آزادی در انتخاب در تعالیم امام رضا علیه السلام
پذیرش راه و فکر از سر اجبار، ارزشی نیز ندارد، و باور درست و مؤثری را در پی نخواهد داشت. با این گونه اعتقادهای تحمیلی، انسان همواره به دنبال راه گریز است، و با هر شیوه و ترفند عقیده تحمیلی را نادیده میگیرد. اعتقادهای دینی همواره تأثیرهایی بسیار اساسی و عمری دارد، و در پنهان و آشکار انسان را به عمل در راستای عقیدهاش وا میدارد، چنانکه در دین باوران راستین طول تاریخ دیدهایم.
امام رضا علیه السلام ـ به نقل از پدران خود از امام علی علیه السلام ـ: انّ المسلمینَ قالوا لِرسولِ الله(ص): لو اکْرَهْتَ یا رسول الله مَن قَدرتَ علیه من الناس علی الاسلام لکَثُر عَددُنا، و قَوِینا علی عَدوّنا. فقال رسولُ الله(ص): ما کنتُ لالْقَی الله ـ عزوجلّ ـ بِبدعهٍ لمیُحدِث الیَّ فیها شیئاً، و ما أنا مِن المُتکَلِّفین. فانزَلَ الله ـ تعالی ـ علیه: یا محمّد! «وَ لَو شاءَ رَبُّکَ لامنَ مَن فی الارض کلُّهم جَمیعاً» علی سبیل الالجاء و الاضطرارِ فی الدّنیا کما یُؤمنونَ عند المعایَنهِ و رؤیهِ البأس فی الآخِرهِ، و لو فَعلتُ ذلک بهم لمیَستَحِقُّوا مِنّی ثَواباً و لا مَدحاً، لکنّی اُریدُ منهم اَن یُومِنوا مُختارینَ غَیرَ مُضْطَرِّینَ، لِیَستَحقّوا منّی الزُّلفی و الکَرامه و دوامَ الخُلودِ فی جَنّهِ الخُلدِ «أفأنت تُکرِهُ الناسَ حتّی یکونُوا مؤمنین»…[1]
مسلمانان به پیامبر(ص) گفتند: ای رسول خدا!! اگر کسانی را که در حوزه قدرت تو هستند، در پذیرش اسلام مجبور کنی، نفرات ما زیاد میگردد و در برابر دشمنان نیرومند میشویم. پیامبر گفت: من هیچ گاه با انجام دادن کاری که بدعت است و درباره آن دستوری نرسیده است، به دیدار خدای بزرگ نخواهم رفت. من از زورگویان نیستم. خدای متعال (پس از این جریان)، این آیه را بر محمد فرو فرستاد:
ای محمد! «اگر خدا میخواست همه مردم روی زمین به دین میگراییدند» از روی اجبار و ناگریزی، چنانکه هنگام دیدن حقایق (پس از مرگ)، و دیدار قدرت حق در آخرت ایمان خواهند آورد. من اگر با مردم روشی اجباری در پیش گیرم، نه سزاوار پاداشند و نه شایسته ستایش؛ لیکن من میخواهم که با آزادی و اختیار به دین بگروند، و مجبور نباشند، تا شایسته قرب و اکرام من گردند، و در مینوی جاوید، جاودانه زندگی کنند. «آیا تو مردمان را مجبور میسازی تا دین باور باشند»…
این حکمت راستین رضوی(ع) جانبداری اصولی از حقوق انسان است، و ارزش انسان، و حرمت آزادی، و آزاد فکری در انتخاب راه و کار خود را آشکار میسازد. سلب این آزادی و اجبار فکری و اعتقادی بیشترین تأثیر منفی را بر شخصیت آدمی میگذارد. اگر آدمی در اندیشه و عقیده مجبور گشت، و نتوانست آزادانه بیندیشد و چیزی را باور کند و برگزیند، در میدانهای زندگی نیز نمیتواند آزاد عمل کند، و از راه انتخابی خود برود.
پذیرش راه و فکر از سر اجبار، ارزشی نیز ندارد، و باور درست و مؤثری را در پی نخواهد داشت. با این گونه اعتقادهای تحمیلی، انسان همواره به دنبال راه گریز است، و با هر شیوه و ترفند عقیده تحمیلی را نادیده میگیرد. اعتقادهای دینی همواره تأثیرهایی بسیار اساسی و عمری دارد، و در پنهان و آشکار انسان را به عمل در راستای عقیدهاش وا میدارد، چنانکه در دین باوران راستین طول تاریخ دیدهایم.
بنابراین انسانها باید خود راه خویش را انتخاب کنند، و عقیده و ایمانی را برگزینند، و با کارگردانی خود، صحنههای زندگی را اداره کنند، و خود قهرمان زندگی خویش باشند. این چنین انتخابی است که آدمی را شایسته پاداش یا کیفر میسازد، و در جامعه مستحق ستایش یا نکوهش میکند. این است راه و روش اسلام و رهبران راستین آن.
از این رو مینگریم چنانکه قرآن بارها ترسیم کرده است، پیامبران الهی همواره به دعوت و نشر فکر میپردازند، و با منطق و استدلالهای عقلی سخن خود را اثبات میکنند، و راههای نادرست بشری را پوچ و بیارزش میسازند. اینکه میبینیم در قرآن کریم این همه به تفکر، و تعقل، و بررسی و واکاوی و ژرفنگری در نشانههای خلقت فرا میخواند، و بررسی دقیق آراء را از همگان میخواهد، و صاحبان خرد را کسانی معرفی می کند که سخنها را بررسی میکنند و بهترین آن را بر میگزیننند، همه و همه برای اصالت بخشیدن به فکر و اندیشه آدمی و اراده آزاد او در انتخاب است.
(نقل از «فرازهایی از سخنان امام رضا علیه السلام»، محمد حکیمی، ص 115 ـ 117)
[1] . عیون اخبار الرضا علیه السلام، 1 / 135.
پذیرش راه و فکر از سر اجبار، ارزشی نیز ندارد، و باور درست و مؤثری را در پی نخواهد داشت. با این گونه اعتقادهای تحمیلی، انسان همواره به دنبال راه گریز است، و با هر شیوه و ترفند عقیده تحمیلی را نادیده میگیرد. اعتقادهای دینی همواره تأثیرهایی بسیار اساسی و عمری دارد، و در پنهان و آشکار انسان را به عمل در راستای عقیدهاش وا میدارد، چنانکه در دین باوران راستین طول تاریخ دیدهایم.