اسلام و مسلمانان در جهان

هفتۀ گذشته مهاتیر بن محمد در 92 سالگی نخست‌وزیر مالزی و پیرترین رهبر انتخابی در جهان شد. پیش از این او از سال 1981 تا 2003، برای مدت 22 سال نخست‌وزیر مالزی بود، در دورۀ حکمرانی او کشور مالزی، تبدیل به یکی از توسعه‌یافته‌ترین کشورهای دارای اکثریت جمعیتِ مسلمان در جهان شد. اکنون، در سال 2018 او در انتخابات هفتمین نخست‌وزیر مالزی نیز پیروز شد.

بر اساس آمار ارائه شده، در کشور مالزی اکنون مالزی 19,237,161 نفر مسلمان زندگی می‌کند. به نقل از بلومبرگ مهاتیر محمد در سال 2003 در سخنرانی نشست کشورهای اسلامی گفت: «در واقع ما [مسلمانان] بسیار قوی هستیم، 1.3 میلیارد نفر را نمی‌توان به راحتی حذف کرد. اروپایی‌ها، از 12 میلیون نفر یهودی 6 میلیون نفر از آنها را کشتند. اما امروز یهودیان با نمایندگی بر جهان حکومت می‌کنند. آنها دیگران را برای اینکه برای‌شان بجنگند و بمیرند به‌کار می‌گیرند.»

مهاتیر محمد، در 5 مه 2018، در سخنانی خطاب به مسلمانان اروپا به نقش و مسئولیت مسلمانان در اروپا اشاره کرد و دیدگاه‌های خود دربارۀ اسلام و مسلمانان را بیان کرد که در ادامه بخش‌هایی از سخنان او را می‌آوریم:

اسلام برای اروپایی‌ها کاملاً بیگانه نیست، وجود مسلمانان در اروپا موجب برکت است، من معتقدم بسیاری از اروپایی‌ها اکنون پذیرای دین اسلام هستند چراکه در شرایط فعلی ایمان خود به مسیحیت را از دست داده‌اند و دچار فقدان معنویات شده‌اند.

امروز مسلمانان با وجودی که از یوغ استعمار رها شده‌اند هنوز مظلوم‌ترین مردم در جهان هستند. به مسلمانان و دین‌شان همچون چیزهایی ناسازگار با دوران مدرن نگاه می‌کنند و به نظر می‌رسد مسلمانان نمی‌توانند در پیشرفت و توسعه با مردم دیگر مذاهب رقابت کنند. امروز اسلام را مروج تروریسم معرفی می‌کنند و با الفاظ ناخوشایند دربارۀ پیامبر اسلام سخن می‌گویند، کشورهای مسلمان مورد حمله قرار می‌گیرند و مسلمانان کشته می‌شوند اما دیگر مسلمانان قادر به حمایت از خواهران و برادران دینی خود نیستند، زیرا همۀ آنها یا ضعیف هستند یا دیگر مسلمانان را خواهران و برادران خود نمی‌دانند و بعضی از آنها مایل به همکاری با دشمنان اسلام و به زیان مسلمانان دیگر هستند.

برخی از کشورهای مسلمانان حتی از مخالفان ثروتمند خود نیز ثروت بیشتری دارند اما این ثروت به نفع اسلام و مسلمانان به کار گرفته نمی‌شود و اگر بخواهم حقیقت را بگویم این ثروتِ بی‌مانند به دست دشمنان اسلام می‌رسد تا علیه خود مسلمانان از آن استفاده شود. با وجود این ثروت افسانه‌ای، امروز کشورهای مسلمانی در جهان هستند که حتی نمی‌توانند غذای روزانۀ مردم را تهیه کنند و در فقر و فلاکت به سر می‌برند. در این شرایط گاه خود مسلمانان فقیر باور دارند که تحت ستم بودن و فقر، از آنان مسلمانانی بهتر می‌سازد. در واقع این جهان همان‌قدر که برای پیروان دیگر مذاهب هست برای مسلمانان هم هست، مسلمانان نباید فراموش کنند که ما در نماز وقتی می‌گوییم «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الآخِرَهِ حَسَنَهً»، هم برای این دنیا و هم برای آخرت‌مان سلامتی و ثروت و رفاه می‌خواهیم. چگونه خداوند می‌تواند فقر و بدبختی خلیفۀ خودش را در این جهان ببیند؟ این بی‌معنی است. از سوی دیگر قرآن می‌گوید هر چه خوب است از خداست و هر چه بد است نتیجۀ قصور خود ماست و خداوند سرنوشت کسی را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه خودشان بخواهند. حال سوال این است که آیا ما به اندازۀ کافی برای بهترشدن اوضاع خودمان تلاش کرده‌ایم؟ و پاسخ این است که البته تلاش نکردیم.

امروز ما در علم و پژوهش نیز نسبت به پیروان ادیان دیگر چندان موفق نیستم و ممکن است خیلی‌ها بگویند این اسلام است که مانع پیشرفت‌های دنیوی می‌شود. اما ما می‌دانیم در طول تاریخ زمانی مسلمانان موفق‌ترین دانشمندان در جهان بودند، تمدن‌های بزرگ ساختند و زمانی همان چیزی بودند که اکنون ما آنها را ابرقدرتهای جهانی می‌نامیم.اما چه اتفاقی افتاد؟ زوال مسلمانان از قرن پانزدهم میلادی آغاز شد. در این دوران ترس از دست‌دادنِ ایمان باعث می‌شد مسلمانان از یادگیری علم و پزشکی مدرن و ریاضیات اجتناب کنند و در همین زمان اروپایی‌ها آغاز به کسب دانش و علوم در این زمینه‌ها کردند و دستاوردهای گذشتۀ مسلمانان را نیز آموختند. رنسانس مسیح رخ داد و شکاف بین مسلمانان و مسیحیان زیاد شد و به تدریج مسلمانان تبدیل به مصرف‌کنندگان دانش مسیحیانِ اروپایی شدند، و در حالی که در قرآن تصریح شده است که امّت مسلمان باید توانایی دفاع از خود را داشته باشند، امروز ما برای دفاع از خود نیز به تسلیحات غیرمسلمانان نیاز داریم.

حتی در نیای امروز نیز ما دانش غیرمذهبی را موضوعاتی سکولار می‌دانیم و بسیاری از مسلمانان می‌خواهند فرزندان‌شان مطالعات مذهبی داشته باشند. جهان در حال تغییر است و تغییرات اساسی است. سرعت و سهولت ارتباطات منجر به مهاجرت مردم شده است و امروز کشور تک‌قومیتی و تک‌مذهبی نداریم.

اسلام فقط برای زمان پیامبر نیست برای همۀ زمان‌هاست، همان‌طور که پیامبر توانست از جاهیلت، تمدنی بزرگ بنا کند ما نیز باید بتوانیم به پیشرفت‌ و توسعۀ بیشتری برسیم. با وجودی که برخی از تفاسیر غلط از احکام اسلام باعث عقب‌ماندگی و ناتوانی ما شده است اما معتقدم که اگر به آموزه‌های اصیل قرآن و احادیث معتبر، بازگردیم می‌توانیم تغییرات لازم را در زندگی خود ایجاد کنیم و قادر به تغییر جهان نیز خواهیم بود.

ما با افتخار می‌گوییم که اسلام فقط یک باور مذهبی نیست بلکه یک راه زندگی است، یک دین است. اگر ما باور داشته باشیم که اسلام راهی برای زیستن است مطمئن خواهیم شد که تمام مسلمانان زندگی خوبی خواهند داشت و ما به عنوان برادر باید به‌یکدیگر کمک کنیم. امیدوارم برادران مسلمان اروپایی ما در نظر داشته باشند که ما همانگونه که رنج‌هایمان را با هم به اشتراک می‌گذاریم، فرصت‌های خوب را هم با یکدیگر سهیم می‌شویم.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.