تعارض رسانههای افراطی با منطق اسلام و انقلاب
فرصتطلبان هر کجا که پای منافع مادی خودشان در میان باشد، از حفظ حریم خصوصی و آبروی مسلمان سخن میگویند تا مانع از افشای نام مفسدین و شرح مفاسد آنها توسط دستگاه قضا و عدالت شوند. و از سوی دیگر در هر کجا که منافع سیاسیشان ایجاب کند، حریم خصوصی مخالفان و منتقدان خود را زیر پا میگذارند تا ذره مثقالی شائبه فساد سیاسی و اخلاقی پیدا کنند.
سیاست گاهی دین را بازیچه خود قرار میدهد؛ دین سیاسی میشود در حالی که سیاست ما باید دینی باشد. سیاست بازان؛ لباس دین بر تن میکنند و سخنان باطل خود را حق جلوه میدهند تا زشتی آن زیبا نماید. حال آنکه قرآن کریم میفرماید:
«وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ»
و حق را با باطل مخلوط و مشتبه نکنید و حق را پنهان مسازید در حالى که مىدانید. (سوره بقره، آیه ۴۲)
در نگاه سادهاندیشان و فرصتطلبان که روایات و آیات را تنها برای مطامع فردی و منافع گروهی خود مستمسک قرار میدهند، آیات مربوط به بررسی عملکرد مسئولان حکومت با آنچه که در باره حفظ حریم خصوصی افراد در آیات و روایات دیده میشود در تضاد است. و لذا آنان هر کجا که پای منافع مادی خودشان در میان باشد، از حفظ حریم خصوصی و آبروی مسلمان سخن میگویند تا مانع از افشای نام مفسدین و شرح مفاسد آنها توسط دستگاه قضا و عدالت شوند. و از سوی دیگر در هر کجا که منافع سیاسیشان ایجاب کند، حریم خصوصی مخالفان و منتقدان خود را زیر پا میگذارند تا ذره مثقالی شائبه فساد سیاسی و اخلاقی پیدا کنند.
حال آنکه منطق اسلام و قرآن منطقی دوگانه نیست و این سیاست دنیوی سیاستبازان است که احکام دین را متشابه جلوه میدهد و دین را بر جاهلان مشتبه میسازد.
خیانت در امانت از جانب مسئولان
بدرفتاری و خیانت مسئولان از آسیبهای نظام دینی است که میتواند موجب گسترش دین گریزی در جامعه شود. اگر مسئولی که به عنوان یک فرد متشرع شناخته میشود دست از پا خطا کند، اولین چیزی که در نگاه مردم شکل میگیرد سوءظن نسبت به اعتقادات آن مسئول یا مدیر است. اینجاست که متاسفانه لطمات و خسارات شدید به دین وارد شده و باعث از بین رفتن اخلاق و گسترش فساد در جامعه میگردد. چرا که در نظام دینی به دلیل اشتراکات ماهوی اعتقادی مردم با حکومت و همچنین ترویج مقدسات دینی از سوی متولیان امور، سرزدن هرگونه رفتار مفسدانه از جانب مسئولان، بازتابش در زندگی مردم نمایان میشود. ذکر این نکته لازم است که هدف نگارنده از ذکر تبعات فساد مدیران در نظام دینی، برتر دانستن یک نظام غیر دینی به نظامی دینی نیست. اتفاقا اگر تمامی ضوابط و قوانین به درستی اجرا شود، سلامت زندگی اجتماعی و فردی در یک حکومت دینی نسبت به حکومت سکولار بیشتر و بهتر احساس خواهد شد. اما آنچه مورد توجه و نگاه ما در این یادداشت است، برخورد حضرت علی(ع) با فساد مدیران حکومتی است. در نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر آمده است:
«رفتار کارگزاران را بررسى کن، و جاسوسانى راستگو، و وفاپیشه بر آنان بگمار، که مراقبت و بازرسى پنهانى تو از کار آنان، سبب امانتدارى، و مهربانى با رعیت خواهد بود. و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، و اگر یکى از آنان دست به خیانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تایید کرد، به همین مقدار گواهى قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او بازپس گیر، سپس او را خوار دار، و خیانتکار بشمار، و طوق بدنامى به گردنش بیافکن.»
همچنانکه رهبر انقلاب نیز در دیدار اعضای دولت دهم تاکید میکنند:
«واقعاً نمی شود ما کار اقتصادىِ درست و قوى بکنیم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نکنیم؛ این واقعاً نشدنى است… تصور نشود ما میتوانیم سرمایهگذارى مردمى و کار سالم مردمى داشته باشیم، بدون مبارزهى با مفاسد اقتصادى.»
بنابراین برخورد با مدیران فاسق در نظام اسلامی بیش از آنکه امنیت کشور را به خط بیاندازد، ریشههای نظام و همچنین اعتماد و اعتقاد مردم را مستحکم میکند. بایستی بدون تعارف با تمامی مسئولان خاطی برخورد شود و نام آنان را فاش کرد. بدون شک سرمایههای یک کشور متعلق به مردم است. از اینرو مردمی که ولی نعمتان یک نظامند چگونه نباید از فساد اقتصادی مدیران خود با خبر شوند؟!
اشاعه فحشا و تجسس در حریم مردم
آنچه که از نظر ظاهری در نقطه مقابل خیانت مدیران قرار میگیرد، واکنش افراد در قبال فحشای انسانهاست. آنگونه که از کتب احادیث مشخص میشود، آبروی مومن از حرمت کعبه بالاتر است. نیز بسیار شنیدهایم که واکنش حضرت علی(ع) در قبال خبر دادن از زنا در نیزارها این بود که چرا اسم این افراد را ذکر میکنید که آبرویشان از بین برود و چرا عبایی بر روی آنها نینداختید که هرکس با آنان نگریست حرمت آنها مورد لطمه قرار گیرد؟!
حدیث گرانبهای پیامبر گرامی اسلامی هم دقیقا گویای این مسئله است. ایشان میفرمایند:
«مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَهً کَانَ کَمُبْتَدِئِهَا وَ مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْءٍ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یَرْکَبَهُ»
هرکه فحشایی را شایع کند، همچون عامل آن است و هرکه مؤمنی را به کاری سرزنش کند، نمیرد تا مرتکب آن شود. (نهج الفصاحه، مجموعه کلمات قصار)
علاوه بر آبروی افراد، دلیل دیگری که از تبعات نشر فحشا میتوان مورد ارزیابی قرار داد اشاعه رسواییهای اخلاقی است. افشاگریهای غیراخلاقی رسانهها از مسائل غیراخلاقی آنچنان مخرب است که بجای اینکه از فحشا جلوگیری شود، به شیوع آن کمک میکند. این عمل تا جایی نکوهیده است که خداوند در قرآن میفرماید:
«إنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»
کسانی که دوست دارند که گناهی در بین مومنین شایع شود هم مبتلا به عذاب دنیا و آخرت میباشند. (سوره نور، آیه ۱۹)
متاسفانه برخی افراد با نیت نهی از منکر، زندگی شخصی انسانی را زیر ذره بین قرار داده و به محض بروز کوچکترین عمل ناشایست از جانب وی، آن را در بوق و کرنا میکنند. شاید تصور آن این باشد که با این قبیل اقدامات، خطاکار رسوا و از خطای مشابه جلوگیری میشود، در صورتی که جستجو در زندگی انسانها با اخلاق و کرامت انسانی کاملا در تضاد است. از این رو در قرآن صریحا آمده است:
«وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بعْضُکُم بَعْضًا»
در کارهای یکدیگر جست و جو مکنید و از یکدیگر غیبت مکنید. (سوره الحجرات، آیه ۱۲).
جای تأسف آنکه این رسانهها در لوای اصلاح سیاسی جامعه، این چنین اشاعه مفاسد اخلاقی و اجتماعی میکنند. بنابراین شاید لازم باشد پیش از هر کسی، رسانهها را به عنوان مدعیان اصلاح و مجریان امر به معروف و نهی از منکر، نقد کرد. وگرنه این خطر وجود دارد که در سایه ترک نقد اجتماعی و نهی از منکر عمومی اهل سیاست و رسانه، جامعه آلوده به بدترین نوع مفاسد گردد. چنانچه امام رضا (ع) درباره ترک امر به معروف و نهی از منکر میفرمایند:
«اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمایید، آنگاه بدترین افراد از شما بر خودتان مسلّط خواهند شد.» (وسایل الشیعه، ج۱۱، ص ۳۹۴)
اشاعه رویکرد غلط مذکور در شرایطی است که امام خمینی(ره) در فرمان هشت ماده ای خود صراحتا این رفتارهای خودسرانه و غیرشرعی را ممنوع کرده بودند:
«هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یک نفر فاش کند. تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی میباشد.» (صحیفه امام، جلد ۱۷، صفحه ۱۴۰)
تفسیر نادرست رسانههای افراطی
به اعتقاد نگارنده، آنچه که امروز به عنوان بیاخلاقی رسانه ای یاد میشود، ناشی از بیاعتنایی به الگوی اخلاق اسلامی در سیاست گذاری کلی یک رسانه است. در زمانه ای که از آن به عنوان قرن اطلاعات و ارتباطات یاد میشود، نفوذ یک رسانه میتواند سرنوشت یک ملت را دگرگون کند، بنابراین فهم نادرست برخی از رسانهها و تفاسیر دلخواه آنان از آموزههای دینی باعث شده است این دو مسئله بیش از پیش واژگون نشان داده شود.
تجسس برخی از رسانهها در حریم خصوصی افراد – که نمونه اخیر آن سرک کشیدن به صفحههای شخصی افراد در شبکههای اجتماعی و همچنین انتشار عکسهای آنان که به کلی مواضع متفاوتی با اینگونه از رسانه دارند است – گویای همین تعارض عملی آنان با اخلاق اسلامی است. چگونه است که اینان مدعی انقلابی گری و مکتبی بودن هستند اما «و لا تجسسوا» را فراموش میکنند؟! آنهم در شرایطی که همین رسانهها تا به حال جرات و جسارت و شهامت این را نداشتهاند که مفاسد اقتصادی برخی مسئولان و وابستگان به آنان را برملا کنند؟ آیا این همان اخلاق اسلامی است؟!
پایان این کلام، دعوت رسانههای افراطی و بیاخلاق سیاسی، به سخنان امام معصوم است. امام رضا (ع) در وصیتی به ابراهیم بن ابیمحمود میفرمایند:
«ای ابراهیم! هرکس به سخنگویی گوش دهد او را پرستیده است. پس اگر آن سخنگو، از خدا بگوید پس او خدا را پرستیده و اگر سخنگو از شیطان بگوید، شنونده شیطان را پرستیده است. ای ابراهیم زمانی که مردم به راست و چپ گرایش پیدا میکنند تو به راه و روش ما خود را ملزم نما؛ همانا هرکس که با ما همراهی کند ما با او همراهی خواهیم نمود و هر کس که ما را رها نماید ما او را رها خواهیم کرد.» (وسایل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۲)
مبارزه
فرصتطلبان هر کجا که پای منافع مادی خودشان در میان باشد، از حفظ حریم خصوصی و آبروی مسلمان سخن میگویند تا مانع از افشای نام مفسدین و شرح مفاسد آنها توسط دستگاه قضا و عدالت شوند. و از سوی دیگر در هر کجا که منافع سیاسیشان ایجاب کند، حریم خصوصی مخالفان و منتقدان خود را زیر پا میگذارند تا ذره مثقالی شائبه فساد سیاسی و اخلاقی پیدا کنند.مرتضی روحانی: