نظریه عدالت رالز(قسمت اول): اهمیت نظریه عدالت رالز

سیروس امیدوار

تلاش می‌کنم طی یک رشته نوشته، نظریه عدالت رالز را، تا حدی که آن را درک کرده‌ام و تا حد امکان، طبق ترتیبی که در نسخه تجدیدنظرشده «نظریه‌ای در باب عدالت» آمده است، به نحوی منسجم‌تر، خدمت دوستان ارائه کنم؛ اما قبل از آن لازم است روشن شود که دانستن نظریه رالز چه اهمیتی دارد؛ یعنی آگاهی از آن چگونه می‌تواند به حل برخی مسائل اساسی «ما» کمک کند؟ در پاسخ می‌توان به طور خلاصه به نکات زیر اشاره کرد:

1) بسیاری رابرت نوزیک (2002-1938) را جدی‌ترین منتقد رالز می‌دانند. گرچه رالز و نوزیک هر دو از فیلسوفان لیبرال معاصر و همکار دانشگاهی در هاروارد بودند؛ اما تفاوت‌های چشمگیری بین نظریه‌های عدالت آنان وجود دارد به طوری که می‌توان گفت کتاب «بی‌دولتی، دولت و آرمان‌شهر» نوزیک که در سال 1974 منتشر شد تا حد زیادی، پاسخی به کتاب نظریه‌ای در باب عدالت رالز بود.

با وجود تفاوت‌های چشمگیر فکری بین این دو فیلسوف، نوزیک در تحسین از کتاب رالز چنین می‌نویسد: «نظریه‌ای در باب عدالت، اثری قدرتمند، عمیق، دقیق، وسیع و روشمند در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی است که مشابهش از زمان نوشته‌های جان استوارت میل دیده نشده است…

این اثر گنجینه‌ای از اندیشه‌های روشنگر است که تواماً در یک کل دلفریب، یکپارچه شده‌اند. فیلسوفان سیاسی اکنون یا باید در چارچوب نظریه رالز کار کنند یا توضیح دهند چرا چنین کاری نمی‌کنند». (نوزیک-ص 183).

2) اما نزاع بین دو فیلسوف لیبرال امریکایی قرن بیستمی، چه ربطی به مسائل «ما» دارد؟ مسائل ما، مسائل ماست و مسائل آنان، مسائل آنان!

در پاسخ، به طور بسیار خلاصه می‌توان گفت که با ورود اندیشه‌های جدید غربیان به کشورهای مسلمان و از جمله ایران، به ویژه از زمان جنبش مشروطه، زلزله‌ای عظیم در باورهای سنتی ایرانیان بوقوع پیوست که آثار آن همچنان قویاً باقی است.

البته به نظر نمی‌رسد که فقط ورود برخی اندیشه‌های جدید، به بروز چنین زلزله‌ای منجر شده باشد، بلکه می‌توان گفت که زنجیره‌ای از حوادث، از جمله بی‌کفایتی‌ها و ولخرجی‌های دربار قاجار، هجوم کالاهای ارزان قیمت انگلیسی و به ویژه شکست‌های سنگین سپاهیان ایران از سپاهیان روس و متعاقب آن جدا شدن بخش‌های زیادی از دارالاسلام و ضمیمه شدنشان به دارالکفر، زمینه‌ساز «بیداری برخی ایرانیان مسلمان» از خواب گران شد.

به تدریج برای متفکران این دیار، به ویژه این پرسش دشوار و اندیشه‌سوز مطرح شد که علل عقب‌ماندگی ما مسلمانان و ترقی نامسلمانان در چیست؟ البته از آنجا که در این جنبش، گروه‌های مختلفی از مردم با پیشه‌ها و اندیشه‌های مختلف فعال بودند، هم پاسخ‌ها به پرسش‌ها و هم خواسته‌های مشروطه‌خواهان مختلف بود؛ با وجود این می‌توان گفت که تأسیس «عدالت‌خانه» و «مساوات در برابر قانون» از اهم خواسته‌های آنان بود، خواسته‌هایی که امروزه نیز خواستنی هستند.

3) در جمع‌بندی می‌توان گفت که وجه مشترک بسیاری از مسائل اساسی ایرانیان از عصر مشروطه تاکنون و مسائل مورد اختلاف رالز و نوزیک در قرن بیستم، بر «ایده عدالت» مبتنی است و فراتر از آن می‌توان گفت که ایده عدالت، نه ایده‌ای ایرانی یا امریکایی بلکه ایده‌ای بشری است و از این رو مسائل مربوط به عدالت، علاوه بر سطح ملی، لازم است در سطح جهانی نیز بررسی شوند؛ اما «ایده عدالت» رالز چیست؟

می‌توان گفت جان کلام جان رالز این بود که: «عدالت نخستین فضیلت نهادهای اجتماعی است.». به عبارت دیگر، رالز پیشنهاد کرد که معیار نهایی برای ارزیابی نهادهای اجتماعی، عدالت باشد.

حال اگر «ما» نیز هم‌آواز با رالز تصمیم بگیریم که این پیشنهاد اساسی وی را بپذیریم و به دنبال آن، خود را عقلاً و اخلاقاً به لوازم نظری و عملی چنین تصمیمی ملتزم سازیم، آن‌گاه ممکن است خود را با پرسش‌های اساسی اندیشه‌سوز و شاید هم اندیشه‌سازی(!) در باب عدالت مواجه سازیم.

برخی از این پرسش‌ها که در ادامه تا حد امکان به آن‌ها خواهیم پرداخت را می‌توان چنین فهرست کرد:

آیا اساساً لفظ عدالت می‌تواند واجد معنایی باشد یا آن طور که برخی معتقدند، عدالت لفظی بی‌معنا و در حد یک «سراب» است؟

اگر معنایی دارد، معنای آن را باید کشف کرد یا خلق؟

در هر دو صورت، عدالت به چه معناست؟

آیا همه انسان‌ها معنای واحدی از لفظ عدالت درک می‌کنند یا در مورد این لفظ نیز همچون بسیاری از الفاظ دیگر، با درک‌های متکثر مواجه هستیم؟

در صورت وجود درک‌هایی متکثر، آیا چنین تکثری زدودنی است یا نازدودنی؟

علاوه بر این، در صورت زدودنی بودن چنین تکثری، باید در صدد زدودن آن برآمد یا در اینجا نیز همچون بسیاری جاهای دیگر، نفس وجود چنین تکثری مطلوب است؟

در صورت مطلوب بودن چنین تکثری، رایج‌ترین درک‌های عدالت کدامند و آیا می‌توان آن‌ها را به طریقی با هم مقایسه کرد؟

اگر آری چگونه و اگر نه چرا؟

همچنین بر حسب هر یک از این درک‌های رایج، جهانی که در آن زندگی می‌کنیم تا چه حد عادلانه یا ناعادلانه است؟

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.