ابوالقاسم فنائی: شفاعت وقتی اتفاق میافتد که به تحول وجودی برسیم
استاد دانشگاه مفید گفت: شفاعت وقتی اتفاق میافتد که بتوانیم به لحاظ شخصیتی شبیه شخصیت امام (ع) شویم. خطاهایمان را جبران کنیم و به تحول وجودی برسیم.
دومین نشست مجازی از سلسلهنشستهای «چراغی دیگر» به مناسبت دهه محرم و عزادارای سرور و سالار شهیدان به همت خانه اندیشمندان علوم انسانی شامگاه دوشنبه، ۳ شهریورماه با حضور ابوالقاسم فنائی، استاد اخلاق و الهیات دانشگاه مفید برگزار شد.
وی امام حسین (ع) را یک الگو خواند و گفت: بعد از انقطاع وحی و پایان نبوت پیامبر خاتمالانبیا، وجه رسالتی ایشان باقی ماند و به اعتقاد ما شیعیان این رسالت بعد از پیامبر به امامان محول شد. مهمترین رسالتی که پیامبر داشتند این بود که یک الگوی زیسته موفقی را در پیش بگیرند تا تصویری واقعی از آنچه در ایدهها و اندیشههای پیامبر مطرح شده بود، به نمایش بگذارند و از این حیث، امامان ما هم جانشین پیامبر هستند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی از ویژگیهایی که قرآن مورد تاکید قرار داده اسوه بودن پیامبر است (قَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ) که به نوعی سیره اهل بیت میشود. چنانکه امام حسین (ع) نیز درباره خود میگوید «و لکم فِی أُسْوَهٌ».
فنائی در پاسخ به این سؤال مهدی سیمایی، دبیر نشست که «این خوانش با خوانشی که قیام را تکلیف شرعی و عقلی امام حسین (ع) میداند نه رسالتی که از کسی به ارث برده باشد، تناقض دارد»، اظهار کرد: باید در بین تبیینهای متنوعی که از واقعه عاشورا صورت میگیرد بهترین آن را انتخاب کنیم. بهترین تبیین هم آن است که با الگو بودن و رسالت امام حسین (ع) منافات نداشته باشد و انتخاب آگاهانه امام حسین (ع) از جنس چنین تبیینی است.
امام حسین (ع) برای چه کسانی الگو است؟
استاد الهیات دانشگاه مفید در ادامه مفهوم الگو بودن امام حسین (ع) را توضیح داد و گفت: اگر ما ادعا داریم که شیعه ائمه هستیم باید بدانیم که «الشِّیعَهُ مَنْ شَایَعَ عَلِیًّا» (شیعه کسی است که در پیِ علی رود). این الگو بودن انتظاراتی را در ما شکل میدهد.
وی درباره این سؤال که «امام حسین (ع) برای چه کسانی الگو است؟» یادآور شد: پاسخهای زیادی برای این سؤال وجود دارد. برخی ایشان را برای شیعیان و برخی به طور کلی برای مسلمانان الگو میدانند. اما من معتقدم امام حسین (ع) برای بشریت الگو هستند.
فنائی تصریح کرد: یکی از دلایل این امر این است که همانطور که پیامبر رحمه للعالمین بود امامان نیز این ویژگی را دارند و علیرغم تکثری که در هر باور و اعتقادی هست امام حسین (ع) میتواند الگویی برای آن باشد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام اصول و ارزشهای ذاتی شخصیت امام حسین (ع) را وجه متمایز ایشان دانست و تاکید کرد: به نظر من، محدود کردن امام و تبدیل کردن ایشان به یک الگوی محلی و فرقهای هم ظلم به امام حسین (ع) است و هم ظلم به بشریت.
امام حسین در چه چیزی الگو است؟
فنائی با بیان اینکه اکثر انسانهای وارسته شخصیتی چند ساحتی هستند که جنبههای مختلفی داشتهاند، اظهار کرد: اگر بخواهیم یک الگو نقش سازندهای در زندگی ما ایفا کند باید جنبههای ذاتی (آنچه در اصل هست) این الگو را از جنبههای عرضی (آنچه به خود میگیرد) آن تفکیک کنیم.
برای مثال، امام حسین (ع) دارای جنبههای عرضی از جمله عناصر زمانی و مکانی خاص دوره خود هستند از جمله، نوع پوشش، نوع سلاحهای جنگی، زبان عربی و جنسیت مردانه که هیچکدام از اینها جنبههای ذاتی یک فرد نیستند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: برای همین، برای الگو قرار دادن یک شخص باید آن عناصر زمانی و مکانی را که قابل تعمیم نیست، کنار بگذاریم و روی ویژگیهای دیگر تاکید کنیم. از جمله اینکه ایشان در مقام انسان میتوانند الگوی همه زنان و مردان باشند و نه فقط به خاطر جنسیتشان الگوی مردان باشند. یا زبان ایشان که عربی بوده تنها به خاطر منطقه تولد ایشان بوده و هرکسی با هر زبانی میتواند امام حسین (ع) را الگوی خود قرار دهد. چراکه در زمینه و زمانهای که امام حسین (ع) زندگی میکند جنبههایی از شخصیت ایشان برای ما الگو است که فرازمانی و فرامکانی باشد.
تحریفات کربلا، مانع اصلی
استاد الهیات دانشگاه مفید در ادامه سخنان خود اظهار کرد: برای درک اخلاق در نگاه امام حسین (ع) باید دید ایشان در منش و رفتار خود تصمیماتی که گرفته بر مبنای چه اصول و ارزشهایی بوده است و در صورتی که ما این اصول و ارزشها را بشناسیم خواهیم فهمید چه باید بکنیم.
وی با بیان اتفاقی که باعث نادیده گرفتن الگوهای انسانی ما شدهاند، تصریح کرد: آنگونه که در تفکر سنتی اتفاق افتاده است، شخصیتهای دینی در جایگاهی هستند که نمیتوانند آن نقش مؤثر الگو را در زندگی ما ایفا کنند. به طوری که خود شخصیت به حاشیه رفته و ما میمانیم و یک سری از دستورات و قواعدی که تنها در قالب تک جملههای زیبا به ما رسیده است و ما جز نقش واسطهگری انتقال پیام چیزی از امامان دریافت نمیکنیم. از این رو، نقش، رسالت، مسئولیت و حجت شخصیت امامان نادیده گرفته شده است.
فنائی خاطرنشان کرد: حجت بودن همان الگو بودن امام است و نشانگر این است که شخصیت یک امام موضوعیت دارد. چرا که تجسم عینی آموزههای دینی است. ما در زندگی دینی خود به چنین شخصیتهایی نیاز داریم تا ببینیم اگر کسی به معنای دقیق دین عمل کند، سبک زندگی و منش او چه شکلی خواهد بود.
این اندیشمند علوم قرآنی خاطرنشان کرد: پیروی از الگو متضمن برقراری ارتباط با آن شخصیت است که از دو جنبه عاطفی و معرفتی تشکیل شده است. اما امروزه در بسیاری از جهات این دو جنبه از هم جدا شده و تنها بر جنبه عاطفی و احساسی تاکید شده است. لذا جای آن جنبه معرفتی را خرافات، احادیث جعلی و نظایر این پر کرده است.
وی افزود: در مورد امام حسین (ع) در هر دو جنبه عاطفی و معرفتی تحریف صورت گرفته و در ارتباط معرفتی ما با امام حسین (ع) اختلال ایجاد کرده است.
عزاداری یعنی همدلی با حسین (ع)
به بیان ابوالقاسم فنائی، بسیاری هدف از عزاداری را شفاعت میدانند اما شفاعت به معنای پارتیبازی نیست که هر کسی هر روزش را با گناه و کلاهبرداری و خلاف بگذراند و بعد فکر کند با شرکت در دهه محرم شفاعت خواهد گرفت. شفاعت وقتی اتفاق میافتد که بتوانیم به لحاظ شخصیتی شبیه شخصیت امام (ع) شویم. خطاهایمان را جبران کنیم. به تحول وجودی برسیم و در این صورت، شایسته دستگیری در روز قیامت بیافتیم.
استاد الهیات دانشگاه مفید در ادامه اظهار کرد: عزاداری یعنی همدلی و همنشینی با امام حسین (ع) و درک تجربهای که امام از سر گذراندهاند و اگر ما به قدری بتوانیم این تجربه زیسته امام و یارانش را از سر بگذرانیم، و آن ثانیهها را با وجودمان لمس کنیم. در این صورت میتوانیم بگوییم امام حسین (ع) در زندگی ما تبدیل به الگو میشود.
فنائی تاکید کرد: من با اصل عزاداری مخالف نیستم اما معتقدم که تلقی ما از عزاداری و فلسفه و شیوه آن متفاوت است و فکر میکنم دچار تحریف شده است.
وی در اینباره توضیح داد و گفت: باید پذیرفت که عزاداری وسیله است نه هدف. لذا اگر تلاش کنیم به هر قیمتی اشک مردم را در بیاوریم عزاداری خود تبدیل به ارزش میشود و منبعی برای تحریف در داستان عاشورا شکل میگیرد. خیلی از روایتهای مداحان شاید از همین رو است که مداح تلاش کرده سخنی را بگوید که مخاطبان برای امام حسین (ع) اشک بریزند.
وی اضافه کرد: چنین اتفاقاتی ائمه را از الگو بودن دور میکند و آنچه اتفاق افتاده این است که گویا بهترین راه برای درآوردن اشک مردم این است که ما روی جنایات یزید تمرکز کنیم. در حالی که همانطور که شهید مطهری گفته تاریخ کربلا دو برگ دارد و در کنار برگ سیاه آن، برگ سفید رفتار، گفتار و پندار امام حسین (ع) و یاران او وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
فنائی خاطرنشان کرد: اتفاق دیگری که به وسیله مداحان روی میدهد تصویرسازیهایی است که موجب پایین آوردن شأن ائمه در سطح عوام میشود. در حالی که اگر قرار بر الگو بودن امام حسین (ع) باشد باید ما سرمان را بالا بگیریم و او را در جایگاه رفیع اسوه و قهرمان قرار دهیم.
وی در پایان ویژگی عزاداری درست را برشمرد و گفت: عزاداری درست به گونهای است که در آن یک ارتباط درست عاطفی را با امام حسین (ع) برقرار کند؛ امامی عزیز که ما او را از لحاظ معرفتی درست شناختهایم.