مشاهدات یک جهانگرد غربی از ویرانی‌های بقیع

چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله‌ای شدید در آن به وقوع پیوسته و به ویرانه‌ای مبدلش ساخته است؛ زیرا در جای‌جای بقیع، به جز قطعات سنگ و کلوخ در هم ریخته و خاک‌های روی هم انباشته چیزی دیگر نمی‌توان دید.

به گزارش خبرگزاری فارس، وهابیت سعودی برای نخستین بار در سال 1220 هجری قمری به اماکن متبرکه مدینه منور دست درازی کردند و در نهایت در بحبوحه جنگ آنان با عثمانی و با ضعیف شدن وهابیان، ‌مسلمانان بار دیگر توانستند این بارگاه‌های شریف را بازسازی کنند.

اما با ضعف عثمانی و قدرت گرفتن دوباره وهابیت و پس از تصرف مجدد مکه و مدینه در ماه مبارک رمضان سال 1344 هجری قمری «شیخ عبدالله بن سلیمان بن بلیهد» قاضی ‌القضات وهابی‌ها از مکه به مدینه آمد و نظر اهل مدینه را درباره تخریب قبه‌ها و بارگاه‌ها و زیارتگاه‌ها جویا شد.

بسیاری از مردم از ترس پاسخی ندادند و برخی خراب کردن را لازم دانستند و در هشتم شوال 1344 هجری قمری با تخریب این قبور متبرکه جنایتی دیگر در تاریخ ثبت شد، در این شرایط وهابی‌ها مردم را با زور اسلحه جمع کردند و به سوی بقیع حرکت دادند و هر چه گنبد و ضریح در شهر مدینه و بیرون از شهر بود، ویران کردند.

به مناسبت این واقعه جانسوز هتک حرمت به بارگاه منور ائمه بقیع(ع)، مشاهدات یک جهانگرد غربی معروف به «مستر ریتر» از ویرانی بقیع که تنها چند ماه پس از حادثه هولناک صورت گرفته است، در ادامه می‌آید:

«چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله‌ای شدید در آن به وقوع پیوسته و به ویرانه‌ای مبدلش ساخته است؛ زیرا در جای جای بقیع، به جز قطعات سنگ و کلوخ در هم ریخته و خاک‌ها و زباله‌های روی هم انباشته و تیرهای چوب کهنه و شیشه‌های درهم شکسته و آجرها و سیمان‌های تکه تکه شده، چیزی دیگر نمی‌توان دید، فقط در بعضی از رهگذرهای تنگ، این قبرستان از میان این زباله‌ها راه باریکی برای عابرین باز کرده‌اند.

و اما آنچه در کنار دیوار غربی بقیع دیدم، تلی بود از تیرهای قدیمی و تخته‌های کهنه و سنگ‌ها و قطعات آهن روی هم انباشته که اینها بخشی از زباله‌ها و بقایای مصالح ساختمان‌های ویرانی‌ها و خرابی‌ها نه در اثر وقوع زلزله و یا حادثه‌ طبیعی، بلکه با عزم و اراده‌ انسان‌ها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاه‌های زیبا و سفید رنگ – که نشانگر قبور فرزندان و یاران پیامبر اسلام(ص) بود – با خاک یکسان شده است.

چون بر مشاهده‌ بیشتر این آثار – که نشانگر قبور مسلمانان صدر اسلام و تاریخ‌ سازان روزگار است – در میان سنگ و کلوخ حرکت می‌کردم، از زبان راهنمایم شنیدم که از شدت ناراحتی، این جمله‌ها را آهسته تکرار می‌کرد: … استغفرالله … استغفرالله؛ … لا حول ولا قوه إلا بالله».

 
چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله‌ای شدید در آن به وقوع پیوسته و به ویرانه‌ای مبدلش ساخته است؛ زیرا در جای‌جای بقیع، به جز قطعات سنگ و کلوخ در هم ریخته و خاک‌های روی هم انباشته چیزی دیگر نمی‌توان دید.

مطالب مرتبط
منتشرشده: 2
  1. محمد رسول

    به نظر می رسد جهان اسلام با یک گروه متعصب و چندوجهه طرف است که باید تمام روشنفکران و دلسوزان مسلمان برای حل آن همفکر شوند و گرنه با وجود این افراطی ها اثری از میراق اسلامی نخواهد ماند

  2. نجمه

    بقیع نشان مظلومیت تشیع است اما کاش ما شیعیان بیشتر به جای آنکه درباره تخریب بقیع دلنرانی می کردیم درباره بی توجهی به میراث معنوی اهل بیت دلنگران بودیم

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.