مرور مطبوعات / حوزه علمیه امروز باید پاسخ‌گو باشد، نه سؤال‌کننده

چهارم شهریور 1397

چند مطلب درباره فلسفه غرب، یادکردی از واقعه کودتای 28 مرداد، گریزهایی دیگر به غائله مدرسه فیضیه و چند مطلب تاریخی و علمی دیگر حاصل قلم نویسندگان امروز مطبوعات است. «متوسط استفاده از فضای مجازی در دنیا 4 ساعت ، در ایران 7 ساعت»، «مروری بر جریان انحرافی تجمع فیضیه و حواشی آن»، «سخنی با متولیان حوزه علمیه قم»، «مادام که سپهبد زاهدی به نفع ایران قدم بردارد از او پشتیبانی خواهم کرد»، «روایتی دیگرگون از نهضت ملی ایران»، «جامعه‌ای که اسیر تاریخ است»، «پنجاه سال با متفکر شورمند دانمارکی»، «آیا ویرایش زبانی و ساختاری آثار دیگران مجاز است؟»، «ترس و لرز معاصر ما»، «لزوم ایجاد اعتماد بین ایرانیان مقیم خارج»، «واکنش آشنا به ادعای نفوذ سکولاریسم در حوزه‌های علمیه»، «روشنفکر، مرغ عروسی و عزا»، «مهاجرنیا: حوزه علمیه امروز باید پاسخ‌گو باشد، نه سؤال‌کننده»، «درس ملی‌گرایی روسی برای نفی ایران‌گرایی»، «هاشمی اهل زهدفروشی نبود» از عناوین برجسته شماره‌های امروزند.

شرق
 
هاشمی اهل زهدفروشی نبود
روز گذشته، مراسم افتتاح خانه‌موزه آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی با حضور جمعی از مسئولان کشوری و لشکری در حسینیه شماره دوی جماران برگزار شد. بهانه این اقدام هم روز میلاد مرحوم آیت‌الله بود؛ یعنی سوم شهریور. در کنار آیین افتتاح خانه‌موزه آیت‌الله هاشمی، همایشی نیز با عنوان «عبور از بحران و توسعه ایران» برگزار شد که چهره‌های مطرحی در آن به سخنرانی پرداختند. چهره‌هایی مانند سیدحسن خمینی، محمدجواد ظریف، اکبر ترکان از جمله سخنرانان این مراسم بودند. سید حسن خمینی در بخشی از سخنان خود در این مراسم گفت: آقای هاشمی ظاهر و باطن زندگی‌اش یکی بود. هیچ بنای زهدفروشی نداشت. این دوری از ریا و زهد‌ نفروختن و پنهان نکردن داشته‌های خود از وجوه امتیازات آقای هاشمی بود. ایشان می‌گفت از امام خوشم آمد، چون همان فرشی که در قم در اندرونی می‌انداخت، همان را در بیرون هم می‌انداخت.
 
درس ملی‌گرایی روسی برای نفی «ایران‌گرایی»
دکتر میر‌مهرداد میرسنجری استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک به مناسبت ۲۶ آگوست، دهمین سالگرد اعلام استقلال منطقه ایرانی‌تبار اوستیای جنوبی در قفقاز که به‌تازگی به «آلانیا» تغییر نام یافته است. درباره حس قوی ملی‌گرایانه روس‌ها و همین حس اما ضعیف در ایرانیان نوشته است: به راستی چگونه است که در متن کتاب‌های درسی، گفتار مسئولان و  انتشارات رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران، کمترین آموزش، تبلیغ، ترویج و حتی اشاره‌ای به معرفی پیوند‌های تاریخی و فرهنگی و هویتی کشورهای وارث تمدن ایرانی به عمل نمی‌آید؟ چرا برعکس ایران، روسیه با وجود گذشت ۲۷ سال از فروپاشی شوروی همچنان از نفوذ و هژمونی و عمق استراتژیک خود در جمهوری‌های جدا‌شده دفاع می‌کند. از تاجیکستان فارسی‌زبان تا قفقاز ایرانی‌تبار؟
 
حوزه علمیه امروز باید پاسخ‌گو باشد، نه سؤال‌کننده
حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن مهاجرنیا گفت: حوزه علمیه باید نسبت به شرایط امروز کشور پاسخ‌گو باشد و امروز دیگر کسی نمی‌پذیرد که حوزه خود را مقابل نظام یا صرفا منتقد معرفی کند. زمان برگزاری میتینگ‌های شعاری و انتقادی خیلی‌ وقت است که سپری شده. چرا کاری می‌کنند که مراجع تقلید واکنش نشان دهند؟ وی با بیان اینکه ما نباید جامعه را صفروصد ببینیم که هر کس اعتراض کند از خارج هدایت می‌شود و ضد نظام است، افزود: ما نتوانسته‌ایم حتی برای مسلمانان میان غم و شادی و جشن و عزا تعادل ایجاد کنیم. دو ماه متمادی محرم و صفر و دهه فاطمیه و محسنیه و … عزاداری می‌کنیم، ولی تاکنون ضوابط و قواعد شادی جامعه را تعریف نکرده‌ و مردم را بلاتکلیف رها کرده‌ایم و جمعی هم در این خلأ همه‌چیز را صفروصد می‌کنند.
 
روشنفکر، مرغ عروسی و عزا
فریدون مجلسی نیز درباره نقش روشنفکران به‌ویژه در مواجهه با کمونیسم نوشته است: اعضا و پیروان حزب توده در ایران خود را پرچم‌داران پیشرو و روشنفکران خواهان تغییر و تحول نهادین و مفتخر به تفکر چپ می‌دانستند که از نشانه‌های روشنفکری بود. زیرا دست‌راستی‌بودن یعنی گرایش به تمایلات محافظه‌کارانه و مقاوم در برابر تغییر، ابتکار و خلاقیت، نمی‌توانست با خلاقیت روشنفکرانه سازگار باشد. اما تعارض هنگامی شدیدتر شد که قالب‌های فکری و رفتاری ابلاغی از سوی حزب مادر، یعنی حزب کمونیست شوروی، روزبه‌روز کادرهای متوقع ایرانی را محدودتر و مقیدتر می‌کرد. در زمانی که دولت شوروی در پایان جنگ جهانی دوم درصدد جداسازی آذربایجان برآمد، از حزب توده ایران و اعضای آن خواست که از این دستور پیروی کنند. همین امر روشنفکران واقعی آن حزب را به تفکر مستقلانه خودشان واداشت و دفاع از تجزیه ایران را مغایر ایرانی‌بودن و هویت خود دانستند و موجی از ریزش در میان پیشروترین عناصر حزبی آغاز شد.
 
اعتماد
 
واکنش آشنا به ادعای نفوذ سکولاریسم در حوزه‌های علمیه
حسام‌الدین آشنا مشاور رییس‌جمهور گفت: سکولاریسم ادعایی اینان و بزرگ‌تران‌شان نه حاصل کم‌کاری حوزه بلکه محصول بیش‌فعالی حکومتی و تحمیل شده بر حوزه است. اگر فضلای بالقوه و در آستانه شکوفایی علمی، جذب دستگاه پرجاذبه قضایی نمی‌شدند، آینده علمی آنان در راهروهای دادگستری نابود نمی‌شد؛ اگر حوزه برای تامین نیروهای عقیدتی- سیاسی تحت فشار نیروهای نظامی و امنیتی قرار نمی‌گرفت؛ اگر سازمان‌های تبلیغی صدها روحانی خوشفکر را به مسلخ کارمندی و کارگزاری نمی‌کشاندند؛ اگر حوزه را به دنبال تقلید ناقص از دانشگاه‌ها نمی‌کشاندند؛ اگر نوآوری و نواندیشی سرکوب نمی‌شد و برای آزاداندیشی مورد نظر مقام معظم رهبری رویکرد نهادسازی‌های کم حاصل و پرهزینه دنبال نمی‌شد، شاید دیگر لازم نبود سخنرانی از پادگانی در تهران به فیضیه اعزام شود تا درس اجتهاد به مراجع بدهد و مهندسی خود را مساله‌آموز صد مدرس بنامد.
 
لزوم ایجاد اعتماد بین ایرانیان مقیم خارج
مهاجران موجب رونق تجارت با زادگاه خود می‌شوند؛ چراکه بین مبدا و مقصد ایجاد رابطه می‌کنند، اطلاعات می‌دهند و در محل اقامت خود دیگران را تشویق به تجارت با زادگاه خود می‌کنند. آنها همچنین کالاهای کشور خود را می‌خرند و آن را در محیط خود تبلیغ می‌کنند. مهاجران مستقیما در زادگاه خود سرمایه‌گذاری می‌کنند و در انتقال تجربه، اطلاع‌رسانی و ایجاد اعتماد برای جلب سرمایه‌گذار خارجی‌ بسیار موثر‌ند. ابزاری مانند اوراق مشارکت به بسیج سرمایه‌های مهاجران کمک می‌کند. مهاجران غالبا در کشور مقصد دانش‌فنی، مهارت و اطلاعات علمی و صنعتی کسب می‌کنند و معمولا علاقه‌مند به انتقال آن به زادگاه خود هستند. به عنوان مثال، مطابق آمار موجود، هندی‌های غیر مقیم در هند تا پایان ٢٠٠٨ مبلغی بیش از ۴٠ میلیارد دلار در حساب‌های پس‌انداز خود در هند سپرده‌گذاری کرده بودند که حدود یک‌پنجم کل بدهی خارجی هند بود. بعد از تحریم‌هایی که در پی نخستین آزمایش هسته‌ای هند در ١٩٧۴ اعمال شد، دولت هند توانست حدود ١١ میلیارد دلار از طریق انتشار اوراق قرضه برای هندی‌های مقیم خارج کسب کند که نقشی کلیدی در جلوگیری از بحران در تراز پرداخت‌های خارجی کشور داشت.
 
ترس و لرز معاصر ما
روناک حسینی با امیرحسین خداپرست پژوهشگر فلسفه و عضو هیات علمی گروه فلسفه غرب انجمن حکمت و فلسفه درباره سورن کرکگور و ایمان به گفت‌وگو نشسته است.
وی می‌نویسد: اندیشه فلسفی و دینی کرکگور در تقابل با عقلانیت فلسفی به سبک هگل شکل گرفت. هر‌چه هگل بر بی‌اهمیتی اشخاص، در مقام زندگی‌های جزیی، تاکید می‌کرد، کرکگور، برخلاف او، بر اهمیت شخص انسان اصرار داشت، تا جایی که می‌گفت حقیقت امری انفسی در درون شخص است، نه امری آفاقی؛ از این رو، برای کرکگور، آزمون صدق فلسفی، آزمونی وابسته به درونِ فرد است و فیلسوف حقیقی کسی است که مانند سقراط زندگی فلسفی آزموده‌ای داشته باشد. در مورد ایمان نیز چنین است. اصولا محل نزاع او با مسیحیت رسمی در این بود که مطابق تعالیم رسمی، مسیحی بودن به معنای داشتن باورهایی خاص و مشارکت در مناسک اجتماع مسیحی است. به نظر کرکگور می‌آمد که این تلقی از مسیحی بودن شخص و احوال درونی او را کانون دیانت نمی‌داند و او را، در نهایت، به جزیی کوچک از اجتماع مومنان تقلیل می‌دهد.
 
آیا ویرایش زبانی و ساختاری آثار دیگران مجاز است؟
سید حسن اسلامی اردکانی پژوهشگر فلسفه و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی کوتاه به مسئله اجازه دست بردن ساختار زبانی آثار علمی دیگران پرداخته و نوشته است: در صورتی که نویسنده متنی زنده باشد و خودش اقدام به این کار کند یا با موافقت او این کار صورت گیرد، حرفی نیست. اما اگر مولف از دنیا رفته باشد و سال‌ها از نشر آن متن گذشته باشد، آیا دیگران حق دارند که در آن چنین تصرفی کنند، حتی در حد تغییر یک واژه؟ برای مثال، آیا کسی حق دارد مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی را بردارد و به دلیل کهنه بودن برخی تعبیرات آنها را ویرایش کند و متنی زیبا در حد نوشته‌های ابراهیم گلستان به دست بدهد؟
 
پنجاه سال با متفکر شورمند دانمارکی
محسن آزموده نیز در نوشتاری به معرفی آثار کرکگارد فیلسوف دانمارکی و تاریخچه ترجمه آثار وی به فارسی دست زده است.
وی می‌نویسد: آشنایی فارسی‌زبانان با سورن کرکگور احتمالا به سال‌های پایانی دهه ١٣۵٠ باز می‌گردد، یعنی همان سال‌هایی که روشنفکران و فلسفه‌دوستان ایرانی دلزده از تجدد و نوسازی، به آنچه خود داشت می‌اندیشیدند و سودای بازگشت به خویشتن را در سر می‌پروراندند، چندان دل خوشی از خردباوری و اندیشه‌های روشنگرانه- تا آن حد که می‌شناختند- نداشتند. بی‌دلیل نیست که هم‌سو با سربرآوردن متفکران منتقد تجدد و نوسازی در غرب، در دهه‌های ١٩۵٠ تا ١٩٧٠ و «مد» روز شدن جریان فکری و فلسفی اگزیستانسیالیسم، در ایران نیز اقبال به نویسندگان و اندیشمندانی چون کامو و سارتر قوت گرفت؛ متفکرانی که از یک‌طرف رگه‌های چپ‌گرایانه در آثارشان به چشم می‌خورد و از طرف دیگر در برابر جمع‌گرایی و برابری‌‌طلبی روشنگری، از فردیت و دغدغه‌های وجودی سخن می‌گفتند. در آن روزگار از سورن کرکگور، به عنوان نیای فکری جریان اگزیستانسیالیسم در کنار داستایوفسکی و نیچه، صرفا نامی بر زبان‌ها بود و احتمالا فصلی از کتاب «پیام‌آوران عصر ما، کی‌یرکه گور-داستایفسکی- نیچه-کافکا» نوشته ویلیام هابن با ترجمه عبدالعلی دستغیب (نشر سپهران، ١٣۴٨)، جزو اولین متونی بود که شناختی اجمالی و سردستی از متفکر بدقلق دانمارکی ارایه می‌داد.
 
ایران
 
جامعه‌ای که اسیر تاریخ است
عباس عبدی تحلیلگر سیاسی به مناسبت سالگرد کودتای هجده مرداد که البته چند روزی از آن می‌گذرد، از نگاهی دیگر به این واقعه پرداخته و می‌نویسد: ما جامعه‌ای مانده در تاریخ هستیم. 28 مرداد که سهل است، از صدر اسلام و دوران هخامنشیان نیز هر کس برای خودش کلاهی می‌دوزد. حتی در مقابل جوامع دیگر نیز فقط به تاریخ خود می‌بالیم. ایرادی به این بالیدن نیست، اگر فقط یک بخش کوچک ماجرا باشد، ولی هنگامی که کل اعتبارمان را به تاریخ حواله می‌دهیم به معنای آن است که امروز دستمان خالی است. این سنگرگیری در تاریخ به نوعی سازوکار دفاعی است که درباره امروزمان پاسخی داده نشود. تاریخ و گذشته برای ما بیش از آنکه آموزنده باشد، مخدر و توهم‌زا شده است. در جوامع پیشرفته کمتر دیده می‌شود که تا این حد پرونده‌های تاریخی افراد و ایل و تبار آنها را پشت اندر پشت روی میز بگذارند.
 
روایتی دیگرگون از نهضت ملی ایران
دکتر سید محمود کاشانی فرزند مرحوم آیت‌الله کاشانی، استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی به بازخوانی رفتار سیاسی آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی در برابر سیاست‌های دولت دکتر محمد مصدق پرداخته است. وی این یادداشت را در پاسخ به مطلبی با عنوان «آیت‌الله بروجردی و نهضت ملی» که در 28 مرداد در ایران منتشر شده، نوشته است.
او در بخشی از این جوابیه می‌گوید: با پیشرفت مبارزه سیاسی و زمینه‌سازی برای تشکیل مجلس‌های نیرومند در ایران از آنجا که وابستگان به سیاست انگلستان به‌دنبال تجدید نظر در قانون اساسی مشروطیت و دادن اختیار منحل کردن مجلس به شاه بودند آیت‌الله کاشانی در بخش پایانی این پیام شاه را مخاطب قرارداد و گفت: «شاها، تغییر قانون اساسی به نفع شاه نیست و به ضرر مملکت تمام می‌شود. مملکت حاجت شدید به عدالت حقیقی اجتماعی دارد آن هم موقوف به آزادی و اصلاح مجلس است و نه به دیکتاتوری.» شخصیت‌های برجسته و شجاع مجلس شورای ملی چون دکتر مظفر بقایی و سید ابوالحسن حائری‌زاده نیز با همه توان در برابر تغییر قانون اساسی و دادن اختیار منحل کردن مجلس به شاه در سخنان خود در مجلس ایستادگی کردند. ولی در آن فضای استبدادی در 18 اردیبهشت سال 1328 با تشکیل یک مجلس مؤسسان فرمایشی توانستند با تغییر اصل 48 قانون اساسی مشروطیت، اختیار منحل کردن مجلس شورای ملی و سنا را به شاه بدهند که برای کشور ما مصیبت بار بود.
 
مادام که سپهبد زاهدی به نفع ایران قدم بردارد از او پشتیبانی خواهم کرد
چند روز پس از کودتای 28 مرداد، روزنامه مصری المصری مصاحبه‌ای با آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی انجام داده که در روزنامه کیهان روز سه‌شنبه 17شهریور 1332 منتشر شده است. ایران اکنون به مناسبت سالگرد این کودتا، دست به انتشار مجدد این مصاحبه زده است. در بخشی از این مصاحبه آمده است: مصدق چهار ماه قبل می‌خواست که شاه را از ایران اخراج کند ولی من نامه‌ای به شاه نوشته و از او خواستم که از مسافرت خودداری کند و شاه هم موقتاً از فکر مسافرت منصرف شد. یک هفته قبل، مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک کند اما شاه باعزت و محبوبیت چند روز بعد بازگشت. در اینجا ملت شاه را دوست دارد و رژیم جمهوری مناسب ایران نیست.
 
جمهوری اسلامی
 
سخنی با متولیان حوزه علمیه قم
هادی سروش در تحلیل غائله مدرسه فیضیه دست به قلم برده و نوشته است: دست‌نوشته‌های رسمی! ولی؛ تند و غیراصولی و اهانت‌آمیز، به بهانه انقلابی بودن در دست طلاب قرار گرفت؟! غرض آن است که "انقلابی بودن" باید با تعریف مشخص، به کرسی اندیشه و نظریه پردازی، و به بخش سخت افزاری حوزه، وارد شود. باور نداشتن وجود گرایشات مختلف سیاسی و اجتماعی در حوزه مانند این است که اختلاف در یک فرع فقهی پر حرف و حدیثی مثلِ مصرف خمس که دارای پانزده قول است را، زیربار نرویم. پس بپذیرید که در حوزه، سلایق مختلفی وجود دارد و آنها را با احترام مدیریت فرمایید. در مواجهه با سلایق مختلف، زمان آن گذشته که با فرمایش فلانی و حسب‌الامر فلانی جملگی در سلیقه واحد حرکت کنند. وجود اختلاف سلیقه؛باعث تشکیل "مجمع مدرسین" شد و بعد حضور پر رنگ "نشست اساتید" و جدیداً "تشکّل اساتید" و ادامه چنین گروه‌هایی دور از ذهن نیست.
 
مروری بر جریان انحرافی تجمع فیضیه و حواشی آن
دیگر مطلب جمهوری اسلامی نیز درباره غائله فیضیه است. نویسنده در این مقاله به تفصیل به شرح این واقعه پرداخته است. وی در بخشی از این مقاله می‌نویسد: آنچه در تجمع مدرسه فیضیه قم رخ داد، زنگ خطری بود که به همگان فهماند انحرافیون و افراطیونی که با ماسک تدین و روشنفکری و انقلابی نمایی در کمین نشسته اند، اگر مهلت یابند و شرایط را برای ابراز وجود مناسب ببینند، به هیچ چیز و هیچ کس رحم نخواهند کرد حتی به مراجع عظام تقلید و حوزه‌های علمیه که در پرونده خود دارای کارنامه‌ای بسیار درخشان از خدمات گوناگون هستند.
 
خراسان
 
متوسط استفاده از فضای مجازی در دنیا 4 ساعت ، در ایران 7 ساعت
معاون شورای عالی فضای مجازی با اشاره به متوسط استفاده جهانی از فضای مجازی گفت: متوسط استفاده از فضای مجازی در دنیا چهار ساعت و در ایران حدود هفت ساعت است و باید بدانیم از این فضا به چه میزان و با چه قواعدی استفاده کنیم. هم اکنون در برخی کشورها  توافق نامه بین والدین و فرزندان برای استفاده از فضای مجازی امضا می‌شود که مشخص کرده هر کودک چند ساعت در روز از اینترنت استفاده کند و حتما باید از اینترنت خانواده استفاده کند.
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.