حسن حبیبی به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی

اگر با شخصیّت دینی، انقلابی، علمی، فرهنگی و سیاسی آقای دکتر حبیبی و برنامه‌های آغاز دولت سازندگی آشنایی داشته باشید، انتخاب ایشان به عنوان معاون اول را یک انتخاب احسن و اصلح می‌بینید. 

 

* با دکتر حسن حبیبی از چه زمانی آشنا شدید؟ با توجه به سابقه عضویت ایشان در گروه‌های ملی و نهضت آزادی، آیا فاصله سیاسی ـ فکری میان ایشان و روحانیت مبارز وجود داشت؟

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم، سابقه آشنایی‌ام با ایشان به سال‌هایی بر می‌گردد که مبارزات امام و روحانیت، علاوه بر گروه‌های دینی و مذهبی، تشکّلات سیاسی و دانشگاهی داخل و خارج از کشور را هم با خود همراه کرده بود. مخصوصاً دانشجویانی مثل دکتر حبیبی که علاوه بر علقه‌های ملی، روحیات عمیق دینی داشتند و این روحیات در گفتار و رفتارشان متبلور بود. در بعضی از مباحث که گاهی اختلاف سلیقه با دیگر گروه‌های سیاسی خارج از کشور داشتند، محور و مرجع بسیاری از دانشجویان بود.

 

از این حالت به خاطر حضور برادرم محمد در آمریکا و همکاری ایشان با گروه‌های مبارز و دانشجویی اطلاعات کافی داشتم، از نزدیک در جریان فعالیت‌ها و برنامه‌های مبارزاتی آقای حبیبی در قالب گروه‌های دانشجویی قرار گرفته بودم. حتی یکی از دلایل سفرم حل اختلافاتی بود که بین لیدرهای دانشجویی درخارج و تأمین بخشی از منابع مالی مبارزاتی آنها بود که جلساتی هم با ایشان و دوستان‌شان به صورت فردی و جمعی داشتم.

 

در خصوص بخش دوم سؤال شما باید به این نکته تاریخی اشاره کنم که نهضت آزادی، یک گروه منشعب از جبهه ملی بود که توسط کسانی که بیشتر از جنبه ملی به مسائل دینی توجه داشتند، تشکیل شده بود. ضمن اینکه آن روزها در کوران مبارزات، علاوه بر روحانیون مبارز و شخصیت‌های دینی، افراد و گروه‌های وابسته به افکار کمونیستی هم حضور داشتند و ویژگی اشخاصی مثل دکتر حسن حبیبی این بود که نه تنها هیچ سنخیتی با اندیشه‌های گروههای مارکسیستی نداشتند، در خیلی از مسائل نسبت به تفکرات آنها زاویه داشتند.

 

* در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری، پس از انصراف جلال الدین فارسی، حزب جمهوری اسلامی، نامزدی برای انتخابات معرفی نکرد در حالی که دکتر حسن حبیبی می‌توانست رقیب جدّی برای ابوالحسن بنی‌صدر باشد. چرا حزب جمهوری اسلامی از نامزدی مرحوم دکتر حبیبی برای ریاست جمهوری حمایت نکرد؟

 

در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری،‌ نامزد اول ما شهید آیت الله دکتر بهشتی بود و مدت‌ها قبل از انتخابات در جلسات حزبی روی ایشان سرمایه‌گذاری کرده بودیم. در آستانه نام‌نویسی نامزدها، امام از نامزدی روحانیت ممانعت کردند و با اینکه چندین بار من و آیت‌الله خامنه‌ای و چند تن دیگر از بزرگان با امام جلسه گذاشتیم، ایشان موافقت نکردند و به ناچار آقای فارسی مطرح شد که رقبای سیاسی با پیش کشیدن اصالت ایشان، چنان فضای انتخاباتی را آلوده کرده بودند، که مجبور شدیم از جایگاه حزب جمهوری، نامزدی را معرفی نکنیم اما نامزد غیررسمی ما آقای دکتر حبیبی بود و می‌دانستیم اگر این موضوع را به صورت رسمی اعلام کنیم، پیاده نظام رسانه‌ای جریان بنی‌صدر با تریبون‌های متفاوت و مؤثری که داشتند، سیاه‌نمایی می‌کنند.

 

* در بازنگری قانون اساسی مقام تازه‌ای به نام معاون اول رئیس جمهوری پدیدار شد که دکتر حسن حبیبی اولین متصدی آن شد. این مقام از کدام مدل قانون اساسی در جهان الهام گرفته شده بود؟ اگر از مدل قانون اساسی آمریکا الهام گرفته شده بود، چرا در مقام مقایسه اختیارات آن اندک بود؟ [معاون اول رئیس جمهور در آمریکا به نوعی جانشین رئیس جمهور و رئیس مجلس سنا محسوب می‌شود]

 

اولاً بازنگری قانون اساسی به امر امام مبتنی بر یک دهه تجربه سیاسی در اداره جامعه بود که طی آن بعضی از اصول اصلاح و بعضی‌های دیگر اضافه شدند. ثانیاً در همان 10 سال موارد بسیاری از اختلافات رئیس جمهور با رئیس دولت یا همان نخست‌وزیر داشتیم که حرکت کشور را در جهت توسعه همه جانبه کُند می‌کرد. ثالثاً در بازنگری، بیشترین همّت ما این بود که بهترین اصول را برای قانون اساسی بهترین انقلاب جهان بنویسیم. به همین خاطر و بر اساس مفاهیم اسلامی که اقتباس موارد مثبت از دیگران را امری پسندیده و ضروری می‌داند، قانون اساسی بسیاری از کشورهای جهان را در جلسات متعدّد کارشناسی مطالعه کرده بودیم. این گونه نبود که از قانون اساسی یک کشور خاص اقتباس کنیم، بلکه در هر موضوعی به قانون اساسی دیگر کشورها مراجعه می‌کردیم. یکی از اشکالاتی که در قانون اساسی اولیه ما بود، تشریفاتی بودن و نظاره‌گر بودن رئیس‌جمهور  در کارهای هیأت دولت بود که پس از انتخاب نخست‌وزیر و معرفی آن به مجلس، تقریباً از حضور مؤثر در روند مصوبات دولت و اجرای قوانین و مصوبات مجلس منفک می‌شد. نمی‌خواستیم در بازنگری آن تجربه تلخ را تکرار کنیم. به همین خاطر اختیارات معاون اول رئیس جمهور را در سایه اختیارات رئیس‌جمهور قرار دادیم تا شبهه حاکمیت دوگانه در قوه اجرایی پیش نیاید.

 

* علت انتخاب دکتر حسن حبیبی به معاونت اول رئیس جمهور چه بود؟ برخی معتقدند از آنجایی که خود حضرت‌عالی یک مدیر سیاسی و اجرایی درجه اول هستید، مایل نبودید معاون اولی دارای خط و خطوط جناحی در کنار خود داشته باشید و در واقع معاون اول را در حدّ یک ناظم و مدیر جلسات هیأت دولت می‌دیدید، آیا واقعاً این گونه بود؟

 

اگر با شخصیّت دینی، انقلابی، علمی، فرهنگی و سیاسی آقای دکتر حبیبی و برنامه‌های آغاز دولت سازندگی آشنایی داشته باشید، انتخاب ایشان به عنوان معاون اول را یک انتخاب احسن و اصلح می‌بینید. جنگ تمام شده بود و کشور که تا آن زمان از نداشتن یک برنامه بلند مدت و حتی کوتاه مدت رنج می‌برد و درگیر روزمرگی بود، نیاز به همدلی، همراهی، همگرایی و همکاری همه گروه‌ها و افراد داشت و بهترین سیاست در بُعد داخلی و انتخاب همکاران برای دولت، رعایت اعتدال رفتاری و گفتاری بود و با این مشخصات و ویژگی‌ها، دکتر حبیبی برجسته‌ترین مصداق بود. شخصیت حقیقی و حقوقی ایشان به گونه‌ای بود که برای همه گروه‌های سیاسی قابل احترام بود و سرمایه مهمی که ایشان داشت، سابقه مبارزاتی و وفاداری به آرمان‌های انقلاب اسلامی، آشنایی کامل به قانون اساسی و تجربه کار در وزارتخانه‌های متعدد و کسب اعتماد و اطمینان مسؤولان عالی‌رتبه بود. اگر این ویژگی‌ها را در کنار خصوصیات مدیریتی او قرار دهید، متوجه می‌شوید که بهترین گزینه برای معاون اولی دو دوره دولت من و حتی در دولت آقای خاتمی ایشان بود.

 

* در نظام‌های ریاست جمهوری که معاون اول دارند، وی فردی است که از شانس‌های اصلی جانشینی رئیس‌جمهور پس از پایان دوره قانونی او به شمار می‌رود و در واقع ولیعهد نظام جمهوری است که با رأی مردم انتخاب می‌شود و نوعی کادرسازی به حساب می‌آید. به نظر شما چرا معاونان اول رؤسای جمهوری در دولت‌های بعد از سال 1368 در دوره شما و آقایان خاتمی و احمدی‌نژاد هرگز دارای چنین موقعیتی نشدند؟

 

این نظریه شما مربوط به نظام‌هایی است که می‌خواهند براساس تفکرات و برنامه‌های حزبی، قدرت را برای همیشه در اختیار جریان‌های خاص داشته باشند یا نسبت به وجود شخصیت‌هایی که قابلیت‌های بالقوه مدیریت اجرایی کشور را دارند، اعتماد نداشته باشند. در این صورت معاون اولی را تمرینی برای ریاست جمهوری می‌دانند، اما اینجا ایران است و انقلابش براساس مفاهیم عالی انسانی و اسلامی به وجود آمده است. در سابقه اسلام می‌بینید که رسول مکرّم اسلام(ص) در سال‌های آخر عمر شریف‌شان، فرماندهی سپاه خویش برای جنگ با رومیان را جوانی به نام اسامه انتخاب می‌نماید که در همان زمان خیلی‌ها خرده می‌گرفتند که چرا با وجود بزرگان دیگر، یک جوان انتخاب می‌شود در ابتدای انقلاب اسلامی و در مباحث فرهنگی کشور که در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح می‌شد، حضور دو جوان که حق رأی هم داشتند، نشان از این برنامه پیشرفته در امر کشورداری است. در نظام جمهوری اسلامی، هیچ کس ولیعهد نیست که قبل از ریاست جمهوری، مدتی در مقام معاون اول تمرین مدیریت نماید. البته این سخن نباید این گونه تحلیل شود که معاون اول رؤسای جمهوری، نباید نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوند. هر کسی که احساس می‌کند در شرایط زمانی خاص می‌تواند از عهده مسؤولیت‌های مدیریت اجرایی برآید، باید خود را برای اعلام رأی مردم در انتخاب، عرضه نماید.

 

* مرحوم دکتر حسن حبیبی در کاریکاتورهای مجله گل‌آقا به نوعی فدایی رئیس جمهوری تلقی می‌شد. بدین معنا که چون طراحی و کاریکاتور روحانیت حرمت داشت، گل‌آقا ترجیح می‌داد معاون اول ـ که در عمل چندان در سیاست‌گذاری دولت نقشی نداشت ـ را ترسیم کند. آیا دکتر حبیبی درباره این فداکاری شیرین، گلایه‌ای به شما کرده بود یا خود شما از این زاویه به کاریکاتورهای مجله گل‌آقا نگریسته بودید؟

 

این سؤال شما فرصت مناسبی است تا نظراتم را در خصوص طنز به صورت عام وکاریکاتور به صورت خاص بنویسم. طنز را هنری بسیار ظریف می‌دانم که تلخی‌ها را با نگاهی شیرین نشان می‌دهد. البته این هنر مرز بسیار ظریفی با هجو و هزل دارد که باید رعایت شود. اصولاً هزل نکته‌ای بیهوده و فاقد بارمعنایی مثبت است که صرفاً برای خالی نبودن عریضه، بیان یا نوشته می‌شود و هجو، سلاح آدم‌های کم ظرفیت برای مقابله با دیگری است که به هر دلیل رابطه خوبی با هم ندارند. اما طنز، شیوه‌ای هنرمندانه برای بیان کاستی‌ها و با هدف اصلاح امور است. کاریکاتور هم نوعی ترسیمی طنز است که گاه مستقل و گاه به همراه مطلب انتقال مفهوم می‌نماید. البته در این هنر هم هنرمند باید به ارزش‌های معنوی یک جامعه توجه داشته باشد.

 

در خصوص کاریکاتورهای مجله گل‌آقا هم خیلی خوب شد این موضوع را مطرح کردید. توالی چاپ آن در طول سال‌های دو دوره دولت سازندگی با مطالب و تصاویری که اکثراً حاوی نکات منفی در خصوص عملکرد دولت بود، نشان از سعه صدر دولتی‌ها در آن دوره دارد.

 

البته مطالب جدی و نقدهای رسانه‌ای هم در آن دوران در قالب روزنامه‌های گوناگون منتقد مطرح می‌شد که امروزه بسیاری از کسانی که به سیاه نمایی‌های دستاوردهای نظام مخصوصاً در دوران 8  ساله سازندگی می‌پردازند، یکی از دروغ‌های شاخداری که می‌گویند برخورد با ارباب رسانه‌ها بود. واقعاً تأثیر کاریکاتورهای گل آقا از دکتر حبیبی که نماد… دولت و معاون اول ریئس جمهور بود، در جامعه کم بود؟ اتفاقاً یکی از راه‌هایی که می‌توانستیم با انتقادات سازنده، مسیر امور را اصلاح و برای پیشرفت هموارتر نماییم، طنزهای گل‌آقا بود.

 

دکتر حبیبی هم با توجه به دانش و تحصیلات و تجربیاتی که از سال‌های قبل از پیروزی و پس از آن در مصادر و مسندهای امور داشتند، ارتباط بسیار خوبی با مسؤول نشریه جناب آقای فومنی داشتند که خوب است همین جا یادی از هر دوی این بزرگواران کنیم و از درگاه احدیّت علوّ درجاتشان را مسألت نماییم.

 

* با توجه به خوی اعتدالی مرحوم حبیبی فکر می‌کنید چرا در جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی این طرز تفکر چندان میان دو جناح چپ و راست اقبال نیافته است؟ و آیا اصولاً با این داوری موافقید که اعتدال در هر دو جناح چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا گوهر کمیابی است؟

 

در جواب این سؤال باید بگویم که «جانا سخن از زبان ما می‌گویی» چرا به مرحوم دکتر حبیبی اشاره می‌کنید؟ مگر امام(ره) در طول ده سال رهبری انقلاب و سال‌ها رهبری دوران مبارزه شیوه‌ای غیر از اعتدال داشتند؟ درس اخلاقی که در زمان تدریس در حوزه قبل از شروع رسمی مبارزه داشتند، با تکیه بر آیات و روایات معصومین، تأکیدی بر رعایت اعتدال در گفتار و رفتار و نوشتار بود. در سخنان مکتوب ایشان که حتی اسناد صوتی و بعضاً تصویری آنها هم موجود است، همیشه بر این نکته تأکید می‌کردند که خدا ما را امت وسط آفرید و اعتدال باید آیینه رفتاری و گفتاری مسلمانان باشد.

 

بعد از ایشان، مگر آیت‌الله خامنه‌ای کم در مورد رعایت اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط گفته‌اند؟ همین اواخر دیدید و شنیدید که ایشان چگونه از افراط و تفریط گلایه کردند! اما، امان از گروه‌ها و افرادی که به اشتباه فکر می‌کنند، بقای سیاسی آنها در جامعه منوط به افراط و تفریط است. مخصوص یک گروه چپ یا راست هم نیست. در هر دو گروه کسانی هستند که همیشه می‌خواهند آب زلال جاری در مسائل مملکتی راگل‌آلود کنند تا از آن ماهی مراد بگیرند. شما می‌گویید اعتدال گوهری کمیاب در جامعه ما شده است و من می‌گویم وقتی ابرهای سیاه افراط و تفریط از دریای جامعه برخیزند و آسمان آبی اندیشه‌های سیاسی و دینی مردم را بگیرند، خورشید اعتدال با همه قدرتی که در منطق اسلامی و انسانی دارد، گم می‌شود.

 

(نقل از مهرنامه، شماره 79، تیرماه 82)
اگر با شخصیّت دینی، انقلابی، علمی، فرهنگی و سیاسی آقای دکتر حبیبی و برنامه‌های آغاز دولت سازندگی آشنایی داشته باشید، انتخاب ایشان به عنوان معاون اول را یک انتخاب احسن و اصلح می‌بینید. 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.