چرا امام حسین (ع) گفت «اگر دین ندارید، آزاده باشید»؟/ رابطه مفهومی دین و آزادگی در بیان عاشورایی «کونوا احرارا»
آیتالله محمد سروش محلاتی به تفسیر و تشریح عبارت «کونو احرارا فیدنیاکم» (اگر دین ندارید، در دنیای خود آزاده باشید) پرداخت که امام حسین (ع) در مواجهه با سپاه شمر به زبان آوردهاند.
استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم درباره این سخن امام حسین (ع)«کونوا احرارا فیدنیاکم» گفت: بسیاری این جمله را به درستی برای مردم معنا نمیکنند و در ترجمه و معنای این عبارت یک کلمهای اضافه میکنند که ارزش، لطافت و عمق این کلام را میکاهد و آن کلمه «لااقل» یا «حداقل» است که عبارت را تبدیل میکند به این جمله که «اگر دین ندارید حداقل آزاده باشید».
آیتالله سروش محلاتی در ابتدا منابع مورد استناد خود را نام برد و گفت: همانطور که در بسیاری از منابع اصلی و معتبر از جمله انسابالاشراف، تاریخ طبری، البدایهوالنهایه، الطبقاتالکبری، کامل ابن اسیر و مقاتلالطالبین، ابوالفتوح و سایر منابع امامیه فراوان نقل شده است یکی از مهمترین قولهای امام حسین (ع) این است که «اگر دین ندارید، آزاده باشید».
وی سپس با توصیف بستر این اتفاق در حادثه کربلا ادامه داد: همانطور که در کتاب ابوالفتوح آمده است هنگامی که دشمن امام (ع) را در محاصره قرار دادند و بین ایشان و خیمهها فاصله انداختند. امام حسین (ع) فریاد برآوردند که «وای بر شما! ای پیروان دودمان بنی امیه. اگر دین ندارید و از قیامت نمیترسید پس در همین دنیا آزاده باشید. مگر شما ریشهای ندارید؛ به ریشه خودتان بازگردید!»
وقتی شمر پاسخ داد که «چه میگویی؟» حضرت فرمودند «من با شما میجنگم و شما با من میجنگید. با زنها چه کار دارید. آنها که در میدان جنگ حضور ندارد. جلوی این طاغیان و اشرار را بگیرید که آنها نزدیک خانواده من نشوند»، و شمر پاسخ داد که «این حق تو است. به جا سخن گفتی ای فرزند فاطمه. آری ما با تو جنگ داریم و نباید به خانواده تو متعرض بشویم.» سپس شمر با صدای بلند اصحاب خود را فراخواند و گفت «از خیمههای او برگردید. قصد خود او را بکنید. قسم به جان خودم که او انسان کریم و آزادهای است.» در اینجا سپاهیان عبیدالله به کارزار با امام حسین (ع) بازگشتند.
استاد حوزه علمیه قم این فراز را از دو جهت تأمل برانگیز دانست و اظهار کرد: هم نفس کلام حضرت در چنین موقعیتی حائز اهمیت است و هم نوع عکسالعملی که شمر به این کلام دارد.
آیتالله سروش محلاتی در ادامه به معنای کلمه «حر» در زبان عربی اشاره کرد و افزود: در این جمله «کونوا احرارا» کلمه حر در زبان عربی دو معنا دارد. یکی حر در برابر عبد و برده است که در این معنا حریت یک رابطه اعتباری است و حقیقت نیست (برای مثال قابل نقل و انتقال است.) اما معنای دوم که مد نظر ما است، حر را ترجمه به «آزاده» میکند که برخلاف مفهوم اول، جنبه حقیقی دارد و شخصیت فرد را معرفی میکند؛ انسانی که آزاده است و در مقابل آن، غیر حر کسی است که از حریت برخوردار نیست و از لحاظ ارزشی و اخلاقی در ذلت، دنائت و رذالت قرار دارد. از این رو احرار یعنی آزادگانی که از شخصیت و کرامت انسانی برخوردار باشند.
وی تصریح کرد: با توجه به تاکید خود حضرت در آن شرایط، خواسته امام (ع) این بود که تا وقتی ما در جنگ رو در رو هستیم نباید متعرض افرادی بشوید که در جنگ نقشی ندارند. چرا که این کار با شرافت و آزادگی منافات دارد.
فقیه و پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه درباره نسبت دین نداشتن و آزادگی چند دیدگاه وجود دارد، به توضیحی درباره این دیدگاهها پرداخت و گفت: نظر اول این است که برخی اندیشمندان گفتهاند که امام آزادگی را در کنار دینداری قرار دادهاند که متعرض خانواده من نشوید. اگر دیندار هستید به خاطر دین و اگر دین ندارید به خاطر آزادگی؛ که مانع عمل ضد اخلاقی، یا یک مانع دینی مثل خوف از خدا و قیامت است و یا یک مانع فطری و انسانی مثل آزادگی و شرافت، که هر دو میتوانند راه نجات و سعادت باشند و این راه حتی برای کسانی که دینباور نیستند باز است.
وی افزود: نقدی که اندیشمندان به اصحاب منبر و مداحان کردهاند هم در این است که سخنوران این جمله را به درستی برای مردم معنا نمیکنند و در ترجمه و معنا کردن این عبارت یک کلمهای اضافه میکنند که ارزش، لطافت و عمق این کلام را میکاهد و آن کلمه «لااقل» یا «حداقل» است که عبارت را تبدیل میکند به این جمله که «اگر دین ندارید حداقل آزاده باشید».
استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه این کلمه «حداقل» در کلام امام حسین (ع) وجود ندارد، اضافه کردن آن را یک اشکال خواند و ادامه داد: اگر جمله به این شکل شود، دیگر آزادگی عِدل و همسو با دینداری نخواهد بود و ارزش آن تنزل مییابد و دین بالاتر قرار میگیرد.
آیتالله سروش محلاتی درباره تفسیر دوم هم گفت: تفسیر دوم برعکس این است. عدهای که میگویند اساساً این جمله متضمن یک قاعده نیست و به صورت موردی باید آن را برداشت کرد؛ این درخواست میتوانست به یک امر دینی مستند شود.
اما چون امام حسین (ع) این پشتوانه دینی را در سپاه دشمن نمیدید، درخواست خود را به معنای دیگر مستند کرد که همان فضیلت آزادگی است و این کلام تنها در این موقعیت بازدارنده بوده است نه اینکه در همه زمانها آزادگی بتواند ترجیح بر دین و یا مساوی با آن قرار بگیرد.
امکان گفتوگو به زبانی غیر از زبان دین
آیتالله محمد سروش محلاتی در ادامه تفسیر خود را تشریح کرد و یادآور شد: به نظر من، حضرت این سخن را با یک خطاب آغاز کردهاند «یا شیعهٔ آل سفیان». نکته این است که با کسانی که در مقابل ما هستند با فرض اینکه تقید دینی نداشته باشند میتوان در برابر رفتارهای خلاف اخلاق آنها با یک زبان دیگر غیر از زبان دینی صحبت کرد. از این رو فرض بر این است که این افراد تقید به دین ندارند (چه پیام دین را شنیده باشد چه نشنیده باشد) و باید با معیاری مشترک صحبت کرد که انگیزه کافی را ایجاد کند.
وی تاکید کرد: باورهای دیگر در وجود انسان میتواند عملکرد مثبتی شبیه آنچه مد نظر دین است به وجود بیاورد. در اینجا هم حتی اگر کسی به هر دلیل دین در معنای زندگیاش حضور نداشته باشد یک عامل دیگر میتواند برای او انگیزه عمل صالح ایجاد کند و آن عامل «احساس شرافت و آزادگی» است.
فقیه و پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: بسیاری بر این باورند اگر عامل دین در وجود انسان حیات نداشته باشد هیچ عامل دیگری نمیتواند او را محدود و مقید کند و به قول نویسنده معروف روسی که «اگر خدا نباشد همه چیز مباح میشود» این باوری است که در بین مسلمانان اشاعره مطرح است که اخلاق فقط یک سرچشمه دارد و آن همان فرمان الهی است و بس.
آیتالله سروش محلاتی این نگاه را رد و تصریح کرد: اگر کسی چنین دیدگاهی را با کلام امام حسین (ع) در این عبارت مقایسه کند پی میبرد که با اینکه این سخن کلام وحی یا حدیث نبوده اما طرف مقابل به آن گوش کرده و لوازم حریت را به جا آورده است. لذا دیدگاه اشاعره با کلام حضرت ناسازگار است.
وی شرط عملی شدن سخن امام حسین (ع) در صحنه کربلا را توضیح داد و گفت: نکته دیگر این است که وقتی شخصیتی مثل امام حسین (ع) چنین تاکیدی میکند، باید فرض بر این باشد که دین با حضور خود آزادگیها را نفی نکرده باشد و الا اگر دین به عنوان تنها معیار برای ارزشهای اخلاقی همه فضاهای ارزشی دیگر را تحت نفوذ خود قرار دهد و در صحنه اخلاق به شکل انحصاری همه ارزشها به زبان دین گره بخورد دیگر مصداقی نخواهد داشت که اگر دین ندارید آزاده باشید. یعنی اگر دین همه امور اخلاقی را درو کرده باشد، ارجاع دادن به یک امر اخلاقی بیرون از دین برای ناباوران به آن دین غیرممکن خواهد بود.
آیتالله سروش محلاتی خاطرنشان کرد: بنا نیست دین همه ارزشهایی که در نهاد انسان و جامعه بشری وجود دارد، نابود کرده و انسانها را اختصاصاً بر مبنای یک منبع و به یک زبان هدایت کند. در حالی که دین همانطور که ارزشهای دینی مثل رضایت خدا و توکل را صیانت میکند، باید آن ارزشهای دیگر مثل شرافت، کرامت و آزادگی را نیز حفظ بکند که اگر دسته اول ارزشها (ارزشهای دینی) آسیبی دید بتوان از ارزشهای دیگر همسو با آن (ارزشهای انسانی) استفاده کرد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اگر یک دینی بیاید و همه ارزشهای دیگر را از بین ببرد و بر ارزشهای خود تنها تاکید کند ما میتوانیم بفهمیم که این دین، دین الهی نیست.
میتوان دین نداشت اما آزاده بود
استاد حوزه علمیه قم در ادامه گفت: کلام حضرت در اینجا بدون شک دو مرحلهای است. یعنی امام حسین (ع) در عبارت «اگر دین ندارید، آزاده باشید» یک ترتیب به کار بردهاند. یعنی اگر دینداری هست نیازی به استناد به آزادگی وجود ندارد و مسئله حل است اما اگر فقدان یا تفاوت در دین است باید به آزادگی استناد کرد. ترکیبی که در ادب منطقی وجود دارد (اگر آن نشد پس این).
مثل پزشکی که میگوید اگر آن دارو نبود این دارو را استفاده کنید. برفرض هم که مشکل این نباشد که روضهخوانها یک کلمه «حداقل» را اضافه کردهاند. با این حال، مفاد کلام مهم است که اگر دین ملاک نیست پس به آزادگی توسل کنید.
آیتالله سروش محلاتی در ادامه سخنان خود برای نسبت آزادگی و دینداری در کلام امام حسین (ع) دو احتمال مطرح کرد:
احتمال اول، نسبت بین دینداری و آزادگی، نسبت کل و جزء است. اسلام آزادگی و مقتضیات آن را در کنار سایر مقولههای دیگر پذیرفته است. پس استناد به اسلام در خود آزادگی و کرامت را نیز دارد. اما به معنای این نیست که آزادگی در دین نیست و بین این دو مفهوم تضاد و تباین وجود دارد.
احتمال دوم هم این است که نسبت به لحاظ انگیزهها مطرح است. یعنی وقتی دین از یک ارزش حمایت میکند مومنان انگیزه بیشتری برای تقید به آن ارزش اخلاقی پیدا میکنند. افراد غیر دیندار با یک انگیزه (فطری و انسانی) و افراد دیندار با دو انگیزه (فطری و الهی) یک فریضه را به جا میآورند و این یک نکته مثبت است.
استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در پایان اظهار کرد: باید مبنا و محور اخلاق اسلامی را به دست آوریم تا ببین این جمله امام حسین (ع) بر پایه آن است یا خیر. از آنجا که در یک تفسیر «کرامت انسان» محور ارزشهای اسلامی است. پس معیاری که اگر کسی خارج از دین هم به آن استناد کند، برایش قابل درک و پذیرش خواهد بود همین کرامت و آزادگی است.
وی افزود: در نتیجه میتوان چنین برداشت کرد که آزادگی بک مفهوم مستقل است که میتوان دیندار نبود اما آزاده بود.
با سلام
اگر آزادگی یک مفهوم مستقل هست این سوال پیش میاد که ملاک و معیار آزادگی چیه؟
به عبارت دیگه چطور میشه فهمید رفتاری مخالف یا موافق با آزادگی و شرافته؟
آزادگی ایمان نیست، خود عزت است و معیار آزادگی جانبداری از حق است و حق در اینجا به معنای حقیقت نیست، پس آزادگان محدود به هیچ باور و بینشی نمیشوند. جانبداری از حق روحیه بالیده در درک انسان است نه باور برآمده از شناخت خدا یا جهان…