مرور مطبوعات / فلسفه عشق چیست؟

سوم مهر 1397

نقد و تحلیل‌های مربوط به حادثه تروریستی اهواز بیش از هر چیز مورد توجه مطبوعات امروز بودند اما در عین حال از دیگر موضوعات نیز غافل نبودند. «آرون و افیون روشنفکران»، «عبور از عطش افشاگری»، «چه کسی مسئول شنود پیام‌رسان‌های داخلی است؟»، «چیزی به‌نام تروریسم به مثابه جنبش اجتماعی در ایران نداریم»، «فراموشی مدعیان شفافیت»، «مهاجرت سیدعلی خمینی به نجف»، «فلسفه عشق چیست»، «درباره جامعه‌شناسی مردم‌مدار»، «پرونده شهدای ایرانی مسجدالحرام در مرحله پرداخت دیه»، «آقازادگی چقدر می‌ارزد؟»، «مولاوردی هدف جدید تندروها»، «مقابله با تبعیض و حمایت از افراد بی‌تابعیت»، «معضل اقامت در خانه‌های متروک»، «وحدت ملی دغدغه ایرانیان» عناوین برجسته شماره‌ای امروزند.

شرق
 
مهاجرت سیدعلی خمینی به نجف
بعد از یک تصمیم چهار، پنج‌ماهه، سیدعلی خمینی روز یکشنبه کشور را به مقصد نجف ترک کرد تا هم درس بخواند و هم درس بدهد. حجت‌الاسلام محمدرضا منوچهری‌نائینی، یکی از استادان سیدعلی، این خبر را اعلام کرد و نوشت: هجرت برای همه ماهیتی انسان‌ساز دارد. به‌خصوص که به هم‌افزایی دو حوزه نجف اشرف و قم بینجامد؛ ممکن است در هر‌یک از این دو حوزه بخشی از شخصیت یک طلبه شکل بگیرد. به‌خصوص الان که زمینه تدریس که رکن مهم طلبگی است در قم محدود شده؛ نجف می‌تواند تکیه‌گاه خوبی برای مشتاقان تدریس شود. امروز حاج سیدعلی خمینی که در قم نیز مدرس سطح عالی بود به نجف اشرف مهاجرت کرد، شاید برای چند سال. امیدوارم در آن دیار شکوفاتر شود. محل استقرار سیدعلی خمینی، همان بیت امام در نجف است که از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام بازسازی شده و توسعه پیدا کرده است. علی خمینی قرار است در همین‌جا، کلاس‌های درسش را به زبان عربی آغاز کند.
 
فراموشی مدعیان شفافیت
سیده فاطمه حسینی نماینده مجلس مدتی بعد از رأی نیاوردن فوریت شفافیت آرای نمایندگان می‌نویسد: شفافیت آرای نمایندگان می‌تواند یکی از ابزارهایی باشد که نمایندگان و مجلس را نسبت به موکلان و شهروندانی که نمایندگی آنها را برای قانون‌گذاری و نظارت بر‌عهده دارند، پاسخ‌گو نگه دارد. در واقع می‌توان گفت که یکی از مهم‌ترین آثاری که شفافیت در پارلمان می‌تواند در بلندمدت در پی داشته باشد، آثار توسعه‌ای است؛ زیرا هرچه چرخه قانون‌گذاری و نظارت و نیز فرایندهای پارلمانی شفاف‌تر باشد، عملا به کاهش فساد منجر می‌شود و مسئولیت و پاسخ‌گویی افزایش می‌یابد. از‌این‌رو است که موضوع شفافیت در پارلمان باید به‌عنوان یک نیاز پیگیری و دنبال شود. بر‌اساس‌این در آذر سال گذشته در یک طرح که آقای دکتر محمدجواد فتحی، نماینده تهران، آن را تهیه کرده بود، موضوع شفافیت پارلمانی مطرح و پیگیری شد؛ طرحی که در صف دریافت فوریت قرار گرفت و در نوبت بررسی آن در صحن علنی بر مبنای فرایند زمان‌بر طرح‌های فوریتی، نیمه شهریور سال جاری رقم خورد.‌ در‌این‌میان نکته آن است که مدت‌ها پس از ارائه این طرح به هیئت‌رئیسه مجلس و در سکوت رسانه‌ای پیرامون آن، به ناگاه طرحی جدید در مجلس برای شفافیت آرای نمایندگان به هیئت‌رئیسه ارائه شد که هدف آن افشای آرای نمایندگان درباره لوایح چهارگانه مربوط به FATF بود.هرچند ضرورت شفاف‌سازی آرای نمایندگان امری بدیهی است و ما یکی از مطالبه‌کنندگان این مهم هستیم؛ اما باید به مبدأ طرح‌هایی که به نام شفافیت آرای نمایندگان می‌پردازند‌ نیز توجه شود؛ اینکه در طرح چنین موضوعاتی هدف طراحان حائز اهمیت است.
 
عبور از عطش افشاگری
زهرا نژاد‌بهرام عضو شورای شهر تهران درباره برخی افشاگری‌ها در فضای مجازی می‌نویسد: دموکراتیزاسیون، جاری‌سازی دموکراسی در شبکه‌های اجتماعی، بستری برای رونق روزنامه‌نگاری حرفه‌ای است.عطش استفاده از شبکه‌های اجتماعی در چند سال اخیر در ایران و جهان بستری متفاوت برای تحرک روزنامه‌نگاری حرفه‌ای یا خبرنگاری حرفه‌ای ایجاد کرده است. بسیاری از اهالی رسانه که با دیده تردید به فضای مجازی نگاه می‌کنند، آن را بستری برای ناگفته‌ها یا کم‌گفته‌ها می‌دانند. آنان با درک عمق ارتباط ایجادشده از سوی این رسانه‌ها، تصویر روزنامه‌نگاری با سبک سنتی را در بستری از تعاریف و معانی که نیازمند بازخوانی است، می‌پندارند. خبرنگاران حرفه‌ای که بازی جدیدی را در بستر فضای مجازی تجربه می‌کنند، دچار نوعی وانمایی حقیقت شده‌اند که از سوی شبکه‌های اجتماعی در حال بازتولید است. آنها به‌روشنی می‌دانند صحت، دقت و سرعت سه رأس مثلث اطلاع‌رسانی‌اند. بنابراین در فضایی از سرعت قرار گرفته‌اند که همه دقت و صحت را به خدمت گرفته و با پرچم سرعت، همه فضا را به اشغال خود درآورده است. در اینجا سؤال این است که آیا شتاب این سرعت بدون مرز که همه مرزهای نانوشته و نوشته‌شده را با عبوری از جنس فضای مجازی پشت ‌سر گذاشته و اطلاع‌رسانی و استفاده از اطلاعات را عمومی کرده، تصویر آرزوهای روزنامه‌نگاری حرفه‌ای است که همیشه دنبال آن می‌گشته؛ یعنی جاری‌سازی دموکراسی؟
 
چیزی به‌نام تروریسم به مثابه جنبش اجتماعی در ایران نداریم
علی ربیعی، وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه ترور در مهر ۹۷ معنا و مفهوم دیگری دارد، گفت: ما چیزی به‌عنوان تروریسم به مثابه جنبش اجتماعی در ایران نداریم و تروریسم در ایران همواره ترکیبی از ایدئولوژی‌های غلط، حمایت‌های مالی خارجی و پشتیبانی برخی سرویس‌های اطلاعاتی بوده است و این ترکیب تلاش کرده در مقاطع مختلف از قومیت‌های گوناگون در ایران یارگیری کند و در پی آن موضوع ترور را قومی نشان دهد که این امر کاملا غلط و بی‌اساس و ناکام بوده و عقیم خواهد ماند. همین تفکر با ایجاد و حمایت از جریان تند و خشن تروریستی در منطقه به‌دنبال بی‌ثبات‌کردن خاورمیانه بودند تا بتوانند منافع بیشتری را از این بی‌ثباتی نصیب خود کنند. اگر بخواهیم تحلیلی جامع و واقع‌گرایانه از حوادث و اتفاقات منطقه داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که ایران مانعی اساسی بر سر راه اهداف آمریکا در منطقه بوده است.
 
چه کسی مسئول شنود پیام‌رسان‌های داخلی است؟
واردات تجهیزات فیلترینگ و شنود برخی پیام‌رسان‌های داخلی،‌ بار دیگر موضوع طرح سؤال از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار گرفته است؛ ‌مسئله‌ای که به گفته یکی از طراحان سؤال،‌ آذری‌جهرمی مسئولیت آن را نپذیرفته و از زیر آن شانه خالی می‌کند. اردیبهشت‌ماه امسال بود که به دنبال فیلتر پیام‌رسان تلگرام و فعالیت پیام‌رسان‌های داخلی‌، از جمله تلگرام طلایی و هات‌گرام، موضوع شنود این پیام‌رسان‌ها جدی‌تر از قبل مطرح شد، درحالی‌که آیین‌نامه حمایت حقوقی از فعالیت پیام‌رسان‌های داخلی که فروردین سال جاری به تصویب رسیده بود،‌ هرگونه شنود غیرقانونی ارتباطات خصوصی پیام‌رسان‌های داخلی را جرم عنوان کرد. طبق ماده 3 این آیین‌نامه، ‌شخص حقیقی یا حقوقی مجرم در این خصوص تحت تعقیب کیفری قرار خواهد گرفت. اما سیده‌حمیده زرآبادی،‌ عضو اصلاح‌طلب کمیسیون صنایع و معادن مجلس، از طرح سؤال از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با موضوع رسیدگی به مسئله فیلتر تلگرام و شنود برخی پیام‌رسان‌های داخلی خبر داده است. او درعین‌حال خواستار ارائه برنامه‌های این وزارتخانه در صورت فیلترینگ اینستاگرام، به‌منظور ممانعت از اثرگذاری منفی بر کسب‌وکار در فضای مجازی شده است.
 
آرون و افیون روشنفکران
شرق در شماره امروز خود به بررسی کتاب افیون روشنفکران نوشته آرون، جامعه‌شناس، فیلسوف، مورخ و مفسر سیاسی فرانسوی پرداخته و نوشته است: «افیون روشنفکران» اثر رمون آرون در این فضای جدلی، کمی پس از مرگ استالین و مهم‌تر از آن در بحبوحه جنگ سرد در سال 1955 نوشته شد. عنوان کتاب کنایه‌ای به جمله معروف مارکس در مورد نقش مذهب بود. از نظر آرون، ایدئولوژی «مارکسیسم» همان نقش مذهب را برای روشنفکران فرانسوی ایفا می‌کرد. اهمیت کتاب در میزان تأثیرگذاری آن در فرانسه و فراسوی مرزهای آن است: این کتاب با تأمل بر اقرارنامه‌هایی که در جریان بازجویی‌های اولیه درباره اردوگاه‌های کار اجباری در شوروی انتشار یافته بودند و با بهره‌گیری از جو مساعدی که انقلاب مجارستان در اکتبر 1956 پدید آورده بود، به شکل‌گیری نخستین موج رویگردانی روشنفکران فرانسه از کمونیسم در سال‌های پایانی دهه 1950 کمک کرد. کتاب به اکثر زبان‌ها ترجمه شده و بازتابی جهانی یافته است و حتی در بلوک شرق نیز که نسخه‌های دست‌نوشته آن دست‌به‌دست می‌‌شد، مؤثر افتاد. این کتاب به‌تازگی با ترجمه پیروز ایزدی به فارسی منتشر شده است. پیروز ایزدی پیش‌ از این نیز کتاب «جامعه‌شناسی تمدن مدرن» را ترجمه کرده بود که خطابه آرون در اول دسامبر 1970 در کلژ دو ‌فرانس است و به مکاتب و اندیشمندان مختلف حوزه جامعه‌شناسی می‌پردازد.
 
فلسفه عشق چیست؟
دیگر مطلب شرق درباره کتاب فلسفه عشق نوشته اروینگ سینگر استاد فلسفه دانشگاه ام‌آی‌تی است. در معرفی این اثر آمده است: این اثر با سیری مختصر در تاریخ اندیشه‌ها به شکل‌گیری برداشت کنونی ما از مفهوم عشق و جنبه‌های گونا‌گون آن می‌پردازد. این کتاب کاوشی است در زمینه عشق و رابطه جنسی، و هم خودزندگی‌نامه‌نوشتی فکری. نویسنده «فلسفه عشق» فلسفه را موضوعی نمی‌داند که بتواند برای پرسش‌های گوناگونی که طرح می‌کند یک نتیجه نهایی یا راه‌حلی جامع داشته باشد. و همچنین بر این باور است که نمی‌توان برای عشق و زندگی نهایتی تصور کرد. سینگر در کتاب حاضر از عشق رمانتیک می‌گوید؛ از دوره رمانتیسم و نسبتش با دموکراسی، از عشق‌وعاشقی جوانان و توجه به طبقات اجتماعی شریک خود، از آرای افلاطون، هیوم، هگل، روسو، ایده‌آلیسم، اگزیستانسیالیسم، فروید، شوپنهاور و نیچه درباره عشق، از پیامدهای این دیدگاه برای ازدواج، از عشق به زندگی و چشم‌اندازهای کثرت‌باورانه و همچنین چشم‌اندازهای آینده فلسفه عشق و غیره.
 
درباره جامعه‌شناسی مردم‌مدار
شرق نگاهی انداخته است به کتاب «جامعه‌شناسی مردم‌مدار در کارزار عمل» و نوشته است: جامعه‌شناسی اگر صرفا نظرورزی باشد، ارزش یک ساعت صرف وقت هم ندارد. این ایده طی دهه گذشته و در دوران بنیادگرایی بازار در قالب جامعه‌شناسی مردم‌مدار در بسیاری از نقاط جهان به طور جدی مطرح شد. در این زمینه نشر نی کتابی منتشر کرده با عنوان «جامعه‌شناسی مردم‌مدار در کارزار عمل» که مجموعه‌ای است از ده مقاله به قلم جامعه‌شناسانی عموما جوان از ملیت‌های گوناگون، و مقدمه و موخره‌ای از مایکل بوراووی که در این رویکرد جامعه‌شناختی پیشرو محسوب می‌شود. کتاب حاضر مشتمل است بر تجارب به‌کارگیری ایده‌ جامعه‌شناسی مردم‌مدار در عمل و در میان افراد کشورهای گوناگون، تا نظرورزی در این خصوص در مسیر تغییر جهان قرار گیرد. مرور این تجارب می‌تواند مسیر تازه‌ای پیش پای جامعه‌شناسی و جامعه‌ ایران بگذارد. بوراووی در پیشگفتار کتاب از چهار نوع جامعه‌شناسی می‌گوید: حرفه‌ای، انتقادی، سیاست‌گذار و مردم‌مدار. در نظر او دو نوع اول رویکردی آکادمی‌محور دارند و دو نوع دوم مخاطبانی بیرون‌ از دانشگاه. او تاکید دارد اینها چهار گونه یا نوع از جامعه‌شناسی‌اند، نه چهار گرایش در جامعه‌شناسی که همان چهار راه برای یافتن کارکردهای جامعه‌شناختی است. هر یک از آن‌ها وقتی خود را از انواع دیگر متمایز می‌کند در معرض آسیب قرار می‌گیرد.
 
پرونده شهدای ایرانی مسجدالحرام در مرحله پرداخت دیه
نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت از ارسال نامه رسمی عربستان به ایران برای اعلام نام شهدای مسجدالحرام و بازماندگان آن حادثه با هدف پرداخت دیه خبر داد. سیدعلی قاضی‌عسکر با بیان اینکه بعثه و سازمان حج دو پرونده منا و مسجدالحرام را در شرایطی که روابط ایران و عربستان در تخاصم به سر می‌برد، گام به گام جلو برده‌اند و در همه مذاکرات سیاسی با مقامات آن کشور به‌عنوان نخستین موضوع پیگیر شده‌اند، گفت: اخیرا نامه رسمی از سوی دفتر نمایندگی عربستان در نیویورک فرستاده و درخواست شده اسامی شهدای مسجدالحرام و بازماندگان آن حادثه را بفرستیم که شنبه گذشته (۳۱ شهریورماه) آخرین وکالت‌نامه امضا شد. ان‌شاءالله این اسامی را می‌فرستیم و امیدواریم اولین بخش پرداخت‌های دیه به خانواده‌های مسجدالحرام به‌زودی انجام شود.
 
اعتماد
 
آقازادگی چقدر می‌ارزد؟
علی فرخی درباره پدیده آقازادگی می‌نویسد: آقازاده بودن چقدر می‌ارزد؟ یا اینکه نزدیکی به محافل قدرت چقدر سود اقتصادی ایجاد می‌کند؟ این سوال نیز مانند سوالات دیگری که در مورد رانت و فساد پرسیده شد، تابعی است از شرایط و موقعیت. مثلا اگر شما فرزند نخست‌وزیر انگلستان باشید بیشتر می‌ارزد یا فرزند یکی از مقامات نیجریه، کویت یا بنگلادش؟ طبیعی است که با وجود اینکه در یک کشور توسعه‌یافته احتمال دسترسی به ثروت بیشتر است اما ساختارها به گونه‌ای تعریف شده‌اند تا حتی‌الامکان مناسبات توزیع ثروت را کنترل کنند. دست‌کم می‌توان گفت که به جز برخی مناسبات مخفی در بقیه مناسبات کمتر کسی به خود جرات می‌دهد تا مناسبات اقتصادی را به نفع خود یا اطرافیانش دور بزند. چراکه ساختارها در مقابل او خواهند ایستاد اما در یک کشور فقیر یا در حال توسعه، آقازادگی و نزدیکی به محافل قدرت بسیار بیش از آن چیزی که می‌توان فکرش را کرد، می‌ارزد چون عملا مناسبات آن‌قدری مستحکم نیستند که بتوانند جلوی نفوذها را بگیرند.
 
مولاوردی هدف جدید تندروها
اخیرا مشاور رییس‌جمهور در امور شهروندی بار دیگر در رسانه‌های اصولگرا به هدف اصلی برای حملات تبدیل شده است. این‌بار بهانه‌ها مربوط به مصاحبه او با آسوشیتدپرس است که در آن از تلاش برای احقاق حقوق شهروندی حرف زده بود. در بخشی از این مصاحبه او به پرونده‌ای که سال 94 به اسم نفوذ باز شده و در آن برخی دستگیر و بعد از تحمل زندان آزاد شدند، اشاره کرده بود. فارس در گزارشی که سایت‌های دیگر نیز به بازنشر آن پرداختند به این بخش از اظهارات مولاوردی اشاره کرد و نوشت: مولاوردی در این مصاحبه از ناکارآمدی و شکست تلاش‌های دولت برای مانع شدن از دخالت‌های قوه قضاییه و همچنین دستگیری شهروندان کشورهای دیگر توسط نیروهای انتظامی و امنیتی ایران سخن گفته است. موضوع قابل توجه دیگر در این مصاحبه موضوع دستگیری نزار زاکاست. زاکا یک تبعه لبنانی مقیم امریکاست و بنا بر برخی اقوال مولاوردی در دعوت و حضور زاکا در همایشی در ایران موثر بوده است.
 
مقابله با تبعیض و حمایت از افراد بی‌تابعیت
سعیده مختارزاده پژوهشگر و کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل نیز از دغدغه خود درباره افراد بی‌تابعیت نوشته و گفته است: بر اساس تخمین کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان 10 میلیون انسان در سراسر جهان بدون تابعیت هستند. از آنجایی که افراد بی‌تابعیت معمولا بدون مدارک شناسایی هستند بنابراین نادیده گرفته شده و در سرشماری‌ها شمارش نشده‌اند، بنابراین شناسایی بزرگی جمعیت و وضعیت افراد بی‌تابعیت به عنوان یکی از موانع اصلی بررسی و حل این مساله است. بی‌تابعیتی افراد به معنی عدم تعلق خاطر آنها به کشور خاصی نیست؛ بلکه آنها به دلیل خلأ‌های قانونی، رویه‌ها یا شرایط خاصی در شکاف بی‌تابعیتی افتاده‌اند. ارتباط میان بی‌تابعیتی و تبعیض بسیار روشن است. ابتدا بی‌تابعیتی نتیجه اعمال مستقیم تبعیض نسبت به یک فرد به دلیل یکی از ویژگی‌های غیرقابل تغییر او مانند نژاد، جنسیت و قومیت است که باعث محرومیت او از برخورداری از مدارک شناسایی و قانونی لازم برای زندگی معمولی در جامعه می‌شود؛ در نتیجه آن، تبعیض‌های غیرمستقیم مانند محرومیت از تامین نیازهای مهم اعم از برخورداری از آزادی و امنیت کامل، تحصیل، مراقبت‌های بهداشتی و دسترسی به اشتغال اعمال می‌شود. اهمیت توجه به چهره انسانی پدیده بی‌تابعیتی آنجا آشکار می‌شود که بدانیم این افراد به دلیل انتقال این مشکل به فرزندان خود و نسل‌های آینده تحت فشار مضاعف هستند.
 
معضل اقامت در خانه‌های متروک
حسن محدثی‌گیلوایی پژوهشگر علوم اجتماعی و استاد جامعه‌شناسی با عنایت به جایگاه ابن‌خلدون از بزرگ‌ترین متفکران جهان اسلام و پایه‌گذار علوم اجتماعی می‌نویسد: افق‌زدایی از متفکران (یا به تعبیر مرحوم استاد شایگان، اسکیزوفرنی فرهنگی) بیماری فکری خطرناکی است که منجر به گمراهی مضاعف می‌شود. بر سر گور گذشتگان نشستن مشکلات زندگان را برطرف نمی‌کند. ما نیازمند آفرینشی دیگر هستیم. معرفی کردن مورخ مسلمان قرن چهاردهمی (ابن‌خلدون) و مقایسه او با به‌اصطلاح پدر جامعه‌شناسی (اگوست کنت) و دیگر بنیانگذاران جامعه‌شناسی، منجر به افق‌زدایی از افکار ابن‌خلدون می‌شود و اینگونه افق‌زدایی از متفکران مسلمان و متون و افکار مسلمانان، فقط به توهم برخورداری و بهره‌برداری از میراث دامن می‌زند. اگرچه احترام به نیاکان و قدردانی از کوشش‌های آنان رفتار معقول و پسندیده‌ای است، اما تقدیر ما این نیست که در خانه‌های متروک اقامت کنیم. ما می‌توانیم تقدیرمان را به‌نحو دیگری رقم بزنیم و جهان خودمان را از رهگذر مشارکت در تفکر اجتماعی مدرن بسازیم. متاسفانه تعداد قابل توجهی از نویسند‌گان مسلمان، از جمله برخی از جامعه‌شناسان ایرانی، می‌کوشند از رهگذر بیرون کشیدن ابن‌خلدون از افق فکری زمانه‌اش و قرار دادن او در افق فکری مدرن، او را به‌منزله جامعه‌شناس معرفی کنند و به‌نحو کاذبی، درد و رنج ناشی از فقدان و حرمان اندیشه اجتماعی مدرن در جهان اسلام را تشفی بخشند.
 
 ایران
 
وحدت ملی دغدغه ایرانیان
مسعود پزشکیان نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی به بهانه حادثه تروریستی اهواز می‌نویسد: حادثه تروریستی اهواز مثل هر اتفاقی از این دست تلخکامی‌های فراوانی به همراه داشت اما این بدان معنا نیست که چنین حوادثی نمی‌توانند سرآغاز تحولات سازنده و امیدبخش شوند. کنار گذاشتن کامل اختلاف ‌نظرها و تفاوت دیدگاه‌ها در جامعه نه اتفاقی شدنی است و نه منطقی و معقول. اختلاف نظر و دیدگاه اتفاقاً می‌تواند نقطه شروع رشد و پویایی کشور باشد، اما به این شرط که بتوانیم آن را در یک چارچوب منطقی کنترل کنیم. به این معنا که اولاً اختلاف دیدگاه‌ها و نظرها باعث از بین رفتن روحیه احترام متقابل و ایجاد رویه نفی دیگری در افراد نشود و ثانیاً به رسمیت شناختن آن، عنصر سازنده جامعه و ملت یعنی اتحاد و وحدت را خدشه‌دار نکند. از این منظر حادثه اهواز نشان داد که جامعه ما با وجود تفاوت‌های عمیقی که از نظرگاه‌های مختلف در آن وجود دارد، تا چه اندازه بر سر مسائل اساسی چون تمامیت ارضی، امنیت عمومی، مقابله با دشمن بیگانه و گروه‌های وابسته و حفظ آرامش دارای وحدت نظر است. رویه نامطلوب باب شده در ایران آن است که متأسفانه دعواهای سیاسی در مقاطع زیادی به ناحق مجوز ایراد هر نوع تهمت و انگی به طرف مقابل می‌شوند.
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.