زندگی فلاکت‌آمیز حیوانات در باغ‌وحش‌های ایران

ابراهیم احمدیان

باغ‌وحش‌های ایران این روزها تبدیل به یک معضل اخلاقی شده‌اند. نگهداری و حبس حیوانات تا چه اندازه به لحاظ اخلاقی روا است؟

این سؤال درباره اصل نگهداری است ولی وقتی به باغ وحش‌های ایران مراجعه می‌کنید، سوال‌ها و معضل‌های دیگری هم پیش می‌آیند:

یک خرس که به صورت دایمی با زنجیر بسته شده و از شدت فلاکت و بدبختی یک جا ناامیدانه افتاده؛ یک شیر که از گرسنگی استخوان‌هایش بیرون زده؛ گرگی که بر اثر نگهداری در جای نامناسب شب و روز دور قفس می‌گردد و مشکلات روانی برای او پیش آمده.

کسانی که حیوانات را در چنین مکان‌هایی با عنوان باغ وحش نگهداری می‌کنند، گویا برای کم کردن هزینه، رسیدگی کافی ندارند.

غیرانسانی بودن وضعیت باغ وحش‌های ایران مربوط به این سال‌ها نیست و نگارنده از چهل سال قبل که مشتری باغ‌وحش‌ها شده، هیچ وقت وضعیت باغ‌وحش‌های ایران را منصفانه و عادلانه ندیده است.

باجوداین، در چند سال اخیر چند اتفاق رخ داده: یکی اینکه انگاری بر تعداد باغ وحش‌ها افزوده شده؛ مد شده که هر شهری مثلاً باغ پرندگانی تأسیس کند (چنان که گویا در شهر قم هم چنین سودایی در ذهن متولیان امر است و محل آن مشخص شده و تابلوی هم نصب کرده‌اند). اتفاق دوم یک اتفاق خجسته است: مردم به حقوق حیوانات حساس شده‌اند و با حیوانات همذات‌پنداری و اطلاع‌رسانی می‌کنند.

اتفاق بعدی، مشکلات و معضلات اقتصادی کشور است که باعث شده باغ وحش‌ها بیش از پیش بخواهند از هزینه جاری خود بکاهند و زندگی اهالی خود را سیاه‌تر کنند و البته روشن است که مشکلات اقتصادی به لحاظ اخلاقی مجوز درستی برای کاستن از حقوق حیوانات نیست.

مجوز اخلاقی حبس حیوانات در باغ وحش

اگر برای افعال اختیاری انسان قائل به ضرورت توجیه اخلاقی باشیم، مجوز اخلاقی حبس حیوانات چیست؟

در باب مجوز اخلاقی حبس حیوانات وحشی، دلایلی آورده‌اند. یکی از آن‌ها این است که گفته می‌شود نگهداری حیوانات وحشی در باغ وحش باعث می‌گردد تا ما با آن‌ها بیشتر آشنا شویم و این ممکن است خود برای احقاق حقوق آن‌ها در سطحی عام مؤثر باشد.

در پاسخ باید گفت: ما در اینجا با چند چالش رو به روییم:

اول: باید ولایت خود را بر جهان و حیوانات به اثبات برسانیم. ما فقط در صورتی به لحاظ اخلاقی مجاز هستیم که برای سامان دادن به امور جهان، چنین دخل و تصرف‌هایی در آن داشته باشیم که جهان را سرمایه شخصی خود فرض کنیم که بر آن ولایت تام داریم. ما حتی اگر ولایتی بر جهان داشته باشیم، ولایت ما مطلق نیست مثلاً ما حق تصرف رنج‌آور و آسیب‌زا نداریم. با صرف استدلال‌های اخلاق عقلی بسیار بعید بتوان ولایت مطلق بر جهان برای انسان را به اثبات رسانید. این مشکل البته در مسئله گوشتخواری و همه انواع بهره‌کشی از حیوانات نمود دارد. مثلاً با کدام استدلال اخلاقی معتبر می‌توان توجیه کرد که برای زنده ماندن می‌توان حیوان جاندار و درک‌کننده درد و رنج را کشت و خورد؟ اما در اینجا اجازه دهید وارد بحث گوشتخواری نشویم.

دوم: آیا می‌توان برای احقاق حقوق برخی حیوانات، حقوق برخی حیوانات دیگر را در باغ وحش پایمال کرد؟ اگر به این اصل قائل باشیم که کار بد، بد است اگرچه یک فرد باشد، یا اگر به گزاره «هدف وسیله را توجیه می‌کند» باور نداشته باشیم، نگهداری حیوانات در باغ وحش با توجیه بالا، مشکل جدی اخلاقی خواهد داشت.

در این باب سخن بسیار می‌توان گفت ولی اجازه دهید از مسئولان کشور درخواست کنیم به معضل باغ وحش‌های ایران پایان دهند، مجوز تأسیس بیشتر ندهند یا قوانین و بازرسی سختگیرانه برقرار کنند. دیدن زندگی نکبت‌بار و فلاکت‌آمیز حیوانات هیچ سودی به مردم و به خصوص کودکان ما نمی‌رساند.

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.