چرا نجف به عنوان یک دانشگاه اسلامی پیشرفت نمیکند؟
کتاب «تاریخ نجف یا دانشگاه اسلامی»، نوشته شیخ مرتضی مدرس گیلانی از سوی پژوهشکده حج و زیارت تصحیح و منتشر شد.
این کتاب شرحی از تاریخ نجف و زندگینامه علمای این شهر است که اهمیت آن را در شناخت تاریخ اجتماعی نجف در سالهای نزدیک به نگارش آن میتوان عنوان کرد.
نجف اشرف به عنوان پایگاه علم و فقاهت، قدمتی هزارساله دارد و در نظر مسلمانان به ویژه شیعیان، از این رو که این شهر مقدس مدفن مولای متقیان و نیز برخی عالمان برجسته است از جایگاه رفیعی برخوردار است. ارتباط دو ملت ایران و عراق، غیر قابل انکار است و مشترکات فرهنگی و سیاسی، بر اهمیت این موضوع افزوده است؛ در کنار مراقد مطهر شش امام شیعیان در این کشور که اهمیتی مضاعف بدین روابط داده و سبب گستردگی مراودات فیمابین شده است.
کتاب «تاریخ نجف یا دانشگاه اسلامی» با شرح جغرافیای نجف، بناها، مدارس، مساجد، مقبرهها و بازارهای این شهر آغاز شده و با معرفی تفصیلی خاندانهای ساکن در آن ادامه یافته، سپس شرحی از حیات علمی نجف آمده است. گزارش نویسنده از شیوهها و دورههای آموزشی و مواد درسی به گزارشی از نحوه معیشت طلاب و منابع مالی روحانیان و روابط آنان با یکدیگر پیوند خورده است.
در این اثر به مناسبت بیان موضع روحانیان نجف نسبت به مشروطه ایران، شرح بخشی از وقایع مشروطه ایران بیان شده است. اطلاعات تاریخ سیاسی نجف در سده چهاردهم قمری و برخوردهای حکومت و روحانیان که به مهاجرت عدهای از آنان به ایران انجامید از دیگر مطالب کتاب است.
در فصل سوم کتاب که نیمی از حجم آن را به خود اختصاص داده تراجم 267 تن از علما و دانشمندان است که بین آنها غیر ساکنان در نجف – حتی فردوسی طوسی – نیز یافت میشود.
بخش چهارم کتاب، معرفی مختصر ۲۴۲ تن از خطبا و سخنوران نجف است. حجم بزرگی از کتاب، گردآوری و نقل کشکولوار پارههایی از مطالب منابع در دسترس نویسنده است.
برخی از این مطالب در بسیاری آمیخته به دیدهها، شنیدههای نویسنده و تجربیات شخصی او از زندگی در نجف و ارتباطش با علمای این شهر است که آگاهیهای مفیدی از حیات اجتماعی روحانیان نجف به دست میدهد. نویسنده به علوم عقلی و ریاضی علاقه دارد و برخی از منجمان و ریاضیدانان نجف را در کتابش شناسانده است. در نگارش نیز به فارسینگاری نزدیک شده و برخی واژگان فارسی را به جای معادل رایج عربی آنها کار برده است.
مولف کتاب «تاریخ نجف» در حد سعی و توان خود و با بهرهگیری از منابع نوشتاری و دیداری و نوشتاری کوشیده است به صورت مستند این جنبهها را بنمایاند. هرچند در این راستا، به ذکر مسائلی پرداخته است که شاید به سلیقه برخی مناسب نباشد.
هرچند تاکنون درباره این شهر مقدس آثاری به رشته تحریر درآمده است. هدف نگارنده، پدیدآوردن نوشتاری بوده با تاکید بر زندگی دانشمندان و دانشجویان دینی شهر نجف. او در بخش نخست کتابش به معرفی نجف پرداخته و از وضعیت جغرافیایی و آب و هوای آن، فرمانروایان آن در عصر مولف، محلات، بازارها، کتابخانهها، معتقدات و خاندانهای نجف سخن گفته است.
در بخش دوم به مباحثی همچون: مقاطع تحصیلی، مدرسان علوم، مساکن دانشجویان، محاصره نجف توسط انگلیسیها و نفی مراجع پرداخته و در بخش سوم از دانشمندان نجف در قرون مختلف و در بخش چهارم تراجم 253 نفر از خطبا و سخنوران تازی و فارسی را آورده است.
نسخه دستنویس مولف در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود. این کتاب در دو دفتر تنظیم شده به شماره 16632، حاوی 385 صفحه و دفتر دوم 16636 آنکه مشتمل بر 401 صفحه است.
شناخت دانشمندان اسلامی شهر نجف
هدف وی در این کتاب نوشتن تاریخی برای شهر نجف و حوزه علمیه با تاکید بر زندگی دانشمندان و دانشجویان دینی این شهر است. طبیعی است که وی از مآخذ مختلفی بهره بده باشد؛ اما به دلیل زیست چندساله در این شهر، و ارتباط مداوم با طلاب عرب و عجم آن، و نیز حساسیتهای تاریخی و فرهنگی خود، یادگارهای فراوانی از شهر به صورت مکتوب و شفاهی داشته که هریک را در جای خود در این کتاب آورده است.
در بخشی از کتاب درباره کتابخانههای نجف آمده است: «در نجف، کتابخانه عمومی و خصوصی، بسیار است. ابن طاووس در «سعد السعود» نقل کرده: «نخستین کسی که در نجف کنار گور حضرت علی (ع) کتابخانهای ترتیب داد حدود 372 هجری عضدالدوله پادشاه آل بویه بود. در کتاب عمدهالمطالب گفته: «در سال 750 هجری، حریقی در گور واقع شد، از این روی مقداری مهم از آن کتابخانه سوخت.»
در بخشی از این کتاب هم درباره اینکه چرا نجف به عنوان یک دانشگاه اسلامی پیشرفت نمیکند، گفت: «بسیاری از دانایان و دوراندیشان نجف افسوس میخوردند که چرا این دانشگاه اسلامی هیچ رشد و ترقی قابلی نمیکند؟ مثلا ما میخوانیم که چهارصد سال پیش دانایانی در جهان، ویژه در اروپا پدید آمدند که تحقیقات محیرالعقول در ستارهشناسی و فیزیک و شیمی و ریاضی کردند. از باب مثل در زمانی که مانند شیخ علی کرکی به جای آنکه عنوان شیعهگری و سنیگری را کنار گذارند و دست به دست دیگر مسلمانان دهند، دکان خلافت بازی عثمانی و سلطنت سازی صفوی باز کرده بودند، یک ملت اسلامی مترقی به اجتماع تحویل دهند، متاسفانه مینشستند و گرد هم فرا میشدند و لعن چهار ضرب میساختند و در درستی و سند آن به گمان خود تحقیقاتی میکردند یا در لباس مشکوک و فروع علم اجمالی، یا فلان مکلف هر گاه به خط مستقیم مسافرت کند، نماز او به اندازه معین قصر میشود یا به خط منحنی؟ خلاصه، این فرق اسلامی را از راه دانایی یا نادانی به جان یکدیگر میانداختند، در صورتی که در این روزگار در اروپا صدها دانا مانند: گالیله و نیوتون و هرشل و لاپلاس، سرگرم کشف قانون جاذبه عمومی و خصوصی بودند و تحقیق در معادلات جبری و اکتشافات در امور فیزیکی و شیمی و طبیعی میپرداختند.»
نویسنده همچنین درباره حیات اجتماعی و علمی نجف میگوید: «اما چگونگی کسی که امید است در مرکز نجف مرجع عام شود، آن است که سابقه سوء به هیچ وجهی نداشته باشد و شرط نیست در دانشها استاد باشد، خاصه فلسفه و ریاضیات، بیگانه نیز نباشد، لیک حقیقتا فقیه مسلم باشد و در مجالس که غالبا اهل فن هستند، آمد و رفت کند و پیوسته بحث در اندازد و از فروع علم اجمالی و از لباس مشکوک عنوان کند تا وی را فقها بدین نوع بشناسند و مسلم دارند و همیشه از مطالب چهل – پنجاه سال پیش یادآور شود تا بدانند سابقه بسیار در فقاهت دارد؛ مثلا در مسئلهای که عنوان شد بگوید: اتفاقا همین مسئله در چهل سال پیش در بحث مرحوم آخوند خراسانی پیش آمده بود. و در مجالس که در نجف منعقد برای نصب مرجع و مجتهد اعلم میشود، حضور یابد و این مجالس در این روزگار بسیار است برخی از آنها: مجلس سید علی آل بحرالعلوم، مجلس شیخ حسین فرزند شیخ محمد کاظم خراسانی، مجلس سید اسد فرزند سید محمد کاظم یزدی، مجلس شیخ قاسم محییالدین، مجلس شیخ کاظم آل شیخ راضی، مجلس شیخ علی آل کاشف الغطاء، در واقع این مجالس مجتهد تراش و مرجع سازند. و در مجالس عوام نیز گاهی برای شناخته شدن و محبوبیت رفت و آمد کند، مانند مجلس شیوخ محلات نجف…»
کتاب «تاریخ نجف یا دانشگاه اسلامی» نوشته شیخ مرتضی مدرس گیلانی به تصحیح و تحقیق سید محمد موسوینژاد و محمدعلی باقرزاده از سوی پژوهشکده حج و زیارت در 500 نسخه به بهای 80000 هزارتومان منتشر شده است.
منبع: ایبنا