حکم اخلاقی و فقهی عقیمسازی سگهای بیصاحب
ابراهیم احمدیان
آیا عقیم کردن سگها به لحاظ اخلاقی جایز است؟ بستگی دارد که شما چه ملاکی برای اخلاق داشته باشید ولی ظاهراً عقیم کردن حیواناتی مثل سگ را در شرایط فعلی با هر معیاری که بسنجید، یک عمل «خوب اخلاقی» است؛ مثلاً اگر در اخلاق، فایدهگرا هستید، عقیم کردن سگ و گربه شهری اخلاقی است زیرا چنانکه خواهم گفت، رنج و درد بسیاری را از گربهها و سگهای زیادی برمیدارد و به انسانها هم فایده میرساند.
سگ ماده تقریباً سالی دو بار به فحل میآید. از وقتی به بلوغ میرسد تا زمانی که میمیرد تقریباً هر ساله زایمانی پر رنج دارد. او چند ماه باردار است، چند ماه تولهها را شیر میدهد و شاید در سال تنها سه ماه مرخصی دارد و بقیه را مشغول به تولید مثل است.
مقاربت جنسی در انسان یک نیاز همیشگی روحی و روانی و جسمانی است ولی دست کم از شواهد و ظواهر چنین برمیآید که مثلاً در حیوانی مثل سگ عمل جنسی فقط برای تولید مثل صورت میگیرد؛ مقاربت برای سگ یک اجبار غریزی بدون حال و هوای روحی و روانی است.
حتی چنین به نظر میرسد که سگها نقص عضو را هم چندان حس نمیکنند یعنی برای آن غم نمیخورند و با آن کنار میآیند. شما خیلی کم پیدا میکنید آدمی را که یک دست نداشته باشد و احساس خوشبختی کند ولی نداشتن یک دست برای سگ حال و حس بدبختی نمیآورد.
هر سگ ماده در عرض شش سال میتواند تبدیل به هفتاد هزار سگ شود و این ممکن است برای جامعه انسانی زیانبار باشد. بیشتر تولههایی که سگها میزایند به مرور تا یک سالگی با درد و رنج میمیرند و اگر زنده بمانند با خطر معدومسازی شهرداریها و تصادف با خودرو و هزار بلای دیگر رو به رویند و قوت لایموت آنها هم سر کردن در زبالهدانی است.
به سگهایی توجه کنید که در مناطق گرم ایران با بدنی شبیه پوستین زندگی میکنند و بیش از نیمی از سال را در گرمای طاقتفرسا به سر میبرند یا سگهایی که روزانه با خودرها تصاف میکنند و کنار جاده زخمی میمانند تا جان بسپارند.
حکم فقهی عقیم کردن سگها
عقیم کردن سگهای بیصاحب به لحاظ فقهی نیز قابل بررسی است. برخی روایات در منابع شیعه و سنی، عقیم کردن حیوانات را نهی کردهاند و برخی حامیان حیوانات در ایران برای جلوگیری از عقیمسازی سگها به این روایات متوسل میشوند؛ ولی باید دانست که موضوع نهی این روایات، سگ و آن هم در شرایط فعلی نیست.
در دوره پیامبر اسلام (ص) اسب نر را به دلایلی اخته میکردهاند مثلاً برای این که رام و آرام و عضلانی شود و منظور برخی روایات که از اخته کردن حیوان نهی کرده است، اسب یا حیوانات اهلی دیگر مانند آن است.
روایات باید یک به یک ـ گذشته از بررسی سندی ـ بررسی محتوایی گردند که مراد از حیوانی که اخته کردن آن منهیعنه است کدام حیوان است و قید و شرطها چیست و شرایط صدور روایت چگونه شرایطی است.
اساساً موضوعی به نام «سگ بیصاحب» در آن زمان مطرح نبوده تا طرف خطاب نهی قرار گیرد. متاسفانه بسیار دیده میشود که افراد غیرمتخصص در فقه و مطالعات دینی، با پیدا کردن یک روایت، حکمی کلی صادر میکنند بیآنکه دست به بررسی سندی و روایی بزنند یا از اهل فقه کمک بگیرند.
برای صدور حکم جواز عقیمسازی سگها مقدماتی اینچنین لازم است:
ـ وجود جمعیت زیاد سگ بیصاحب مایه درد و رنج این حیوان شده است؛
ـ وجود جمعیت زیاد سگ بیصاحب، مایه آزار آدمها است؛
ـ عقیمسازی سگها رنجی به آنها وارد نمیسازد بلکه رنجهای بسیاری را از آنها برمیدارد؛
ـ کشتار سگها که در حال حاضر در ایران برای کنترل جمعیت سگها به کار برده میشود، فایدهای برای کنترل جمعیت نداشته و از طرفی با توجه به شرایط فعلی جهانی، برای کشور و فرهنگ ما خسارت به بار آورده. (این موضوع را در مقاله مستقلی که پیوند آن در زیر آمده بررسی کرده و ثابت کردهام که کشتار سگها برای ایران خسارتبار است هم به لحاظ مالی و اجتماعی و هم مذهبی)؛
ـ تجربه کشورهایی مثل ترکیه نشان داده که عقیمسازی راه حل معقولی برای کاستن جمعیت سگها است؛
ـ روایاتی که از عقیم کردن حیوانات نهی کردهاند متوجه سگ نیستند و خصوصیت موجود در این روایات شامل سگ نمیشود.
اگر صحت مقدمات بالا اثبات گردد که من در مقالات بسیاری آنها را اثبات کردهام، با قواعدی فقهی مانند «لاضرر و لا ضرار فی الاسلام» و «کلما حکم به العقل حکم به الشرع…» میتوان به جواز عقیمسازی سگها حکم کرد و بلکه اگر ثابت کنیم که در شرایط فعلی کنترل جمعیت سگها به لحاظ اجتماعی و فرهنگی و مذهبی ضروری است و عقیمسازی تنها راه کنترل جمعیت سگها است، بعید نیست که حکم به وجوب کفایی عقیمسازی هم بتوان کرد و به این ترتیب یک حکم دیگر هم شاید برون بیاید و آن حرمت کشتار سگها با روشهای فعلی شهرداریها است. این بدان سبب است که کشتار نسبت به عقیمسازی خسارات زیادی برای جامعه ما دارد و به حیوان هم رنج میرساند و به حرمت حیات یک موجود جاندار تعرض میکند. به عبارت دیگر، وقتی روش عقیمسازی موجود است، روش کشتار حرام خواهد شد.