طاووس پر بریده دین؛ حاشیهای بر تعطیلی مناسک جمعی در جهان کرونازده
علی مهجور
«مناسک جمعی» بارزترین مجال بروز و ظهور ادیان در دنیای مدرن هستند. در عصری که از هر سو جذابیتهای مدرن به شکلهای بدیع و خلاقانه، خود را به مردم جهان عرضه میکنند، مهمترین ابراز وجود ادیان، مناسک جمعی است. المپیک، جام جهانی فوتبال، فستیوالهای رقص و پایکوبی، جشنهای ملی و نشستهای سیاسی اقتصادی در مقیاس جهانی، هر یک در حال تلاش برای اختصاص تیتر یک روزنامهها و خبرگزاریها به خود و رقابت در جلب نظر شمار بیشتری از مردم جهان هستند. در دوره مدرن جشنهای بومی مبدل به جشنهای جهانی شدهاند و رسانهها و شبکههای ارتباطی، هرکسی را از هر نقطه جهان به جشن و پایکوبی در نقطهای دیگر دعوت میکنند. دانشگاهها و مراکز علمی که تا همین پنجاه شصت سال پیش، برای برگزاری یک همایش باید پوسترهایشان را از طریق پست به سایر دانشگاهها ارسال میکردند با یک اعلان بر روی سایت دانشگاه، تعداد زیادی درخواست شرکت در همایش را دریافت میکنند. همه اینها بدین معناست که آدمی در عصر مدرن دلایل زیادی پیدا کرده است تا گردهمایی برگزار کند؛ دلایلی که تا دیروز تنها منحصراً در اختیار روحانیان و رؤسای ادیان بود.
کارکردهای درونی و برونی مناسک
در روزگار کهن، تنها ادیان بودند که میتوانستند گردهماییهایی جهانی برگزار کنند و افراد را از هر ملیت و قومیتی دور هم جمع کنند. نژادهای مختلف از سراسر جهان در کنار یکدیگر قرار میگرفتند و فارغ از هر نوع تفاوتی، بدون در نظر گرفتن اختلافها، مناسک جمعی انجام میدادند.
مناسک جمعی کارکرد دروندینی مهمی داشت: همبستگی گروهی مؤمنان از طریق مناسک جمعی میسر بود. مؤمنانی که در قالب حرکاتی یکسان و اذکار و اورادی کاملاً شبیه به یکدیگر در مراسمی جمعی حاضر میشدند، کاملاً با یکدیگر احساس نزدیکی و صمیمیت میکردند. از سوی دیگر مناسک جمعی دارای کارکردی بروندینی نیز بود. جماعت مؤمنان با قرار گرفتن در کنار یکدیگر به همه کسانی که دیگری محسوب میشدند اعلام میکردند ما با یکدیگر متحدیم و دین واحد به ما قدرتی بخشیده است که هر یک از ما منافع خود را در گرو تأمین منافع دیگری میبینیم.
مناسک دینی و رقیبان مدعی
عصر مدرن آرام آرام از راه رسید و مردم بهانههای تازه و متنوعی برای گرد هم آمدن یافتند. کشورهای مختلف با پذیرش مهاجران، فرصتهای تازه شغلی در اختیار افراد قرار دادند و برای برطرف کردن نیازهای اقتصادی، در فراهم آوردن رفاه شهروندی با یکدیگر به رقابت پرداختند. جشنهای بومی و ملی که تا دیروز تنها مردمانی یک رنگ و همزبان را دربر داشت، با تحولات مدرن، مبدل به جشنهایی شد که تنوع نژادی و زبانی را شاهد بود. آهسته آهسته معیارهای هویت بخشیِ جمعیِ دیگر، شکل گرفتند و با دین به رقابت پرداختند. نه اینکه تا پیش از دوره مدرن چنین معیارهایی وجود نداشتند، بلکه آنچه باعث شده بود تا در این دوره این معیارها مبدل به معیارهای هویتبخش در عرض دین شوند، قابلیتها و امکانات تازه دنیای جدید بود.
در چنین زمانهای ادیان برای تثبیت نقش تبلیغاتی خود ناچار شدند تا روز به روز بیش از پیش بر مناسک جمعی تأکید کنند؛ مکانهای تجمع باشکوهتری را تدارک ببینند و از امکانات رسانهای بهتری برای نشان دادن نقش وحدتبخش بلامنازعشان بهره بگیرند. عربستان، هند و واتیکان به عنوان مهمترین مراکز تجمع پیروان ادیان، تلاش کردند تا از پتانسیل علقههای دینی پیروان اسلام، مسیحیت و هندو استفاده کنند و هر ساله تعداد زیادی از مؤمنان را در مکانهای مشخصی گرد هم آورند و به مردم جهان به خصوص دینناباوران اعلام کنند که دین هنوز هم رقیب توانمندی ندارد. تأکید بر تنانگی مؤمنانی که با رنگها و چهرهها و لباسهای متفاوت در یک تجمع بزرگ به خداوند و آداب و رسوم یک دین ابراز وفاداری و ارادت میکردند، بیش از هرچیز نشان میداد که مدرنیته نه تنها نتوانسته است بازار دین را کمرونق کند، بلکه ابزارهای مدرن مبدل به ابزار تبلیغ دین شدهاند و مکاتب و اندیشههای مدرن را در کثرت پیروان و وفاداران و گروندگان به چالش میکشند.
در طول این سالها، دوربینهای فیلمبرداری و عکاسی، بیوقفه در خدمت مناسک جمعی ادیان قرار گرفتند. هرساله در اعیاد مسیحی و سخنرانیهای گاه بیمناسبت پاپ، خبرنگاران و فیلمبرداران و عکاسان در میدان سنت پیتر واتیکان بر جایگاه پاپ متمرکز میشدند و خیل مسیحیان مشتاقی را نشان میدادند که اشکریزان به پاپ چشم دوخته بودند و کلمات او را به جان مینیوشیدند و از سویدای جانشان به خداوند، عیسی مسیح عشق میورزیدند. پاپ در این سخنرانیها با دیدن جماعت مؤمنان پرشور، درباره کلیسای عیسی مسیح سخن میراند و تکلیف مسیحیان را تعیین میکرد. مسیحیت در این بهرهبرداری از امکانات مدرنِ تبلیغاتی، تنها نبوده است.
شهر مکه هر سال در ماه ذیالحجه از حدود دو تا سه میلیون مسلمان برای انجام فریضه حج پذیرایی میکند. این دوسه میلیون تنها در ماه ذی الحجه در مکه حضور دارند. در سایر ماههای سال نیز هر روز جمعیت زیادی برای انجام حج مستحب به مکه میآیند. زیارت بیتالله در مسجدالحرام باعث شده است تا به طور دائمی در تمام ساعات شبانه روز جمعیت زیادی گرداگرد خانه کعبه مشغول طواف باشند. کعبه به عنوان قبلهای که هر مسلمان در شبانه روز، به سوی آن پنج بار نماز میخواند، وعدهگاه زوال ناپذیر مسلمانان است و از این رو هر مؤمن مسلمانی اگر به حج نرفته باشد، حتماً آرزوی آن را دارد. بنابراین دولت سعودی دوربینهای فیلمبرداری پیشرفتهای را به طور دائمی در مسجدالحرام نصب کرده است تا هر مسلمانی در گوشه و کنار جهان بتواند خانه خدا را از صفحه تلویزیون خود ببیند. پخش زنده حال و هوای بیت الله الحرام به طور دائمی از یک شبکه همیشه برقرار بوده است. این غیر از شبکه دیگری است که به طور شبانه روزی پخش زنده از مسجدالنبی دارد.
مناسک و قدرت
به کارگیری این همه ابزارهای تبلیغاتی توسط دولتهای واتیکان و سعودی برای بیان بلند و رسای قدرت دین در بین یکایک مؤمنان و در پی آن جامعه جهانی است. از پس و پشت این تبلیغات است که دین به شکل عاملی تعیینکننده در سیاست بینالملل درآمده و از این رهگذر دولتها به همان اندازه که به مراسم دینی و سایر بروزها و ظهورهای دین اهمیت بدهند، میتوانند از حمایت مؤمنان و متولیان ادیان نیز بهرهمند گردند.
تعطیلی مناسک در پی طاعون عصر جدید
اما آنچه در روزهای اخیر اتفاق افتاده است، منجر به رخدادی بیسابقه در برگزاری مناسک جمعی ادیان شده است و آن این است که الاهه دین ناچار شده است تا به پستو برود و از خودنمایی در برابر دیدگان مردمان بپرهیزد. مناسک جمعی که بزرگترین و مهمترین جلوه نمایان دین بود، تعطیل شده است و متولیان دین ناچار شدهاند بین حفظ جان مؤمنان در برابر طاعون قرن بیست و یکم و برگزاری مانور قدرت و شکوه دین، اولی را انتخاب کنند. قوام ادیان به پیروان آنهاست. هیچ دینی معلق در فضا یا بین مولکولهای آب و هوا وجود ندارد؛ دین زنده است تا هنگامی که مؤمنانی زنده در روی زمین وجود داشته باشند و این نکته را مبلغان دینی بهتر از هرکس دیگری میدانند. آنها به خوبی میدانند که اگر تعداد زیادی مخاطب مؤمن در مقابل آنها نشسته باشند، بسیار بلیغتر و اثرگذارتر میتوان از دین سخن گفت تا هنگامی که تنها اندک افرادی در سخنرانی حضور داشته باشند.
حتی اگر چنین ضرورتی هم وجود نداشت، بازهم لازم بود تا متولیان دین توصیه پزشکان را بپذیرند و مناسک جمعی را تعطیل کنند؛ چرا که در دوره مدرن، یکی از معیارهای سنجش اعتبار ادیان و تعیین حقانیت آنها، سازگاری اوامر و نواهی ادیان با اوامر و نواهی عقل مدرن بوده است. این معیار، البته همیشه با ابراز ناراحتی و انزجار متدینان و متولیان ادیان مواجه شده است و آنها همیشه تلاش کردهاند تا قدرت غیبی و مصالح ناپیدای جهان را به مصاف عقل مصلحتاندیش ببرند و در این معرکه، عقل را ناتوان از فهم مصالح غیبی، تنها و دستبسته رها کنند. اما «مصالح پیدا» در واقعیتِ جهان، آنقدر به مصالح ناپیدا فشار وارد کرده است و آنقدر در معرکههای گوناگون توفیق پیروزی را از رقیب گرفته است، که در ذهن بسیاری از مردم مؤمن نیز معیار سازگاری دین با عقل، اگر معیاری مطلق نباشد، به نحو نسبی، معیار معتبری است. بدین ترتیب، برای متولیان دین، تعطیلی مناسک جمعی، تصمیمی ضروری بود و به درستی اتخاذ شد. متهم شدن نهاد دینداران به کم خردی و نادیده انگاشتن سخن متخصصان، به خودی خود نقش ضد تبلیغی برای دین ایفا میکرد و ممکن بود خداناباوران بهانه تازهای علیه دینداران بیابند و تازهنفستر از پیش، دین را بکوبند.
گناه کوتاهی در حفظ جان
علاوه بر اینها، بنابر قرائتهای خردمندانه از متون مقدس، خدای ادیان به ویژه خدای ادیان ابراهیمی، مومنان را موظف به اطاعت از رسول باطن، یعنی عقل کرده است و همچنانکه پیامبران را برای هدایت بشریت ارسال کرده، با آفرینش عقل، موجبات هدایت تکوینی انسان را نیز تدارک دیده است. از این رو، همچنانکه سرپیچی از اوامر و نواهی پیامبر، عصیان علیه خداوند تلقی میشود، نادیده انگاشتن فرمانهای خِرَد نیز گناه است. بنابر تصریح متون دینی در اسلام و مسیحیت، مومنان حق ندارند که خود را از بین ببرند و هرگونه کوتاهی در حفظ جان، مصداق چنین گناهی محسوب میشود. بنابر باورهای مسیحی و اسلامی، تنها خدا مالک جان انسانهاست و اوست که میتواند معین کند چه کسی زنده بماند و چه کسی بمیرد. در کتاب مقدس، یهودا، شائول، آخیتوفل و زمری که به ترتیب در کتابهای متی، اول و دوم سموئیل و اول پادشاهان بدانها اشاره شده است، گناهکارانی هستند که با خودکشی مرتکب قتل نفس شدهاند. قرآن نیز در سوره بقره به صراحت پیروان خود را نهی میکند از اینکه خود را در معرض نابودی قرار دهند.
بنابراین، متولیان دین چارهای جز تعطیل کردن مناسک جمعی نداشتهاند. پاپ در ایوان مشرف به میدان سنت پیتر ایستاده و هیچکس در میدان حاضر نیست. او برای کلیسایی دست تکان میدهد که پیروانش در خانهها نشستهاند و در تب و تاب نگرانی ابتلا به کرونا دو دست را به یکدیگر گره کرده و از عیسی مسیح تقاضای برکت و حیات میکنند. میدانی که همیشه مملو از جمعیت بود و مسیحیان برای حضور در اجتماع همکیشان خود از نقاط دور و نزدیک به آنجا میآمدند، اکنون خالی از جمعیت، میزبان باد و آفتاب است. البته این اطلاعات مرهون عکسهایی است که رسانههای جهان منتشر کردهاند. اگر این تصاویر نبود ما هم از این رخداد بیخبر بودیم. همان ابزارهای تبلیغاتی که روزهای شکوه گردهمایی مومنان را منعکس میساختند، این روزها همانها خاموشی و سکوت را بازتاب میدهند.
خانه کعبه نیز که همیشه چون نگینی در حلقه طوافکنندگان قرار داشت، این روزها شاهد مسجدی است که هیچکس جز رفتگران در آن تردد ندارند. تصاویری که مطاف را خالی از حجاج نشان میداد، برای مسلمانانی که همواره مسجدالحرام را پر از جمعیت میدیدند، اگر تصویر مهیب و رعبآوری نباشد، دستِکم تصویر عجیبی است. مطاف خالی از حاجی مثل باغ خزانزدهای است که خاطره شکوه بهارانش هر پرندهای را غمگین و فسرده میسازد. روزهایی که امامان جماعت با آوای خوش، قرآن را در لهجه فصیح، قرائت میکردند و جماعت یک صدا آمین میگفتند؛ همه با هم، منظم، در دوایر متحد المرکز به رکوع و سجده میرفتند و با هم یکپارچه بر میخواستند؛ روزهای شکوه، روزهای تفاخر به یکپارچگی، و روزهای جماعت ناگهان متوقف شده است. ناگهان زمانِ مناسکِ جمعی باز ایستاده است و همه در تحیر این ماندهاند که چه رخ داده است.
تعطیلی مناسک جمعی را ممکن است بتوان مثل عقب افتادن لیگ قهرمانان و جام ملتهای اروپا رخ دادی مقطعی تلقی کرد. میتوان گفت همچنانکه هر تجمعی تعطیل شده است، تجمعات دینی هم تعطیل شدهاند. قطعاً برای عقل مدرن، اینها همه مانند هم هستند. گردهمایی، گردهمایی است؛ خواه برای دین باشد، خواه ورزش یا هر موضوع دیگر. اما برای پیروان ادیان، طاووس زیبا و خودنمای دین را پر بریدهاند و فسرده در کنج قفس گرفتار ساختهاند. شکوهِ دنیاییِ دین، در گرو مناسک جمعی آن است که این روزها تعطیل شده است. این رخداد چه بسا متولیان دین را به این اندیشه سوق دهد که برای دین، بیش از و پیش از شکوه دنیایی باید در پی شکوه واقعی بود، شکوهی که از پس و پشت جهان مادی، حقیقت را به انسان معاصر نشان دهد و دردهای بیدرمان او را علاج کند.
در ایران، دین به دین مراسمی و ظاهری نزدیک شده است (مانند هفتهها و دهههایی با نام جدید) و حضور جمعی پیروان، اصل شده است؛ در حالی که جماعت، محدود است و در غیر شیعه نیز گاهی مناسکی جمعی از روی اغراض خاص ایجاد شده و البته مخالفت شیعه را در پی داشته است. این وضعیت، مانند شهر پر مناره است که تصور میشود پر مؤمن است. شاید یک ویروس بتواند سنتهای ریشهدار مذهبی و ملی را تغییر دهد و اصلاح کند.