امر سیاسی در اسارت کرامات؛ چرا سیستانی از بهاءالدینی نام برد؟
محمدرضا کدیور
مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی خاطرات خود را از سفر به عراق و دیدار با مرجعیت شیعه در آن کشور منتشر کرده است. در بخشی از خاطرات مربوط به دیدارش با آیت الله سیستانی میخوانیم: «شما خودتان این وضع را به وجود آوردهاید. هی گفتید آقای بهاءالدینی اینطور است و آنطور است. هی کرامات گفتید…
معتقدم شما خودتان، کشور را به روزی انداختهاید که این گرفتاریها پیش آمده و جمکران را آنطور بزرگ کردهاید و منبریها آن حرفها را میزنند…»
واقعیت این است که در میان دینداران در ایران نقل کرامات علمای اهل سلوک و عرفا امر مرسومی است. طی سالهای اخیر در زمینه کرامات و حدیث زندگی علمای عارف مشرب کتابهای متعددی منتشر شده است.
برای نگارنده این پرسش مطرح گردید که چرا از بین علما و عرفای متأخر (به مانند شیخ حسنعلی نخودکی، جعفرآقا مجتهدی، آیت الله مرعشی نجفی، شیخ رجبعلی خیاط و شاگردان آیت الله قاضی) که از کرامات آنها بسیار نقل شده، آیت الله سیستانی از مرحوم آیت الله بهاءالدینی نام برده، حال آن که از آیت الله بهاءالدینی چندان کرامتی نقل نگردیده است؟
سیدرضا بهاءالدینی از علمای اخلاقی متأخر است که گر چه مشی عرفانی داشته اما به مانند سایرین که از آنها نام رفت به عارفی دارای کرامات و بروز خرق عادت مشهور نیست و میتوان گفت کرامت او حقیقتاً زیست ساده و اخلاقیاش بود. با این وصف چرا آیت الله سیستانی در دیالوگی که با مسیح مهاجری دارد؛ آن زمان که پای بسط خرافات در ایران به میان میآید از وی نام میبرد؟
بر این باورم که نام بردن از سید رضا بهاءالدینی تصادفی نبوده و بسیار هوشمندانه صورت پذیرفته است. بیش از بیست سال است که اقوالی به آقای بهاءالدینی نسبت داده میشود:
۱. پس از امام، آقای منتظری رهبر نمیشود و رهبری آقاسید علی خامنهای برای آینده کشور پیش ما محرز است.
۲. آقای منتظری به درد رهبری کشور نمیخورد.
۳. مسئله قائم مقامی سر نمیگیرد و دلخوشی ما به آقای خامنهای است.
و نقل میکنند آن زمان که به ایشان خبر میرسد آیت الله خامنهای از سوی مجلس خبرگان به عنوان رهبر جمهوری اسلامی انتخاب شده است، گفته بود: ما مدتها پیش به این مطلب رسیده بودیم و بیان کرده بودیم که هیچ کس بعد از حاج آقا روحالله نمیتواند رهبر شود جز سید علی آقا.
جز این عبارات که در قالب پیش گویی در خصوص آینده رهبری پس از فوت امام است، نقل قول چندانی از کرامات وی شنیده نشده است.
آنچه در ذهن نگارنده از عبارت آیت الله سیستانی متبادر میشود آن است که او با نام بردن از مرحوم بهاالدینی خطر اتکا به کرامات را در عرصه اجتماعی-سیاسی مطرح کرده که در این سالها روزافزون شده است. آیت الله سیستانی قطعاً با برخی از این فرزانگان حشر و نشر داشته است، اما انگشت اشاره را به سمتی میبرد که کرامات و خرق عادات با امر سیاسی گره میخورَد نه به زندگی عادی مردم که گاه برای دفع امراض جسمانی و کسب موفقیتهای مالی و … به سراغ اهل سلوک میرفتند.
این اقوال در حالی نقل شده که تئوریسین ولایت فقیه در قرن اخیر، برای اثبات ولایت فقیه از منابع عقلی و نقلی استفاده مینماید و برای انتخاب ولی فقیه از رأی غیرمستقیم مردم بهره میگیرد. با این که خود اهل سلوک عرفانی بود و در این مسیر محضر اساتید برجستهای را درک کرده بود، در ارجاع به مباحث سیاسی و حکومت داری هرگز به ساحت عرفان و رؤیا و کرامات دست نیازید. روشن است که اگر قرار بر پیش گویی در خصوص آینده نظام میبود، شخص بنیانگذار انقلاب با جایگاه رفیعی که در حوزه عرفان داشت و مقاماتی که کمتر از دوست صمیمیاش حاج آقا رضا بهاءالدینی نبود، خودش برای آینده بینی سزاوارتر مینمود.
آن نقل قولها که از حاج آقا رضا بهاءالدینی در سالهای پیش صورت گرفت، امروز بستری برای امثال صدیقی و سعیدی (ائمه جمعه تهران و قم) و شماری دیگر از اهل وعظ و منبر به وجود آورده که به کرّات کراماتی دیگر را نقل کنند و هر بار جامعه را با سخنان خود به تعجب وا دارند. آنها یک امر حکومتی-عرفی را در ساحت قدسی مینشانند، حال آنکه در بیانات و سیره رهبر انقلاب نیز این امور هیچ گاه جایگاهی آسمانی نداشته و این همان خطری است که آیت الله سیستانی به نیکی ریشه یابی و گوشزد نموده است.
هدف از نگارش این یادداشت، تشکیک در اقوال وارده از آیت الله بهاء الدینی نیست بلکه آسیب شناسی بکارگیری این رویکرد در امر سیاسی بوده و نقدی است بر تقلیل مشروعیت حکومت بر اساس نقل کرامات.
تعداد کرامات و اخبار غیبی نقل شده از آقای بهاء الدینی از موارد منسوب به رجبعلی خیاط یا آیت الله بهجت یا سیدعلی آقای قاضی به نظر بسیار بیشتر است نمی دانم شاید مکتوب نشده باشند و تعداد مواردی که ما شنیده ام بسیار بیشتر از آقایان دیگر است. در هر صورت کمتر از آقایان دیگر قطعا نیست
بعد از خوندن این مطلب از آقای کدیور از استدال ایشان دندونم عرق کرد
این مطلب شبیه سالاد فصل باسس محافظه کاری زیاد
به آقای کدیور عرض می شود که.
الحسود. لایسود
به روباه گفتند کو شاهدت ؟!
گفت. دمم
مبنای تایید ادعای مسیح مهاجری در کجاست ؟!