هیچ امکانی برای بازگشت مُرسی به قدرت نیست
معتقدم که تحصّن و حضور مردم در میدان رابعه عدویه و جاهای دیگر حق آنهاست البته تا زمانی که صلحآمیز باشد با این حال، این تجمعات خشونت را دامن زده، سلاحها را به اهتزاز درآورده، راهها و پلها را بسته و بر شهروندان ساکن در آن نواحی فشارها و محدودیتهایی اعمال کرده است.
پس از آنکه اپوزیسیون برگزاری جلسه با پرزیدنت مُرسی را ردّ کرد آیا شما انتظار مداخله از سوی ارتش را داشتید؟ چه سناریوهای احتمالی پیشرویمان قرار دارد؟
انتظار مداخله از سوی ارتش در ماه مارس را داشتیم و انتظارم بدتر از این چیزی بود که الآن هست؛ چیزی شبیه به آنچه در سینا میگذرد. ارتش تنها نهادی است که از ظرفیت حفظ قانون و نظم در مصر برخوردار است. من نسبت به سناریوهای پرهرج و مرج هشدار دادم؛ سناریوهایی که میتوانست منجر به مداخله امریکا شود؛ امریکاییها همین کار را در عراق و افغانستان هم انجام دادند. ایران زیر فشار است و سوریه به قتلگاه تبدیل شده است و ارتش مصر به تنها نهادی تبدیل شده که ظرفیت عمل به وظایف خود در منطقه عربی را دارد. اگر امریکاییها هم بیایند، توجیهات خاص خود را خواهند داشت و میگویند: مصر فاقد ظرفیت کافی برای دفع تروریست به ویژه در سینا است، حقوق اقلیتها در این کشور رعایت نمیشود و شاهد آن هم حمله به مسیحیان قبطی و کلیساهایشان یا حمله به شیعیان و اموالشان است که در روستای «ابونومروس» رخ داد. البته سخنان و مواضع برخی رهبران «الجماعه الاسلامیه» مثل عاصم عبدالمجید کافی است تا افغانستان دیگری در مصر خلق شود. مواضع او به عنوان شاهدی از تروریسم نقل میشود و زمینه را برای مداخله امریکا در مصر فراهم میسازد.
مصریها به طور کلی چه باید بکنند؟
ما باید یک ملت شویم و وحدت خود را حفظ کنیم و از این قبیلهگرایی سرزنشآور به خاطر کشور خود در پرتو قرآن و سنت بگریزیم. متأسفانه، برخی از رهبران اخوان و متحدان اسلامگرایشان در تخالف با آموزههای قرآنی عمل میکنند با وجود اینکه این آموزهها را کلمه به کلمه از بر کردهاند. خداوند متعال میفرماید: «همه شما باید به عهد خداوند پایبند باشید و از هم نگسلید» از این رو، آنها خلاف این کار را انجام میدهند و تفرقه را دامن میزنند. به همین دلیل خداوند در آیات خود میفرماید: «نزاع نکنید مبادا شکست بخورید» آنها در شعارهای خود شکست را ترویج میکنند. آنها بر خلاف آنچه در دل دارند صحبت میکنند. من از سخنان یکی از واعظان سلفی در کنفرانس پیروزی برای سوریه دچار حیرت میشوم. او دستان خود را بلند کرد و تمام مصریها و فرزندان ایشان را که در جهاد در سوریه شرکت نکردهاند محکوم کرد. از خودم میپرسیدم: «او این برداشت کوتهنگرانه از مذهب را از کجا به دست آورده است؟»
در مورد آنچه در مصر رخ داد و شایعاتی در مورد کودتا علیه مشروعیت رهبری که از سوی ارتش کنار گذاشته شد، باید بگویم که من شخصاً حاکمیت نیروهای مسلح را دوست ندارم. با این حال، اگر کشور در معرض خطر باشد هیچ نهادی غیر از ارتش وجود ندارد که بتواند وضعیت را اصلاح کند. نیروهای مسلّح از ناکجاآباد نمیآیند بلکه در واکنش به خواسته بیش از 30میلیون مصری که در 30 ژوئن به خیابانها ریختند وارد میدان شدند. از سوی دیگر، مشروعیتی که من میفهمم و در دموکراسی غربی هم هست متشکل از دو بخش است: اول، صندوهای رأی و بسیاری از ما اسلامگرایان به نفع مُرسی و اخوان المسلمین رأی دادیم. دوم، قرارداد اجتماعی است که میان حاکم و محکوم هست. وعدههای این حاکم عملی نشد و این همان چیزی است که از مشروعیّت مُرسی کاست. این با ناتوانی مُرسی جهت برقراری عدالت، حذف خشونت و تضمین وحدت ملت و حذف افراطگرایی ترکیب شد.
نظر شما راجع به رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه و داود اوغلو وزیرخارجه او چیست که آنچه در مصر رخ داده را با توجه به سقوط مُرسی محکوم کردند؟
من تردیدی ندارم که این، تأثیر یا تغییری در آنچه هست ندارد. بهتر این بود که اردوغان و داود اوغلو روابط خود با مصر را حفظ میکردند و به آن به عنوان یک ملت نزدیک میشدند و به یک جناح خاص در آن نزدیک نمیشدند، حق آنهاست که هر موضعی میخواهند داشته باشند اما حق آنها نیست که به شکل منفی در مسائل مصر مداخله کنند. بهتر این بود که آنها روابط خوب خود را با مردم مصر حفظ میکردند و انقلاب 30ژوئن را درک میکردند به این دلیل که این انقلاب عظیمتر از انقلاب 25 ژانویه بود. آنها باید بفهمند که ارتش مصر مثل ارتش ترکیه نیست چرا که ارتش مصر همچون ارتش ترکیه سکولار نیست. وقتی ارتش مصر به خیابانها آمد برای دفاع و حمایت از اراده مردم بود درست همان طور که در 25 ژانویه رخ داد. تفاوت بزرگی هست و اردوغان و داود اوغلو وضعیت مصر را به خوبی مطالعه نکردهاند.
به نظر شما بزرگترین خطایی که مُرسی در دوران حضورش در قدرت مرتکب شد کدام بود؟
یکی از اشتباهات آشکاری که مُرسی و اخوان المسلمین انجام دادند همانگونه که مشاور سابق وی دکتر محمد فواد قادالله گواه است شکست او در ارائه یک چشمانداز برای کشور بود. افزون بر این، او شکافهای جامعه را عمیقتر کرد، قطبیسازی را افزایش داد، صرفاً به حوزه انتخابی خود متکی بود، کسانی که صاحب تخصّص و صلاحیت بودند را نادیده گرفت، درخواست برای اصلاح قانون اساسی و تغییر دولت و دادستان کل را نادیده گرفت، اعلامیههای فرعون گونهای در نوامبر 2012 صادر کرد و مشروعیت جنبش تمرّد و انقلاب 30 ژانویه را نپذیرفت. پس از برکناری مُرسی اشتباهات دیگری رخ داد که شامل: مسدود کردن معابر اصلی برای عبور و مرور، اتهامهای ناجوانمردانهی ارتداد، تبدیل رقابت سیاسی به درگیری سیاسی با استفاده از مذهب و ارزش نهادن به بازگشت مُرسی به آشتی ملی.
اخوان المسلمین در میدان رابعه عدویه و جاهای دیگر تجمّع کردهاند. آیا این کمکی به حل بحران میکند؟
معتقدم که تحصّن و حضور مردم در میدان رابعه عدویه و جاهای دیگر حق آنهاست البته تا زمانی که صلحآمیز باشد با این حال، این تجمعات خشونت را دامن زده، سلاحها را به اهتزاز درآورده، راهها و پلها را بسته و بر شهروندان ساکن در آن نواحی فشارها و محدودیتهایی اعمال کرده است. صرف نظر از اینکه آیا این کارها به لحاظ سیاسی قبول است یا غیرقابل پذیرش، بر آینده توسعه و گسترش اخوان المسلمین نه تنها در مصر بلکه در تمام جهان تأثیر میگذارد. همچنین میتواند بر سایر کشورهای حوزه بهار عربی که اسلامگرایان در آنجا قدرت را در دست دارند، تأثیر بگذارد.
اکنون بیش از هر زمان دیگری، احساس میکنم بسیار مهم است که جوانان و رهبران اخوان المسلمین، به عقل و منطق گوش فرا دهند، چه توصیهای به آنها میکنید؟
وقتی اختلافات بیشتر شود عقل و منطق رخت بر میبندد. معتقدم که جوانان باید رهبری فعلی خود را ترک کنند؛ رهبریای که باعث شده آنها خشونت، هرج و مرج و رنج و مشقت را تحمل کنند و به نفرت و نخوت دامن زنند. بر این جوانان که مذهب و دین خود را دوست دارند لازم است که دستان خود را آلوده نکرده و اعتبار خود را به خشونت آلوده نسازند صرف نظر از اینکه چه رخ میدهد یا روحانیان چه دستوری میدهند. آنها بیش از منافع حزبی باید به عقل سلیم گوش دهند. آنها باید رهبران خود را پاسخگو سازند همان طور که مردم مصر حاکمان خود را پاسخگو ساختند.
آیا مُرسی باز میگردد و در قدرت ابقا میشود؟
فکر نمیکنم که مُرسی به قدرت باز گردد نه به دلیل انقلاب 30 ژوئن ، مداخله نظامی بعدی یا آنچه برخی کودتای نظامی مینامندش که به تصور من مسأله این نیست چرا که ارتش مداخله کرد تا از انقلاب حمایت کند همانگونه که در 25 ژانویه چنین کرد. خیر، مُرسی نمیتواند بار دیگر بازگردد به این دلیل که نمیتواند به دلیل ضعف عملکردش در قدرت، در انتخابات حمایت مردم را به دست آورد.
بسیاری از سکولارهای امروز احساس میکنند که اخوان المسلمینی که از سوی شیخ حسن البنا تأسیس شد به دست رهبر عالی و فعلی آن به تباهی گراییده. نظر شما چیست؟
فکر نمیکنم شاهد پایان اخوان در دست رهبر فعلی آن، دکتر محمد بدیع باشیم. با این حال، ما شاهد انحراف رهبری امروز اخوان از دیدگاه شیخ بنا هستیم. اگر رهبری اصلاحطلب و جدید برآید که پذیرای اعتدال، شمولیت، درک کلام خدا در یک چارچوب مسالمتآمیز باشد، پیام بنا میتواند به جایگاه مناسب خود بازگشته و ترمیم شود و بر بحران فعلی که رهبری فعلی به وجود آورده فائق شود. آنها میتوانند از خشونت خودداری کنند، از مبارزه بر صندلی قدرت خودداری کنند، و بدون قید و شرط در کنار حاکمان اسلامگرا یا لیبرال بایستند. با این حال، این پیام باید موضع روشنی در برابر حکومت گمراه شده داشته باشد صرف نظر از اینکه وابستگیها و علقههای فکری و سیاسی آنها چیست. آنها باید آلترناتیوهای صلحآمیز ارائه دهند تا ما بر این بنبست غلبه بیابیم.
این مسائل چه تأثیری روی شبکه جهانی اخوان در غرب دارد؟
این قطعاً بر اخوان المسلمین به عنوان یک سازمان بینالمللی تأثیر میگذارد. انقلاب 30 ژوئن تأثیری بر شخصیت بینالمللی سازمان نمیداشت اگر در برابر اراده مردم مقاومت نکرده بود. این یک واقعیت غیرقابل انکار است که نقشی که اخوان المسلمین در مصر ایفا میکند بخشی جداییناپذیر از سازمان جهانی است، و ممنوعیت بر سفر و نظارتی که به اجرا درآمده بر سطح نفوذ آن تأثیر خواهد داشت. رهبران جهانی این سازمان از محدودیتهایی مانند این در دوران حکومت حسنی مبارک،رئیس جمهور سابق رنج میبردند و این بدون شکّ حضور جهانی این سازمان و سایر جنبشهای اسلامی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
(هفته نامه آسمان، شماره 54)
معتقدم که تحصّن و حضور مردم در میدان رابعه عدویه و جاهای دیگر حق آنهاست البته تا زمانی که صلحآمیز باشد با این حال، این تجمعات خشونت را دامن زده، سلاحها را به اهتزاز درآورده، راهها و پلها را بسته و بر شهروندان ساکن در آن نواحی فشارها و محدودیتهایی اعمال کرده است.گفتوگوی الشرق الاوسط با شیخ کمال هلباوی سخنگوی سابق اخوان المسلمین