تلاشها و راه حلها براى رفع مشکل رؤیت هلال
تاکنون تلاشها و کوششهایى فردى و جمعى در ایران و غیر آن براى رفع مشکل اختلافها و دودستگیها در حلول ماههاى قمرى و آثار ناشى از آن صورت پذیرفته است. در اینجا پارهاى از این تلاشها و نیز منشأهاى اختلاف را ذکر مىکنم و به این نکته مىپردازم که چرا تاکنون این فعالیتها ثمرۀ چندانى نداشته و مشکل همچنان پابرجاست. همچنین در پایان به پارهاى راهحلها اشاره مىکنم
تلاشها
الف) تلاشهاى فردى
چنان که گذشت تاکنون عالمان شیعه و غیر شیعه براى رفع این مشکل تلاشهایى کردهاند که از جملۀ آنها عالم بیدار دوراندیش و مصلح زمانشناس امام موسى صدر است. ایشان (که خدایش بازگرداند) با عالمان مسلمان در این باره گفتوگو و مکاتبه مىکرد. از جمله در نامهاى به شیخ حسن خالد مفتى لبنان به تاریخ 2/ 3/ 1348 ش، مىنویسد:
… در این روزهاى دشوارى که امت اسلامى در نگرانى و اضطراب به سر مىبرد و حال و آیندۀ همۀ منطقه در معرض تند بادى ویرانگر قرار گرفته است، بیش از هر وقت دیگرى ضرورت وحدتى فراگیر و عمیق … احساس مىشود ….
از این فرصت استفاده مىکنم و اندک تجربۀ خود را در این زمینه پیش روى شما قرار مىدهم، همان که پیشتر نیز در نخستین دیدارمان در مرکز اسلامى افتاء از آن سخن گفتم. ریشهدار کردن وحدت اسلامى از دو راه شدنى است: 1. وحدت فقهى …،2. کوششهاى جمعى
این راه در تلاشهاى مشترکى نمود مىیابد که براى تحقّق اهداف خاصّ دینى و اجتماعى صورت مىگیرد … به عنوان نمونه برخى از این اهداف را یادآور مىشوم:
1. اهداف کاملا دینى، مانند وحدت عیدها و شعائر دینى و یکى شدن الفاظ برخى از عبادتها مانند اذان و نماز جماعت. مىتوان براى به دست آوردن طلوع ماه نو در افق به روشهاى نوى علمى اعتماد کرد تا روز عید فطر به دقت معلوم شود و مسلمانان جهان بتوانند روز واحدى را به عنوان عید گرامى بدارند و به راحتى بتوانند از پیش براى این روز برنامهریزى کنند. همچنین مىتوان براى اذان الفاظى را در نظر گرفت که مورد پذیرش همگان باشد …. «1»
امام موسى صدر این پیشنهاد را در مجمع البحوث الإسلامیه نیز مطرح کرده و گفته است:
یا باید این روش را بپذیریم و یا در جلسهاى مشترک به استماع رؤیتهاى شهود بپردازیم و دربارۀ ثبوت هلال عید تصمیم مشترکى بگیریم.
از جمله تلاشهاى فردى عالمان اهل سنّت نوشتن کتابها، رسالهها و مقالههایى در این زمینه است مانند:
1. دانشمند مغربى حافظ غمارى، ابو الفیض احمد بن محمّد بن صدیق (م 1380)- که تمایلات عارفانه و صوفیانه داشته و ضد وهّابیت و در ردّ ابن تیمیه کتاب نوشته است و از جمله آثار اوست: فتح الملک العلیّ بصحّه حدیث «باب مدینه العلم علیّ»- کتابى بدین منظور تألیف کرده است به نام توجیه الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم و الإفطار که سالها پیش در مصر و سپس در اردن چاپ شده است. او در این کتاب تمام توان خود را به کار برده است تا براى رفع اختلاف در آغاز ماههاى قمرى، عدم اشتراط آفاق را- مانند آیه الله خوئى رحمه اللّه البته با اندکى تفاوت- اثبات کند. نیز قول هیوى و منجّم را با شرایطى پذیرفته است. اتفاقا پارهاى از استدلالهاى وى شبیه مرحوم آیه الله خوئى است از جمله:
… و أمّا الهلال فلیس له إلّا وقت واحد و هو الوقت العام، فإذا تکوّن هلالا و رئی فی قطر فقد سمّی شهرا فی الدنیا کلّها، لا فی ذلک القطر وحده. «2»
2. دکتر یوسف مروّه در ماه رمضان 1387، طىّ نامهاى خطاب به آیه الله سید محسن حکیم در نجف، امام موسى صدر در صور لبنان، شیخ حسن مأمون شیخ دانشگاه از هر در قاهره و شیخ حسن خالد مفتى لبنان براى حلّ این مشکل پیشنهادى ارائه داد و خواستار اعتماد بیشتر به دستاوردهاى علمى جدید شد؛ ولى از این پیشنهاد هم نتیجهاى عاید نشد. «3»
وى طرح دیگرى نیز ارائه کرده که در روزنامۀ البلاد، مورّخ ششم کانون اوّل سال 1999 م منتشر شده است. همچنین فرمى براى ثبت مشخصات رؤیت و شهادت شهود آن تنظیم کرده که همان روزنامه منتشر کرده است.
3. محمّد طنطاوى، شیخ ازهر و مفتى سابق مصر در سال 1993 م گفته است: به مسئولان دولت سعودى نامهاى نوشتم و در آن پیشنهاد کردم که در مکه مکرمه یا در مدینۀ منوّره، زیر نظر عالمان دین و متخصّصان فلک و نجوم رصدخانهاى تأسیس شود و سخن این رصدخانه در باب تعیین تکلیف اوّل و آخر ماههاى قمرى- به خصوص ماه رمضان- سخن نهائى و فصل الخطاب باشد. «4»
4. دکتر محمّد عبد اللطیف صالح فرفور در دمشق نیز به سال 1405، به منظور ارائه به کنگرۀ سال 1406 مجمع الفقه الإسلامى در جدّه، رسالۀ مبسوطى نوشت به نام بلغه المطالع فی بیان الحساب و المطالع. وى در این رساله به دو موضوع پرداخته است،اختلاف و اتّحاد آفاق و اعتماد به قول فلکى.
5. دکتر ماجد ابو رخیه از کسانى است که در این باره تحقیق کرده و رسالهاى نگاشته است با عنوان «إثبات هلال رمضان بین الرؤیه البصریه و الحسابات الفلکیه» و طىّ آن سخن هیویان و منجّمان را در باب رؤیت هلال در پارهاى از موارد پذیرفته است. این رساله در مجلۀ الشریعه، سال ششم (1409)، شمارۀ 13، ص 375- 419 چاپ شده است.
6. در سال 1400 در قطر بر اساس شهادت خلاف واقع شهود، عید فطر اعلام، و سپس مسلّم شد که آن روز عید نبوده است. از این رو مفتى قطر، عبد الله بن زید آل محمود رسالهاى خطاب به علما و حاکمان مسلمان نوشت با نام الحکم الشرعى فی إثبات رؤیه الهلال.
7. دکتر امیر حسین حسن نیز در حلوان در این زمینه به سال 1418 رسالۀ مفصّلى نوشته است با نام الأدلّه الشرعیه فی إثبات الشهور العربیه بالحسابات الفلکیه. وى در این رساله براى حل مشکل اختلاف، بر اعتماد بر قول و محاسبۀ هیوى تأکید ورزیده و به تفصیل از آن بحث کرده است و در باب سوم آن راهحلهایى را در این مسأله ارائه داده است.
ب) تلاشهاى جمعى
علاوه بر این تلاشهاى فردى، کوششهایى جمعى نیز در نیمسدۀ اخیر در این زمینه صورت گرفته است. از جمله- چنان که گذشت- رابطه العالم الإسلامى در سال 1390 مقرّر کرد که عمده دربارۀ پنج محورى که در نامۀ دبیر کلّ آن گذشت در جلسۀ سال بعد رابطه العالم الإسلامى در جمادى الآخرۀ سال 1391 بحث شود تا به نتیجهاى مشخص دست یابند.
گردهماییها و کنگرههاى دیگرى نیز در این موضوع برگزار شد از جمله «مؤتمر العلماء المسلمین»، به سال 1969 م در مالزى، «مؤتمر تحدید أوائل الشهور القمریه»، به سال 1398 در اسلامبول، و کنگرهاى که وزارت اوقات و شئون دینى کویت برگزار کرد.
نیز کنگرۀ مجمع الفقه الإسلامى وابسته به سازمان کنفرانس اسلامى در دو دورۀ پىدرپى در سالهاى 1406/ 1985 م در جدّه و 1407/ 1986 م در عمان پایتخت اردن موضوع یکسانسازى آغاز ماههاى قمرى را در دستور کار خود قرار داد. در این دو کنگره به ویژه از اعتبار و عدم اعتبار حسابهاى نجومى و هیوى بحث شد.
در سال 1999 م سومین دورۀ شوراى اروپایى افتا و پژوهش در شهر کلن آلمان به ریاست دکتر یوسف قرضاوى رئیس شورا برگزار شد. در این دوره بارزترین بحث چگونگى اثبات ماههاى قمرى به ویژه ماه رمضان و شوّال بود.
علاوه بر اینها، تاکنون دو گردهمائى تخصصى رؤیت هلال با شرکت دانشمندان داخلى و خارجى به اهتمام مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در تهران برگزار شده است: یکى در روزهاى هشتم و نهم آبان 1381 و دیگرى در روزهاى هشتم و نهم مهر 1383.
این گردهمایى دو سالانه است و قرار است هر دو سال یک بار برگزار شود و از جمله اهداف برگزارى آن بررسى علمى و فقهى راههاى ثبوت حلول ماههاى قمرى، تدوین تقویم هجرى هماهنگ براى همۀ کشورهاى اسلامى و راهکارهاى علمى کاهش اختلاف میان آراء فقیهان و منجّمان در رؤیت هلال است. در این گردهماییها، استادان، محقّقان و متخصصان با عرضۀ مقالات خود به ارائۀ آخرین نظریات و دستاوردها در زمینههاى فقهى و نجومى رؤیت هلال مىپردازند.
در گردهمایى نخست حضرت حجه الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در سخنرانى افتتاحیهاش گفت:
… متأسفانه دربارۀ تقویم هجرى قمرى، یعنى گاهشمارى که زندگى دینى، فکرى، اجتماعى، سنن و آداب ما بسیار بدان وابسته است، هنوز کارهاى اساسى نشده است و تصوّر مىکنم از پژوهشهاى بسیار بسیار مهمّى که شما محققان شروع کردید و همگان باید روى آن کار کنیم این است که دربارۀ تقویم قمرى عمیقا تحقیق نماییم و یک تصمیم درست بگیریم ….
در این گردهمایى امور ذیل طى بیانیهاى مورد تأکید حاضران قرار گرفت:
1. ضرورت برگزارى چنین همایشهاى تخصصى، با هدف برطرف کردن ناهماهنگیهاى تقویم قمرى و چارهجویى نابسامانیهاى پیش آمده در سالهاى اخیر؛
2. بهرهگیرى داهیانه از دستاوردهاى نجوم که به تأیید مراجع علمى جهانى رسیده است، بویژه در امر پیشبینى قابلیت یا عدم قابلیت رؤیت هلال؛
3. ارائۀ تعریف جدید و کاملى از موضوع رؤیت هلال به لحاظ فقهى و ملاکهاى اعتبار نتایج مشاهده یا رصد و نیز توسعۀ سرزمینى آن نتایج؛
4. اهمیت دستیابى به تقویم قمرى بر اساس ملاک واحد براى جهان اسلام؛
5. شروع تحقیق در میراث علمى نجوم اسلامى و تداوم پژوهش در میراث فقهى در زمینۀ رؤیت هلال؛«5»
6. تشکیل شوراى استهلال؛
7. تقویت اطلاعرسانى عمومى دربارۀ رؤیت هلال و تقویم هجرى قمرى از طریق صدا و سیما و رسانههاى جمعى دیگر، براى دستیابى به وحدت نظر و کاهش اختلافات؛
8. تأسیس رصدخانۀ رسمى پشتیبان تقویم هجرى قمرى؛
9. اجراى طرحهاى پژوهشى کاربردى در زمینههاى فقهى و نجومى براى روشن شدن نقاط مبهم و دستیابى به اطلاعات و نرمافزارهاى تسهیل کنندۀ رؤیت هلال.
10. بزرگداشت مقام علمى مرحوم استاد هبه الله ذو الفنون و اهداى جایزهاى به نام ایشان به طور مستمر به افرادى که در زمینۀ رؤیت هلال فعالیت بارزى داشتهاند. «6»
مقالات و مباحث این دو گردهمایى انصافا جالب و راهگشا و براى مثل بنده بسیار مفید بود و اظهار نظر فقهى در باب رؤیت هلال بدون اطلاع از بسیارى از مباحث مطرح شده در آن مصیب نخواهد بود. گزیدۀ اوّلین گردهمایى در مجموعهاى چاپ شده است که در جلد پنجم رؤیت هلال «بخش ششم: کتابشناسى رؤیت هلال» معرّفى خواهد شد.
متأسفانه آنچنان که باید و شاید حوزویان در این جلسات مهم حضور نداشتند. در حالى که اساسا برگزارى چنین همایشهایى وظیفۀ حوزه است. اگر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام گردهمایى را در قم برگزار کند، نتایج بیشترى عاید خواهد شد. به هر حال، این اقدامى میمون و مبارک است و إن شاء الله سبحانه پیامدهاى خوبى خواهد داشت.
راه حلها
چنان که مىدانیم تاکنون از تلاشهاى مذکور نتیجۀ محسوسى عاید نشده است، بلکه گاهى اختلافها تشدید هم شده است، البته به طور طبیعى و نه به سبب این تلاشها. تنظیم تقویم قمرى هماهنگ و با ضابطۀ یکسان و ملاک واحد براى همۀ کشورهاى اسلامى هر چند دست یافتنى، ولى قدرى بلندپروازانه است. در وهلۀ اوّل اگر بتوانیم در مناطق و شهرهاى شیعهنشین این تشتّت و اختلاف و معرکۀ عظمى را بر طرف کنیم یا کاهش دهیم به مذهب تشیع و صاحب مذهب حضرت صادق (صلوات الله و سلامه علیه) خدمت بزرگى کردهایم. اختلاف در یک شهر یا یک کشور شیعهنشین تاکنون اتفاق افتاده که بدون اینکه کسى را مقصّر بدانیم انصافا مایۀ شرمسارى و سبب وهن مذهب متعالى تشیع شده است مانند ماجراى عید فطر سال 1396 در تهران- که در باب اوّل گذشت- و سال 1412 و 1424 در ایران، و سال 1419 در لبنان.
در گذشته اگر اختلافى در ثبوت هلال رخ مىداد و مثلا در بوشهر روز شنبه و در تهران روز یک شنبه رؤیت هلال ثابت مىشد به دلیل نبود ارتباطات، به جایى لطمه نمىخورد.
مردم هم به وظیفۀ شرعى خود عمل کرده، و مثاب و مأجور بودند. ولى امروزه که این گونه حوادث طى چند دقیقه به اطلاع مردم دنیا مىرسد و به دست فتنهگران بهانه مىدهد و سبب وهن مذهب و روحانیت و سستى اعتقادات مسلمانان و ریشخند دشمنان مىگردد، چنین مسامحاتى روا نیست. از سوى دیگر هزاران نفر در سرتاسر عالم مسائل مربوط به هلال را به انگیزههاى گوناگون دنبال مىکنند و گاهى اتفاق افتاده است که ما زمانى را اوّل ماه دانستهایم که هنوز ماه به مقارنه نرسیده بوده است- مانند ماه شوال 1419- و اهل فن و آشنایان به نجوم و هیئت را به تعجب واداشتهایم!
ظریفى مىگفت: براى بىاعتبار کردن مذهب، هیچ چیز کارآمدتر از این نیست که در شهرى مثل قم یا مشهد، عدهاى نماز عید فطر بخوانند و عدهاى روزه باشند. گروهى روزه را واجب بدانند و جمعى بساط چاى و شیرینى و شربت بگسترانند. «7» روشن است که حتى بدون اینکه شخص خاص یا تشکیلاتى در این بین مقصّر باشد حنظل اختلاف چنین ثمرۀ تلخى به بار مىآورد.
پس براى رفع آن- که هر سال ممکن است رخ دهد و در شامگاه 29 ماههاى مبارک بسیارى را نگران مىکند به طورى که با دلهره و اضطراب و ناراحتى آن شب را به صبح مىآورند- باید چارهجویى کرد. چاره هم منحصر است به بررسى مناشئ اختلاف و برطرف کردن علمى و عملى آن.
الف) راه حل علمى
براى دستیابى به راه حلّى علمى نخست باید مناشئ اختلاف را شناخت. منشأهاى اختلاف در این زمینه عمده عبارتاند از اختلاف فتوا و نظر بین مراجع و عالمان شیعه (أدام الله إفاضاتهم الوافره و أفاض علینا من برکات أنفاسهم القدسیه) در زمینههاى ذیل:
1. اشتراط یا عدم اشتراط اتّحاد آفاق.
مشهور میان فقهاى شیعه و نیز معاصران از جمله حضرت امام خمینى- و اقرب به صواب- اشتراط اتّحاد آفاق است بدین معنى که با رؤیت هلال در یک نقطه، فقط در سایر نقاط هم افق با نقطۀ رؤیت، ماه حلول مىکند نه در همه جاى کرۀ زمین.
در قبال این نظر عدهاى هم قائل به اشتراط اتّحاد آفاق نیستند. این عده به سه دسته تقسیم مىشوند:
– بعضى مىگویند رؤیت هلال در یک نقطه براى حلول ماه نو در سایر نقاط کرۀ زمین هم کافى است؛ مانند آیه الله شهید سید محمّد باقر صدر رحمه اللّه.
– شمارى مىگویند رؤیت در یک نقطه براى سایر نقاطى که در جزئى از شب با نقطۀ رؤیت مشترکند کافى است، نه مطلقا و براى همۀ کرۀ زمین، مانند آیه الله خوئى رحمه اللّه.
– برخى تفصیل دیگرى مىدهند و مىگویند: رؤیت در نقطهاى از قارههاى آسیا، آفریقا و اروپا فقط براى جاهایى حجّت است که جزء این سه قاره باشند ولى رؤیت در این سه قاره براى قارههاى آمریکا و اقیانوسیه حجّت نیست. رؤیت در قارههاى آمریکا و اقیانوسیه هم فقط براى تمام مناطق این دو قارّه معتبر است نه سه قارّۀ دیگر «8».
2. اعتبار یا عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلّح
مشهور میان فقهاى معاصر از جمله حضرات آیات امام خمینى، خوئى و شهید صدر رحمهم اللّه- و اقرب به صواب- عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلّح است؛ ولى برخى از مراجع معاصر (دامت برکاتهم) آن را براى ثبوت حلول ماه معتبر و کافى مىدانند.
3. اعتبار یا عدم اعتبار قول هیوى
مشهور میان فقها عدم اعتبار قول هیوى و فلکى براى حلول ماه است، ولى برخى حد اقل در پارهاى از صور و هنگامى که منجّمان اتفاق نظر داشته باشند، قول آنان را معتبر مىدانند و اقرب به صواب هم همین نظر است، چنان که در باب سوم گذشت.
4. اعتبار یا عدم اعتبار بیّنه
برخى صرف شهادت دو شاهد عادل به رؤیت هلال را براى ثبوت حلول ماه نو کافى مىدانند، هر چند عدۀ زیادى استهلال کرده و ماه را ندیده باشند؛ ولى بسیارى از فقها بر این باورند که با صاف بودن هوا و استهلال عدّۀ زیادى از مردم- مثلا هزار نفر- نه تنها بیّنه بلکه اگر پنجاه نفر هم ادعاى رؤیت کنند نیز قولشان معتبر نیست. این عده مىگویند:
هنگامى که هوا صاف باشد و هزاران نفر در جستجوى هلال باشند، اگر هلال در آسمان باشد باید عده زیادى آن را ببینند، نه اینکه در کشور پهناورى مثل ایران با وجود صافى هوا فقط 15 نفر ادعاى رؤیت کنند!
در این فرض اگر خیلى خوش بین باشیم باید بگوییم این عده دچار توهم رؤیت شدهاند- چنان که قبلا گذشت ثابت شده است 15% استهلال کنندگان دچار توهم رؤیت مىشوند یعنى اگر 3000 نفر استهلال کنند و از بین آنها فقط 450 نفر یا کمتر مدّعى رؤیت شوند بازهم قولشان قابل قبول نیست.- خصوصا با توجه به اینکه عدۀ زیادى از اهل فن و منجّمان که از چند و چون وضع ماه و جایگاه آن آگاهند، و همهماهه با دوربین و تلسکوپ استهلال مىکنند، نتوانند هلال را ببینند؛ ولى چند شاهد عامى مدّعى رؤیت شوند. در مقابل این گروه، برخى مىگویند: ما کارى به علم نجوم نداریم و طبق روایت همینکه دو شاهد عادل شهادت به رؤیت دهند مىپذیریم.
مناشئ اصلى اختلاف همین امور است که گذشت، ولى گاهى هم ممکن است در عین وحدت نظر و فتوا، شاهدان نزد فقیهى به نحوى اطمینانبخش، شهادت بدهند و نزد فقیهى دیگر یا این عده شهادت ندهند یا اطمینانى براى فقیه حاصل نشود و در نتیجه اختلاف رخ دهد، که البته این فرض نادر است.
از امور چهارگانۀ منشأ اختلاف از همه مهمتر همان امر اولى یعنى اشتراط یا عدم اشتراط آفاق است که در هر دو طرف فتوا فقیهان برجستهاى هستند، هر چند مشهور اشتراط اتحاد آفاق است.
راه حلّ این مشکل کار علمى دقیق و مستمر و مباحثات فنّى اهل نظر در هر یک از امور فوق است که مسلّما اگر به نفى اختلاف نینجامد، موجب کاهش آن مىشود. در موضوعى به این اهمیت، نمىتوان با اندک مطالعهاى نظر داد و بدون بررسى همهجانبۀ ادلۀ طرفین، شتابناک و نسنجیده موضع گرفت. وقتى فقیهى مانند آیه الله خوئى رحمه اللّه که سالهاى متمادى به گونهاى که امروزه براى کمتر کسى اتفاق مىافتد به تدریس فقه اشتغال داشتند و در آن ممحّض بودند در نسبت دادن قول به عدم اشتراط اتّحاد آفاق به دیگر فقیهان، دچار چندین خطا مىشوند- چنان که در باب دوم گذشت- تکلیف ما روشن است.
بنابراین، با اشراف بر مسائلى از هیئت و نجوم که در فهم روایات و سخنان فقیهان مؤثّر است و به سان بزرگانى امثال شهیدین، مولى احمد نراقى و سید ابو تراب خوانسارى رحمهم اللّه «9» باید وارد بحث شد و نمىتوان با اندک اطلاعى از این امور و در حد مردم عامى بحت بسیط مدّعى فهم روایات مربوط به بحث و متصدّى اظهار نظر و رأى شد وگرنه آدمى در همان دامى مىافتد که صاحب حدائق رحمه اللّه افتاد و با اینکه قرنها پیش علامه حلّى و فرزندش فخر الدین و نیز شیخ بهائى کروى بودن زمین را اثبات کرده بودند «10»، صاحب حدائق- شاید به دلیل بىاعتنایى به علم هیئت و بر اثر ناآشنایى با آن- مدّعى نفى کرویت زمین شد و گفت: روایات صحیحه بر مسطح بودن زمین دلالت دارند! چنان که در باب دوم گذشت. «11»
بدینسان، با بررسى عمیق، منصفانه و همه جانبه- نه شتابناک و سریع و بدون اطلاع از مسلّمات علم هیئت و نجوم- بسیارى از اختلافها رخت برمىبندد و در صورتى که اختلافى باقى بماند راه چاره این است که طبق یکى از دو نظر عمل شود. چون در هر دو طرف اختلاف فقیهانى هستند مانند امام خمینى و آیه الله خوئى و به هر یک از دو نظر که پس از بحث و بررسى و به نتیجۀ واحد نرسیدن عمل شود، آن عمل بىدلیل و بدون حجت نخواهد بود. اگر مکلّف در پارهاى از مسائل به نظر فقیه دیگر مساوى با مرجع تقلیدش عمل کند مجزى است و به فتواى بسیارى از فقیهان تبعیض در تقلید جایز است «12» و بر اثر آن عرش خدا به لرزه درنمىآید.
بنابراین، در خصوص مسائلى که اختلاف در آنها در جامعه بروز و ظهور شدیدى دارد مثل حلول ماه، براى حفظ آبروى مذهب تشیّع اگر به نظر مشهور یا مطابق احتیاط- هر جا احتیاط ممکن و بىمشکل باشد- عمل شود به هیچ جا لطمه نمىخورد. خصوصا با توجه به پیچیده بودن موضوع و استظهارهاى ظنّى و مانند آن، هیچ کس نمىتواند آن قدر به نظر خود جازم باشد که عمل به نظر مشهور خلاف نظر خود را، مایۀ فسق و عمل نکردن به وظیفه بداند. مىدانیم که در همین مسألۀ هلال، موضوعى که الآن بطلانش براى ما از بدیهیات است یعنى قول به عدد، در روزگارى طرفدارانى قرص و محکم مثل شیخ صدوق و شیخ مفید رحمهما اللّه داشته است. پس چندان هم نباید نظرى که با اینهمه مقدّمات ظنّى و استدلالى به دست مىآید محکم و لا یتغیّر جلوه کند که اگر مکلّفان به نظر عده زیادى از فقیهان- نظر مشهور- عمل کردند نه به نظر مقلّد خود، قابل تحمّل نباشد.
مشکل علمى دیگر که تنها بر اساس مبناى مشهور فقها رخ مىنماید نه بر مبناى آیه الله خوئى و مانند ایشان یعنى عدم اشتراط اتحاد آفاق، این است که معمولا در سراسر ایران و دیگر کشورهاى اسلامى یک روز عید و اوّل ماه قمرى اعلام مىشود، در حالى که در برخى از ماهها، هلال فقط در قسمتى از کشور قابل رؤیت است نه همۀ آن. بنابراین، بر مبناى کسانى که مىگویند اگر هلال در نقطهاى رؤیت شد فقط در نقاط هم افق آن ماه حلول مىکند نه سایر نقاط، باید در قسمتى از کشور یک روز، و در قسمت دیگر روز بعد اوّل ماه باشد. مثلا هلال اگر در اهواز رؤیت شد و در مشهد اصلا قابلیت رؤیت نداشت آیا مىتوان در ایران یک روز را عید اعلام کرد؟ استفاده از تلسکوپ و دوربین و معتبر دانستن آن هم این مشکل را حل نمىکند؛ زیرا مثلا در شامگاه 29 شعبان 1423 برابر با 14 آبان 1381، خط رؤیت هلال ماه مبارک رمضان با چشم مسلّح از شهر آبادان در استان خوزستان و روستاى بیگدگ در استان سیستان و بلوچستان عبور مىکرد؛ یعنى براى همۀ نقاط پایینى خط رؤیت هلال مذکور، هلال تنها با چشم مسلّح رؤیتپذیر، و در نقاط فوقانى خط مذکور حتى با چشم مسلح رؤیتناپذیر بود. «13»
بنابراین، با اعتبار رؤیت با چشم مسلّح هم این مشکل حل نمىشود. امّا بر مبناى مرحوم آیه الله خوئى رحمه اللّه در این زمینه مشکلى وجود ندارد. باید دید طبق مبناى دیگران چه باید کرد. آیا حاکم اسلامى، براى رعایت مصلحتى این چنین با اهمیت، مىتواند در چنین مواقعى بر طبق مسلک غیر مشهور- و بر خلاف نظر خود- در سراسر کشور یک روز را عید اعلام کند؟
براى کاهش اختلاف بین کشورهاى اسلامى در اعلام اعیاد- و نیز به دلایلى دیگر- برخى تدوین تقویم هماهنگ اسلامى براى همه جهان بر اساس ماههاى قمرى را پیشنهاد کردهاند:
… براى تدوین «تقویم اسلامى» مبتنى بر ماههاى قمرى مىتوان آغاز ماه را در منطقهاى که هلال در آن قابل رؤیت است اختیار کرد. سپس در مناطقى که هلال در همان زمان رؤیتپذیر نیست شروع ماه را به روز بعد موکول ساخت. به این ترتیب، تکلیف تقویم اسلامى در اغلب نقاط زمین به طور هماهنگ روشن خواهد شد. براى نوار عدم قطعیت نیز راه حل مناسب آن است که ابتدا با چشم مسلّح، ضخامت آن را به کمترین مقدار رساند. آنگاه با استفاده از دادههاى تجربى و رصدهاى انجامشدۀ گذشته محتملترین حالت را انتخاب کرده سپس در مرحلۀ آخر تعیین تکلیف قطعى را در محدودۀ این نوار به استهلال واگذارد. چنین تقویم هماهنگى را مىتوان هر ساله به صورت دقیقترى تنظیم کرد …. «14»
این نحوه تدوین بر اساس مبناى مشهور فقهاى شیعه است و اگر ممکن و عملى باشد خدمت بزرگى است و چنان که در همین باب گذشت سالها پیش دکتر محمّد الیاس نیز آن را پیشنهاد کرده است. مىدانیم که امروزه تقویم میلادى تقویمى جهانى است و مورد استفادۀ همۀ مسیحیان و گاه مورد استفادۀ غالب ادیان دیگر هم واقع مىشود. نکتۀ مهم اینکه تصحیح کنندۀ این تقویم یک روحانى مسیحى در بیش از چهار صد سال پیش یعنى در سال 1582 م است. وى حساب دقیقى را پایهگذارى کرد و مبناى تقویم میلادى قرار داد که بر اساس آن اختلافى در تقویم به وجود نیاید. «15»
آنچه تاکنون ذکر شد برخى از راههاى علمى کاهش یا رفع اختلاف بود. اکنون به راه عملى آن مىپردازیم.
ب) راه حل عملى
برخى از عالمان با درایت در دوران گذشته با تدبیر و استفاده از شیوههایى مناسب و عملى مانع بروز چنین اختلافهایى مىشدند که مىتواند امروزه براى ما آموزنده و راهگشا باشد. از باب نمونه عالم معروف و متنفّذ تبریز در عصر ناصر الدین شاه، حاج میرزا جواد آقا مجتهد تبریزى (م 1313) که در المآثر و الآثار اعتماد السلطنه دربارهاش آمده است:
حاج میرزا جواد آقا مجتهد و امام جمعۀ دار السلطنۀ تبریز، سلسلۀ ایشان در تمام آذربایجان به ریاست کلیّه و مطاعیت عامّه ممتاز است. این بزرگوار در علم فقه و اصول از جملۀ فحول محسوب مىگردد و در حدیث و تفسیر و رجال و کلام نیز نخستین شخص تبریز است، بلکه تمام آذربایجان؛ و اعتبارش در دین و دولت و اقتدارش در ملک و ملّت محتاج بیان نیست. «16»
ایشان همهساله در شامگاه 29 ماه رمضان علماى تبریز را در منزل خود مهمان مىکرده و فطریۀ آنها را هم- بر فرض ثبوت رؤیت در آن شب- مىپرداخته است، تا مدّعیان رؤیت هلال و شهود در حضور همۀ علما شهادت دهند و همه در ردّ و قبول شهادت شهود تصمیم یکسان بگیرند و در نتیجه اختلافى پیش نیاید. بر اثر این تدبیر اختلافى در تبریز بروز نمىکرده است.
اکنون نیز این تدبیر عملى است، بدین گونه که مجمعى مرکّب از نمایندگان مراجع عظام (دامت برکاتهم) «17» تشکیل شود و گزارشهاى رؤیت هلال در اختیار این مجمع قرار گیرد و راجع به تأیید یا ردّ گزارشها و شهادت شهود تصمیم واحدى گرفته شود و آنگاه نتیجه از طریق حکومت و نظام اسلامى به اطلاع مردم برسد.
در چنین مجمعى اگر فرضا براى نمایندگان یکى دو نفر از مراجع حلول ماه و عید ثابت شد نه براى دیگران، راه چاره این است که آن یکى دو نفر به وظیفۀ شخصى خود عمل کنند ولى براى حفظ هماهنگى و حرمت مذهب تشیّع، ثبوت هلال نزد خود را اعلام نکنند و مردم را به افطار فرا نخوانند. چون حلول یا عدم حلول ماه از موضوعات است نه از احکام شرعى، و بیان آن براى مردم- فى نفسه- نه وجوب دارد نه استحباب، نه کمالى محسوب مىشود و نه مایۀ منزلتى عند الله است. بالاتر از این نیست که مرجعى خود به چشم خویش هلال شوّال را رؤیت کند و هیچ کس دیگر نبیند و آن مرجع یا حکم حاکم را در حلول ماه معتبر نداند یا حکم نکند. در چنین فرضى، وظیفۀ شخصىاش افطار بر طبق رؤیت شخصى است و وظیفۀ مردم و مقلّدانش روزه است و هر دو- هم مقلّد هم خود وى- به وظیفۀ شرعى خود عمل کردهاند. باید براى مردم توضیح داد که ثبوت هلال ربطى به تقلید ندارد و ملازمهاى بین آنها نیست و ثبوت حلول ماه نزد مرجع به معناى ثبوت آن نزد مقلّدانش نیست و همچنین است عکس آن.
بنابراین، اعلام حلول ماه از «خیرات» و «مغفرت» نیست که به مقتضاى آیات شریفه فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرٰاتِ* «18» و سٰارِعُوا إِلىٰ مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ «19» براى آن مسابقه دهیم و از همدیگر سبقت بجوییم و در آن تسرّع کنیم.
سید محمّد مجاهد در مصابیح فرعى را ذکر مىکند که براى این بحث بسیار مناسب است. وى مىنویسد:
الخامس: هل یجوز له الاختفاء من الناس بقصد أن لا یثبت الهلال عنده أم یحرم ذلک؟
لم أجد مصرّحا بأحد الأمرین، و لکنّ احتمال الجواز فی غایه القوّه. «20»
همچنین آیه الله سید محمّد کاظم یزدى صاحب عروه در پاسخ به استفتائى، سخنى دارند که براى بحث ما کارساز است:
سؤال: ما قولکم (دام ظلّکم) سلخ رمضان بعد از ظهر معلوم شد که در مسجد مؤمنین قریب دویست [نفر از] مؤمنین به وجه تصدیق رؤیت، روزه را افطار کردهاند. زید این خبر [را] شنید، مگر آن که هیچ التفات نکرده، با نیّت صوم به خانۀ خود نشست و به غرض تحقیق در آن مسجد که نصف میل فاصله داشت نرفت، این تقاعد و عدم تحقیق او به حدّ معصیت مىرسد، یا خیر؟
جواب: اگر از آن خبر براى زید علم به ثبوت رؤیت هلال حاصل نشده باشد- چنانچه [چنان که] ظاهر سؤال است- با تقاعد و عدم تحقیق، روزه گرفتن معصیت نیست مادام که مطلب معلوم نشده است؛ چون فحص از ثبوت رؤیت و عدم آن واجب نیست. و عمل به استصحاب بقاء شهر، یا بقاء وجوب صوم مانعى ندارد؛ زیرا که در جواز عمل به استصحاب در موضوعات، فحص شرط نیست. کما این که در لیله، یا یوم ثلاثین از هلال شعبان نیز چنین است. پس جایز است به مقتضاى استصحاب روزه نگیرد بدون فحص. و از این باب است جواز خوردن و آشامیدن در سحر ماه مبارک، اگر چه شک داشته باشد در طلوع فجر و لازم نیست فحص کند. بلى، اگر با عدم فحص، خورد و بعد معلوم شد که صبح بوده قضاء آن روز واجب است؛ لکن حکم به عصیان او نمىشود. و این از باب استصحاب بقاء لیل و استصحاب جواز خوردن و آشامیدن است.
حاصل این که عمل به استصحاب در موضوعات جایز است اگر چه تحصیل علم ممکن باشد. بلى، در صورت علم به اینکه اگر فحص کند علم بأحد الطرفین حاصل مىشود بسهوله، احوط فحص است؛ لإمکان دعوى انصراف الأدلّه عن هذه الصوره ….
و از آنچه ذکر شد معلوم شد که استهلال کردن در شب سىام شعبان و رمضان واجب نیست و قول به وجوب آن عینا یا کفایه از باب مقدمۀ صوم و افطار واجبین ضعیف است؛ لما ذکرنا من جریان الاستصحاب و عدم اشتراطه بالفحص. بلى، استحباب آن فى حدّ نفسه بعید نیست، اگر چه آن هم دلیل واضحى ندارد سواى خبر عامّى …. «21»
علاوه بر آنچه ذکر شد برخى راه حل دیگرى نیز پیشنهاد کردهاند که ظاهرا کارساز نیست و آن استفاده از قمر مصنوعى و ماهواره است. دکتر نصر فرید واصل مفتى مصر گفته است ارسال ماهواره براى رصد تولّد هلال در همه ماهها، از استهلال روى کوههاى بلند مؤثّرتر است و وى این پیشنهاد را با علماى کشورهاى عربستان، تونس، امارات، اردن، قطر و لبنان در میان گذاشته و آنان آن را تأیید کردهاند. برخى از استادان دانشکدۀ الشریعه در ریاض نیز این موضوع را مطرح کرده و گفتهاند مىتوان با استفاده از ماهواره از طریق تلویزیون وضع خورشید و ماه و نسبت آنها و ولادت هلال را مستقیما پخش کرد تا همۀ مسلمانان ببینند. «22»
به هر حال، گویا این راه چندان کارآیى ندارد هر چند قابل بررسى است. همچنین استفاده از هواپیما براى رؤیت نیز جاى بحث است زیرا ظاهرا مراد از رؤیت در احادیث رؤیت هلال رؤیت ناظر زمینى است نه رؤیت از فضا. بنابراین رؤیت قمر مصنوعى، رؤیت معتبر نخواهد بود. همچنین است رؤیت تلسکوپ هابل، چون در فضاست. افزون بر این، وضع ماه و خورشید و لحظه مقارنه و خروج از محاق و مانند آن، همه با محاسبات قطعى هیوى قابل دسترسى است و براى آن نیازى به ماهواره نیست و با استفاده از نرمافزارهاى نجومى و سایت ناسا (سازمان فضایى ایالات متّحده) به آسانى دانسته مىشود. در این سایت تصاویر نجومى که ماهوارههاى مختلف برداشتهاند، رایگان و به سرعت در اختیار کاربران قرار مىگیرد.
____________________________
(1). هفت آسمان، شمارۀ 7، ص 130- 133، «تقریب مذاهب اسلامى، گامى به پیش».
(2). توجیه الأنظار، ص 25.
(3). روزنامۀ السفیر، 16/ 1/ 1998
(4). الوسط، شمارۀ 56، مورّخ 22/ 2/ 1993 م.
(5). چون چند سال پیش از این، کار میراث فقهى (2): رؤیت هلال شروع شده بود در بیانیه بر تداوم آن تأکید شد.
در این گردهمایى، از میراث فقهى به عنوان «کارى بسیار جالب که مىتواند به روشن شدن بسیارى از نکات کمک کند» یاد شد.
(6). ر ک: تحقیقات اسلامى، سال 15، شمارۀ 1، و سال 16، شمارۀ 2، ص 237- 243، «میزگرد علمى».
(7). در سال 1424 روز سىام ماه مبارک در برخى دبیرستانها به دانشآموزان گفته بودند کسانى که مقلّد فلان مرجعند روزۀ خود را بخورند و مقلّدان فلان مرجع همچنان روزه باشند!
(8). ر ک: احکام فقهى، ج 1، ص 301.
(9). مثلا آیه الله سید ابو تراب خوانسارى روایات غیبوبت هلال قبل و بعد از شفق را خیلى دقیق معنى کرده است و بعید است کسى که اطلاعى از علم هیئت ندارد بتواند مانند ایشان آنها را بفهمد.
(10). ر ک: جمع پریشان، ج 2، مقالۀ 15.
(11). متن کامل سخن ایشان در جلد سوم همین مجموعه (بخش سوم) خواهد آمد.
(12). فقیه مسلّم صاحب عروه گوید: «إذا کان هناک مجتهدان متساویان فی العلم، کان للمقلّد تقلید أیّهما شاء، و یجوز التبعیض فی المسائل، و إذا کان أحدهما أرجح من الآخر فی العداله، أو الورع أو نحو ذلک، فالأولى- بل الأحوط- اختیاره» (العروه الوثقى، ج 1، ص 29- 30، مسأله 33). همچنین فقیه متبحّر صاحب وسیله گوید: «إذا کان مجتهدان متساویان فی العلم یتخیّر العامّی فی الرجوع إلى أیّهما، کما یجوز له التبعیض فی المسائل بأخذ بعضها من أحدهما و بعضها من الآخر» (وسیله النجاه، ص 10، مسأله 8).
(13). ر ک: تحقیقات اسلامى، سال 15، شمارۀ 2، و سال 16، شماره 1، ص 91- 93، «بررسى علمى رؤیت هلال …».
(14). تحقیقات اسلامى، سال 15، شماره 2 و سال 16، شمارۀ 1، ص 11- 12، «سخن مدیر مسئول».
(15). ر ک: بررسى علمى- فقهى مسألۀ رؤیت هلال، ص «آ 6».
(16). المآثر و الآثار، ص 156.
(17). البته برخى هم انگیزهاى براى دخالت در این موضوع ندارند و معتقدند اعلام حلول ماه یا عدم آن- فى نفسه- نه واجب است نه مستحب، نه اجر و ثوابى دارد نه مایۀ کمال است. فقط براى رفع تحیّر مردم و بلا تکلیفى آنان است که آن هم وظیفۀ نظام اسلامى است.
(18). بقره (2): 148.
(19). آل عمران (3): 132.
(20). رؤیت هلال، ج 3، ص 2120.
(21). رؤیت هلال، ج 4، ص 2472- 2473.
(22). الشرق الأوسط، 25/ 1/ 1999 م؛ چگونگیها و کاراییهاى این طرح به طور مشروح در روزنامۀ اللواء الإسلامی، مورّخ 6/ 12/ 1999 آمده است.
تاکنون تلاشها و کوششهایى فردى و جمعى در ایران و غیر آن براى رفع مشکل اختلافها و دودستگیها در حلول ماههاى قمرى و آثار ناشى از آن صورت پذیرفته است. در اینجا پارهاى از این تلاشها و نیز منشأهاى اختلاف را ذکر مىکنم و به این نکته مىپردازم که چرا تاکنون این فعالیتها ثمرۀ چندانى نداشته و مشکل همچنان پابرجاست. همچنین در پایان به پارهاى راهحلها اشاره مىکنمرضا مختارى