ساحل رود گنگ و جنازههایی که باید بسوزند
هند دومین کشور پرجمعیت جهان است و قریب به یکششم جمعیت جهان را در خود جایداده است، تنوع نژادی، فرهنگی، زبانی و مذهبی به این کشور چشمانداز شگرف از همزیستی مسالمتآمیز میان اعتقادات گوناگون بخشیده است. در این کشور پهناور مشرق زمین هندوها بهعنوان اکثریت شناخته میشوند. آنها پیرو آئین هندوئیسم هستند و از دستورات این آئین در زندگی خود بهره میگیرند. آنها رسوم زندگی عجیبی دارند که یکی از آنها آئینهای مخصوص و عزاداری در میان اکثریت جامعه هند است.
ظاهراً در زمانهای بسیار دور و باستان هندوهای آریایی قدیم اموات خود را در خاک دفن میکردند چراکه در برخی از سرودهها و ادعیهها این مورد موجود است و به مراسم خاکسپاری اموات دلالت دارد. اما بعدها این رسم منسوخشده و بهجای دفن اموات، سوزاندن اجساد مردگان معمول شد که تا به امروز نیز همین عمل در نزد هندویان متداول است.
قبل از مرگ پیرمردان سالخورده یا منتظر موت معمولاً به شهر بنارس یا به یکی از شهرهای مقدس دیگر در کنار رود گَنگ مسافرت میکنند و بدان امید که در آنجا غسل کرده و گناهان خود را بشویند و اگر توفیق رفیق ایشان شود؛ آنجا بمیرند. بعضیاوقات اجساد میت را خویشان و بستگان به رود گنگ برده و در آب آن غوطهور میکنند.
ظاهراً در زمانهای بسیار دور و باستان هندوهای آریایی قدیم اموات خود را در خاک دفن میکردند چراکه در برخی از سرودهها و ادعیهها این مورد موجود است و به مراسم خاکسپاری اموات دلالت دارد. اما بعدها این رسم منسوخشده و بهجای دفن اموات، سوزاندن اجساد مردگان معمول شد ساحل رود گنگ در شهر بنارس از این لحاظ مقدسترین اماکن است و غالباً آنان که از حیات قطع امید میکنند و یا به امراض و بیماریهای علاج ناپذیر مبتلا میشوند به آنجا میروند و تا هنگام مرگ در کلبهای در ساحل رود بسر میبرند اما آنان که از این رود مقدس دور هستند در مکان خود تشریفاتی برای کفاره گناهان به عمل میآورند. بدین ترتیب که چون در بستر مرگ باشند یک عده از برهمنان را نزد ایشان دعوت میکنند و آن شخص در بستر که حالت قریب الموت را دارد در سمت راست نشسته و برهمنان با او سؤال و جواب میکنند سپس او در نزد ایشان به گناهان خود اعتراف کرده و استدعای عفو و غفران میکند و درنهایت پاداش مسکوکات که اغلب از طلا و نقره است به برهمنان تقدیم میکند. آنان نیز سکههای قیمتی را در جیب گذاشته و یکتن از برهمنان به نیابت از دیگران جلوآمده و تمام گناهان آن شخص را بر عهده میگیرد و در برابر بر عهده گرفتن گناهان آن شخص اجرتی مناسب دریافت میکند. پس برهمنان بیرون میروند و در رودخانه گنگ خود را غسل میدهند و بدین ترتیب گناهان آن مرد پاک و شسته میشود.
جسد میت را در حال نزع درروی بستری از علف «کوسا» نهاده و بر سر او آب گنگ میفشانند و قطعات مقدسه ودا را به نغمه و آواز بلند در کنار بستر او میخوانند و تکههایی از نبات مقدس بر روی سر او میپاشند. پسازآن جسد را با آب مقدس شسته و با ادویه معطر تطهیر کرده گلهای فراوانی بر روی او میریزند و سپس آن را حمل نموده و در وسط جنگل یا نزدیک رودخانه مقدس بر زمین میگذارند. سپس جنازه را به رودخانه برده و دوباره پس از غسل و تطهیر هرکس با دست آنها شسته و عبارتی در فنای دنیا و بیثباتی عمر انسان تکرار میکند.
در این موقع میت مرد را در کفنی از کتان سفیدرنگ پیچیده و میت زن را در ساری معمولاً قرمزرنگ پوشانده و بر روی چند چوب نی هندی (بامبو) نهاده و طواف میدهند. در ادامه پسر ارشد یا یکی از نزدیکان درجه اول متوفی پیشاپیش جمع حرکت کرده و نوازندگان به نواختن موسیقی و تکرار کلمه (رام رام) مشغول میشوند. آنگاه تودهای از هیزم (بیشتر از چوب سنتور) فراهم میآورند. قبل از سوزاندن جسد برهمنی در جلوی محل احتراق حاضر میشود پسازآن جسد را روی چوبهای خشک بزرگ میگذارد. اگر زن باشد از جانب پاهای او و اگر مرد باشد از طرف سر او آتش را مشتعل میکنند.
وی باید سعی کند جمجمه میت در اثر احتراق منفجر شود و اگر منفجر نشود آنها با ضرب چوب خرد میکند چراکه معتقدند که روح میت در جمجمه اوست و اگر شکسته نشود آزاد نخواهد شد. لازم به ذکر است که در این مراسم زنان شرکت نمیکنند و در خانهمانده و به شیون و سوگواری مشغول میشوند. در شهرهای بزرگ این مراسم در شمشانها (محل سوزاندن اجساد) انجام میگیرد و میت پس از غسل به این مکانها برده میشود و در برابر ربالنوعی به نام لرد شیوا و یا ربالنوع کالی گذاشته و نوعی نیایش مخصوص (پوجا) را بهجا میآوردند. در حال حاضر در برخی از کلانشهرها نیز به علت کمبود چوبهای خشک برای سوزاندن از محفظههای احتراق الکتریکی استفاده میشود که سریع جسد را به خاکستر تبدیل میکند.
پسازانجام این عمل عزاداران و برهمنان محل احتراق جسد را ترک گفته و در رودخانه غسل میکنند و به خانه خود میروند. استخوانها و خاکستر مرده را در یک ظرف سفالی کوچک همانند کوزه جمع میکنند تا در روز سوم فوت او در رودخانه گنگ یا در رودخانه نزدیک مسکن او به آب ریخته شود. البته برخی از افراد این کوزهها را در خانه خود تا چهل روز و یا یک سال نگه میدارند و پسازآن با مراسم نیایشی خاص در آب رودخانه یا دریا رها میکنند. باید گفت که در شهرهای مقدس بنارس و اللهآباد روزانه هزاران نفر دیده میشوند که از راه دور به زیارت آمدهاند تا تحت نظر برهمنان خاکستر اجساد اموات خود را به رودخانه بریزند.
جسد میت را در حال نزع درروی بستری از علف «کوسا» نهاده و بر سر او آب گنگ میفشانند و قطعات مقدسه ودا را به نغمه و آواز بلند در کنار بستر او میخوانند و تکههایی از نبات مقدس بر روی سر او میپاشند. پسازآن جسد را با آب مقدس شسته و با ادویه معطر تطهیر کرده گلهای فراوانی بر روی او میریزند و سپس او را حمل نموده و در وسط جنگل یا نزدیک رودخانه مقدس بر زمین میگذارند بعضیها در ظرف مخصوصی بقایای خاکستر آنها در روز دهم در نقطهای نزدیک به محل احتراق دفن میکنند، چنانکه در مورد مهاتما گاندی پدر ملت هند جسدش را در کنار رود جمنا سوزاندند و در آن رود ریختند و بقیه آنها در محلی به نام «سمادی راج گات» که در شرق دهلی قدیم است دفن کردند و اطراف آنها باغی وسیع ساختند. در برخی از موارد دیدهشده است که بستگان درجهیک متوفی سرهای خود را تراشیده و تنها یک مقدار مو در وسط سرشان نگه میدارند و لباسهای سفید نیز که نشانه عزا در میان هندوها است تا مدت چهل روز بر تن میکنند.
بههرحال مدت ۱۰ روز بستگان میت در عزاداری هستند و از دیدگاه آنان این مدت ناپاک و نامطهر شمرده میشود و غالباً مردها روز اول را روزه میگیرند و معتقدند که در آخر این ایام عشره تجسم ثانوی پیدا میکند. روز اول در سر، روز دوم در گردن، روز سوم در قلب، روز چهارم در پوست، روز پنجم در ناف، روز ششم در آلت تناسلی، روز هفتم در ران، روز هشتم در زانو، روز نهم در دستها و روز دهم در پاهای جسم جدید وارد میشود. اگر تشریفات عزاداری مطابق رسوم مذهبی بهدرستی انجام نشود روح جسم جدید پیدا نکرده و بهصورت ناقص و ناپاک در عالم ارواح سرگردان میماند. لازم به ذکر است که در روز دهم برای آنکه جسم جدید تغذیه یابد تشریفات خاصی مقرر میشود که آنها شرادا (Sharaddha) میگویند. در آن روز ضیافت کلانی بر پا میکنند و هدایای بسیار نذر برهمنان میکنند که ثواب آن عاید روح متوفی شود. مدت بیستویک روز این تشریفات و ضیافتهای عزاداری برقرار است و ظروف فلزی بسیار از طلا و نقره و برنز مصرف میشود که همه آخر کار به برهمنان هدیه میدهند و نوازندگان به نواختن آلات موسیقی در این مواقع مشغول میشوند. فقرا بهناچار یک روز مهمانی میکنند ولی متمولین بهتناسب بضاعت خود ایام متعدد صرف میهمانی میکنند و این آئین دراثنای سال و ماه و هفته تکرار میشود. در این ضیافتها بهویژه برنج بسیاری پخته میشود و در میان فقرا پخش و مابقی آن به صحرا ریخته میشود تا نصیب روح میت گردد.