چرا علما در محیط زیست ایران اختلاف دارند؟
ابراهیم احمدیان
اینکه در فقه میان فقها اختلاف درگیرد البته عادی است و گویا در غالب موارد، ماهیت کار فقهی همین است. در دانشهایی که اساس کار آنها بر تفسیر متون مکتوب مبتنی است، وقوع این امر طبیعی است. اما این قدری عجیب مینماید که میان متخصصان علوم تجربی در موضوعاتی اختلاف پیش آید که با آزمایش و آمارگیری و مطالعه میدانی و غیرمیدانی میتوان به نتیجه قطعی یا نزدیک به قطع در آنها رسید.
گویا بسیاری از مسائل مهم زیستمحیطی ایران چنین شده و هماکنون «علما»ی علم تجربی ما در آن اختلاف دارند! مثلاً: آیا قرقگاه شکار در ایران به صلاح محیطزیست و حیات وحش است یا خود به شیوع شکار و بالا بردن خطر انقراض گونههای حیوانی دامن میزند؟ آیا مالچپاشی مفید است یا مضر؟ آیا جمعیت سگهای بیصاحب را با کشتار میتوان کنترل کرد و شهرداریها از جمعآوری و معدومسازی سگها در بیش از پنجاه سال به چه ثمرهای دست یافتهاند و آیا این کار جمعیت سگها را کنترل کرده یا هیچ فایدهای نداشته؟ آیا یوزهای ایرانی را میتوان در اسارت به زادآوری وادار ساخت؟ آیا آتشسوزی در مراتع و جنگلهای طبیعی ایران طبیعی است یا عامل انسانی دارد؟
این اختلافات علل مختلفی دارند ولی در بسیاری از موارد یکی از این دو علت در کارند یا هر دو با هم:
علت اول: نبود پژوهش درست و درمان درباره موضوع و مسئله و بسنده کردن به نظریههای گذشتگان و پژوهشهای قدیمی.
مالچ پاشی از این دست موضوعات است و یکی از علل مهم اختلاف کارشناسان و مسئولان امر مالچ همین است.(اینجا را بخوانید)
آیا پژوهشهای جدید با تکیه بر یافتههای نو میدانی و کتابخانهای و آزمایشگاهی، هزینههایی دارند که سازمانهای مسئول از عهده آن برنمیآیند یا این سازمانها نیازی به پژوهش جدید نمیبینند؟
علت دوم: منافع اشخاص یا نهادها و سازمانها. این عامل بسیار مهم است و البته قصد آن نداریم اتهامی به اشخاص حقوقی یا حقیقی وارد سازیم ولی احتمال اینکه کسانی برای رسیدن به درآمد مالی بکوشند تا نظریهای اشتباه را جا بیندازند یا نظریهای منسوخ شده را همچنان سر پا نگه بدارند، همواره هست.
برای نمونه باید توجه نمود که برای مالچپاشی پول کلانی پرداخت میشود(پیوند به این مطلب)
یا برخی شهرداریها سالانه میلیاردها تومان بودجه برای جمعآوری سگهای بیصاحب دریافت میکنند،(پیوند به این مطلب) بیآنکه بررسی شود که تأثیر جمعآوری چه بوده و یا قرقگاههای شکار گردش مالی قابل توجهی دارند، به گونهای که چندی پیش سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد سی متقاضی در نوبت دریافت پروانه برای ایجاد قرقگاه شکار اختصاصیاند.(پیوند به این مطلب)
تزاحم و تعارض منافع میان سازمانهای دولتی نیز بسیار مهم است. متأسفانه گاه دیده میشود که فلان سازمان یا وزارتخانه، منافع و وظایف خود را بدون ارتباط با منافع و وظایف دیگر سازمانها و وزارتخانهها تعریف میکند؛ مثلاً ممکن است وزارت کشاورزی بکوشد تا طرحهایی را برای رونق کشاورزی پی بریزد بیآنکه منافع و وظایف سازمان دیگری مانند حفاظت محیط زیست را ملاحظه کند.
اگر روزی بخواهیم تکلیف مسائل اختلافی را روشن سازیم بیتردید باید این دو علت احتمالی را در نظر گیریم و ظاهراً بدون در نظر گرفتن این دو علت، ریشه مسائل اختلافی ما در محیط زیست کشف نخواهد شد و این مسئلهها حل نخواهند شد.