اگر سخن اکثریت جامعه ملاک بود، هیچیک از پیامبران نباید رسالت خویش را آغاز میکردند!
سوءاستفاده برخی افراد از جمله «میزان رأی ملت است»/رئیس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: فرهنگ لیبرالیسم به دنبال آن است که انسان را دارای دین فردی دانسته و اجتماع، سیاست و اقتصاد را اموری بیارتباط با خداوند معرفی کند.
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی شنبه شب در بیست و چهارمین جلسه درس اخلاق رمضان خود در حسینیه امام خمینی(ره) دفتر رهبر معظم انقلاب در قم، اظهار کرد: جلب رضایت همگانی جز با اظهار نفاق امکانپذیر نیست و حتی پیامبران الهی هم همواره مورد تهمت و توهین واقع میشدند و در حقیقت گریزی از زخم زبانهای دیگران وجود ندارد.
وی افزود: مشرکان حضرت محمد(ص) را فردی شاعر و آیات الهی را شعر مینامیدند و کار را به جایی رسانده بودند که آن حضرت را مجنون معرفی میکردند؛ وقتی فردی معصوم را این چنین مورد آزار زبانی قرار میدهند دیگر افراد را هم بدتر از آن زخم زبان میزنند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه مهمترین امر در زندگی انسان رفتار بر اساس رضایت الهی است خاطرنشان کرد: اگر همه مردم سخنی دیگر بگویند و انسان حرف خدا را بنگرد و به آن عمل کند راه صحیح را پیموده است.
وی ادامه داد: ترک وظیفه دینی به خاطر حرف مردم و جلب رضایت آنها سرانجامی بد را برای انسان رقم میزند زیرا انسان ابتدا باید رضایت خداوند را در نظر بگیرد و در سایه آن میتوان رضایت مومنان و اهل ایمان و سایر مردم را هم کسب کرد.
آیتالله مصباح یزدی تصریح کرد: برخی افراد هستند که در مواقعی چون انتخابات تنها سخن از مردم میگویند و عنوان میکنند رضایت مردم شرط است در حالیکه اصل رضایت الهی و حرکت در مسیر خداست.
استاد برجسته حوزه علمیه قم سکولاریسم و فرهنگ مد نظر آن را مورد توجه قرار داد و افزود: پرداختن به امور مذهبی در حوزه فردی، رفتن به مسجد تنها برای انجام نماز و از این دست مسائل بدون اینکه انسان به وظایف خویش در قبال اجتماع مانند اینکه بیتالمال چگونه در حال مصرف شدن است و چه کسانی به آن دسترسی دارند همان فرهنگ سکولاریستی است زیرا جهان غرب به دنبال آن است که دین را امری فردی و امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را جزو مسائل بیارتباط با خدا معرفی کند؛ وقتی به چنین افرادی اعتراض هم میشود میگویند مردم به من رأی دادهاند و میزان هم رأی ملت است در حالیکه امام راحل این سخن را با ملاحظات و شرایطی عنوان کردهاند.
وی با بیان اینکه حل مشکلات مردم به ویژه در نظام اسلامی اهمیت ویژهای دارد گفت: با این حال همه اقدامات در این زمینه باید در چارچوب شرع و دستورات الهی صورت بگیرند؛ نمیتوان گفت اگر بیشتر مردم از فلان برنامه سینما یا تلویزیون استقبال کردهاند پس هیچ مشکلی هم ندارد.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: اگر سخن اکثریت جامعه ملاک بود آنگاه هیچیک از پیامبران نباید رسالت خویش را آغاز میکردند زیرا بیشتر مردم با آنها مخالف بودند و نیز امیرالمومنین(ع) هم نباید وارد جنگ با اصحاب جمل یا خوارج میشد؛ مردم در آن زمان مخالف جنگ با برخی افراد بودند و کار به جایی رسیده بود که علی(ع) عنوان میکرد حاضر است 20 سپاهی خود را بدهد و یک نفر از لشکر معاویه بگیرد زیرا آنها در کفر و باطل خویش استوارتر از لشکریان خودش در پایمردی بر حقیقت بودند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به شیوه تربیتی اهل بیت(ع) عنوان داشت: آن بزرگواران سعی میکردند شیعیانشان پیرو هوای نفس نباشند و با عقل و منطق همچون کوه در برابر دشمنان ایستادگی کنند.
وی با بیان اینکه امروز لیبرالیسم به دنبال آن است که همه امور را با رجوع به اکثریت حل و فصل کند، گفت: مکاتبی که با این تفکر تشکیل شدهاند سخن مردم را ملاک تمایز حق و باطل دانسته و آن را عامل اصلی در مشروعیتبخشی به حکومتها معرفی میکنند در حالیکه حقیقت غیر از آن است و تنها خداوند میتواند حق و باطل را مشخص کند؛ اگر با این تفکر به اداره امور بپردازیم چندی نمیگذرد که تفاوتی با کافران نخواهیم داشت.
آیتالله مصباح یزدی شناخت حق با استفاده از عقل و دستورات شرعی را اقتضای تربیت دینی دانست و تاکید کرد: ارتباط با دیگران در اجتماع هم باید در راستای این مهم باشد که بتوانیم آنها را به راه راست هدایت کنیم. (خبرگزاری فارس)
سوءاستفاده برخی افراد از جمله «میزان رأی ملت است»/رئیس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: فرهنگ لیبرالیسم به دنبال آن است که انسان را دارای دین فردی دانسته و اجتماع، سیاست و اقتصاد را اموری بیارتباط با خداوند معرفی کند.آیتالله مصباح یزدی:
لابد میزان درک رضایت الهی هم موسسه امام خمینیه
خدا را شکر که در این زمونه که بیشتر افراد نان به نرخ روز خور هستند برخی پیدا می شوند که بر خلاف موج، شجاعانه حرف اصیل دین را می زنند.
برای من جالبه که آیت الله حالا که کاندیدای مورد نظرشون رأی نیاورده دارند این حرف ها رو می زنند. هرچند ایشون از قبل هم این اعتقاد رو داشتند و این دست حرفها همون نوع سخنان جنجالی ایشان در عهد خاتمی است ولی چرا کمتر در دوران احمدی نژاد گفته می شد یا اگر حتی کاش کمتر گفته می شد در صورتی که گاه می شنیدیم به پشتوانه رأیی که فکر می کردند احمدی نژاد آورده خود را هم صاحب حق می دانستند.
جناب آقای رسول برهان را با برهان باید پاسخ داد نه با مغالطه یا خطابه!
انچه از مثل ایشان عجیب است که تفاوت این بحث را توجه نداشته باشند که پذیرش پیامبران الهی مربوط به اصل دین و ان پذیرش هم براساس نظر و قبول هرفرد و تشخیص و اقناع عقل اواست.دیگر درپذیرش پیامبر که امرتعبدی نیست واصلا تعبد در ان اعتبار ندارد بلکه اقناع عقلی میزان است .به علاوه در مرحله بعد و پذیرش دین، در قبول دستورات پیامبران – گرچه برخی سکولارهاهمه دستورات پیامبران را نپذیرند، اما درجامعه مسلمان ایران این مسئله محل نزاع نیست تقریبا همه وحداقل جریان های موجود و مخالف نظر ایت الله، نسبت به دستورات تعبدی دین تسلیم اند و ان قلت ندارند.انچه محل بحث است که امثال ایشان ادعا دارند که مثلا باید همه از ایشان و تشخیص ایشان تبعیت کنند وحتی اگر 8 سال و4 سال قبل دچار حطای فاحش – به اذعان خودشان شدند – و فردی را اصلح معرفی کردند وبعد معلوم شد اشتباه کردند مجدد برای 8 سال بعد فردی را روی زمین و زیر اسمان اصلح معرفی کنند وتوقع کنند همه کالانعام ازایشان تبعیت کنند و الا منحرف اند یا معاند یا مزدور یا…، ایا توجه ندارند که این مسئله که تشخیص موضوع خارجی است جزء احکام شرعی ودستورات انبیا نیست تا ربطی به مناقشه ایشان داشته باشد بلکه ملاک و معیار در موضوع خارجی تشخیص مکلف است و تقلید ان رفع تکلیف از مکلف نمی کند.ومکلفین می توانند دقیق تر تشخیص دهند که درهمین مسئله مصیب بودن مخالفان ایشان برای خودشان هم ثابت شد که جریانی انحرافی و یا فراماسون – به تعبیر خودشان -ایشان را فریب دادند ولی بسیاری از بابصیرتان واقعی فریب نحوردند و دنبال این جریان نرفتند.کسانی هم که دنبال ایشان رفتند معذور نیستند چون موظف بودند در تشخیص مصداق به عقل خود مراجعه کنند!
مطلوب است که به مفاد معاهده امام حسن (ع) و معاویه مراجعه فرمایید تا میزان اهمیت رای مردم در آن روشن گردد آنجا که معاویه پیشنهاد میدهد پس از او حسن بن علی(ع) خلیفه گردد ولی امام میگوید خیر آن کسی که مردم با او بیعت کنند خلیفه شود.عملکرد علی (ع)هم در مقابل رای مردم در تاریخ روشن است.ایشان با علم الهی فقط در مقابل خواسته های اشتباه مردم می ایستادند اگرچه در مواردی که آنان اصرار میکردند ناچار به پذیرش میشدند.ضمنادر امر حکومت جایگاه پیامبران متفاوت از حاکمان است.چون هر پیامبری امام و حاکم است ولی هر حاکمی پیامبر نیست.