چگونگی شکل گیری جامعه شیعی در بغداد
هرچه از بنای بغداد می گذشت، تمرکز و تجمع شیعیان در آن شهر بیشتر احساس می شد تا سرانجام در قرن سوم و چهارم هجری با تسلط امیران آل بویه، بغداد مرکز عمده شیعیان گردید.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ سابقه حضور شیعیان در عراق به دوره پیش از بنای بغداد (145 ق) بر می گردد. سلمان فارسی (م35 یا 36 ق)،که از شیعیان طبقه اول است در فتح عراق شرکت داشت. به روایت طبری، مدائن در سال 16 قمری فتح شد. سلمان از طرف سعد بن وقاص به حکومت مدائن منصوب شد که بعدها، انتصاب وی مورد پذیرش عمر نیز قرار گرفت. برخی منابع نیز بدون این که به طورمشخص از زمان و دوره حکومت سلمان در مدائن سخن گویند،از وی به عنوان امیر مدائن نام برده اند.
بنابراین سلمان سالها والی مدائن بود. وی ایوان کسری را مسجد خویش قرار داد و در آن نماز می خواند و به ارشاد مسلمانان می پرداخت. سلمان، فضایل حضرت علی(ع) و خاندان عصمت و طهارت را نیز برای مردم بیان می کرد. مدائن در نزدیک بغداد واقع بود و تمام قریه های مجاور این دو مرکز که بیشتر ساکنان آن ایرانی بودند در پی اقامت سلمان و قدرت و نفوذ وی در مردم این نواحی، همگی به تشیع گرویدند. محله کرخ بغداد پیش از بنای دار الخلافه نیز محل سکونت بوده است. کرخ پس از پیوستن به بغداد، یکی از بزرگترین محله های شیعه نشین این شهر نوبنیاد شد.
علاوه بر کرخ، محله های کوچکتری که ویژه شیعیان بوده وجود داشته که این محله ها عموما مرکز درگیری شیعیان و سنیان بوده است. با اشاراتی که ابن جوزی به شورش های محله ای دارد، می توان دریافت که علاوه بر کرخ و براثا در غرب بغداد محله های دیگری در همان منطقه در نهرالطابق و در شرق بغداد محله های سوق السلاح، باب الطاق، سوق یحیی، سوق القلایین، سوق الثلاثاء، سوق الاساکفه و اهل درب سلیمان نیز شیعه نشین بوده اند.
براثا که پیش از اسلام نیز مشهوربوده است، پس از بنای بغداد ضمیمه آن گردید و به دلیل وجود مسجد براثا از شهرت بسیاری برخوردار شد. مسجد براثا در نزد شیعیان مقدس بود، چون معتقد بودند که حضرت علی(ع) در نزدیکی آن بقعه ،مسجد جامعی ساخت و در سال 37 قمری/658 میلادی پیش از جنگ نهروان در نزدیکی بغداد آن بقعه غسل شهادت کرد.
خطیب بغدادی می نویسد شیعیان نسبت به مسجد بازار عتیقه “براثا” به دیده تقدس می نگریسته و آن مسجد را مورد تعظیم و تکریم قرار می داده اند و به گمان آنان حضرت علی(ع) درآن مسجد نماز گزارده است.
خلافت چهار ساله حضرت علی(ع) (36-40 ق) به مرکزیت کوفه نیز از عوامل بسیار مهم گروش مردم عراق به ویژه شهرنشینان و روستاییان این منطقه به تشیع بوده است. به این ترتیب، بغداد و آبادی های اطراف آن یکی از مهمترین مراکز تجمع شیعیان از آغاز فتح عراق به دست مسلمانان به حساب می آمد این موضوع بر منصور، خلیفه عباسی و اطرافیان وی پوشیده نبود و کیفیت بنای کاخ او و تقسیم لشکرش در اطراف شهر دایره وار بغداد، نمایانگر این مطلب بوده است، زیرا کاخ خلیفه در وسط شهر و اطراف آن مقرّ لشکر قرار داشته است.
از زمان حضرت امام صادق(ع)(80-148 ق)به بعد بیشتر ائمه اثنی عشری به بغداد آمده اند. از جمله امام هفتم و امام نهم (ع) که چندی در آن شهر توقف کرده و سرانجام در همان شهر به شهادت رسیده اند و در گورستان قریش (کاظمین فعلی) دفن شده اند. دانشمندان و رجال شیعه نیز ازآغاز بنای بغداد در آن رفت و آمد و یا توطّن کرده و با دستگاه خلافت و وزارت، به ویژه در دوران برامکه، ارتباط داشته اند از جمله خاندان یقیطین، ابن قولویه، اسکافی، سید مرتضی و خاندان نوبختی، در این شهر ساکن بوده و روزگار گذرانیده اند.
هرچه از بنای بغداد می گذشت، تمرکز و تجمع شیعیان در آن شهر بیشتر احساس می شد تا سرانجام در قرن سوم و چهارم هجری با تسلط امیران آل بویه، بغداد مرکز عمده شیعیان گردید و دانشمندان شیعه بغداد بر تمام شیعیان ریاست پیدا کردند. چنانکه نواب اربعه که در نیمه آخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم”260 -329ق” سمت وکالت خاص ناحیه مقدسه را داشتند و مرجع عموم شیعه امامیه بودند در بغداد زندگی می کردند و آرامگاه آنان هم اکنون زیارتگاه شیعیان است.
فن کلام یا علم کلام شیعی،که عهده دار و مدافع مذهب بود در این شهر به وسیله هشام بن حکم پی ریزی شد و هم چنان ادامه یافت تا این که در اواخر قرن چهارم به دست شیخ مفید “338 -413 ” به اوج خود رسید.
مرجعیت شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی، چنان که از شرح حال آنان به دست می آید، علاوه بر فقه، در فن کلام و رفع شبهات مخالفان بود. ظاهرا در آن دوران، علم کلام برتر از همه علوم، حتی فقه و حدیث بوده است. پس از کلام، فقه و اصول و شاید مهمتر از آن دو، علم حدیث بود. اصولا حدیث به لحاظ این که علمی و نقلی است در بغداد که محل تجمع محدثان بود، بیش از سایر مراکز رواج داشت و می توان گفت که کلیه منقولات و احادیث اسلامی و از جمله روایات اهل بیت نزد محدثان”بغداد” گرد آمد و حتی محمد بن یعقوب کلینی”م 328 یا 329 ق” که در شهر ری مرجعیت داشته در اواخر عمر به علت نامعلومی و شاید برای نشر حدیث و روایت کافی به این شهر هجرت کرد. وی کتاب کافی را که به احتمال قوی پیش از هجرت به بغداد تالیف کرده بود،در این شهر منتشرکرد و اغلب راویان این کتاب در بغداد می زیسته اند.
هم چنین علی بن بابویه،پدر شیخ صدوق”م 381ق” معاصر شیخ کلینی، به بغداد آمد و با وکلای امام زمان(عج) دیدار کرد. از عوامل دیگری که در شکل گیری جامعه شیعه اثنی عشری در بغداد نقش داشتند، خاندان هایی بودند که پس از بنای شهر بغداد در آن سکنا گزیدند. از جمله می توان از خاندان یقطین، نوبخت، برمکیان و….نام برد.
هرچه از بنای بغداد می گذشت، تمرکز و تجمع شیعیان در آن شهر بیشتر احساس می شد تا سرانجام در قرن سوم و چهارم هجری با تسلط امیران آل بویه، بغداد مرکز عمده شیعیان گردید.
چه جالب شما معتقدید سلمان فارسی شیعه بوده !!!